eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
250 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
آغاز شد آواز عشق از حنجر تو آغاز شد از ناله های آخر تو مرغ دلم از کودکی بی بال و پر بود پرواز می‌کردیم با بال و پر تو مثل عقیق تو وفادارم حسین جان هرگز نشد از تو جدا انگشتر تو فرقی میان روضه و کنج حرم نیست هستیم بین روضه ها در محضر تو داغ تو این بی چشم و رو را زیر و رو کرد در روضه ای که زیر و رو شد پیکر تو بر بوسه بوسه های کهنه‌ خنجر شمر لعنت که هی زد بوسه روی حنجر تو یک روی تو با دشنه و نیزه عوض شد با نعل های تازه، روی دیگرِ تو زیر سم مرکب گلابت را گرفتند پیچید در عالم شمیم پیکر تو بیچاره زینب که تمام صحنه را دید بیچاره تر أمّا رقیّه دختر تو بر مال و مُلک و درهم و دینار لعنت حالا که شد انگیزه‌ی ذبح سر تو گودال خالی گشته و دیگر نمانده از پیکرت سهمی برای خواهر تو «محمد حسین ابوطالبی» @Arshiv_Gholam
عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ غَسَّانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: 🔸دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً: يَا سَمَاعَةُ مَا هَذَا الَّذِي كَانَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ جَمَّالِكَ إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ فَحَّاشاً أَوْ صَخَّاباً أَوْ لَعَّاناً، فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ ذَلِكَ أَنَّهُ ظَلَمَنِي، فَقَالَ إِنْ كَانَ ظَلَمَكَ لَقَدْ أَرْبَيْتَ عَلَيْهِ إِنَّ هَذَا لَيْسَ مِنْ فِعَالِي وَ لَا آمُرُ بِهِ شِيعَتِي، اسْتَغْفِرْ رَبَّكَ وَ لَا تَعُدْ، قُلْتُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لَا أَعُودُ. 🔹سماعة گويد وارد شدم بر حضرت صادق (عليه السّلام)، حضرت آغاز به سخن كرد و به من فرمود: اى سماعة اين چه جنجالى بود كه ميان تو و شتردارت پديدار گشته بود؟ مبادا دشنام‌گو و بد زبان و لعنت‏كننده باشى؟ عرض‌كردم به خدا سوگند چنين بود (كه فرمودى ولى) او به من ستم كرد؟ فرمود اگر او به تو ستم كرده تو از او سر افتادى، هر آينه اين كردار از كردارهاى من نيست، و به شيعيانم چنين دستورى ندهم، از پروردگارت آمرزش بخواه، و به آن كردار باز مگرد، عرض‌كردم از خدا آمرزش خواهم و ديگر باز نگردم. 📜الكافي، ج‏2، ص 326 @Arshiv_Gholam
کتاب ترجمه الغارات نوشتۀ ابراهیم بن محمّد ثقفی و ترجمۀ سیّد محمود زارعی است. نشر بیان معنوی این کتاب را منتشر کرده است. آنچه افکار عمومی از حکومت أمیرالمؤمنین (علیه السّلام) در ذهن دارند، سه جنگ مشهور حضرت با طلحه و زبیر، معاویه، خوارج است. این در حالی است که تمام این جنگ ها کمتر از نیمی از حکومت پنج ساله حضرت را تشکیل می دهند و أمیرالمؤمنین بعد از جنگ نهروان به مدّت دو سال و نیم به حکومت ادامه دادند؛ أمّا متأسفانه کمتر کسی از این دوران مهم و استثنایی مطّلع است و کمتر به آن پرداخته می‌شود. این سال های روایت نشده از حکومت آن حضرت که به دوره غارات مشهور شده، از جهاتی مهم تر و درس آموزتر از نیمه اوّل حکومت ایشان است و از قضا تناسب زیادی با شرایط و اتّفاقات کنونی ما و منطقه دارد. کتاب حاضر تلخیص و ترجمه‌ای روان از کتاب معتبر و قدیمی الغارات است که به روایت آن سال ها می پردازد. ✍ نوشتۀ ابراهیم بن محمّد ثقفی و ترجمۀ سیّد محمود زارعی 📚 نشر بیان معنوی. @Arshiv_Gholam
هر قدم شکسته شد بال و پرم روزی چند دفعه شکسته شد سرم کجا رفتن اونا که دورم بودن چقدر خلوت شده دور و برم هی می‌گفتم میشه از این جا برم ی بار دیگه به کربلا برم حالا اومدم ولی غصّه م شده این سه روز تموم بشه کجا برم؟ همه‌ی لباسامون پاره شده گوشامون بدون گوشواره شده دلم از گریه چرا سیر نمیشه چه کنم با دل آواره شده پیش بچّه های خسته دم نزن غم بسه پس دیگه حرف غم نزن توی این چهل روزه به خواهرت حرفایی زدن که حرفشم نزن «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam
از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر میرسد در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر میرسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن عمر دارد میرود، دارد أجل سر میرسد در طلب خوب است حاجات مکرّر داشتن وقتی از این ناحیه دارد مکرّر میرسد شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است دست سائل‌ها فقط تا حلقه در میرسد گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد خادمان آنقدر بى أصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضّه یا به قنبر میرسد فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما می‌شود ایمان من فقرى که از در میرسد رزق در بین الطّلوعین است، بین طوس و قم رزق از دو سفره موسى بن جعفر میرسد هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم گاه به دادم برادر، گاه خواهر میرسد فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد نیستند ایندو براى من، فقط پیش منند سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد پیش تو محتاج‌ها در حال رفت و آمدند تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید میوه ما هم فقط با گریه بهتر میرسد پابرهنه میدوید و میدوید و میدوید زودتر از شمر آیا به برادر میرسد؟ «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam
4_6008061679714176110.mp3
29.11M
🎙اهل زمین چرا کمر آسمان خم است🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز اوّل محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
Nariman-Piram kard.mp3
4.79M
🎙پیرم کرد غم هجرت🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله): 🔸شَرُّ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُكْرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ. 🔹جابر بن عبد اللَّه گويد كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود: بدترين مردم در روز قيامت آنان هستند كه از ترس بدى و شرّشان اكرام و احترام شوند. 📜الكافي، ج‏2، ص 327 @Arshiv_Gholam
با سینه ی شکسته علی را صدا مکن اینگونه پیش من کفنت را سوا مکن هفتاد و پنج روز، زمن رو گرفته ای امروز را بیا و از این کارها مکن من رو زدم تو خنده به تابوت می کنی؟! اینگونه با دلی که شکسته است تا مکن پیراهن اضافه نداری عوض کنی پس بر لباس خونی خود اعتنا مکن از این طرف به آن طرف خانه پیش من پیراهن حسین مرا جا به جا مکن من بیشتر به فکر توام درد می کشی پس زودتر برو، برو فکر مرا مکن هر قدر هم که باز بگویم نرو بمان بی فایده است پس برو و پا به پا مکن أصلاً بیا بدون خداحافظی برو حتّی برای ماندن من هم دعا مکن «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam
4_5866358562451624050.mp3
4.51M
🎙نگاهی کن منم زینب🎙 🔰 کربلایی امیرعبّاس حیدری @Arshiv_Gholam
robab.mp3
2.88M
🎙بس کن رباب🎙 🔰 کربلایی حسن حسینخانی @Arshiv_Gholam
۹۸۰۳۰۳(۰۴).mp3
14.08M
🎙نفسی علی زفراتها محبوسة🎙 🔰 کربلایی هادی خادم حسینی @Arshiv_Gholam
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله): 🔸آفَةُ الْحَسَبِ الِافْتِخَارُ وَ الْعُجْبُ. 🔹از حضرت صادق (عليه السّلام) روايت شده است كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم)، فرمود: آفت حسب و شرافت به خود باليدن و خودبينى است. 📜الكافي، ج‏2، ص 328 @Arshiv_Gholam
ای اذانِ أشهد أنّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین “با ”، ای نقطه ی در “فا”ی من یا علی جانم، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم، فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصّه نخور آقای من صبح تا حالا نشستم چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام! تقدیم تو گل‌های من هر چه کردم سینه‌ام نگذاشت، جان فاطمه چند بار این بچّه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم چرا هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم، ای وای من دست تو وا شد خدا را شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد أسمای من بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی اگر کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من @Arshiv_Gholam
آنکه می بوسید جبریل امین خاک درش سر درآورد از تنور خانه‌ی خولی سرش خواهرش دنبال او میگشت در مقتل ولی یافت او را در تنور نیمه‌روشن مادرش هر تنوری که غروبی داخلش نان پخته اند قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش دود میشد خاطرات مادرش کنج تنور روی مویش می‌چکید اشکِ دو چشمان ترش لشگر موی سیاهش رنگ خاکستر گرفت رفت از دست عاقبت حتّی سیاهی لشگرش همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید بی گمان جان میدهد سر را ببیند دخترش صورتش زخمی و گیسویش تماماً سوخته چیزی هم مانده مگر تا که ببوسد خواهرش؟ بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد اوّل راهی که این باشد امان از آخرش آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت گریه می کرد از سر شب تا سحر برگ و برش @Arshiv_Gholam
PADESHAH HAR DO ALAM.mp3
3.72M
🎙پادشاه هر دو عالم🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
4_5879975885112613829.mp3
14.26M
🎙دلتنگ روزهای نخست محرّمم🎙 🔰 کربلایی علی کرمی @Arshiv_Gholam
zamine ghadim rahimian.mp3
18.44M
🎙داد از این درد🎙 🔰 کربلایی امین قدیم و روح اللّه رحیمیان @Arshiv_Gholam
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است برپایی این روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه، هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد أصلاً که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه‌ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند "بیمار است" مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه‌ی مجروح حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است می‌خواست تا یک جرعه‌ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را در کربلا شرمندگی سهم علمدار است سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است «محمد جواد شیرازی» @Arshiv_Gholam
ز راه آمده از خانه‌یِ خدا برگرد اگر خودم به تو گفتم بیا، نیا برگرد تو را به حیدر کرار بگذر از کوفه برای خاطر خیرالنّساء بیا برگرد برای قامت اکبر، دو تا عبا بردار که جا نمیشود این تن به یک عبا برگرد خدا به خیر کُند شمر چکمه پوشیده در انتظار تو اِستاده بی حیا برگرد یزید، به دستش گرفته چوب منتظر است که بر لبت بزند ضربه با عصا برگرد اگر به کوفه بیایی رُباب می بیند که می رود سر طفلش به نیزه ها برگرد «سعيد خرازي» @Arshiv_Gholam