🔰یه روز با چند نفر از رفقا و آرمان داشتیم در خیابان راه میرفتیم، که دیدیم یک آقایی دارد به مقدسات اهل سنت توهین میکند...
آرمان سریعا جلویش را گرفت و گفت:« حضرت آقا فرمودن که توهین به مقدسات اهل سنت کار درستی نیست.»
آن زمان با خودم گفتم که با اینکه آنجا کسی از اهل سنت نیست و احتمال دعوا هم وجود دارد، عجب شجاعتی دارد که از حرف حق دفاع میکند؛
اما الان میبینم که حاضری جان بدهی، اما از عشقت به ولایت لحظه ای کوتاه نیایی....
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
نکات سخنرانی آرمان.pdf
حجم:
333K
🔰 خاطرات و خصوصیات شهید آرمان علیوردی
💠 مخصوص مراسمات بزرگداشت شهید
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
💠پدر شهید علیوردی تعریف میکردند:
آرمان بشدت اهل رعایت حق الناس بود.
یه سال انتخابات بود و من و آرمان رفته بودیم برای شمارش آراء. نیمه شب گذشته بود و آرمان خیلی خسته شده بود؛ بهش گفتم پسرم شما برو قدری استراحت کن من خودم کار رو انجام میدم؛ فعلا هم به شما احتیاجی نیست.
آرمان رفت و حدود ۳ ساعت خوابید، فردای اون روز بمن گفت: بابا من چون رفتم خوابیدم واسه شمارش آراء پولی رو قبول نمیکنم.
گفتم: پسرم یه مقدار استراحت برای اعضاء طبیعیه و مشکلی نداره. اما آرمان راضی نشد
گفت: من وظیفهم بوده اونجا سرشماری آراء رو انجام بدم اما رفتم خوابیدم، پس این پول حق من نیست...
آخرم پول رو نگرفت...
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
لیالی مبارک ماه رمضان بود.
در یکی از این شب ها که طبق معمول در حیاط حجره داری مشغول خوردن افطار بودیم،
مجبور شدم برای جواب دادن به تماسی از حجره داری خارج شوم و وارد صحن مسجد شوم.
با صحنه هایی مواجه شدم که توجهم را به خود جلب کرد؛
دیدم آرمان بر سر سفره ای کوچک با کودکان کانون تربیت هم سفره شده است
و در نهایت خوش اخلاقی و حوصله لا به لای جیغ ها و سروصدا های آنها افطار میکند.
حوصله او در سر و کله زدن با آن کودکان در حالی که او تا آن ساعت گرسنه و تشنه بوده برای من عجیب بود.
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
💠پایبند به اعتقادات!
رفیق شهید آرمان علیوردی :
آرمان واقعا مومن بود.
چند روزی بود آرمان با من میومد می رفتیم بدنسازی..
بعد یه مدتی آرمان اومد گفت: دیگر نمیخوام بیام...
گفتم: چرا؟!
گفت: اینجا آهنگ های تند و بلند زیاد پخش میکنن، گوش دادنشون درست نیست!
گفتم: من که پول ترم اینجارو دادم و تا آخرش اینجام.
اما آرمان گفت: نه من دیگه نمیتونم؛
و رفت یه باشگاه دیگه...
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
آرمان همیشه تاکید داشت
بر نماز اول وقت داشت
و همیشه و تحت هر شرایطی
نمازش اول وقت میخوند.
ایام کرونا داخل فرهنگسرای رازی تهران
با چند تا از رفقا تعزیه راه انداختیم که مردم در فضای باز عزاداری کنند.
آرمان همیشه بساط نماز جماعت رو برپا میکرد.
[نماز اول وقت]پر از سعادته
"به نقل از رفیق شهید"
#شهید_آرمان_علی_وردی
#خاطره
#نماز_اول_وقت
@armane_enghelab
🌙 #خاطره
| خاطــره ماه مبارڪ رمضـان |
یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، حجرهدارهای طبقه اول(همپایههای آقا آرمان) مراسم باشکوهی برگزار کردند. مسئولیت آقا آرمان، این بود که افطاری را آماده کند. بخاطر مسئولیتش، اصلا مراسم را نتوانست شرکت کند؛ با این که جمع دوستانه و خوبی بود. معمولا در مراسمها عکاس بود، برای همین خودش در عکسها نبود. خیلی اهل سلفیگرفتن هم نبود. الان عکسهای زیادی داریم که جای آرمان در آن خالیست...
#آرمان_عزیز🌃
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab
📜 #خاطره
| یک تکـه از بهشـت |
هر وقت میرفتیم مشهد، باید حتما میرفت صحن گوهرشاد. ساعتها آنجا مینشست و
دعا میکرد. میگفت: این کنج دیوار یه تکه
از بهشته...
به روایت مادر شهید
#آرمان_عزیز 🕊
#آرمان_انقلاب
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armane_enghelab