eitaa logo
آرمانِ روح‌الله (امین)
107 دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
این کانال بستری است برای ارائه تحلیل‌هایی برگرفته از اندیشه انقلاب اسلامی؛ به منظور فهم بهتر تحولات داخلی و بین‌المللی.
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در این بازه ۲۵ ساله که حداکثر حدود ۱۷ سال از آن باقی مانده است، طی چند مرحله ضربات سهمگین بر پیکره غده سرطانی بدخیم منطقه وارد می‌شود که جمعیت سکولار دوتابعیتی اسرائیلی از آن به مرور خارج شوند. چشم‌های جاسوسی رژیم در داخل اراضی اشغالی و منطقه کور شود. فشار روانی و افکار عمومی بر صهیونیست‌ها دوچندان گردد. منابع اقتصادی و تامین انرژی رژیم (بخصوص نفت) در داخل و منطقه مختل گردد. به بیان دیگر هزینه‌های همکاری و حفظ رژیم بشدت افزایش پیدا کند. مبارز سخت نیروهای مجاهد فلسطینی تا به زانو در آوردن سران رژیم، به مرور با کاهش هزینه‌ها ادامه خواهد یافت. 📌البته قرار نیست ‌که تشکیل دولت فلسطینی صرفا از مسیر همین اقدامات نظامی باشد؛ هنگامی که علائم شکست و آشکار شد، تعیین سرنوشت با مشارکت مسلمانان، مسیحیان و یهودیان فلسطینی الاصل آینده این کشور را مشخص کنند. 📌در این بین لازم و ضروری است که نیروی پشتیبانی کننده صهیونیست‌ها در منطقه یعنی آمریکایی‌ها نیز به کمک محور مقاومت تضعیف شوند. سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران برای شکست و از منطقه هم در همین راستاست. به بیان دیگر اینکه راهبرد نابودی رژیم اشغالگر قدس با سیاست اخراج آمریکا از غرب آسیا پیوند خورده است. @ArmaneRuhollah
آرمانِ روح‌الله (امین)
ركن سوم هم ساخت‌وپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاس
📌چرا صهیونیست‌ها پس از آزادی اسرای خود حملات را از سر گرفتند ♦️مهمترین دلایلی که باعث شد تا رژیم صهیونیستی در روز جمعه ۱۰ آذرماه مجددا حملات خود را به نوار غزه شروع کند، عبارت است از: ۱- عدم دستاورد در دور اول حملات صهیونیست‌ها به غزه و تحقیر آنها در افکار عمومی، مقامات رژیم را به شروع دوباره حملات سوق داده است. ۲- نتانیاهو نخست وزیر رژیم که خود را در معرض سقوط و محاکمه می‌بیند، برای نجات خود از این مهلکه تقلا می‌کند، به همین سبب بدون توجه به نظر واشنگتن آتش جنگ را دوباره شعله‌ور کرد. ۳- مقامات رژیم اشغالگر قدس تصور می‌کنند با اطلاعات به دست آمده از اسرای خود که در جريان تبادل به دست آوردند، می‌توانند اماکن مقاومت فلسطین را با دقت بیشتری هدف قرار دهند. ۴- آزادی اسرای صهیونیست‌ها با کاهش فشار بر رژیم دست آنها را برای اقدامات تهاجمی‌تر بازتر کرده است. @ArmaneRuhollah
آرمانِ روح‌الله (امین)
نامه سرگشاده به شهردار محترم تهران/ باسمه تعالی برادر ارجمند جناب آقای دکتر علیرضا زاکانی شهردا
📍نگرانی‌های بی‌مورد مسئولین روز جمعه ۱۰ آذرماه برای انجام کاری به یکی از ایستگاه‌های مترو شهر تهران مراجعه داشتم و ناگزیر شدم تا برای مدت بیش از یک ساعت در فضای داخلی ایستگاه منتظر بمانم. پوششی شبیه به مأموران خطوط مترو داشتم، به طوری که چند نفر از مسافران برای پرسیدن مسیرها و نحوه تهیه بلیط مترو به بنده مراجعه کردند. تصمیم گرفتم به عنوان یک تجربه میدانی نسبت به پدیده کشف حجاب تذکر لسانی بدهم، به صورتی که افراد مکشفه را مستقیم مورد خطاب قرار داده و از آنها بخواهم که حجاب خود را بر سر بگذارند. در عین حال بنا نداشتم در برابر فحاشی، توهین و پرخاشگری واکنش نشان دهم؛ یعنی هر واکنش تندی را با سکوت پاسخ دهم. نتایج این مشاهده مشارکتی قابل تأمل بود: ۱- بخش زیادی از زنان مسافر مترو (حدود ۹۰ درصد) دارای حجاب عرفی بودند؛ چادر، روسری و شال. ۲- در میان زنان و دختران مکشفه و فاقد حجاب عرفی (۱۰ درصد خانم‌های مسافر مترو)، با اولین تذکر لسانی حدود ۶۰ درصد پوشش خود را با سر کردن شال یا روسری اصلاح کردند. ۳- در برابر زنان بی‌حجابی که با تغافل و بی‌محلی نسبت به تذکر اول بی‌توجه بودند، تذکر لسانی با تکرار ۳ تا ۴ باره انجام شد که تقریبا بیش از ۲۰ درصد آنها نیز حجاب خود را بر سر گذاشتند. ۴- در این میان کمتر از ۲۰ درصد زنان مکشفه (۲۰ درصد از ۱۰ درصد زنان مسافر) بدون توجه و اصلاح پوشش به مسیر خود ادامه دادند. نکته قابل تأمل اینجاست که این حرکت به صورت انفرادی و غیرجمعی انجام گرفت و صرفا به تذکر لسانی در یک یا چندمرتبه اکتفا شد. هیچ نیرویی با لباس ماموران انتظامی در ایستگاه مترو حضور نداشت و ظاهرا ابزاری برای الزام زنان بی‌حجاب نیز در دسترس نبود. هیچ یک از زنان و دختران بی‌حجاب اقدام به پرخاشگری و یا فحاشی نکردند و در اکثر موارد با تذکر لسانی پوشش خود را اصلاح نمودند. حالا سوال اینجاست که چرا مسئولین محترم دولتی، قضایی و شهری از اجرای ساده‌ترین سطح امر به معروف و نهی از منکر طفره می‌روند؟ @ArmaneRuhollah
🚨چرا جنگ تمام عیار در دستور کار نیست 📌وبسایت فارن پالیسی با انتشار یادداشتی، هفتگانه‌ای را برای عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به جنگ مستقیم و گسترده با رژیم صهیونیستی برشمرد. طبق ادعای نگارنده این گزارش، عدم همراهی جامعه ایران با این جنگ، هشدار جناح سازشکار، بیم و هراس ایران از قدرت رژیم اسرائیل، واگرایی نیروهای نیابتی ایران، عدم حمایت شرکای استراتژیک ایران (چین و روسیه)، استقبال شیخ نشین‌های عرب منطقه از جنگ گسترده با ایران و تصمیم‌گیری واقعگرایانه و البته غیرایدئولوژیک مقامات عالی ایرانی، مهمترین ادله عدم شروع یک جنگ تمام عیار از سوی ج.ا.ایران با رژیم اسرائیل معرفی شده است. در این نوشتار نشان می‌دهیم این دلایل در عزم مقامات نظام برای عدم ورود به نبرد گسترده با رژیم صهیونیستی تعیین کننده نیستند و کمترین اثر را دارد. چرا؟ ۱- هنگامی که جریان غربگرا در داخل کشور ادعا می‌کرد که جامعه ایران با ورود به جنگ سوریه مخالفت است و مستمرا علیه مدافعان حرم سمپاشی می‌کردند، جامعه ایران در مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی پاسخ این ادعا را داد. ۲- هشدار جریان سازشکار و غرب‌گرایان هم پدیده‌ی جدیدی نیست؛ در دوران دفاع مقدس و جنگ سوریه هم موضع آنها همین گونه بود، چنانکه برجام۲ یا منطقه‌ای برای محصور کردن نظام در چارچوب تنگ جغرافیای کشور هم از سوی این جریان به طور مرتب تکرار می‌شد و می‌شود. ۳- هیچگاه شرارت‌های رژیم صهیونیستی مانع اصلی جنگ گسترده با رژیم نبوده است، چنانکه در عملیات طوفان الاقصی معلوم شد، موجودیت صهیونیست‌ها به آمریکایی‌ها متکی است و مقامات ایرانی همآورد اصلی خود را آمریکا می‌دانند نه اسرائیل. ۴- هر چند در محور مقاومت، جمهوری اسلامی ایران خود را قیم سایر ارکان نمی‌داند و حلقه‌های مقاومت بر اساس تشخیص خود عمل می‌کنند اما طبق ایده وحدت میدان‌ها، دشمن اصلی معلوم است و در صورت درگیری گسترده جمهوری اسلامی ایران عناصر محور مقاومت هر یک به مسئولیت خود عمل می‌کنند. ۵- گرچه همراهی و حمایت متحدین ایران یعنی روسیه و چین، از سوی مقامات تهران مطلوب تلقی می‌شود اما این گزاره در تصمیم نظام نقش تعیین کننده و راهبردی ندارد، چنانچه در پرونده هسته‌ای و افزایش ظرفیت غنی‌سازی همین گونه بود. ۶- استقبال شیخ‌نشین‌های مرتجع منطقه از جنگ گسترده با رژیم صهیونیستی هم مشروط به اینست که اسرائیل را پیروز این نبرد بدانند، در غیر اینصورت از شکست دومینو وار غرب در منطقه و اضمحلال رژیم صهیونیستی هراسانند. ۷- همچنین تصمیم‌گیری مقامات عالی‌رتبه واقعگرایانه و مبتنی بر مصالح نظام و انقلاب است و آنها در اقدامات‌شان همه‌جوانب امر را در نظر می‌گیرند اما این به معنای اقدام غیردینی و مغایر شرع نیست. در نگاه رهبران انقلاب اسلامی توجه به مصالح بویژه مصلحت موضوعی جزئی از مکتب و برآمده از آنست. پس این تلقی که مبتنی بر عقل ابزاری و منقطع از وحی همچون سایر مقامات ماتریالیست کشورها تصمیم‌گیری می‌شود، نگاه درست و دقیقی نیست. با توجه به نکات فوق، دلیل اصلی عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به جنگ گسترده با رژیم صهیونیستی چیست؟ اولا باید یادآوری کنیم که در گزارش فارن پالیسی عناصر عملیات روانی به وضوح دیده می‌شود و مقصود اصلی نویسنده اینست که جمهوری اسلامی ایران از جهت محافظه‌کاری و ناتوانی در مواجهه با اسرائیل به سمت این گزینه نمی‌رود. در حالی که واقعیت چیز دیگری است. ⬅️به طور خلاصه می‌توان گفت که دکترین نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر دفاع و ایجاد ابهام و بازدارندگی است نه جنگ پیش‌دستانه. چنانکه تعبیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه "دشمن یکی بزند ده تا می‌خورد" هم ناظر به همین نگاه است. پس ورود مستقیم و جنگ تمام عیار ج.ا.ایران با صهیونیست‌ها هم هنگامی خواهد بود که حمله گسترده به ایران انجام بشود. در غیر اینصورت اقدامات نیابتی، محدود و یا ترکیبی دشمن صهیونیستی در همان سطح پاسخ داده می‌شود، نه به صورت جنگ تمام عیار. @ArmaneRuhollah
🚨افزایش محاکم یا پیشگیری؟ 📌پلیس آگاهی تهران از دستگیری مرد شیطان صفتی خبر داد که زنان و دختران را در خیابان مورد آزار قرار می‌داد؛ نکته قابل تأمل درباره این شرور آزارگر اینست که او بی‌باک و بدون واهمه در خیابان به سراغ قربانیان می‌رفت. واضح است که‌ در این گونه جرائم باید نهادهای انتظامی و قضایی با مجرمین و اوباش خیابانی برخوردی قاطع و پشیمان کننده داشته باشند اما این مساله روی دیگری دارد که نبایستی نسبت به آن غفلت شود. پس از وقوع دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران به بهانه فوت مهسا امینی، برخی مسئولین با این ذهنیت که بایستی برای عبور از این بحران بیشتری به خرج داد، عملا از اجرای برخی حدود شرعی و اسلامی کردند. شاید این انگاره ذهنی که "تساهل و رواداری" موجب کاهش حساسیت‌ها و حل بحران می‌شود، در این مورد اثرگذار بود. پیشتر گفته شده بود که تساهل و غفلت مسئولین ذی‌ربط در بخش‌های مختلف فرهنگی و حتی انتظامی و امنیتی موجب تقویت یک در هنجارشکنان شده است که با بیشتر نظام ناگزیر به عقب‌نشینی تن می‌دهد چون اساسا شماری از مسئولین از برخورد جدی با پدیده شوم کشف حجاب و نگرانند. به نظر می‌رسد که برخی مسئولین ذی‌ربط بسبب ساده‌انگاری و سوءتحلیل، شماری از سر ترس و اقلیتی بخاطر تغییر ذائقه خانوادگی‌شان انگیزه‌ای برای برخورد با هنجارشکنان ندارند. واقعیت آنست که با توجه به آنچه در کشورهای همسایه بسبب ولنگاری فرهنگی و فروپاشی نهاده خانواده تجربه شده است، می‌توان پیش‌بینی کرد که عدم مدیریت ناهنجاری‌ها فرهنگی باعث می‌شود تا علاوه بر افزايش شمار زندگی‌های موازی، خیانت، تجاوز جنسی، فرار دختران، قتل‌های ناموسی، آدم‌ربانی و مزاحمت‌های خیابانی بشدت افزايش خواهد یافت. از این رو مسئولین ذی‌ربط یا باید در مسیر مدیریت و کنترل هنجارشکنی‌ها قدم بردارند یا اینکه با اهمال‌کاری و امروز و فردا کردن، خود را برای جهش و آسیب‌های اجتماعی آماده کنند. اگر امروز نهادهای فرهنگی، انتظامی، امنیتی و قضایی (به هر بهانه‌ای) ترک‌فعل نمایند، به مرور افزايش تصاعدی پرونده‌های نیازمند راه‌اندازی شعب قضایی بیشتری خواهد بود! @ArmaneRuhollah
🚨نگاه کمیته امدادی به زنان ممنوع! رهبر معظم انقلاب انقلاب امروز (۶ دیماه ۱۴۰۲) در جمع اقشار مختلف بانوان، در مورد نقش‌آفرینی زنان در خانواده و اجتماع ایراد سخن فرمودند که همچون گذشته نسبت به برخی از نکات کلیدی مدنظر ایشان غفلت شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار که در آستانه ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) انجام شد، با اشاره به وجود سؤال‌هایی درباره حضور زنان در مشاغل گوناگون و مدیریت‌های اجتماعی و دولتی، تأکید کردند: در این عرصه نیز مسئله جنسیت مطرح نیست و هیچ محدودیتی برای حضور زنان وجود ندارد. ایشان را تنها ملاک واگذاری مسئولیت‌های اجتماعی و سیاسی به زنان و مردان دانستند و گفتند: "در جایی مانند وزارت یا نمایندگی مجلس اگر بانوی مجرّب و کارآمد بهتر و شایسته‌تری وجود دارد، از نظر اسلام هیچ محدودیتی برای تصدّی او وجود ندارد". شاید تصور شود که اشاره رهبر معظم انقلاب به این مساله از آن جهت بوده است که بانوان حاضر در این دیدار، درباره آن سوال داشتند. طبعا برخی از فرمایشات رهبری ناظر به سؤالاتی است که در این جلسه مطرح شد. اما علت اصلی تذکر "ضرورت انتخاب یا انتصاب زنان برای جایگاه‌های مدیریتی در کشور بر اساس شایسته‌‌سالاری" از جهت دیگری است. متاسفانه طی چند سال گذشته نگاه مسئولین مربوطه، به نقش زنان در مدیریت کشور عمدتا نمایشی-انتخاباتی و کمیته امدادی بوده است. به طوری که در دولت قبل، معصومه ابتکار معاون رئیس‌جمهور در امور زنان، گفت که طبق دستور حسن روحانی باید ۳۰درصد از مناصب مدیریتی به زنان داده شود. در همان دوره نیز این گزاره مطرح شد که اگر زنان شایسته بیشتری در یک وزارتخانه یا سازمان حضور دارند، چرا فقط ۳۰ درصد مسئولیت‌ها را عهده‌دار شوند، چرا نمی‌توانند سهم بیشتری در اداره جامعه داشته باشند و اگر شمار زنان مدیر در عرصه‌ای کمتر است، چرا باید در مسئولیت‌ها قرار بگیرند. چرا اساسا باید با تعیین سهمیه برای زنان، نگاه به آنها داشت و با عبور از مرزهای شایسته‌گزینی، شاخصه جنسیت را جایگزین انتخاب مدیران توانمند نمود. برخلاف آنچه انتظار می‌رفت، سیاست دولت آقای رئیسی در این مسیر اصلاح نشد و عملکرد بخش‌های مرتبط با امور زنان در دولت، همچنان نگاه کمیته امدادی گذشته به زنان را حتی با شیبی تندتر دنبال می‌کند. به طوری که خانم انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در حاشیه سفر به استان قزوین گفت: در حال حاضر ۲۵ درصد از مدیران کشور ما از بانوان و زنان هستند، اما معتقد هستیم که باید ۵۰ درصد مدیران ما از بانوان باشند. به نظر می‌رسد که مقام معظم رهبری به منظور حفظ کرامت بانوان و جلوگیری از انتخاب مدیران ناکارآمد نسبت به این مساله هشدار دادند. از این رو ضرورت دارد که دولت محترم با اصلاح این کژراهه، در جهت مدیران شایسته اعم از مردان و زنان گام بردارد. در عین اینکه ایشان شرط حضور زنان در مشاغل را محروم نشدن آنها از مشغله اساسی زنانه یعنی خانه‌داری و فرزندآوری و مادری خواندند و گفتند: حتی برخی مشاغل مانند پزشکی و معلمی برای زنان و دختران واجب کفایی است و اگر گاهی اشتغال زن با خانه‌داری، فرزندآوری و لوازم آن، تعارض پیدا می‌کند، مسئولان کشور باید راه‌حلی پیدا کنند که هیچ‌یک از این دو وظیفه زمین نماند. @ArmaneRuhollah
❇️آیا بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران مختل شده است؟ پس از وقوع برخی اقدامات ضدامنیتی در کشور بویژه حادثه تروریستی کرمان، شماری از فعالان رسانه‌ای با روایتی خاص از تحولات چندساله اخیر چنین عنوان کردند که بازدارندگی ج.ا.ایران در برابر نظام سلطه مختل شده است. در این یادداشت همین گزاره مورد مداقه قرار گرفته است؛ ۱- به زبان ساده، بازدارندگی یعنی متقاعد ساختن دشمن نسبت به اینکه هزینه‌ها و یا خطرات خط مشی او بیش از منافع مدنظرش خواهد بود. به تعبیر فنی‌تر و دقیقتر بازدارندگی بدین معناست که دشمن بخاطر هراس از ضربه دوم و انتقامی از انجام ضربه اول خودداری کند. ۲- غالب متفکرین حوزه مسائل نظامی و راهبردی بر این نکته اشاره دارند که کارکرد اصلی مفهوم بازدارندگی در سطح جنگ‌های اتمی و راهبردی است. در واقع بازدارندگی در سایر اقسام منازعه از جمله جنگ‌های محدود و مادون محدود، درگیری‌های نظامی و اقدامات مخرب امنیتی، بخاطر دخالت متغیرهای پرشمار و پیچیدگی آنها، کم‌اثرتر و تقریبا نشدنی خواهد بود. ۳- چنانکه در منازعات و درگیری‌‌های اجتماعی میزان وقوع قتل نسبت به فحاشی و بیان الفاظ رکیک بسیار کمتر رخ می‌دهد. یعنی کارکرد قانون مجازات برای مقوله فحاشی بسیار کم‌اثرتر از جرم قتل است (چون هزینه‌های قانونی این دو یکسان نیست). ۴- ضمن اینکه نظریه بازدارندگی مستلزم اعتبار داشتن عقلانیت (نسبت عوائد و هزینه‌ها) است. چنانکه تفکرات انحرافی همچون نگرش‌های تکفیری بر گروهی مسلط شود، ایجاد بازدارندگی در برابر آنها به مراتب دشوارتر است. ۵- در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل مختلف (از جمله آشفتگی در نیروهای مسلح) بازدارندگی کشور دچار اختلال شد و رژیم بعث عراق یک جنگ گسترده و همه‌جانبه نظامی را بر ج.ا.ایران تحمیل کرد. پس از پایان جنگ، بتدریج با توسعه صنعت دفاعی و افزایش توان موشکی و انسجام‌بخشی به نیروهای مسلح، سطح بازدارندگی کشور افزایش پیدا کرد تا جایی که قدرت‌های بین‌المللی بویژه آمریکایی‌ها هیچگاه نتوانستند ریسک شروع یک جنگ اتمی و یا حتی گسترده را علیه جمهوری اسلامی بپذیرند. لذا افراطی‌ترین روسای جمهور آمریکا یعنی بوش پسر و ترامپ هم به سمت گزینه نظامی نرفتند. در حال حاضر نیز هیچ تهدید واقعی برای شکستن بازدارندگی ج.ا.ایران در سطح یک جنگ کلاسیک همه‌جانبه از سوی هیچ یک از قدرت‌های بین‌المللی مشاهده نمی‌شود که به معنای موفقیت حاکمیت در حفظ بازدارندگی است. ۶- اما چنانکه گفته شد، مفهوم بازدارندگی در سطوح جنگ‌های محدود و یا اقدامات نیابتی از کارایی مناسبی برخوردار نیست. یعنی دولت‌ها برخلاف جنگ هسته‌ای، در حوزه خرابکاری، ترور و تخریب زیرساخت‌ها دولت دیگر بی‌باک‌تر اقدام می‌کنند و تقریبا هیچ کشوری در این رابطه مصونیت ندارد. به همین‌ ترتیب جمهوری اسلامی ایران نیز هیچگاه از آتش‌افروزی عناصر مزدور و خائنین مرتبط با نظام سلطه در امان نبوده است. چرخه ترور، خرابکاری صنعتی، اقدام انتحاری علیه نیروهای نظامی و غیر نظامی استمرار داشته است. گرچه تلاش‌هایی برای برخورد با ریشه این شرارت‌ها و یا مقابله به مثل انجام گرفته اما به اقتضای این اقدامات هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت که هیچ شیطنت امنیتی اعم از نفوذ، اختلال، خرابکاری و... انجام نشود. حتی در کشورهای توسعه‌یافته غربی نیز چنین سطحی از بازدارندگی وجود ندارد. ۷-ضمن آنکه بایستی به مختصات و شرایط ویژه جمهوری اسلامی ایران در نظام بی‌الملل نیز توجه کرد؛ دولت-ملت ما در خلاء زندگی نمی‌کند بلکه در پیچیده‌ترین جنگ‌های امنیتی، با قدرتمندترين سرویس‌های جاسوسی دنیا (سازمان سیا، ام.آی.۶، موساد،...) پنجه در پنجه دارد. ❇️جمع‌بندی کلام اینکه بازدارندگی ج.ا.ایران در حوزه جنگ نظامی همچنان در بالاترین سطح وجود دارد اما در بخش جنگ پنهان و امنیتی به سبب اقتضائات آن، هیچگاه مصونیت کامل ایجاد نمی‌شود و چنین تلقی و ذهنیتی در مورد بازدارندگی امنیتی غیرواقع‌بينانه است. @ArmaneRuhollah
🚨چرا آمریکایی­‌ها درباره «حادثه کرمان» دروغ می‌­گویند؟ 📌دلایل متقنی وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای رسانه‌های آمریکایی درباره انفجار تروریستی در کرمان، خلاف واقعیت‌های میدانی است. ❇️رسانه‌های آمریکایی – انگلیسی در اقدامی هماهنگ، به نقل از وال استریت ژورنال، نوشتند که "واشنگتن پیش از حمله انتحاری در کرمان که به کشته شدن ۸۴ نفر و زخمی شدن شماری دیگر منجر شد، اطلاعات قابل استفاده‌ای را به ایران منتقل کرده بود". آن‌ها در این باره ادعا کردند که "این اطلاعات در مورد موقعیت مکانی و زمانی ممکن بود برای «خنثی» کردن حمله و یا کاهش شمار قربانیان مفید باشد". البته وال استریت ژورنال هم بدون ذکر یک نام و به نقل از آنچه که خود "مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود" می‌خواند، مدعی است: «قبل از حمله تروریستی داعش در سوم ژانویه ۲۰۲۴ در کرمان، دولت آمریکا هشداری خصوصی به ایران درباره تهدید تروریستی در داخل مرزهای ایران فرستاده بود». این منبع وال استریت ژورنال، ادعا کرده که «دولت ایالات متحده یک سیاست دیرینه را دنبال کرد که در سراسر دنیا برای هشدار دادن به دولت‌ها در برابر تهدیدات مرگبار اجرا می‌شود. ما این هشدارها را تا حدی به این دلیل مطرح می‌کنیم که نمی‌خواهیم در حملات تروریستی جان بی‌گناهان به خطر بیفتد»؛ اما چرا این ادعا نمی‌تواند درست باشد؟   ۱- موضع‌گیری رسمی آمریکا پس از حادثه تروریستی کرمان؛ نخست دلیل برای رد خبرسازی وال استریت ژورنال، مراجعه به موضع‌گیری رسمی دولت آمریکا پس از حادثه تروریستی کرمان است. "متیو میلر"، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در واکنش به این اقدام تروریستی گفت: "ما گزارش‌ها درباره کرمان را دنبال می‌کنیم، اما اطلاعات مستقلی برای ارائه در مورد آن‌ها نداریم". وی تاکید کرد: "همانطور که گفتم، دستکم برای ما خیلی زود است که بتوانیم درباره علت این حادثه سخن بگوییم". سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با بیان اینکه آمریکا به هیچ‌وجه درگیر این موضوع نبوده و هرگونه ارجاع به آن خلاف واقع و مضحک است، مدعی شد: "هیچ دلیلی نداریم که باور کنیم اسرائیل در این امر دخیل است". همچنین جان کربی، هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، گفت: "هنوز جزئیات زیادی در مورد بمبگذاری‌ها در کرمان در دست نیست". کربی اظهار کرد: "ما هیچ اطلاعاتی در این باره و جزئیات بیشتری در مورد چگونگی وقوع آن و/یا اینکه چه کسی ممکن است مسئول آن باشد، نداریم". ۲- واکنش مقامات کاخ سفید به شایعه جدید علاوه بر این پس از انتشار شایعه هشدار آمریکا به ایران مبنی بر احتمال وقوع یک اقدام تروریستی، مقامات کاخ سفید در برابر تأیید این خبر سکوت کردند. چنانکه ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در این باره گفته است: «اظهار نظر و ارزیابی عمومی در این زمینه ندارم». ۳- سوابق مداخله آمریکا در حمایت از تروریسم نکته قابل تأمل دیگر آنست که مقامات آمریکایی چطور ادعای هشدار تروریستی می‌دهند، در حالی که سالهاست که از بدنام‌ترین گروهک‌های تروریستی و برانداز حمایت می‌کنند؛ دیدار مقامات کاخ سفید با سازمان منافقین و فرقه رجوی و حمایت از سردسته گروهک تروریستی تندر، نمونه از این موارد است. فرقه رجوی به تنهایی عامل شهادت ۱۷۰۰۰ ایرانی بوده است و همچنان نیز به اقدامات تروریستی خود ادامه می‌دهد.   لازم به یادآوری است که در پرونده عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی جندالله و عامل شهادت شمار زیادی از مردم ایران، وی در اعترافاتش به حمایت سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا سیا از شخص وی و گروه تحت امرش اشاره کرد؛ ریگی در بخشی از اعترافاتش که از شبکه پرس. تی.وی پخش شد، گفت که در دیدار با عوامل سازمان جاسوسی سیا در دوبی به وی قول حمایت همه جانبه و در اختیار گذاردن پایگاهی با تسلیحات نظامی در نزدیک منطقه داده شده بود. ریگی گفت این پایگاه قرار بود در «مناس» در نزدیکی بیشکک  برپا شود. ۴- نقش برجسته آمریکا در تشکیل داعش ضمن این که آمریکا، به تصریح مقامات دولت سابق این کشور، عامل تشکیل حکومت خودخوانده داعش در منطقه بوده است؛ به طوری که دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا و گزینه اصلی جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری آینده این کشور، هیلاری کلینتون و باراک اوباما را مؤسس داعش معرفی کرد و گفت: "می‌خواهم بگویم که هیلاری کلینتون حقه باز هم در تشکیل داعش به اوباما کمک کرده است". مایک پنس، معاون ترامپ همین در اعتراف مشابهی گفته بود: " سیاست‌های اوباما و کلینتون به ایجاد داعش منجر شد".
۵- سوابق آمریکایی در زمینه دروغ پراکنی همچنین سوابق رسانه‌های آمریکایی- انگلیسی در تولید و انتشار هدفمند اخبار کذب و فضای سازی رسانه‌ای مساله جدیدی نیست. شهریور ۱۴۰۱ روزنامه پرسابقه آمریکایی نیویورک تایمز مدعی شد که حضرت آیت الله خامنه‌ای تحت عمل جراحی قرار گرفته و در بستر بیماری است. در همین راستا بی‌بی‌سی فارسی به نقل از نیویورک تایمز، با انتشار پستی در اینستاگرام خود نوشت که «آیت‌الله خامنه‌ای در بستر بیماری است.» البته حضور رهبر انقلاب در مراسم روز اربعین (۲۶ شهریور ۱۴۰۱) باعث شد تا این امواج دروغ‌پراکنی به صخره واقعیت برخورد کند.   تیرماه ۱۴۰۱ نیز روزنامه نیویورک تایمز ادعا کرد که سردار علی نصیری از فرماندهان سپاه پاسداران به اتهام همکاری با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) بازداشت شده است. البته سردار نصیری نیز در واکنش به بازنشر شایعه بازداشتش که پس از ۳ سال دوباره مطرح شده بود، آن را به دلیل شکست‌های دشمنان از سپاه دانست. گرچه دروغ پراکنی آشکار رسانه‌های آمریکایی- انگلیسی می‌تواند با انگیزه‌های مختلفی انجام شده باشد (چنانکه شایعه بیماری رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۱ با هدف دامن زدن به آتش آشوب و اغتشاش منتشر شد) اما مهمترین مقصود رسانه‌های غربی برای پخش چنین خبر کذبی آنست که اولاً کشور در آستانه برگزاری انتخابات حساس مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری قرار دارد و دوم آنکه تلاش مسئولین کشور برای برگزاری یک انتخابات با شکوه مبتنی بر چهار اصل امنیت، مشارکت، سلامت و رقابت است. در این میان اثرگذارترین عنصر برای افزایش مشارکت عمومی، اعتماد عمومی به نظام و حاکمیت است. رسانه‌های آمریکایی-انگلیسی با حراج سوابق رسانه‌ای خود و انتشار گزارش‌های کامل دروغین، سعی می‌کنند تا سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی را از طریق خدشه در اعتماد میان مردم و نهادهای امنیتی تضعیف کنند و به خیال خود، نتیجه آن را در کاهش مشارکت در انتخابات پیشرو ببینند. @ArmaneRuhollah
🚨چرا ج.ا.ایران صرفا تماشاچی تحولات غزه نیست؟ 📌با توجه به تشدید جنایات رژیم صهیونیستی در باریکه غزه در ماه مبارک رمضان مجددا این پرسش در افکار عمومی مطرح شد که چرا جمهوری اسلامی ایران به فریاد مردم مظلوم غزه نمی‌شتابد و صرفا تماشاچی سبوعیت و درنده‌خویی بیشتر صهیونیست‌ها است؟ چرا به فلسطینیان کمک خاصی نمی‌کند؟ منتظر است که چه اتفاقی بیفتد که از موشک‌های قدرتمند خود استفاده نماید؟ 📌به نظر می‌رسد که پاسخ به این سؤال نیازمند دقت‌تحلیلی بیشتر است. پرسش نخست اینست که جمهوری اسلامی چطور می‌تواند یک کمک موثر به فلسطینیان کند؟ چرا که در شرایط بحران و جنگ، هر اقدامی به اسم کمک علاج کننده و رافع بحران نیست؛ مثل اینکه در یک آتش‌سوزی نمی‌توان به اسم اطفای حریق فقط یک سطل آب روی شعله‌های خروشان آتش ریخت، چنین اقدامی تقریبا هیچ تاثیری ندارد. 📌در ماجرای جنگ غزه هم که ابعاد یک جنگ جهانی به خود گرفته و هر روز بر حجم جنایات رژیم صهیونیستی افزوده می‌شود، مسائل پیچیدگی خاصی دارد(بی آنکه حامی غربی و عربی‌اش دست از حمایت از رژیم بردارند.) 📌طبعا در این موقعیت خطیر تصمیم‌سازان بایستی با عقلانیت تدبیر نمایند که چطور رژیم اشغالگر قدس را در مسیر مهار، کنترل و در نهایت نابودی قرار دهند. مساله کلیدی اینجاست که کمک‌ها به مجاهدین فلسطینی باید در چه سطحی باشد، آیا اعزام یک گردان و حتی یک لشکر رزمی به مردم غزه کمک خواهد کرد و آیا چنین اقدامی از نظر نظامی میسر و شدنی است؟ ارسال چند ده یا چند صد موشک چقدر در نتیجه این جنگ نابرابر موثر است؟ 📌وقتی به واقعیت‌های صحنه نبرد نگاه می شود، ملاحظه می‌کنیم که ماجرا پيچيده‌تر از آن است که با اعزام شماری نیروهای نظامی و یا ارسال برخی تجهیزات و تسلیحات منتهی به پیروزی جبهه حق شود. (شاید به سبب همین پیچیدگی‌ها ارسال تسلیحات و اعزام نیروی نظامی از سوی کشورهای غربی به سرزمین‌های اشغالی کمکی به صهیونیست‌ها نکرد). 📌مجددا لازم به یادآوری است که کمک جمهوری اسلامی به مردم غزه نباید فقط و فقط برای تشفی خاطر و التیام احساسات امروز ملت‌های مسلمان از جمله مردم ایران باشد بلکه باید در روند و نتیجه جنگ به نفع مردم فلسطین موثر باشد. 📌حالا این چه کمکی است از جهت اثربخشی بالاتر، مهم‌تر و ضروری‌تر از کمک نظامی و تسلیحاتی است؟ ۱- اولا نباید فراموش کرد که شروع عملیات طوفان الاقصی تصمیم کاملا فلسطینی بوده است و محور مقاومت ابلاغ کننده آن نبوده است اما از همان روز نخست بی‌هیچ گلایه‌ای در سطوح و لایه‌های مختلف از آن حمایت کرد. ۲- سیاست جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب اسلامی در توسعه ایده صدور انقلاب مبتنی بر اعزام نیروی نظامی و لشکرکشی به دیگر کشورها نبوده است. رهبران انقلاب اسلامی تاکید داشتند که مسئولیت اصلی بر دوش مردم هر کشور و جامعه است و جمهوری اسلامی ایران فقط حامی مظلومان است. (که البته این حمایت انواع مختلفی دارد). ۳- سوم اینکه طبق دکترین دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی، ورود مستقیم و جنگ تمام عیار ایران با صهیونیست‌ها فقط هنگامی خواهد بود که رژیم مستقیما حمله گسترده به ایران را آغاز کند. در غیر اینصورت اقدامات نیابتی، محدود و یا ترکیبی دشمن صهیونیستی در همان سطح پاسخ داده می‌شود، نه به صورت جنگ تمام عیار با آنها. ۴- جمهوری اسلامی ایران می‌باید ملاحظات مختلفی در نظر داشته باشد از جمله کاهش دامنه جنگ با هدف کمینه‌سازی تلفات و حتی کاهش فشار اقتصادی بر کل محور مقاومت. به طوری که مجاهدین محور مقاومت در یمن، سوری، لبنان و عراق کمتر در معرض یک جنگ گسترده قرار گیرند. حتی اینکه بر لبنان و عراق و ایران به سبب تورم فشار اقتصادی کمتری وارد شود. ۵- از سوی دیگر رژیم صهیونیستی به دلایل مختلف تلاش دارد تا جمهوری اسلامی را مستقیما وارد معرکه جنگ با خود کند. طبیعی است که حتی اگر اراده‌ای برای نبرد رودررو با این رژیم جنایت پیشه بود، باید زمین بازی از سوی ایران تعیین می‌شد، نه آنکه طرف مقابل میدان نبرد خود را به ما تحمیل کند. 📌با توجه به این ملاحظات، ایران تلاش زیادی در میدان نبرد مصروف کاهش قدرت رژیم صهیونیستی کرده است: ۱- حمایت سیاسی از پرونده فلسطین و تلاش برای فشار بین‌المللی بر رژیم صهیونیستی ۲- انسجام‌بخشی به محور مقاومت و انجام اقدامات نظامی چند لایه از طریق مقاومت عراق، لبنان و یمن. به مرور مجازی تنفسی رژیم تنگ‌تر خواهد شد. ۳- تقویت اطلاعاتی محور مقاومت که یکی نتایج آن در دریای سرخ بوضوح مشاهده می شود. ۴- پشتیبانی مالی و تسلیحاتی مقاومت فلسطین که پیشتر برخی تصور می‌کردند که رژیم ظرف مدت کوتاهی آنرا از ریشه خواهد کند. ۵- فشار بر عقبه پشتیبانی کننده رژیم بویژه دولت آمریکا از طریق بحران اوکراین. ۶- تلاش برای بسیج افکار عمومی علیه رژیم‌های مرتجع منطقه و صهیونیست‌ها؛
📌هر چند جنایات امروز اسرائیل ‌که نشانه‌ای برای اضمحلال این رژیم است، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می آورد اما بی‌تردید امروز صهیونیست‌ها در ضعیف‌ترین نقطه حیات ننگین خود هستند، به همین خاطر تصور می‌کنند که برای نجات خود با عرصه جنگ را به نبرد مستقیم نظامی ایران و آمریکا بکشانند. ابتدا ایران را وارد جنگ مستقیم با اسرائیل کنند تا با مظلوم‌نمایی، آمریکا مجبور به رودررویی نظامی با جمهوری اسلامی شود و این رژیم فرصت تجدید قوا و تنفس پیدا کند و از زیر بار فشار افکار عمومی جهانی هم خلاصی پیدا کند. اما به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی به شکل پیچیده‌تری پاسخ رژیم صهیونیستی را خواهد داد به گونه‌ای که لااقل در آینده میان‌مدت اسرائیلی جرات ماجراجویی در منطقه و فلسطین را نداشته باشند که البته لازمه آن ایستادگی، صبر، مقاومت و شکیبایی است. @ArmaneRuhollah
🚨کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ جمهوری اسلامی به رژیم صهیونیستی سابقه درگیری نیابتی انقلابیون ايرانی با رژیم صهیونیستی به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برمی‌گردد که نمونه برجسته آن تشکیل جنبش امل در لبنان بود. گرچه پس از تشکیل جمهوری اسلامی و تضاد هویتی انقلاب ایران و رژیم صهیونیستی، این جنگ نیابتی تا به امروز گام به گام شدت بیشتری گرفته است. روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ رژیم صهیونیستی مرحله جدیدی از تخاصم علیه جمهوری اسلامی را شروع کرد که تا پیش از آن، به عنوان یکی از خطوط قرمز ایران محسوب می‌شد. حالا نوبت جمهوری اسلامی که پاسخ این را بدهد که البته همچون هر اقدام نظامی دیگری تابع چند ملاحظه است؛ ۱- مقامات تهران پیشتر به دلیل ملاحظات حقوقی که عملا به ابزاری برای فشارهای قدرت‌های غربی علیه ایران مبدل شده بود، نمی‌توانستند رسما مسئولیت اقدام علیه امکان و شخصیت‌هایی که صهیونیست‌ها آن را دستگاه دیپلماسی خود معرفی می‌کردند، بر عهده بگیرند. در حال حاضر با پیگیری‌های حقوقی این مانع کم‌رنگتر شده است و می‌توان صهیونیست‌ها را در کشورهای دیگر هدف قرار داد. ۲- طی سال‌های گذشته تلاش بر این بوده است که پاسخ تهران به ماجراجویی رژیم، متکافئ باشد نه مثل یکدیگر. از این نظر طراحی برای پاسخ تهران به سمت پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی بوده است. گرچه در مواردی هم اقدام متقابل در همان سطح بوده است. ۳- قطعا جمهوری اسلامی نباید اجازه دهد که دشمن صحنه و عرصه نبرد را تعیین کند؛ تفاوت دسترسی‌ها، ظرفیت‌ها، ملاحظات و چالش‌ها این اصل قطعی را به ما دیکته می‌نماید. ۴- در پاسخ جمهوری اسلامی ایران ملاحظات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، حقوقی، منطقه‌ای و حتی رسانه‌ای در نظر گرفته می‌شود. قطعا فشارهای معیشتی و تبعات اقتصادی هر واکنشی در کنار ابعاد حقوقی مدنظر خواهد بود. کمینه‌سازی هزینه‌ها و بیشینه‌سازی دستاوردهای میدانی منطقی است که شاید با پاسخ هیجانی منطبق نباشد. ۵- توجه به تحولات از منظر دشمن صهیونیست، احتمالا زوایای بهتری از مسائل را نشان می‌دهد. از نگاه منتقدین کابینه نتانیاهو، رژیم به ترور چند فرمانده رده دوم یا سوم بسنده کرده است در حالی که جامعه صهیونیستی در حال فروپاشی است، رژیم درگیر جنگ داخلی است، اقتصاد آن توسط انصارالله در مضیقه قرار گرفته است. شمال اراضی اشغالی غیر قابل سکونت است و غالب مراکز فنی رصدی و جاسوسي رژیم منهدم شده است. هر روز به بخشی از اراضی اشغالی حمله موشکی و پهپادی می‌شود. این در حالیست که ایران به عنوان مسبب آن در آرامش سیاسی، اقتصادی و امنیتی به سر می‌برد. ۶- ملاحظه دیگر اینجاست که مقامات ارشد نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران همواره بر این تاکید داشته و دارند که هر اقدام رژیم پاسخ مناسب داده شده است. چنانکه حجت‌الاسلام خطیب وزیر اطلاعات در برنامه‌ای فاش کرد که بسیاری از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی که گفته می شد خودکشی کرده‌اند، توسط عناصر مرتبط با مقاومت حذف شدند. اینکه چرا این اقدامات تلافی‌جویانه ایران هم هیچگاه بازتاب گسترده نداشته است به همان ملاحظات حقوقی بر می‌گردد. ۷- باید پذیرفت که هرگاه دشمن با چاقویی به بازوی ما ضربه زد، شاید نیاز نباشد که الزاما ما هم بازوی او را مجروح کنیم، فشار بر شاهرگ‌های حیاتی‌ش احتمالا اثربخش‌تر خواهد بود، هر چند کمتر به چشم بیاید. @ArmaneRuhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨فرو ریختن دیوار برلین در اراضی اشغالی 📌سقوط دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ نقطه‌ی عطف تاریخی و نمادین از فروریزش پرده آهنین و آغاز سقوط کمونیسم در اروپای شرقی و مرکزی بود. سقوط دیوار برلین به غیر از ابعاد بین‌المللی، ابعادی داخلی برای آلمان در پی داشت که از جمله سقوط مرز داخلی و اتحاد دوباره آلمان بود. 📌 و حالا پس از فرو ریختن هیمنه پوشالی رژیم صهيونيستی پس از عملیات طوفان الاقصی، همزمان با حمله گسترده وعده صادق به اراضی اشغالی، در کرانه باختری فلسطینی‌ها در حال شکستن دیوار حائل بین مناطق فلسطینی و شهرک بیت ایل هستند. 📌دومینوی اضمحلال و فروپاشی رژیم اشغالگر قدس شتاب بیشتری گرفته است! @ArmaneRuhollah
🚨دستاوردهای عملیات محدود ایران علیه صهیونیست‌ها 📌عملیات که در پاسخ به حمله گستاخانه رژیم اشغالگر قدس به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه انجام شد، هر چند از نظر نظامی اقدام گسترده‌ای نبود اما دستاوردهای بزرگی به همراه داشت: ۱- فرآیند بسترساز و مقدمات اجرای این اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی به گونه‌ای بود که جامعه جهانی، این حمله را مشروع و حق ایران قلمداد کرد. ۲- انسجام‌بخشی و وحدت ملی در مواجهه با رژیم صهیونیستی در سطح بسیار مطلوبی ایجاد شد و همه سلایق سیاسی درون نظام از این اقدام حمایت کردند و جامعه ایرانی از آن احساس غرور کرد (به همین سبب دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندای دشمن پرحجم درصدد تحریف واقعیت‌هاست). ۳- ارتقا جایگاه منطقه‌ای ایران بویژه در بین ملت‌های مسلمان و جریان‌های ضد صهیونیستی ملموس بود، بگونه‌ای بسیاری از ملت‌های منطقه نسبت این حرکت خشنود شده و از ایران تشکر کردند. در واقع جمهوری اسلامی از ابزار قدرت نظامی خود در مسیر دیپلماسی عمومی بخوبی بهره برد. ۴- این اقدام با شکستن بازدارندگی تخیلی صهیونیست‌ها را مبنی بر اینکه ج.ا.ایران اراده و جسارت حمله به اراضی اشغالی را ندارد، کاملا محو کرده و از بین برد. در واقع با شکسته شدن این تابو، امکان اقدام نظامی مجدد علیه رژیم اشغالگر وجود دارد. ۵- هر چند طی ماه‌های گذشته اسرائیل با شرارت‌های خود درصدد بود تا بازدارندگی ج.ا.ایران را مختل کند و با عبور از خطوط قرمز تهران (از جمله حمله مستقیم به خاک ایران) و با همراه‌نمودن آمریکا، ادراک‌سازی جنگ علیه ایران معتبر نماید اما این عملیات اراده آمریکا و اسرائیل را برای جنگ گسترده نظامی بشدت تضعیف کرده و تقریبا از بین برد. ۶- پس از عملیات وعده صادق که با هدف تنبیه اسرائیل اجرا شد، سایه جنگ از کشور دور شد و بازار‌ و بخش‌های اقتصادی هم تا حدودی از تلاطم دور شد. ۷- در جریان این عملیات جمهوری اسلامی با کمترین توان نظامی واکنش تدافعی رژیم صهیونیستی را به صحنه کشید تا ارزیابی دقیقتری از سامانه های دفاعی رژیم و شرکایش به دست بیایید. ۸- نمایش قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران طریق به چالش کشیدن سامانه‌های دفاعی فلاخن، پیکان و گنبد آهنین پیام مهمی هم برای سایر دولت‌های متخاصم منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای داشت که این امر هم سطح بازدارندگی کشور را در مقابل دشمنان ایران بیش از پیش ارتقا داد. به نظر می‌رسد که در صورت ماجراجویی و شرارت مجدد صهیونیست‌ها، اراده، سرعت عمل، گسترده اقدام متقابل و شدت عملیات نظامی ایران علیه آنها بسیار متفاوت از عملیات وعده صادق خواهد بود، به گونه‌ای که فصل جدیدی در منطقه ورق می‌خورد. @ArmaneRuhollah
🚨 چرا رعایت حجاب در جامعه به قوه قهریه هم نیاز دارد؟ ۱- از لحاظ شرعی، حجاب حکم مسلّم شرعی است؛ پوشاندن بدن برای زنان غیر از صورت و دو کف دست واجب شرعی و غیرقابل صرف‌نظر کردن است و باید این حکم شرعی به عنوان یک ضروری دین رعایت شود. ۲-از منظر قانون، حجاب حکم قانونی است؛ به همین خاطر رعایت قانون بر همگان، چه معتقدان به شرع و چه غیرمعتقدان واجب است. کسی حق ندارد بگوید من قانون را قبول ندارم. ۳- زنان کم‌حجاب ضدانقلاب نیستند؛ زنان جامعه حتی خانم‌های شل‌حجاب دلبسته نظام هستند؛ در عین حال که قضیه حجاب را هم همه باید رعایت کنند. (همچنانکه تخلف از قوانین رانندگی به معنی ضدیت با نظام نیست اما رعایت این قوانین بر همگان لازم است). ۴- چالش کشف حجاب طراحی سرویسهای خارجی است. افرادی با برنامه‌ریزی و نقشه کشیدن، حجاب را به مسئله‌ای تحمیلی تبدیل کردند. دخالت بیگانگان در قضیه حجاب از طریق انواع رسانه‌ها واضح بود البته عده‌ای هم در داخل به آنها کمک کردند! ۵- مزدورانی برای هنجارشکنی استخدام شدند. گزارش‌های موثق از استخدام افرادی برای حضور هنجارشکنانه در جامعه با هدف از بین بردن حرمت حجاب وجود دارد. افرادی که نمی‌شود با برنامه فرهنگی آنها را متوجه مسیر خطایشان کرد. ۷-کشف حجاب گام آخر نیست هدف نهایی طراحان و دست‌های پشت پرده از پیگیری کشف حجاب و برهنگی زنان برگرداندن تدریجی وضع کشور به دوران فضاحت‌بار طاغوت و براندازی نظام اسلامی است. ساده‌انگاری در این مورد باعث عقب‌نشینی دشمن نمی‌شود و انگیزه آنها را برای برداشتن گام‌های بعد بیشتر می‌کند. ۸- تجربه نشان داد الزام لازم است طی ماه‌های گذشته افرای با تعابیر چون بی‌غیرتم، بی‌ناموسم، سلیطه‌ام رسما برای متدینین و نظام اسلامی خط و نشان کشیدند. دهن‌کنجی و هنجارشکنی بی‌حد و حصر این طیف نشان که مرز مشخصی برای عفت عمومی قائل نیستند. ۹- تعرض به متدینین؛ طی ماه‌های گذشته برخی هنجارشکنان و افراد هتاک به بهانه‌های واهی به زنان و مردان مذهبی وحشیانه حمله کردند. آنها تصور می‌کردند گام اول انقلاب تخیلی‌شان را برداشته‌اند، حالا نوبت تنبیه کردن متدینین و بانوان محجبه است. پ.ن: حکمرانی بدون استفاده از ابزار قهریه در کنار فرهنگ‌سازی، صرفا کلاس اخلاقی است که فرصت را برای قانون‌شکنان فراهم می‌کند و به شهروندان عادی ظلم می شود. @ArmaneRuhollah