eitaa logo
عرشیان نور
342 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
114 فایل
مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. خیمه گاه شهداءتنها کانال اختصاصی شهدای شهر سده لنجان . ارتباط با واحد برادران @noore1359 ارتباط با واحد خواهران @yazahra887 سامانه پیامک 6600030637 کانال خادم الشهدای سده لنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
عرشیان نور
انا لله و انا الیه راجعون 🔹خانواده محترم شهید والامقام غلامرضا ادیبی سلام علیکم پدران _مادران،
شهید غلامرضا ادیبی در آذرماه سال 1360 در عملیات طریق القدس و در شهر بستان کربلایی شد شادی روح این شهید و پدر و مادرش صلوات بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌ دوست گشاییم دفتر صبح را بسم الله النور✨ روزمان را با نام زیبایت آغاز میکنیم در این روز به ما رحمت و برکت ببخش و کمک‌مان کن تا زیباترین روز را داشته باشیم الهی به امید تو 💚 ┄┅─✵💝✵─┅┄
✧❁﷽❁✧ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ( البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود.) آیه ۱۶۹ سوره آل عمران قسمتی از وصیتنامه ای امت شهید پرور شما که با ایثار و صبر و استقامتتان توانسته اید پشت شرق و غرب را بشکنید چنان به خدا اتکا کنید و فرمانبردار باشید تا بتوانید رضایت خدا را کسب کنید . 🌹نام:عبدالرضا 🌹نام خانوادگی:صالحی 🌹نام پدر:رجبعلی 🌹تاریخ شهادت:17 آبان ماه 1364 🌹محل شهادت:آبادان 🌹نام عملیات:خط پدافندی 🌹محل خاکسپاری:گلستان شهدا شهر سده لنجان 🌷تهیه شده در عرشیان نور گروه اختصاصی شهدای شهر سده لنجان🌷 📱سامانه پیامک:50002060808088 🔶ایتا eitaa.com/arshianenoor 🔶روبیکا rubika.ir/arshianenoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فراز تصویری 💠استاد شحات محمد انور 📖شمس ✅بسیار زیبا 🎞🎙 تلاوت ، تقدیم به روح شهید عبدالرضا صالحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز حصر آبادان، رفتم شادگان تا سری به خانواده بزنم. همه روی زمین سرد خوابید بودند و وسیله ای نداشتند. به برادرم گفتم برگردیم آبادان چند وسیله زندگی از منزلمان برایشان بیاوریم. تا رسیدیم آبادان دیدیم شهر شلوغ و در تلاطم است. ماشین ها بار زده بودند تا اسباب خود و مردم را بیرون از شهر ببرند، ولی امکانپذیر نبود و همه وسایل خانه را برگرداندند. رفتیم منزل که اعلام کردن آبادان محاصره شده. شب را منزل خواهرم در ایستگاه ۶ زیر بمباران و بدون امکانات خوابیدیم و صبح راه افتادیم تا به شادگان برویم که راه بسته شد. پیاده بسمت چوئبده راه افتادیم. خمپاره بر سرمان می ریخت و مرتب روی زمین دراز می کشیدیم. ساعت ۱ به چوبده رسیدیم و با قایق از رودخانه عبور کردیم. تانک های دشمن آنطرف روخانه به گل نشسته بودند و مردم در این طرف در آرامش، تعجب کرده بودم !!!! مردم می گفتن سریع بروید تا عراقی ها شما را ندیده اند. راهی طولانی در پیش داشتیم. آن‌روز بدون آب و غذا تا شادگان پیاده رفتیم. در طول مسیر عراقی ها از دور بسمت ما تیر می زند. من نگران برادر و برادر نگران من و اسارت من، اما خدا را شکر آنروز جان سالم بدر بردیم و حدود ۱۱ شب به سه راهی شادگان رسیدیم. خانواده های آنجا منتظر فامیل خود بودن از جمله پدر خدا بیامرزم.
جان را سپردید و رفتید عقیده‌ تان این بود از سر مَباد کم شودش تارِ مویِ وطن ... 🌸⃟🌹🕊჻࿐✰🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰ما بادی (شروع کننده) به جنگ‌ نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسی تعدی بکند دهان او را خُرد می‌کنیم 📅 فرمایش امام در روزهای آغازین جنگ | ۱۶ آبان ۱۳۵۹