تمنای چَشمان تــو ...
امیـد چَشمان تــو ...
پاڪے چَشمان تـــو ...
شرمنده ام میڪند اگࢪ دشمن شادت ڪنم ....💔💔
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🔴محمدمهدی فرزند شهید فخریزاده: اگر سال 96 رئیسی انتخاب شده بود پدرم امسال رأی میداد/ من در انتخابات قبلی به آیت الله رئیسی رای داده بودم
⏪فرزند شهید کاوه: آیت الله رئیسی فراجناحی و تحولگراست/ باید اعتماد مردم به نظام بازگردد
⏪فرزند شهید یزدانی: نباید انقلاب تاوان اشتباهات دولت فعلی را بدهد/ تحول بزرگ توسط آیت الله رئیسی ایجاد میشود
⏪فرزند شهید بروجردی: کارنامه نامزدها مهم است نه آرزوی آنها/ عملکرد آیتالله رئیسی کاملاً واضح است
⏪فرزند شهید نجفی رستگار: باید یک رئیس جمهور انقلابی روی کار بیاید/ تحولگرایی و عملکرد آیت الله رئیسی قابل کتمان نیست
⏪حامد فرزند شهید فخریزاده: استمرار وضع موجود باعث نابودی اقتصاد و کشور میشود/ رای به آیت الله رئیسی رای به تغییر وضع موجود است
⏪فرزند شهید سردار صفوی: دلسوزان انقلاب ببینند آتش دشمن بر کدام خاکریز فرود میآید/ آیت الله رئیسی جاذبه و دافعه علی گونه و سیاست حسنی و شجاعت حسینی دارد..
دعوتنامه
برادر/خواهر سلام علیکم
بدینوسیله از جنابعالی دعوت می گردد در جلسه ای که بمنظور برگزاری رزمایش یاوران مهدی (عج) ، تجدید عهد با شهدا و میثاق با ولایت برگزار می شود شرکت فرمایید.
زمان:جمعه ۲۸ خرداد از ساعت ۷صبح تا ساعت ۱۷
مکان:شعب اخذ رأی
قبلا از حضور شما در جلسه سپاسگزارم. ضمنا دعوتنامه کتبی و الهی ۱۴۰۰ سال پیش برای جنابعالی صادر شده است.
زندگینامه
اشرف ادیبی سده
نام پدر: خداداد تاریخ تولد: 1341/05/02
محل تولد: ایران - اصفهان - سده لنجان تاریخ شهادت: 1362/08/14
محل شهادت: مسجدسلیمان طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مسجدسلیمان-خوزستان
زندگینامه
اشرف ادیبی در روز دوم مرداد ماه سال 1341 در سده لنجان اصفهان به دنیا آمد.
وی اولین فرزند خانواده بود و تا مقطع راهنمایی به تحصیل ادامه داد. اما به علت بیماری قلبی نتوانست به تحصیل ادامه دهد.
قلبی رئوف و مهربان داشت عاشق جبهه و جنگ بود و برای رزمندگان شال، کلاه و دستکش می بافت به حجاب بسیار اهمیت می داد. برای خواهرانش خواهری می کرد. الگویشان بود و در کارهای خانه کمک می کرد و در غیاب مادر برایشان مادری می کرد.
همیشه در چهره اش غم سنگینی موج می زد. بیشتر وقت ها با خدای خود خلوت می کرد. و از خداوند می خواست که همه ی بیماران شفا پیدا کنند.
خودش هم باید عمل جراحی می شد، که در زمان جنگ به تاخیر افتاد. عاشق طبیعت بود هر کجا گلی را می دید کنارش می ایستاد و آن را می بویید. به خواهرانش سفارش می کرد که هیچ گاه گل را از شاخه نچینند. می گفت گل زیباست و نباید آن را از شاخه اش چید.
شب های بمباران نگاهش به آسمان بود آژیر خطر را می شنید، می گفت: خدایا در این لحظه آتش خشم صدام چراغ عمر چه کسی را خاموش می کند بعد در گوشه ای می نشست و دست به دعا بر می داشت.
ساعت 4 روز شنبه بود، اشرف به اتفاق دیگر خواهرانش و تنها برادر و پدرش در منزلشان مشغول تمیز کردن منزل بودند که ناگهان صدای غرش موشک صدامیان به آسمان رفت و خانه ی پرمهر و صفایشان را در مسجد سلیمان ویران کرد و قلب مهربان بیمارش را از تپش انداخت و همراه5 خواهر و برادر2 ساله و پدر زحمتکشش به آسمان آبی پرواز کردند.
وی در تاریخ 14 آبان ماه سال 1362 در سن 21 سالگی آسمانی شد و در گلزار شهدای مسجد سلیمان آرام گرفت.