eitaa logo
آرمانِ روح‌الله (امین)
107 دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
این کانال بستری است برای ارائه تحلیل‌هایی برگرفته از اندیشه انقلاب اسلامی؛ به منظور فهم بهتر تحولات داخلی و بین‌المللی.
مشاهده در ایتا
دانلود
آرمانِ روح‌الله (امین)
تحلیل حوادث اخیر/۴ چرا غرب این مقطع زمانی را برای شروع آشوب‌ها در ایران انتخاب کرد؟👇 #به_زودی
♦️چرا الان؟ اگر نخواهیم ریشه‌های خصومت نظام سلطه با ماهیت انقلاب اسلامی را در سال‌های خیلی دور جستجو کنیم، لااقل باید به خاطر داشته‌ باشیم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دو سیاست "مهار و براندازی جمهوری اسلامی ایران" در دستور کار نظام سلطه بوده است. ۱- در همین چارچوب دمکرات‌های آمریکا در دوران باراک اوباما از طریق مکانیسم گام به گام مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام، در پی مهار ایران بودند تا در گام‌های بعد، برجام ۲ و ۳ (موشکی و منطقه‌ای) به امضا برسد‌. ۲- اما جمهوریخواهان آمریکایی در دوره دونالد ترامپ برای براندازی جمهوری اسلامی عجله بیشتری نسبت به دمکرات‌ها داشتند و با اجرای سیاست و تحریم‌های فلج‌کننده خواهان امضای برجام‌های ۱ و ۲ و ۳ در یک مرحله بود. آنها متوهمانه تصور می‌کردند که تحریم‌های حداکثری موجب فروپاشی نظام سیاسی از درون خواهد شد و به خیال بی‌آینده‌سازی انقلاب اسلامی، سرلشگر حاج قاسم سلیمانی را ترور کردند و به شهادت رساندند. ۳- گرچه بخاطر رویکرد دولت تدبیر و امید به مذاکرات برجام و اعمال سیاست‌ فشار حداکثری برخی مشکلات معیشتی در جامعه پدید آمد اما این چالش‌های اقتصادی در جامعه با تصورات آمریکایی‌ها مبنی بر فروپاشی از درون بسیار فاصله داشت و عملا نشان‌گر شکست راهبرد جمهوریخواهان آمریکا در قبال ایران بود. ۴- دمکرات‌ها در دوره بایدن با اعتراف به شکست سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران در موقعیت خاصی قرار گرفتند. از یک سو مهمترین ابزار آنها یعنی تحریم به مانند چاقوی کُند نه تنها برایشان برندگی و آورده‌ای نداشت، بلکه اسباب زحمات بود و هزینه‌های زیادی بر واشنگتن تحمیل می‌کرد. از طرف دیگر تهران با عبور از یکی از دشوارترین مراحل به سطحی از تاب‌آوری دست‌ پیدا کرده بود که در مقابل فشارهای اقتصادی مضاعف مستحکم‌تر می‌شد. علاوه بر این توسعه شتابان توان و ظرفیت ایران در حوزه‌های فضایی، پهپادی، موشکی، هسته‌ای، نجومی و پزشکی مقامات غربی را نگران‌تر می‌کرد. ۵- صادرات تجهیزات پزشکی به سایر کشورها از جمله فروش ونتیلاتور به آلمان، انعکاس قدرت پهپادی در نشریات تخصصی نظامی-امنیتی، فروش تسلیحات به سایر دولتها، قدرت‌نمایی و حضور فرا منطقه‌ای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تجارت نفت و خرید طلا از آمریکای جنوبی، ساخت تلسکوپ پیشرفته، توانمندی‌های پزشکی در بخش درمان سرطان و بیماری‌های خاص، حفظ دولت‌ها و جنبش‌های محور مقاومت و در منطقه و فرامنطقه به نفع تهران همگی از یک واقعیت داشت، نظام سیاسی ایران نقش و جایگاه خود از سطح یک بازیگر صرفا منطقه‌ای به یک قدرت فرامنطقه‌ای تغییر داده است. ۶- حالا سوال اینجا بود: چگونه محور غربی-عبری-عربی با جمهوری اسلامی مواجه شود؟ در سطح آشکار و رسمی، از سرگیری مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام مطرح شد. اما در لایه دوم، بایستی قطار پیشرفت جمهوری اسلامی به شکل دیگری متوقف می‌شد. ۷- از نگاه غرب، عدم توقف پیشرفت ایران و قدرتمند شدن جمهوری اسلامی در یک چارچوب تمدنی فهم می‌شد؛ آنها تصور می‌کنند که اتحاد تمدن اسلامی و کنفوسیوسی در مقابل تمدن غربی، آینده منازعه جهانی است که در آن جمهوری اسلامی ایران نقش محوری خواهد داشت. 🔽 @ArmaneRuhollah
آرمانِ روح‌الله (امین)
تحلیل حوادث اخیر/۵ حوادث اخیر چه پیامدهای مثبت و فرصت‌هایی را ایجاد کرد؟👇 #به_زودی @ArmaneRuhollah
♦️برکات و دستاوردهای حوادث اخیر 📍حوادث اخیر طی مدت سه ماه گذشته هزینه‌های زیادی را به کشور تحمیل کرد؛ صدمات جانی، خسارات مالی و فشارهای روانی که ماحصل طرح پیچیده و راه‌اندازی کمپین سنگین سازمان‌های اطلاعاتی غربی-عبری-عربی بود. اما اینها همه ماجرا نیست؛ همچنان که جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نیز در کنار خرابی‌ها و صدمات جانی، دستاوردهای فراوانی به همراه داشت. حضرت امام روح‌الله خمینی ره درباره برکات جنگ تحمیلی فرمود: ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خود بایستیم ما در جنگ ابهت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه های انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکا یک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت ها و ابر قدرت ها سالیان سال می توان مبارزه کرد. ما در جنگ رشد صنایع نظامی در کشور را باعث شدیم. به همین ترتیب در جریان "جنگ ترکیبی" اخیر که به مثابه جنگ احزاب نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران بود، پیامدهای مثبت، فرصت‌ها و برکاتی نیز واقع شد. ۱- نهضت بیداری جریان حزب‌اللهی؛ گفته می‌شود زمانی که قورباغه داخل یک ماهیتابهٔ پر از آب قرار می‌دهند، و آب آن را به آرامی حرارت دهند تا بتدریج داغ می‌شود، قورباغه نمی‌تواند متوجهٔ افزایش تدریجی حرارت شود. او آنقدر می‌نشیند تا بمیرد. فارغ از این که چنین رفتاری چقدر با واقعیت تطابق داشته باشد اما تجربه ملت‌های مختلف در منطقه گویای آنست که بسیاری از ملت‌ها، مثل قورباغه، نمی‌توانند تغییرات تدریجی و کشنده زیست در تمدن مدرن را متوجه شوند. طی سالهای گذشته علی رغم هشدارهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر ، ناتوی_فرهنگی یا حرکت مطلوبی در جریان جوان انقلابی و مکتبی دیده نشد. البته برخی خون‌دل خوردند و در دایره وسع و توان خود اقداماتی را صورت دادند اما حاصل جمع آن پاسخ گوی کامل این همه هجمه تمدنی و فرهنگی غرب علیه انقلاب اسلامی نبود. شروع جنگ ترکیبی اخیر همچون پتک سنگینی بود که خواب‌رفتگان را بیدار، غافلان را هوشیار و اقدام کنندگان را مصمم‌تر نمود. موج گسترده ورود نیروهای انقلابی دغدغه‌مند برای حضور در مدارس، مساجد، پایگاه‌های بسیج، هیأت‌ها و دانشگاه‌ها نشانه‌ و مویدی بر این مدعاست. برخی که تا دیروز مشغول شبکه‌های اجتماعی و مسائل شخصی خود بودند امروز برای اجرای برنامه‌های تربیتی اعلام آمادگی می‌کنند. علاوه بر این اقدامات هم‌افزا و شبکه‌ای جریان انقلابی نوید‌دهنده آینده‌ای روشن و درخشان است. شاید اگر چنین حوادثی اتفاق نمی‌افتاد، مساله کودک و نوجوان چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت و با این شتاب آغاز نمی‌شد. 🔽 @ArmaneRuhollah
♦️چرا رهبر انقلاب مجددا از پذیرش زنان ضعیف الحجاب سخن گفتند رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه ۱۴ دیماه امسال در دیدار اقشار بانوان فرمودند: «آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بی‌دینی و ضدّانقلابی؛ نه. من قبلاً هم گفته‌ام؛ یک وقتی در سفری از سفرهای استانی که میرفتم، در جمع علما گفتم این را؛ علمای آنجا جمع بودند؛ گفتم چرا گاهی بعضی از شما این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است ــ که حالا باید گفت ضعیف‌الحجاب؛ حجابش ضعیف است ــ متّهم میکنید؟ بنده وارد این شهر شدم، جمعیّت آمدند استقبال؛ شاید اقلّاً یک‌سوّم جمعیّت این جور خانمها هستند، دارند اشک میریزند؛ این را نمیشود گفت ضدّانقلاب است؛ این چطور ضدّانقلابی است که این جور با شوق و با حرارت و با انگیزه می‌آید و مثلاً فرض کنید در فلان مراسم دینی یا فلان مراسم انقلابی شرکت میکند؟ اینها بچّه‌های خودمانند، دخترهای خودمانند». ایشان در ادامه با اشاره به حضور زنان ضعیف‌الحجاب در برنامه‌ها و مراسم‌های مذهبی گفتند: «من چند بار تا حالا در خطبه‌ی نماز عید فطر این را تکرار کرده‌ام که در مراسم ماه رمضان، در شبهای اَحیاء ــ عکس‌هایش را برای من می‌آورند، حالا من که آنجاها را نمی‌توانم [بروم] امّا تصویرش را برای من می‌آورند ــ زنها با ریخت‌های مختلف، قواره‌های مختلف اشک می‌ریزند؛ من حسرت می‌خورم به آن جور اشک ریختن! می‌گویم ای کاش من هم میتوانستم این جور مثل این دختر، مثل این زن جوان اشک بریزم؛ این را چطور می‌شود متّهم کرد؟» برجسته‌سازی این بخش از فرمایشات رهبر معظم انقلاب و نادیده انگاشتن سایر بیانات ایشان از سوی برخی رسانه‌ها موجب شده تا منظومه فکری ایشان در خصوص مساله حجاب به درستی منعکس نشود. دیدگاه‌های ایشان در موضوع پوشش طی این سخنرانی و دیدارهای گذشته از این واقعیت حکایت دارد که: ۱) این فرمایشات رهبری به معنای تساهل و تسامح شرعی نیست حضرت آیت الله خامنه‌ای به صراحت فرمودند: «حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت شرعی است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. این که حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود»؛ همچنین افزودند: «بله، کار درستی نیست، بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست». واضح و مشخص است که رهبر معظم انقلاب، حجاب را یک "ضرورت شرعی" غیر قابل خدشه است که "باید رعایت شود" و هیچ تردیدی در وجوب آن وجود ندارد. لذا در هیچکدام از سخنرانی‌هایشان از این موضع شرعی عقب‌نشینی نکرده‌اند و بالعکس از آن به عنوان یک امر مسلم و تردیدناپذیر یاد میکند. به همین سبب نمی‌توان فرمایشات رهبری در مورد پس نزدن افراد بدحجاب را به معنای تساهل و تسامح شرعی یا بی‌توجهی به واجبات دانست. ۲) رهبری عدم رعایت حجاب را یک "نقص و ضعف" می‌دانند ایشان عدم رعایت حجاب از سوی برخی از زنان را "تایید نمی‌کنند" و از آن به عنوان یک نقض یا ضعف نام می‌برند: «این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است که حالا باید گفت ضعیف‌الحجاب؛ حجابش ضعیف است». در بخش دیگری از سخنرانی خود عنوان کردند: «بله، کار درستی نیست، بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست». به تعبیری گرچه رهبر انقلاب در چارچوب سیاست جذب حداکثری، حتی علما را به پذیرش این طیف از جامعه دعوت می‌کنند اما در نگاه ایشان نشانه‌ای بی‌تفاوتی و یا تأیید پوشش زنان ضعیف‌الحجاب دیده نمی‌شود بلکه از آن به عنوان نقصی یاد می‌کنند که بایستی برطرف شود. ۳) سخن از بدحجاب است نه بی‌حجاب؛ بررسی بیانات رهبری گویای آنست که روی سخن ایشان در مورد بانوان بدحجاب یا ضعیف‌الحجاب است که به تعبیر معظم له، زنانی که «یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است» اما در این سخنرانی در مورد پذیرش زنان بی‌حجاب سخن نمی‌گویند، مخصوصا افرادی که در قالب شبکه‌های فساد یا گروهک‌های برانداز سعی در هنجارشکنی و ایجاد بحرانهای امنیتی و اخلاقی دارند. از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب ۱۷ اسفند ۹۷ در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام در مورد برخورد با زنان بی‌حجاب تاکید می‌کنند: «ما که نگفتیم اگر کسی در خانه‌ی خودش در مقابل نامحرم روسری‌اش را برداشت، ما او را تعقیب می‌کنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمی‌کنیم، در خانه‌ خودش است، کار شخصی می‌کند. آن کاری که در ملأ انجام می‌گیرد، در خیابان انجام می‌گیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می‌کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی به‌صورت آشکار در کشور انجام بگیرد». 🔽 @ArmaneRuhollah
تحلیلی بر تحریم اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران 🚨دعوا بر سر چیست؟ 📍شاید به طور ساده چنین تصور شود که دنیای غرب صرفاً از توان نظامی و تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واهمه و نگرانی دارد و به همین خاطر تلاش می‌کند تا در چارچوب سیاست مهار، با تروریستی خواندن سپاه، مانعی بر سر حرکت‌های فعالانه آن ایجاد کند؛ اما با اندکی دقت می‌توان به لایه‌های دیگری از این ماجرا توجه کرد. لایه‌هایی که نشان میدهند سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی وارد یک هم‌آوردی راهبردی و تمدنی با دنیای غرب شده است که آنها را ناگزیر کرده که دست به چنین اقدامی بزنند. ۱- سپاه نماد کارآمدی نظام نظام سلطه به رهبری دولت آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره سعی داشته است تا جمهوری اسلامی ایران به را عنوان نماد ناکارآمدی، ضعف، فرسودگی و شکست معرفی نماید. در همین راستا، در جنگ رسانه غرب علیه انقلاب اسلامی موفقیت و کامیابی‌ها یا مورد توجه قرار نمی‌گیرند یا به سخره گرفته می‌شوند و در مقابل اشکالات و کاستی‌ها (که وجود برخی از آنها طبیعت جوامع انسانی است) بزرگنمایی می‌گردد. در این فضا وقتی یک نهاد مردم پایه با اتکا به ظرفیت‌های داخلی خود، چنین معادل‌های را به چالش بکشد، قطعا بر غربی‌ها سنگین خواهد بود. هنگامی که سپاه در فضای تحریم، و بدون پشتیبانی قدرت‌های نظامی جهان، توانست تا "هواپیمای بدون سرنشین فوق سنگین غزه، سامانه پدافند موشکی زمین به هوای کوتاه برد تمام ایرانی ۹ دی، سامانه راداری قدس، موشک بالستیک شهید حاج قاسم، موشک راهبردی هایپرسونیک و ماهواره نظامی نور یا واکسن نوترکیب نورا" را تولید کند. هر چند مقامات غربی و دیپلمات‌های آمریکایی در گام نخست منکر دستیابی سپاه به این سطح از دانش و فناوری‌های نظامی شدند و گاهی در فضای عمومی توان فنی سپاه را به استهزا گرفتند اما در فرماندهان نظامی و نشریات تخصصی آنها به توان پهپادی، موشکی و ماهوارهای ایران اعتراف کردند، آن را به عنوان یک تهدید جدی علیه برتری نظامی آمریکا معرفی کردند. اینکه چگونه سپاه پاسداران بر رژیم تحریم‌های غرب فائق آمده و مثلا موشک‌های راهبردی نقطه‌زن تولید کرده است، برای دستگاه‌های تبلیغاتی اروپایی نگران کننده است؛ چون عملاً گزاره "ایرانی نمیتواند" را به چالش می کشد و به یکی از نمادهای کارآمدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. ۲-قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی سپاه از سوی دیگر سپاه در طی دوران بالندگی و رشد خود توانسته است تا مردم و نخبگان جامعه را در بخش‌های مختلف با خود همراه کند. قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی سپاه در تحولات مذهبی، ملی و مناسبتی گویای این واقعیت است. چنان‌که سپاه در قالب بسیج محلات، بسیج دانشجویی، بسیج طلاب، بسیج اساتید، بسیج اصناف، بسیج اقشار ارتباط خوبی با گروه‌های مختلف مردم گرفته است؛ ظرفیتی که در بحران‌هایی چون سیل، زلزله و کرونا توان و ظرفیت را نمایش داد. در حالی که غربی‌ها برای ایجاد شکاف بین مردم و نظام سرمایه‌گذاری فراوانی کرده اند، سپاه و بسیج چنین شکاف‌هایی را مرتفع می‌نمایند. ۳- افزایش سرمایه اجتماعی نظام سرمایه اجتماعی به معنای اعتماد، مشارکت، همیاری و محبت عمومی، در کنار سرمایه‌های انسانی و اقتصادی کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. اساساً فلسفه تاسیس بیش از ۱۶۰ شبکه فارسی زبان معاند، کاهش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی و تشدید شکاف‌های قومی و مذهبی بوده است. انتشار پرحجم شایعات، اخبار دروغین یا اصطلاحاً فیک نیوزها، سیاه‌نمایی همگی برای آنست که این رسانه‌ها به مردم ایران بگویند، به دولت و نظام خود اعتماد نکنید، در امور مدنظر نظام مشارکت و همیاری نکنید. اما در عمل مردم به وعده‌های سپاه برای نابودی داعش باور داشتند تا جایی که بسیاری از جوانان مشتاقانه درخواست حضور در نبرد با داعش بودند و یا آنکه حضور نیروهای سپاه در بلایای طبیعی و اسکان مردم یک اعتماد عمیقی را بین مردم و نظام ایجاد کرده است تا جایی که در سخت‌ترین شرایط معیشتی و جنگ ترکیبی دشمن، باشکوه‌تر از همیشه، در مراسم ۱۳ آبان شرکت می‌کنند و به دعوت نظام برای بدرقه شهدا لبیک گفتند. 🔽 @ArmaneRuhollah
جنگ غزه به زبان ساده/ 🚨چرا مقاومت اسلامی فلسطین عملیات طوفان الاقصی را علیه رژیم صهیونیستی آغاز کرد؟ در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که تحولات اخیر و عملیات طوفان الاقصی را می‌توان در سه سطح تحلیل کرد: ۱- سطح اول؛ جنگ ۷۵ ساله فلسطینی ها و صهیونیست‌ها (سطح داخلی) ۲- سطح دوم؛ ادامه منازعه پرشدت جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی (سطح منطقه‌ای) ۳- سطح سوم؛ شکل‌گیری نظم نوین جهانی و تغییر هندسه نظام بی‌المللی (سطح بین‌المللی) هر چند حوادث اخیر پس از عملیات طوفان الاقصی به هر سه سطح مرتبط است اما در این یادداشت تاکید بر سطح نخست است که بیشتر مناسبات داخل اراضی اشغالی را مطمح‌نظر دارد. * صهیونیست‌ها در سال ۱۹۴۸.م (۱۳۲۷.ه.ش) بدون برگزاری هر نوع همه‌پرسی و یا حتی یک نظرسنجی از اتباع فلسطینی، صرفا با اتکا به زور اسلحه و حمایت دولت انگلستان، دولت جعلی خود را در سرزمین فلسطین تشکیل دادند. صهیونیست‌ها برای تقویت قدرت دولت جعلی خود، از یکسو یهودیان را با وعده‌ سرزمین موعد از نقاط مختلف دنیا به فلسطین فراخواندند و از سوی دیگر با زور، تهدید، اجبار و کشتار مردم فلسطین را از خانه‌های‌شان بیرون کردند. طبق آمارها، در زمان تشکیل دولت جعلی اسرائیل، کل مناطق تصاحب شده و خریداری شده نهایتا ۸% از خاک فلسطین را تشکیل می‌داد، یعنی چیزی در حدود ۲۲۰ هزار هکتار از ۲.۷ میلیون هکتار کل کشور! از همین ۸% نیز فقط ۱.۸% توسط فلسطینیان فروخته شده بود. در نتیجه صهیونیست‌ها با وحشت‌افکنی و کشتارهای گسترده، مردم فلسطین را آواره نمود، شهرها و روستاهای آنها را ویران کردند، خون هزاران کودک و زن و سالمند بی‌دفاع فلسطینی را بر زمین ریختند. رژیم صهیونیستی از همان ابتدا تمامی عرف‌ها و میثاق‌های بین المللی را زیر پا گذاشت و همه حقوق انسانی را به سخره گرفت. رهبران مقاومت اسلامی فلسطین بارها به سران رژیم، در مورد تداوم جنایات‌ اشغالگران هشدار دادند و از رهبران جهان خواستند تا برای مهار تجاوزات غاصبان قدس علیه اماکن مقدسه اسلامی، مردم و اسرای فلسطین و سرزمین‌‎‌هایشان دست به کار شوند و صهیونیست‌ها را ملزم به پایبندی به قوانین و مصوبات بین المللی نمایند؛ ولی نه مسئولان رژیم اشغالگر حاضر به این کار شدند و نه رهبران جهان و سازمان‌های بین‌المللی کاری را در این زمینه صورت دادند. صهیونیست‌ها در کنار افزایش جنایات خویش، تمامی خطوط قرمز را زیر پا گذاشتند به ویژه در قدس و مسجد الاقصی که قبله اول مسلمان جهان به شمار می‌رود. اشغالگران قدس حملات خود به مسجد الاقصی را تشدید کردند و بارها حرمت این مکان مقدس را شکستند و بانوان نمازگزار فلسطینی را که برای دفاع از مسجدالاقصی در آن اعتکاف کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و همین رفتار را نیز در قبال سالخوردگان، کودکان و جوانان فلسطینی داشتند و مانع از ورود مردم فلسطین به این مکان مقدس شدند. سران رژیم بستر را برای صهیونیست‌های تندرو فراهم کردند تا با یورش‌های هر روزه خود به مسجد الاقصی، به حرمت شکنی‌های‌شان نسبت به آن ادامه دهند و مراسم و آیین های تلمودی خود را در آنجا به انجام برسانند و در حالی که لباس کاهنان را بر تن کرده اند، در شافورهای خود بدمند. صهیونیست‌ها هیچ ابایی از بیان تصمیم‌شان در خصوص ایجاد معبد کذایی خویش بر روی ویرانه‌های محل عروج پیامبر مکرم اسلام ندارند. آنها با خود گاوهای سرخ رنگ به صحن مسجد الاقصی می‌آورند تا آنها را سوزانده و آبی که خاکستر آنها در آن ریخته شده، در این مکان مقدس پخش کنند تا به این ترتیب،  تصمیم خود را برای ویرانی مسجد و ایجاد معبد کذایی علنی کنند. صهیونیست‌ها به خود این جرات و جسارت را می‌دادند که در داخل صحن‌های مسجد به پیامبر مکرم اسلام ناسزا بگویند و قرآن‌ها را پاره کنند و با سگ وارد این مکان مقدس شوند. آنها روزانه در راستای تحقق بخشیدن به رویاهای ننگین خود، دست به اقدامات جدیدتری می‌زنند. نظامیان صهیونیست‌ هر روز اقدام به تعرض به حقوق مردم بی‌دفاع فلسطین در قدس می‌کردند و وارد خانه‌ها و منازل آنان می‌شوند. در کنار این همه، اشغالگران، اسرای فلسطینی را در زندان‌های خویش محبوس کرده‌اند و وحشیانه‌ترین شکل شکنجه‌ها و تحقیرها را علیه آنان به انجام می‌رساند. شماری از اسرای فلسطینی بیش از بیست سال از عمر خود در اسارت هستند. ده‌ها اسیر زن و مرد فلسطینی هستند که در حال حاضر با سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند و البته تعداد زیادی از اسرا نیز در اثر بیماری و در نتیجه بی‌توجهی و اهمال کاری عمدی صهیونیست‌ها نسبت به وضعیت سلامتی‌شان، در زندان‌های اشغالگران جان باخته‌اند که این به معنای یک "کشتار عمدی ولی خاموش" است.
روایت رهبر معظم انقلاب از ماجرای فلسطین/ 🚨اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. دولت انگلیس از فكر این‌ها دولت استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آن‌ها قبلًا به فكر بودند به بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی‌ها كه آن وقت طرابلس در دست آن‌ها بود صحبت كردند؛ اما ایتالیایی‌ها به این‌ها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی‌ها كنار آمدند. انگلیسی‌ها آن هنگام در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه این‌ها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یك اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا كنند و گوشه‌ای را، آن هم گوشه‌ی حسّاسی را بگیرند چون كشور در نقطه‌ی حساسی قرار دارد و دولت تشكیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینكه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن می‌تواند اتّحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آن‌طور حمایت می‌شود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون می‌تواند اختلاف ایجاد كند كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك شود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی كند. بنابراین، در درجه‌ی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود. بعد این‌ها بتدریج از انگلیس جدا و به امریكا متّصل شدند. امریكا هم این‌ها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. این‌ها به این معنا كشوری به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرّف كردند. تصرّفشان هم این‌طوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آن‌ها كار می‌كردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمت‌های چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمین‌های بزرگ كه در اروپا و امریكا بودند خریدند؛ آن‌ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال‌هایی هم داشتند كه نقل كرده‌اند یكی از دلال‌هایشان همین معروف، شریك در كودتای ۱۲۹۹ بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودی‌ها و اسرائیلی‌ها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك این‌ها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی می‌رفتند، می‌زدند، می‌كشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌كردند. این تسلّط غاصبانه‌ی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت: یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با این‌ها هیچ‌گونه مدارا نمی‌كردند. ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر این‌ها به‌وسیله‌ی رسانه‌های صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته می‌شد كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایه‌داران یهودی را گرفتند! خیلی‌ها هم دروغهای آن‌ها را باور كردند. حتّی این نویسنده‌ی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفته‌ی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پل سارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بی‌سرزمین، سرزمینی بی‌مردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملت در آنجا بود و كار می‌كرد. شواهد زیادی هم هست. یك نویسنده‌ی خارجی می‌گوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود كه تا چشم كار می‌كرد، دیده می‌شد. سرزمین بی‌مردم یعنی چه؟! در دنیا این‌طور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكه‌ی مخروبه‌ی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی! همیشه سعی می‌كردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همین‌طور است! در این مجلّات امریكایی مثل «تایم» و «نیوزویك» كه بنده گاهی به این‌ها مراجعه دارم، اگر كوچك‌ترین حادثه‌ای علیه یك خانواده‌ی یهودی اتّفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سنّ كشته شده و مظلومیت بچه‌هایش را بزرگ می‌كنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانواده‌های فلسطینی، بچه‌های فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق می‌افتد، ولی كمترین اشاره‌ای به آن‌ها نمی‌كنند! ⏪