eitaa logo
کاف‌ه‍ عَکآسی‌آرآیــ ــه‌🌱
15 دنبال‌کننده
106 عکس
1 ویدیو
0 فایل
_انعکاس احوآلآت فَرَح بخش به سبک دوربین من 📷🫴🏻 - رخ زیبای تو وقتی که به من میخندی ؛ بهترین عکس جهان است ُ کشیدن دارد (:✨🌿 پی نوشت : «تیکه انتهایی دفترچه خاطرات و خانواده کوچیک آرایه» 👀کانال اصلیمون----> @array_400
مشاهده در ایتا
دانلود
_دوساله که بی روح ترین پاییز های عمرمو سپری میکنم .. دلم دَم از گذشته ها میزنه‌ دست من نیست که ، بهشتی بودنِ خاطرات قدیم . .؛ فصل انار و درختچه هایی که با بیشترشون همسن بودم زغال همیشه به راه و جوی رَوون آب و لیمونادی که توش غلط میخورد ، با طنین صدای شلپ شلپ . همون آبی که همیشه از شدت بُرَّنده بودنش ، دردِ خشکی دست و پاهام بود . سیخ سیخی انارک های نو پا که لباس هامو به درد لاعلاج نخکش شدگی مبتلا میکرد.! هنوز دلتنگ دیدن و چیدن جعبه جعبه ی همان انار های ترکیده ام. ازجنس همان چیدن ها که فقط تماشا می‌کردم و به جون خریدنِ خطر ِ زخم و زیلی شدن را نمیپذیرفتم. یادم نخواهد رفت.. مخفی گاه آجریم در دور دست ترین نقطه ممکن درست زیر پیر ترین انار بن . خونه جنگلی آجریِ نامرئی ام هم در تنگنای خیالم اسم داشت! اسمش «کپه یخمکی» بود اما نه به منظور سرما ، به منظور کوهی یخی ای که نصف بیشترش زیر آب تنفس میکند من هم خونه ی جنگلیم را نصف با خیال آب بندی کرده بودم و ماجرا همین نبود در کنج تپه ای از کپه یخمکی مخیلاتم گنجی خوابیده و بی صدا آرام گرفته! «عروسکی با یک نامه :)» عروسکی که برای نماد بزرگی و رها شدنم از کودکی دفن کرده بودم! تا به عالم بفهمانام که انسان های پیشینشان چقدر مقتدر‌ و مستقل بودند. خلاصهِ خیالِ کودکی هایم همیشه به شیرینی انار ها میماند. :)!🌱 «حتی با وجود نبود باغِ جادویی انار» :)❤️‍🩹 @array_400