•
روزي زني مسيحي دختر فلجي را
از لبنان به سوريه ميآوردزيرا دكترهای لبنان
او را جواب كرده بودند زن با دختر مريضش
نزديك حرم حضرت رقيه (س)منزل می گيرد
تا درآنجا براي معالجه فرزندش به دكتر سوريه
مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد
و او می بيند مردم دسته دسته به طرف محلي كه
حرم مطهر حضرت رقيه(س)آنجاست می روند.
از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟
می گوينداينجاحرم دخترامام حسين (س) است
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته
درب اطاق را ميبنددوبه حرم حضرت رقيه(س)میرود
و گريه می كند،به حدي كه غش می كند
و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد
بلند شو برو منزل ... حركت می كند و
میرود درب منزل را می زند
می بيند دخترش دارد بازی می كند!
وقتي مادر جويای وضع دخترش می شود
و احوال او را می پرسد،دختر درجواب مادر ميگويد:
وقتي شما رفتيد دختري به نام رقيه
وارد اطاق شد و به من گفت :
بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
(( بسم الله الرحمن الرحيم ))
تا بتواني بلند شوی و سپس دستم را گرفت و
من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است...
او داشت با من صحبت می كرد كه
شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد .
سرانجام مادر مسيحی با ديدن
اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
___________
#محمدحسین_حدادیان
#کربلایی_محمد_حسین_حدادیان
#محرم #روز_دوم_محرم #عاشورا
#کربلا #خیمه_گاه #یااباعبدالله
@Armageddon1