eitaa logo
"حـواݪے عــ❤️ــۺـڨ"🇵🇸
79 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
612 ویدیو
27 فایل
"به نام او . . .❤ " کپی تمامی محتوای کانال با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان(عج)... ترک کانال=۱۰صلوات لینک کانال: https://eitaa.com/Aroundlove ارتباط با ما: @karbala_k لینک ناشناسمون: https://harfeto.timefriend.net/17087254028781 اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
بر خامنه ای تاج سر ملت ایران صلوات..❤️ پ.ن:پدر ایران رو مشاهده میکنید!!😌✋🏻
بہ نـــــمـــــاز نگو ڪار دارم! بہ ڪار بگو وقــت نـــــمــــاز است!)..🍃
دشمن هر روز از یه رنگی میترسه، اما خواهرم! از رنگ سیاه چادر تو هر روز هر ساعت هر دقیقه و هر ثانیه میترسه!!..🔴
جواب سوال ششم: رفقا ما باید جز دسته دوم باشیم نه اول)'..💔 ما نباید مثل دسته اولی ها پشت امام زمانمون رو خالی کنیم!.‌. وظیفه من و تو اینه که اطلاعاتمون رو ببریم بالا، هرجا هر کسی حرف اشتباهی رو زد دفاع کنیم.✋🏻 "ساکت نباشیم" بی طرف نباشیم؛ بی طرفی بزرگترین گناهه/!😖 باید کار کنیم؛ عصر عصرِحیرت نیست،😳 عصر عصرِحرکته.😉 باید بدوییم. کلی کار داریم...😎 اون ها ما جوون هارو شکار کردن ما باید شکارشون کنیم...👊🏻
ان شاءالله بیشتر در مورد این چیز ها صحبت می کنیم.☺️ والسلام یا علی✋🏻❤️:) به رسم ادب:
بــــراے ظهور امام مون بــــخونــــــیـمــ🌱...
شب بخیر منتقم حضرت مادر نماز صبحت قضا نشه! شبت حضرت زهرایی صلوات برای ظهور یادت نره..
سلبریتیا تا وقتی زنده ان معروفن و... اما! شهدا بعد شهید شدن معروف میشن و میشن عشق همه... داداش آرمان حواست به منم باشه(:✋🏻💕
وقتی روضه ی حضرت زهرا رو میخونن و از در و دیوار میگن، از لگدهای اون نانجیب میگن، از سیلی خوردن میگن، یاد تو و سیلی و لگد هایی که خوردی، یاد خونِت روی دیوار می افتم... وقتی روضه ی گودی قتلگاه رو میخونن، از سنگ و خنجر میگن، از انگشتر میگن، یاد تو و ضربه هایی که بهت زدن و انگشتر شکسته ات هم می افتم... وقتی از رشادت علی اکبر میگن، از اینکه چند نفر ناجوانمردانه بهش هجوم آوردن، یاد تو هم می افتم که شهادتت هفتاد نفر متهم داره... وقتی از عصر عاشورا میگن، اونجایی که لشکر یزید دنبال بچه های امام حسین می کردن، یاد تو هم می افتم که سی نفر دنبالت کرده بودن... فقط خدا میدونه تو کی بودی و چطور زندگی کردی که اینجوری روضه ی مجسّمِ روضه های اهل بیت شدی. از این به بعد من توی روضه ها بعد اهل بیت برای تو هم گریه می کنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلوی حضرت آقا حرف از اعدام زدند واکنش آقا رو ببینید‌!! سیره و سبک حکومت تو، مرا یاد مردی می اندازد! مردی چون حیدر...❤️
در مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ اوج قلّه‌ی تصوّر، حضرت فاطمه‌ی زهرا ۜ است. حضرت‌آقا [۱۳۹۹/۱۱/۱۵]
هدایت شده از پاتوق شهدا🥀🇵🇸
:) دلت که گرفت، با آسمانی ها درد و دل کن! این زمینی ها در کارخود مانده اند... @shohada27
بــــراے ظهور امام مون بــــخونــــــیـمــ🌱...
شب بخیر منتقم حضرت مادر نماز صبحت قضا نشه! شبت حضرت زهرایی صلوات برای ظهور یادت نره..
اول صبحی یکم بگیریم..😍🍃
"حـواݪے عــ❤️ــۺـڨ"🇵🇸
اول صبحی یکم #انرژی_مثبت بگیریم..😍🍃
یه خوابِ: عمیقی که میدونی تا وقتی خودت بیدار نشی کسی بیدارت نمیکنه.. توی بغلِ یه پدر..❤️
اگر می‌خواهید کارتان پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید. 🌹
میگفت : ما اصن دعای بی اجابت نداریم یه وقت میبینی اون دنیا کلی ثواب ریختن پات میگن بیا اینا مال شما..! جای همون دعاهایی که تو دنیا خواستیُ نشد :)
اومد پیشم و گفت: _روضه ی اهلبیت؟😒😄 (با یه پزخند خاصی ادامه داد..) فاطمیه؟ محرم؟ جمع کنین بابا..😏 با لبخند گفتم: میدونی چیه..🤗 روضه اهلبیت یعنی اینکه مرد ها مثل زنان می گریند..💔 یعنی این... با تعجب نگام کرد!!😳 با لبخندم ادامه دادم: میدونم مثل بقیه نیستی!😉 خودم دیدم توی گلزار شهدا توی روضه چطوری زار میزدی برای حضرت زهرا(س)😍 فقط حواست باشه تو اون آدم قبلی نیستی..🍃 نزار یه مشت حرف های الکی و چرت و پرت بِکِشَتِت توی تاریکی ها..😢 نگام کرد،اما نگاهش فرق داشت،نگاش با طعم اشک بود..😭 پرید بغلم و با گریه گفت:(من اصلا آدم خوبی نیستم، گناهکارم، بدبختم و... همینطور ادامه می داد.😫 طاقت نیاوردم و گفتم: میدونی راهش یک کلمه اس،بهش میگن توبه😍 تا گفتم توبه گریه اش شدت گرفت با هق هق گفت: من اگه توبه کنم اگه خدا نبخشه☹️ بلند گفتم: خدا مگه خودش نگفته من عفورم؟ مگه نگفته من الرحمن الرحمینم؟😌 دوباره گفت: تا حالا صد بار توبه کردم اما آدم نمیشم اما نمیشه نمیدونم چیکار کنم😣... کمی لبخندم را جمع کردم، آرام آرام رفتم جلو و گفتم: میدونی چیه؟ فعلا به این چیزا فکر نکن! چشمک زدم و مرموز ادامه دادم: بیا بریم یه جایی مطمئنم حالت خوب میشه..😉 😳با تعجب فقط نگاهم کرد و دیگر چیزی نگفت. من هم از فرصت استفاده کردم و دستش را گرفتم و راهی شدیم!! با دیدن هشت شهید گمنام دلم گرفت..😢 چقدر ما بی انصاف هستیم! چقدر نامردیم! یعنی پدر و مادرش زنده اند؟ چقدر ماها بَدیم! چقدر بی خیالیم!💔 وقتی به خودم آمدم که دیدم خم شده و سرش را گذاشته روی سنگ مزار شهید دومی و شانه های ضریفش آرام آرام می لرزد)..🍃 تصمیم گرفتم تنهایش بگذارم به خاطر همین از همان دور سلام دادم و قدم زنان در محوطه مسجد جامع به راه افتادم..👣 ______________________________________________ ۴۰ دقیقه ای می گذشت،به معنای واقعی حوصله ام سر رفته بود..😖 حس حسادت ول کنم نبود..🙄 بیخیال دنیا نشسته کنار بهترین ها..😍 چه کیفی میکند..😏 من بدبختم اینجا..😒 ترسیدم نکند غش کرده باشد و یا....😟 پاتند کردم به سمت مزار شهدا،نزدیکش شدم آرام آرام جلو رفتم و کفش هاییم را از پایم در آوردم و کنارش نشستم..😊 وای خدای من...... ادامه اش رو بعد میزارم..
بــــراے ظهور امام مون بــــخونــــــیـمــ🌱...