eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.6هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 وقتی بهش می‌گفتیم چرا گمـنام ڪار می‌ڪنی ..! میگفت: ای بابا، همیشه ڪاری ڪن ڪه اگه خدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نه مـردم (: 🌱 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @shahid_aref_64
گویا خدا هم میدانست که تو از همان اول هستی🌸🍃 پروردگارم از همان اول تورا فرشته ی بهشتی آفرید🕊 فرشته ای که زمین برای وسعتِ قلبِ بزرگ و پاکش💖 کوچک بود ... ‌ فرشته ای که در سبک بالانه پر کشید🕊 ‌ ⇜از ماه تولدت🎊 پیداست که تو از همان اول هم زمینی نبودی و از اهل بودی ‌ ⇜از نامَت که است پیداست که آتَشه افتاده بر زندگیِ گمراهان را گلستان🌺 خواهی کرد ‌ ⇜از نامِ خانوادگی ات پیداست که هادیِ بودیو همواره هستی👌 ‌ ⇜از چشمانت😍 پیداست که آنها کارِ یک خلقتِ معمولی نیستند، چشمانِ گیرا و هدایت گر نصیبِ هرکَس نمی‌شود، همان که معادله ی هر گناهی را بر هم میزنند ‌ ⚜الحُب أنْ أحبكِ ألف مرّة وفى كُلّ مرّة أشعرُ أنى أُحبكِ للمرّة الأولى ‌ ❣عشق آن است كه هزار بار داشته باشم و هربار حس كنم اولين بارى است كه دوستت دارم😍 هرروز بیش تر از دیروز و کمتر از فردا  ‌ تولدت مبارک اُردیبـهشـتی جان♥️ ‌ 🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @shahid_aref_64
تنها برای نیست... تو هم میتونی زنده باشی و سرباز امام زمان(عج) باشی.. اما یه شرط داره؛ باید فقط برای کار کنی نه ریـــا... ‌ @shahid_aref_64
🌸🍃 🍃 . . • • . . ‏بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهہ رو ول نمےکنے بیاے دیدار ‎امام خمینے؟ گفت:ما امام رو براے اطاعت مےخوایم، نہ واسہ تماشا . . . :) . .
🎆بسم رب العزیز🎆 قسمت دوم یکی از رزمندگان کانال شبانه و اطراف کانال رفت و قبل از روشن شدن هوا برگشت 🌄 پس از بازگشت به کانال در حالی که بغض راه صحبت کردن را بر او بسته بود گفت: داشتم آرام و سینه‌خیز از معبر میگذشتم پاهایم به چیزی گیر کرد🥾 چند ثانیه متوقف شدم به آرامی سرم را به عقب چرخاندم دست ضعیف و ناتوان مجروحی پایم را گرفته بود،پایش قطع شده و خون زیادی از او رفته بود یک پایش را هم با چفیه بسته بود 🥺 صورت این مجروح به سختی دیده می‌شد اما حالت ضعف به خوبی نمایان بود🥀 چهار شب از آغاز عملیات می‌گذشت و زنده به ماندنش بیشتر شبیه معجزه بود⚘ اینکه چگونه توانسته بود از دید دوربین تک تیراندازها در امان بماند هیچکس نمی دانست فکر می کرد می خواهم او را به عقب ببرم به آرامی سرم را نزدیک گوشش بردم به او گفتم: برادر عقب نمی روم که تو را با خود ببرم بچه ها در کانال گیر کردند و من به دنبال مهمات آمدم آن مجروح لبانش به سختی تکان خوردو چیزی گفت،اما آنقدر صدایش ضعیف بود که من حرفش را نفهمیدم😔 سرم را به دهانش نزدیک‌تر کردم ،تشنه بود و آب می‌خواست💧 می‌گفت گلویم از بی‌آبی بدجور درد می‌کند اگر امکان دارد آبی به من بده 🌵 ناخودآگاه به یاد شرمندگی سقای کربلا افتادم🥀 سرم را پایین انداختم و قطره های اشک آرام از چشمانم جاری شد😥 من نمی‌توانستم برایش کاری کنم😔 بی آن که چیزی بگویم شرمنده خجالت زده صورتم را به روی صورت رنگ پریده اش گذاشتم خیلی سرد بود اما به من آرامش خاصی داد آنقدر خسته بودم که از آرامش نمی دونم چقدر گذشت که با صدای انفجاری بلند شدم سرم را بالا آوردم و به صورتش نگاه کردم دستم را به آرامی به روی صورتش گذاشتم از حرم گرم نفسهایش خبری نبود او را صدا زدم و به شدت شانه هایش را تکان دادم🤦‍♂️ دیدم راحت و آرام و مطمئن خوابیده بود دیگر تشنه نبود😭 ماجرا را تعریف کرد ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد سرم را به سمت آسمان بالا بردم ستاره ها آرامی صحنه نگاه می کردند نمی دانم چه چیزی علی اکبر های خمینی را پس از چهار روز از پا درآورد؟؟ جراحت و خونریزی، تشنگی و یا ... غم‌انگیز ترین😔 قسمت این داستان اینجا بود👈 که بعضی از همین بچه‌ها قمقمه های دوستان شهید خود را که مقداری آب داشت پیدا می‌کردند اما با آنکه خود از شدت تشنگی میسوختن به آن لب نزده و آن را برای دوستان خودکه مجروح شده بودن، در کانال می‌آوردند🌷 براستی بچه های ۱۶_۱۷ ساله این رسم جوانمردی را از کجا آموخته بودند؟؟؟ رزمنده‌ای که می‌توانست به راحتی خود را سیراب کند و جان خود را نجات دهد🌹 تنها به خاطر کمک و یاری به دوستان مجروح نه تنها حاضر به عقب‌نشینی نبود⚘ بلکه حتی از آبی که به زحمت پیدا کرده بود قطره ای نمی نوشید👌 این مصداق دقیق،همان آیه نورانی قرآن است که ✨هرگز به حقیقت نیکی به طور کامل نمی رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید✨ _کانال _کمیل ♡شما دعوت شدید♡ >,,,,🍃🌸🍃,,,< @shahid_aref_64
🌹 کلام شهید... یاد ابراهیم بخیر میگفت: به فکر مثل شهدا مُردن نباش به‌ فکر مثل شهدا زندگی‌ کردن باش 🕊
🌷شهـدا 🔺دعاداشتـند ادعانـداشتنـد داشتند نمایش نداشتند داشتنـد ریانداشتنـد رسـم داشتند اسـم نداشتنـد زندگیمان را همانند شهداڪنیم 🌾🌷
🇮🇷🍁 🕊 مے‌گفت: در‌زندگے‌آدمے‌موفق‌تر‌است؛ کہ‌در‌برابر‌عصبانیت‌دیگران‌صبور‌باشد ‌و‌ڪار‌بے‌منطق‌انجام‌ندهد! و‌این‌رمز‌موفقیت‌او‌در‌بر‌خورد‌هایش‌بود!シ اللهم الرزقناشهادت فی سبیلک🥀 ࿐࿐❈شهیدانه❈࿐࿐
✨﷽✨ 🌼 🌼 🔺رفیق ، مخصوصا به مادرت حضرت زهرا (س) توسل کن چون فرزند نباید بیخیال مادر بشه صداش کن احترام بگذار ، توسل کن ! 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
ابراهیم هیچوقت از کلمه «من» استفاده نمیکرد. حتی برای شکستن نَفْس خودش کارهایی رو میکرد. مثلا زمانی که قهرمان کشتی بود توی بازار، کارتون روی دوش خودش میذاشت و جا به جا میکرد.. حتی یکبار که برای وضو به دستشویی های مسجد رفت و وقتی دید چاه دستشویی گرفته، رفت داخل زیرزمین و چاه رو باز کرد. سپس دستشویی رو کامل تمیز کرد؛ شست و آماده کرد. ابراهیم از این کارها خیلی انجام میداد. همیشه خودش رو در مقابل خدا کوچیک میدید. میگفت: این کارهارو انجام میدم تا بفهمم من هیچی نیستم.. سلام بر ابراهیم۲ شهدا همراه باشید👇👇 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌹 لطفا‌درمیان‌ نگاه‌هاۍ‌مختلفۍ‌ڪہ بہ‌خود‌جلب‌مۍ‌ڪنید‌ مراقب‌چشمان‌گریان‌ امام‌زمان‌عج‌ و شہدا‌ باشید💔.. چہ‌خانم‌هستید‌وچہ‌آقا پاروۍ‌هواۍ‌نفستان‌ بگذارید‌تنہابراۍ رضاۍ‌خدا‌ ڪارڪنید‌نہ‌براۍ‌جلب‌توجہ‌و معروفیت‌یا‌هرچیز‌دیگرۍ‌ڪہ‌بشہ‌ازش‌‌نام‌برد🥀. دقت‌ڪنید‌رفتارهاوڪردار‌هاۍ‌شما‌زیر ذره‌بین‌امام‌زمان‌عج‌وشہدا‌قرار‌دارد. ان‌شاءالله‌خطا‌و‌اشتباهۍ‌ازشما‌سرنزند‌ڪہ شرمنده‌ۍ‌امام‌زمان‌عج‌وشہدا‌شوید..
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 ؟ دوران دبیـــرستان بود، ابراهیم عصر ها در بازار مشغول به کـــار بود. برای خودش درآمــد داشت، متوجہ شد یکےاز همســایہ ها مشکل مالے شدیدے دارد. آنها علیرغم از دست دادن مــرد خانواده، کسےرا برای تامین هزینہ ها نداشتند. ابراهیم به کسے چیــــزے نگفت . هرماه وقتے حقوق مےگرفت بیشتر هزینہ ی ان خانواده را تامیــــن مےکرد . هروقت در خانه زیاد غذا پختہ مےشد حتــــما برای آن خانواده مےفرستاد. این ماجرا تا سالہا و تا زمان شہـــادت ابراهیم ادامـــــه داشت ... 🌷❤️ 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
~🕊 🌴✨ هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت. اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. ♥️ 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲ ⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️ @shahid_aref_64
شهید‌ابراهیم‌هادی‌همیشہ‌میگفت:بھتره‌ شبازود‌بخوابیم‌تانمازصبح‌رواول‌ وقت‌و‌سرحال‌بخونیم ڪسۍڪہ‌نمازظھر‌و‌مغرب‌روسروقت‌ بخونہ‌هنرنڪرده‌چـون‌بیـداربوده! آدم‌باید‌نمازصبح‌هم‌اول‌وقت‌بخونہ!
🌹 ابراهـیم را دیدم که با عصـای زیر بغـل، در کوچه راه میرفت. چند دفعه ای به آسمـان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت.! 🔸 پرسیدم: «آقــا ابـرام! چـی شـده!؟» اول جواب نمیداد، اما با اصرار من گفت: «هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خــدا به ما مراجعه میکرد و هـر طـور شده مشکلش را حـل میکردیم. امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده؛ میترسم کـاری کرده باشم که خــدا توفیق خدمت را از من گـرفته باشد.» 📚 سـلام بـر ابـراهـیم / نشر شهید هــادی
🙂🌷 ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ 🌱
همیشه میگفت: تو زندگی ، آدمی موفق تره که در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشه و کار بی منطق انجام نده. و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود . 🕊❤️ 🌷یادش با ذکر
عکس شهدا که کفایت نمیکنه باید حرفشونم بشویم و ان شاء الله عمل کنیم😊 عج
31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مےدانم از اینجا ڪہ من نشستہ ام تا آنجا ڪہ تو ایستاده اے فاصلہ بسیار است✨ اما ڪافیستـ تو فقط دستم را بگیرے دیگر فاصلہ اے نمےماند 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شباهت جالب لبنانی با ♦️روایتی از بانوی مقاومت: مادری که در تلفن همراه خود تصویر شباهت فرزند شهیدش با شهید ابراهیم هادی را دارد و از علاقه فرزندش به شهید هشت سال دفاع مقدس ما در روضه الحورا لبنان می گوید.