eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
251 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ یه جمله ای رو استاد ما می‌گفت، که خیلی خوبه، زیاد بهش توجّه کنیم... 💎جمله ای که هم باعث قوّت قلب و دلگرمی و آرامش میشه، هم باعث خجالت آدمایی مثل من... 🔻هم بازدارنده است و هم محرّک انسانه... 🔰اونم اینه که: «ما بی صاحاب نیستیم» @Arshiv_Gholam
🔰عن أبي بصير عن أبي جعفر (علیه السّلام) قال: 🔸قلت «هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»؛ 🔸قال: ما يقول أهل بلدك الّذي أنت فيه؟ 🔸قال قلت: يقولون مستقرّ في الرّحم و مستودع في الصّلب؛ 🔸فقال: كذبوا، المستقرّ ما استقرّ الإيمان في قلبه فلا ينزع منه أبدا، و المستودع الّذي يستودع الإيمان زمانا ثم يسلبه، و قد كان الزبير منهم. 📜تفسير العياشي، ج‏1، ص 371 @Arshiv_Gholam
🔰احتجاج برد بر عمرو بن عاص به حديث غدير: 🔻أبومحمّد، إبن قتيبه (شرح حال او در ج ۱ ص ۱۶۱ مذكور است) در كتاب خود «الإمامة و السّياسة» ص ۹۳ گويد: 💠و (مؤرّخين) ذكر كرده‏اند كه مردى از (همدان) به نام «برد» به نزد معاويه آمد، در آن هنگام از عمرو بن عاص شنيد كه نسبت به على (عليه السّلام) سخنان ناروا و توهين آميز مي‌گويد! 🔸به او گفت: همانا بزرگان ما از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) شنيده‏اند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه»، آيا اين مطلب حقّ و درست؟ يا نادرست و باطل است؟ 🔹عمرو بن عاص گفت: حق و درست است و من‏ بر آنچه شنيده‏اى مي‌افزايم و مي‌گويم: «أحدى از صحابه رسول خدا نيست كه مناقبى چون مناقب على براى او باشد». ◽️آن جوان همدانى (برد) بي‌تاب و هراسان شد، عمرو گفت: على مناقب خود را به سبب اقدامى كه درباره عثمان نمود تباه و نابود ساخت. ◼️برد گفت: آيا على (عليه السّلام) امر به كشتن عثمان نمود يا خود اقدام به كشتن او كرد؟ ◽️عمرو گفت: نه (او نه امر نمود و نه خود او را كشت)، ولى پناه داد (قاتل او را) و منع كرد (از دست يافتن باو)، ◼️برد گفت: آيا (با اين وصف) مردم با او به خلافت بيعت كردند؟! ◽️گفت: آرى، ◼️برد گفت: پس چه چيزى تو را از بيعت على (عليه السّلام) خارج نمود؟ ◽️گفت: متّهم دانستن من او را درباره قتل عثمان، ◼️برد گفت: تو خود نيز مورد چنين اتّهامى واقع شدى؟!! ◽️عمرو گفت: راست گفتى، و به همين علّت به فلسطين رفتم، 🔴 پس از اين محاوره و احتجاج جوان نامبرده (برد) به سوى قبيله و قوم خود برگشت و به آن‌ها گفت: ما به سوى قومى رفتيم و عليه آن قوم از لفظ خودشان برهان (و سند محكوميتشان را) گرفتيم على (عليه السّلام) بر حق است، از او پيروى كنيد. علّامه عبدالحسین أمینی 📖ترجمه الغدیر، ج۲، ص ۶۷ و ۶۸ @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی آداب حجّ... 3⃣ الثّالث اينكه أسباب مشغله قلبى در سفر براى خود فراهم نياورد، تا او را در حركات و سكناتش كه بايد به ياد محبوب خود باشد بازدارد، چه از قبيل عيال و أولاد باشد، يا رفيق ناملايم الطّبع باشد، يا مال‏التّجاره باشد، يا غير آن. 🔻مقصود اين است كه خودش به دست خود اسبابى فراهم‏ نياورد كه تمام همّتش در سفر مصروف آن باشد، بلكه اگر بتواند با اشخاصى همسفر شود كه تذكّر ايشان بر اين غالب باشد، يا هميشه اگر غفلت ورزيد آن‌ها اين را به ياد خدا بيندازند. قصّه سيّد بن طاووس (قدّس سرّه) با همسفران معروف است. 📜تذكرة المتقين، ص 51 و 52 @Arshiv_Gholam
باز با نام شما، نامِ خدا در واقع خواهشی می‌کنم اینگونه، دعا در واقع روزی‌ام را بده بی‌زحمت و بی‌سختی تا لَم به بالش بدهم یا متکا در واقع ای خدا، مثل کف دست رُکَم من با تو نیستم پَست و دورو، اهل ریا در واقع دوست دارم که شما سخت نگیری بر من دوست دارم بکنم حال، صفا در واقع ترس و امید، مرا ملعبه‌ی خود کردند ترس و امید، همان خوف و رجا در واقع اگر از دیده‌تان ثانیه‌ای دور شوم ول شوم بین زمین، ول نه، رها در واقع با چنین وضعِ عمل های گناه آلوده من کجا می‌روم آخر؟ به فنا در واقع به جز این سایه‌ی مهر تو خدایا دیگر من کدوم گوری برم آخه، کجا در واقع؟ قدری از بودجه‌ی نامتناهی خودت دست کن پول بده، یا کن عطا در واقع مدّتی گفتم و گفتم ولی تأثیر نکرد حرف بی ارزش من، روی خدا در واقع گفت ای بنده‌‌ی من هیچ نگو، آدم باش! از خیالات، برون آ و بیا در واقع اینکه تنبل بِبرد روزی به قدر بقیه عادلانه‌ست؟ نه، که هست جفا در واقع من تو را خلق نکردم که همینطور عبس کار باید بکنی، صبح و مسا در واقع هر چه که کار کنی، رزق همانقدر بَری برکت هم بدهم، مالِ تو را در واقع «راست می‌گفت خدای قَدَرِ عزّوجل» صدق اللّه شد این مصرع ما در واقع «حسن معارف وند» @Arshiv_Gholam @HassanMaarefvand
🔰جعفر بن محمّد بن على (علیه السّلام) گويد على (علیه السّلام) كسى را براى جمع‏آورى زكات به باديه فرستاد و او را گفت: 🔻زنهار، اى بنده خدا، از خدا بترس و دنيايت را بر آخرتت ترجيح منه. از آنچه تو را امين آن گردانيده‏ام نيك نگهبانى كن و حقّ خدا را رعايت نماى تا به محلّ «بنى فلان» رسى، بر آستانه ايشان فرود آى و به خانه‏هايشان داخل مشو، سپس با آرامش و وقار به نزد آنان رو، چون به ميانشان رسيدى بر آنان سلام كن و چون درود گويى درودى به كمال گوى. آنگاه بگوى كه اى بندگان خدا، ولىّ خدا مرا نزد شما فرستاده تا حقّ خدا را از شما بستانم. آيا در اموال شما چيزى از حقّ خدا هست كه آن را به ولىّ او أدا كنيد؟ اگر يكى از آنان گفت نه، از او مطالبه مكن، و اگر كسى گفت آرى، همراه او برو بدون آنكه بترسانيش، و او را وعده‏هاى نيكو ده تا بر سر اموالش رسد. و نبايد كه بى‏اذن او در آن دخالت كنى، زيرا بيشتر آن مال از آن اوست. و بگو اى بنده خدا، مرا اجازت مى‏دهى كه در اين اموال دخالت كنم؟ اگر گفت بلى. دخالت كن، أمّا نه بسان كسى كه بر آن مال چيره شده و نه به عنف و شدّت. پس آن مال به دو بخش كن و از او بخواه كه هر بخش را كه مى‏خواهد اختيار كند. مبادا در آنچه اختيار كرده بر او اعتراض كنى. باقى را نيز دو بخش كن و پيوسته چنين كنى تا آنچه حقّ خدا از مال اوست باقى بماند و تو آن را برگير. اگر نپذيرفت و خواست كه بار ديگر تقسيم كنى، قبول كن و همه را مخلوط كن و آنچه به پايان رسانيده بودى از سر گير. تا حقّ خدا را از مال او جدا كنى. سپس آن مال به دست مردى نيك‌خواه و مسلمان و مشفق و امين بسپار كه به ذرّه‏اى از آن تجاوز نورزد. آنگاه هر چه از هر جاى گرد آورده‏اى براى ما بفرست تا در جايى كه خدا فرمان داده صرفش كنيم. 🔻به رسولى كه از طرف تو آن مال را براى ما مى‏آورد، سفارش كن كه ميان مادّه شتر و كرّه‏اش حايل نشود و آن‌ها را از هم جدا نكند و همه شير مادر را ندوشد آن سان كه به كرّه زيان برسد. و آن قدر بر يكى از شتران سوار نشود كه خسته‏اش كند، بايد ميان آن‌ها عدالت ورزد و به هر آب كه مى‏گذرد آبشان دهد و در ساعاتى كه بايد بيارامند آن‌ها را از علفزارها به ميان جادّه‏ها نكشاند و با آن‌ها به مدارا رفتار كند تا نزد ما آيند- به اذن خدا- فربه، نه خسته و كوفته. تا ما آن‌ها را به روش كتاب خدا و سنّت پيامبرش تقسيم كنيم. اين كار اجر تو را بزرگ‌تر گرداند و رستگارى تو را نزديك‌تر دارد. 🔻خداوند در آن شتران و در تو نظر مى‏كند و كوشش و نيك‌خواهى تو را در حقّ كسى كه تو را فرستاده و تو براى بر آوردن نياز او رفته‏اى مى‏نگرد. رسول اللّه (صلّی اللّه علیه و آله) گفت «خداوند هيچ دوستدارى را كه خويشتن را به فرمان‌بردارى و نيك‌خواهى در راه اوامر امامش به رنج مى‏اندازد نبيند، مگر آنكه در جهان برين با ما همنشينش مى‏گرداند.» ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 48 @Arshiv_Gholam
♦️تنها حقّ أصیل و ذاتی در عالم، حقّ خدای متعال است و سایر حقوق در پرتو این حقّ است که معنا میابد و توجیه می‌شود. علّامه مصباح یزدی (رحمه اللّه) جنگ و جهاد در قرآن، ص 151 @Arshiv_Gholam
MR_Volume 2_Issue 7_Pages 75-92.pdf
735.8K
💥جایگاه امام ✍ محمّد مهدی حائری پور 💠 جایگاه امام در نظام اخلاقی اسلام @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥موعظه🎥 🔰 حضرت استاد مصطفایی (حفظه اللّه) 💠 حَدَّثَنَا أَبِي (رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْكُوفِيُّ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بِشْرِ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: 🔻كَتَبَ هَارُونُ الرَّشِيدُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عِظْنِي وَ أَوْجِزْ، قَالَ فَكَتَبَ إِلَيْهِ: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ». 📜الأمالي( للصدوق)، ص 509 @Arshiv_Gholam
2_5373053427880299420.mp3
9.67M
🎙زهرا مرو بدون حیدر🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
4_5992285066540092622.mp3
8.38M
🎙عجیب التنکر الحیدر🎙 🔰 کربلایی محمّد فصولی @Arshiv_Gholam
1401.11.23مجنون الحسین علیه السلام (3).mp3
27.33M
🎙یکی بود و نبود بچّگیم شدی🎙 🔰 کربلایی علی خبّازی @Arshiv_Gholam
2.mp3
11.64M
🎙حرفی بزن بیا به عمویت توان بده🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز ششم محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
4_6003590683183550407.mp3
5.16M
🎙منم منم که از ازل گدای کوی زینبم🎙 🔰 کربلایی علی کرمی @Arshiv_Gholam
بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند زخم ها لاله ی باغ بدنش را بردند نیزه ‏ها بر عطشش قهقهه سر مى‏ دادند خنده‏ ها خطبه ی گرم دهنش را بردند این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است که روى نیزه بوى پیرهنش را بردند؟ تا که معلوم نگردد ز کجا مى ‏آید اهل صحراى تجرّد کفنش را بردند دشنه‏ ها دور و بر پیکر او حلقه زدند حلقه ‏ها نقش عقیق یمنش را بردند چهره ‏ها یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ شعله‏ ها سبزى رنگ چمنش را بردند بت پرستان ز هراس تبر ابراهیم جمع گشته تبر بت شکنش را بردند بادها سینه زنان زودتر از خواهر او تا مدینه خبر سوختنش را بردند یوسف، آهسته بگوئید نمیرد یعقوب گرگ ها زوزه کشان پیرهنش را بردند «حضرت استاد سیّد رضا جعفری (حفظه اللّه)» @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السّلام): 🔻أَ لَا أُقْرِئُكَ وَصِيَّةَ فَاطِمَةَ (علیها السّلام)؟ 🔸قَالَ قُلْتُ بَلَى، 🔹قَالَ فَأَخْرَجَ حُقّاً أَوْ سَفَطاً فَأَخْرَجَ مِنْهُ كِتَاباً، فَقَرَأَهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله) أَوْصَتْ بِحَوَائِطِهَا السَّبْعَةِ الْعَوَافِ وَ الدَّلَالِ وَ الْبُرْقَةِ وَ الْمِيثَبِ وَ الْحَسْنَى وَ الصَّافِيَةِ وَ مَا لِأُمِّ إِبْرَاهِيمَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السّلام)، فَإِنْ مَضَى عَلِيٌّ فَإِلَى الْحَسَنِ فَإِنْ مَضَى الْحَسَنُ فَإِلَى الْحُسَيْنِ فَإِنْ مَضَى الْحُسَيْنُ فَإِلَى الْأَكْبَرِ مِنْ وُلْدِي، شَهِدَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ الزُّبَيْرُ بْنُ الْعَوَّامِ، وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ. 📜الكافي، ج‏7، ص 48 @Arshiv_Gholam
⚡️سالم بن أبى الجعد گويد كه على (علیه السّلام) براى قاريان قرآن دو هزار (دينار يا درهم) مقرّر مى‏فرمود و پدر من يكى از قاريان بود. ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 49 @Arshiv_Gholam
من عشق تو را از پدرم یاد گرفتم کار پدران را پسران یاد بگیرند🌹 «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam
🔰احتجاج عمرو بن عاص بر معاويه به حديث غدير: 💥خطيب خوارزمى حنفى، در كتاب «المناقب» ص ۱۲۴ نامه‏اى را ذكر نموده كه معاويه به عمرو بن عاص نوشته و ضمن آن نامه او را در جنگ صفين به يارى خود ترغيب نموده، و سپس نامه‏اى را از عمرو ذكر كرده كه به معاويه جواب داده و قريباً در شرح احوال عمرو بن عاص به هر دو نامه إطّلاع و وقوف خواهيد يافت، و از جمله مطالب نامه عمرو در جواب به معاويه اين جمله است: 🔻و امّا آنچه را كه به أبى الحسن (على عليه السّلام) برادر و وصىّ رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) داير به ستم نمودن آن جناب و رشك بردن او بر عثمان نسبت دادى و صحابه را فاسق ناميدى و چنين پنداشتى كه او آن‌ها را وادار به كشتن عثمان نمود، اين مطلب خلاف واقع و پنداشتن آن گمراهى است. 🔘واى بر تو اى معاويه! آيا ندانستى كه أبوالحسن جان خود را در راه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) بذل نمود و در فراش او خوابيد؟؟ و او در اسلام و هجرت بر سايرين سبقت دارد و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) درباره او فرمود: «على از من است و من از على هستم، و او از من به منزله هارون است از موسى، جز آنكه پس از من پيغمبرى نيست»، 🔹و درباره او در روز غدير خم فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله». علّامه عبدالحسین أمینی 📖ترجمه الغدیر، ج۲، ص ۶۸ و ۶۹ @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی آداب حجّ... 4⃣ الرّابع اينكه مهما أمكن سعى در حلّيّت خرجى خود بنمايد و زياد بردارد و از انفاق مضايقه ننمايد، زيرا كه انفاق در حجّ انفاق در راه خدا است. چرا بايد انسان دلگير باشد از زيادى خرج؟ بهترين توشه‏ها را بردارد و زياد بذل نمايد كه درهمى از او در احاديث أهلبيت (سلام اللّه عليهم أجمعين) به هفتاد درهم است. 🔻أزهد زهّاد أعنى سيّد سجّاد (سلام اللّه عليه) وقتى كه حجّ مى‏فرمودند از قبيل بادام و شكر و حلويات و سويق برمى‏داشتند. 💠 بارى از جمله سعادت شخص است اگر در اين سفر چيزى از او بشكند يا تلف شود يا دزد ببرد يا مصارف او زياد شود، بايد كمال ممنونيت را داشته، بلكه شاد باشد؛ زيرا كه همه اين‌ها بر ميزبان است در ديوان أعلى ثبت است به أضعاف مضاعف تلافى خواهند كرد. نمى‏بينى اگر كسى تو را به ميهمانى به خانه خود بطلبد و در أثناء راه صدمه بر تو وارد آمده باشد اگر ميزبان بتواند مهما أمكن جبران آن را متحمل مى‏شود؟ چونكه خود طلبيده با اينكه لئيم است و عاجز. 🌻فكيف ظنّك بأقدر القادرين و أكرم الأكرمين. حاشا و كلّا از كرم او كه كمتر از عرب باديه‏نشين باشد نعوذ باللّه من سوء الظّنّ بالخالق. و صدق اين مقاله بر كسى واضح است كه ميان اعراب باديه‏نشين گرديده و ديده باشد. 📜تذكرة المتقين، ص 52 و 53 @Arshiv_Gholam
داشتن ها را کسی با یک خطاب از ما گرفت بی تعلّق آمدیم و او حجاب از ما گرفت مهر خوبان را تفضّل کرد بالإجبار داد ای فدایش آنکه حقّ انتخاب از ما گرفت چون امانت دار برگرداند امانت را به ما آسمان هر وقت که بارید آب از ما گرفت نیست دست رد زدن در شان این طبع بلند هر که در زد خانه ما را جواب از ما گرفت فطرسیم و سوره‌ی"جبریل" نازل می‌کنیم شکّ نکن گفتند اگر موسی کتاب از ما گرفت مست می‌گردد هر آنکه می نشیند پیش ما باغ انگوریم، میخانه شراب از ما گرفت آه مظلومی ما پشت کسی نفرین نکرد دشمن ما هم دعای مستجاب از ما گرفت ای فدای آن کسی که حاجت ما را نداد در عوض یک عمر اشک بی حساب از ما گرفت ما به دنبال ثواب این دو رکعت نیستیم ای به قربان نمازی که ثواب از ما گرفت با دم گرم تو هم سر، هم دل ما گرم شد آنقدر که گرمی‌اش را آفتاب از ما گرفت ناله پروانه‌ای همسایه را بیدار کرد بعد از این راحت بخوابد آنکه خواب از ما گرفت چشمه‌ای خوشبوتر از چشم لب گودال نیست کشتن تو آب نه بلکه گلاب از ما گرفت «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam