📜 چیزی بیشتر از خوردن و خوابیدن...
✏️اگر كار من خوردن و خوابيدن و خوش بودن باشد، اگر كار من و هدف من رفاه باشد، ناچار دنيا مىشود آخور و خوابگاه و عشرتكده.
✏️ اما اگر سرمايههاى من بيش از رفاه و بيش از خوشى بود، ناچار كار من بيشتر از اينها مىشود و در نتيجه كارگاه من چيزى ديگر جز همينها خواهد بود...
✏️ آيا من براى خوردن و خوابيدن و خوش بودن، به فكر و عقل، به آزادى و انتخاب، نياز دارم؟ اين عقل كه مزاحم خوشى من است، اين فكر كه هزار جور سؤال هشت شاخ براى من درست مىكند. آيا اين بزغالهها و اين زنبورهاى عسل، از من خوشتر نيستند؟...
✏️ آنها كه خود آگاهى ندارند، از بدبختىها بىخبرند و خوشند و اين است كه اگر من هم بخواهم به خوشى برسم، مجبورم خودم را از شر اين فكر و عقل خلاص كنم و به گفتهى حافظ به خمره بزنم و قرابهكش شوم، تا «دمى ز وسوسهى عقل بىخبر باشم».
✏️ نه استعداهاى من با خوشى هماهنگ است و نه وضع كارگاه من با اين كار مىخواند. از آنجا كه من بيشتر از بزغالهها سرمايه دارم، كار من هم ناچار زيادتر از بزغالههاست. من براى شناخت هدف و شناخت نقش خودم، بايد به خودم باز گردم.
✏️ از استعدادها و نيروهايى كه در درون انسان نهفته، مىتوانم بفهمم كه كار او چيست و براى چيست؟
پس كار انسان با شناخت استعدادهايش مشخص مىشود.
📄 برشی از کتاب
📚مسئولیت و سازندگی
#تربیت_کودک
------------------------------------------
شماهم به جمع ما دعوتید🌸
https://splus.ir/ArsalanKhajehpour
https://rubika.ir/arsalan_khajehpour
https://eitaa.com/arsalankhajepour