✅ مزاج شناسی (4) #قسمت_چهارم_رکن_خاک

🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 خلاصه قسمت چهارم رکن خاک شناخت رکن خاک در شناخت «افراد سوداوی » و برخی از« بیماری های سوداوی » موثر است . ۱. خاک حالت نگه دارنده و خودگرایی دارد . یعنی چیزها را در درون خودش می گیرد و آن ها را حفظ می کند و از دیدها پنهان می دارد . امانت داری ، نگه داری اشیا ، بخل ، راز نگه داری . اهل خرج نبودن از ویژگی های رسوداوی هاست ؛ خرج نکردن مال ، محبت ، راز و ... ۲. برای شکل دهی به خاک ، اول رطوبت و سپس حرارت می دهیم . برای درمان سودا ما نباید ابتدا حرارت بدهیم، یعنی چیزهای « گرم و خشک » را اگر برای سوداوی ها استفاده کنیم خیلی اذیت می شوند . پس باید همراه گرما ، رطوبت هم بدهیم و چیزهای « گرم و تر » استفاده کنیم . ۳. خاک پرورش دهنده است . بذری را که داخل خاک قرار می دهیم آرام آرام و سر فرصت تبدیل به گیاه می شود ( به خاطر سردی ای که داخل خاک است .) سوداوی مزاج ها اهل « پرورش مطالب » هستند و مثل برخی از صفراوی ها مطالب را نمی سوزانند. ۴. خلط سودا پایین نشین است . « دردهای سوداوی » عموما « پایین نشین » هستند مثل : زخم دیابت ، نقرس، خارپاشنه ، بواسیر ، یبوست ، واریس ، سیاتیک و ... البته ما بیماری هایی داریم که خاص سودا هست ولی « بالا نشین » است مثل « افسردگی ». ولی عموما بیماری های سوداوی ابتدا از پایین تنه ایجاد می شوند . یکی از راه های مهم «خروج سودا » از بدن ، « کف پا » است . ( چون سودا پایین نشین است ) روغن مالی پا ، ماساژ کف پا ، پیاده روی در جاهای سخت مثل سنگلاخ ها ، پیاده روی روی سنگ های ساحلی در خروج سودا از بدن بسیار موثر هستند . « فلک کردن » که وسیله ی تنبیهی زمان قدیم بود ، در خروج سودا از کف پا ، موثر بود و یکی از راه های تخلیه ی سودا بوده است . ۵. همه چیز به خاک برمی گردد. جسم ما، غذاها،برگ درختان ، میوه ها و ... تبدیل به خاک می شوند . همه چیز در نهایت تبدیل به خاک می شود یا در اثر « تجزیه » یا در اثر « هضم ». «اخلاط » هم در نهایت تبدیل به « سودا » می شوند : اگر « دم » خیلی گرم شود تبدیل به « صفرا » و اگر صفرا خیلی گرم شود تبدیل به « سودا » می شود . گاهی اوقات خود « دم » می سوزد و مستقیما تبدیل به « سودا» می شود . گاهی اوقات « بلغم » تبدیل به « سودا » می شود . « مره ای » که در روایات آمده یعنی « مره ی صفرا و سودا و حمرا» ، این ها در نهایت اخلاط اند . یعنی وقتی « می سوزند » همه تبدیل به « سودا » خواهند شد. 🌎🌎🌎🌎

✅ مزاج شناسی (5) #رکن_معنوی

☘☘☘☘☘ خلاصه قسمت پنجم رکن معنوی رکن پنجم ، تمام ارکان و مزاج ها را تحت تاثیر قرار می دهد . طبع خاک سرد و خشک است و خوردن خاک حرام و‌بیماری زا اما خاکی در عالم وجود دارد که خوردن یک ذره از آن شفای تمام بیماری هاست و خوردن آن نه تنها حرام نیست بلکه مستحب است و کام نوزاد را هم باید با آن برداشت . چرا ؟ چون یک « عامل معنوی » روی تربت سیدالشهدا علیه السلام حاکم است که دیگر ، بحث ارکان و اخلاط کنار می رود و کاربردی ندارد . « آتش» سوزندگی دارد و می سوزاند اما همین آتش برای حضرت ابراهیم علیه السلام سرد و سلامت می شود . به خاطر دستور خداوند و آن « رکن معنوی » که بر آتش حاکم است . خوردن زیاد « آب » ضرر دارد و نهی شده است . اهل بیت علیهم السلام فرموده اند : زیاد آب نخورید . ریشه تمام دردها در زیاد آب خوردن است . ولی اهل بیت علیهم السلام به زیاد خوردن آب زمزم توصیه کرده اند . « عامل معنوی » که بر آب زمزم حاکم است باعث شفای دردهاست . « اشک » سرد است و طبع غم هم سرد . گریه انسان را سرد می کند و به همین دلیل در مراسم غم و اندوه گلاب و‌خرما می دهند که انسان را گرم کنند . اما اشک برای اهل بیت علیهم السلام « گرم » است و چیزی گرم تر از آن در خلقت وجود ندارد . به همین دلیل بعد از مراسم روضه امام حسین علیهم السلام آدم احساس نشاط می کند . « رنگ سیاه» سودازا است .اما اهل بیت علیهم السلام برای عزای امام خسین علیه السلام لباس سیاه می پوشیدند . « عامل معنوی » بر این لباس سیاه حاکم است که دیگر رنگ سیاه بیماری زا نخواهد بود . « شب » سرد است . اما « سحر » و « بین الطلوعین » گرمابخش ترین ساعات است ( هر چند از لحاظ دمایی سرد باشند.) « عامل معنوی » که در سحر و بین الطلوعین هست باعث شفای دردهای ما می شود ، طول عمر را زیاد می کند ، باعث می شود آهن بیشتری جذب شود و‌ ... « قبرستان » ، سرد و خشک است . اما اگر قبر امامی در وسط قبرستان باشد ، همین قبرستان می شود گرم ترین جای عالم . قبرستان وادی السلام ، بزرگترین قبرستان دنیاست . اما به خاطر قبر امیرالمومنین علیه السلام که آن جاست ، تمام گرماهای عالم هم همانجاست . همه به دنبال « گرما » هستند و هر چیزی که « گرم » باشد انسان را به سمت خودش می کشاند . ارتباط با اهل بیت علیهم السلام به آدم گرما می بخشد . تمام « گرمای مادی و معنوی عالم » ،تحت تاثیر گرمای اشک و آه به سیدالشهدا علیه السلام است . هر « غذایی» طبع و مزاجی دارد . اسم سیدالشهدا علیه السلام روی هر غذایی بیاید آن غذا متبرک می شود و خون ساز خواهد بود ، حتی اگر آب جوش خالی باشد . اسامی اهل بیت علیهم السلام شیرین است و شیرینی طبعش گرم و تر . اصل « تفاوت » طب اسلامی با طب سنتی در همین « عامل معنوی» است. « عامل معنوی » در حیطه ی عقل و تجربه ی بشری نیست . « قدرت طب اسلامی » به داروهایش نیست چون دارو را همه دارند بلکه قدرت طب اسلامی به همین « عامل معنوی» است که شما باید بتوانید : با « حمد » مرده زنده کنید . با « بسم الله » همه ی بیماری ها را درمان کنید . با یک ذره « خاک » بتوانید درمان کنید و .... مسایل معنوی مغفول واقع شده و ما در کنار نسخه ها باید حتما « عامل معنوی » را لحاظ کنیم . مثلا در نسخه های نازایی، « استغفار» را لحاظ کنیم . بحث « اذان گفتن » با صدای بلند در خانه ها مطرح شود و ... پرسش : گرمای آتش از کجاست ؟ سردی خاک از کجاست ؟ و ... پاسخ : این ها همه دست خداست . همان خدایی که در آتش سوزندگی قرار داده می تواند آن را سرد کند . همان خدایی که طبع سرد را به خاک داده می تواند خاکی را گرم کند همان خدایی که آب خوردن زیاد را مایه بیماری قرار داده می تواند زیاد خوردن آب زمزم را مایه شفا قرار دهد . و همان خدا می تواند با اسم اهل بیت علیهم السلام تمام قوانین عالم را به هم بریزد و کن فیکون بکند . ☘☘☘☘☘

نکاتی پیرامون روشهای تشخیص زبان و کف دست و ناخن و ...

✅ مزاج شناسی (6) بسیار مهم توضیحاتی پیرامون راه های تشخیص مزاج ذاتی افراد #توضیحات_جدول_مزاج_شناسی

🔥🌪💦🌍 قسمت ششم : راه های تشخیص مزاج ذاتی افراد توضیحات جدول مزاج شناسی 🔹کسی که می خواهد از راه « پوست » مزاج ذاتی دیگران را پیدا کند ، خودش باید طبع و‌مزاج « معتدلی » داشته باشد تا در تشخیص دچار اشتباه نشود . اما در کل ، « خشکی پوست » دلالت بر « خشکی مزاج » دارد . برای جلوگیری از « خشکی پوست » نباید از کِرِم استفاده کرد بلکه باید مزاج فرد را « مرطوب » کرد . 🔹گوشت و‌چربی بدن راه خوبی برای تشخیص مزاج ذاتی افراد است . اگر کسی « گرم و تر » باشد ، چاقی « لحمی یا گوشتی » دارد . اگر کسی « سرد و تر » باشد ، چاقی « شحمی یا دنبه ای » دارد . « خشک مزاج ها » لاغر هستند . « خشکی » لاغری می آورد . کسانی که « استعداد چاقی » دارند ، به دلیل « تر بودن » مزاج پایه آن هاست . کسانی که « استعداد چاقی » ندارند ، به دلیل « خشک بودن » مزاج پایه آن هاست . کسی که استعداد چاقی دارد و وقتی هم چاق می شود «گوشت می آورد » ( بازوها و پاها قوی می شوند و عضلات سفت ) نشانه ی این است که طرف « گرم » است و « چاقی گرم » دارد. کسی که استعداد چاقی دارد ولی وقتی چاق می شود « شکم و پهلو می آورد و‌افتادگی اعضا دارد » ،نشانه « سرد » بودن شخص است و « چاقی سرد » دارد . این شکم آوردن یعنی : خوردن آب سرد ، مرغ ، ماهی ، خیار ،گوجه ، ماست و ... این ها گوشت به تن نمی آورند . روایت داریم : سویق گوشت به تن می آورد . این که روایت می فرماید : گوشت قرمز ، گوشت می رویاند به این دلیل است که طبع گوشت قرمز گرم است . والا آب هم آدم را چاق می کند . منتها گوشت نیست دنبه است . در روایت داریم که : خیار را با خرما بخورید . به این دلیل است که خیار چاقی می دهد و گرمای خرما باعث می شود ، چاقی یک چاقی لحمی و گوشتی باشد . 🔹از روی « رنگ پوست » نمی توان مزاج ذاتی را خوب تشخیص داد و ملاک خوبی نیست چون موارد نقض دارد. اما در میان « سفید پوستان» آن هایی که خیلی پوستشان « سفید » است دلالت بر « سردی » مزاج می کند . کسانی که رنگ پوستشان رو به « تیرگی » می رود ، دلالت بر « خشکی » می کند . 🔹مو ملاک خوبی برای تشخیص مزاج است . « گرم مزاج ها » موی زیاد و‌ضخیم دارند . « سرد مزاج ها » موی کم و پراکنده ای دارند و‌رنگ مویشان هم روشن است . « صافی و لختی مو» دلالت بر « رطوبت و تری» مزاج دارد . « فر بودن » و « رشد سریع » مو دلالت بر «خشکی» مزاج دارد . رنگ «روشن مو» ، ۹۰ درصد دلالت بر « سردی مزاج » دارد . ( موهای بور و چشمان آبی اروپاییان دلالت بر سردی مزاج و سردی مغز آن ها می کند .) کسی که مو زیاد دارد اما رشد مویش زیاد نیست ، « تر مزاج » است . کسی که مو زیاد دارد و رشد مویش خیلی زیاد است «خشک مزاج » است . 🔹شکل اعضا ملاک خوبی برای تشخیص مزاج است قد و صورت و نبض بلند دلالت بر « گرمی » مزاج می کند . قد و صورت و نبض کوتاه دلالت بر « سردی » مزاج می کند . قد و صورت و نبض پهن دلالت بر « تری » مزاج می کند . « گرم وتر ها » خیلی قد بلند نیستند اما چهارشانه اند . « سرد و ترها » قد کوتاه و پهن هستند . « سرد و‌خشک ها» خیلی قد بلند نیستند . لاغر هم هستند . « گرم و‌خشک ها » قد بلند و باریک هستند. 🔹سرعت انفعال اعضای بدن : اگر شخص خیلی به گرما حساس باشد « گرم مزاج » است . اگر شخص خیلی به سرما حساس باشد « سرد مزاج » است . اگر شخص خیلی به رطوبت حساس باشد « تر مزاج » است . اگر شخص خیلی به خشکی حساس باسد « خشک مزاج » است . 🔹افعال بدن ، ملاک خوبی برای تشخیص مزاج پایه است . اگر کسی « سرعتش » زیاد است ؛ در حرف زدن ، در غذا خوردن ، در راه رفتن ، در کار کردن و ... نشان دهنده « گرمی مزاج » است . اگر « سرعت » خیلی زیاد است یعنی شخص « خیلی گرم مزاج » است « یوزپلنگ » نماد « صفرا » است . طی چند ثانیه « سرعتش » به ۹۰_۸۰ کیلومتر می رسد ولی با این سرعت بیشتر از ۲۰_۱۵ ثانیه نمی تواند بدود.( سرعت فق العاده زیاد است اما استقامت کم ) سرعت صفراوی ها ، زیاد است اما زود خسته می شوند ( سرعت زیاد و استقامت کمی دارند ) « شیر » نماد « دم » است . شیر نمی تواند مثل یوزپلنگ سریع بدود اما « استقامتش » بیشتر از یوزپلنگ است . « استقامت زیاد » دلالت بر « تری مزاج » دارد . « استقامت کم » دلالت بر « خشکی مزاج » دارد . صفراوی ها و سوداوی ها ، استقامت کمی دارند و در کارها زود خسته می شوند . « سرعت کم » دلالت بر « سردی مزاج » دارد . « فیل » نماد « سرد مزاجی » است . هر چه سن بالاتر می رود ، سرعت کمتر می شود و این به خاطر سرد شدن مزاج است .

🔹خواب و‌بیداری ملاک خوبی برای تشخیص مزاج است . «گرم مزاج ها » ، « قدرت بیداری »زیادی دارند و می توانند زیاد بیدار بمانند . « گرم و خشک ها » هم می توانند زیاد بیدار بمانند و هم خوابشان کم است . « گرم و ترها» هم می توانند زیاد بیدار بمانند و هم خوابشان زیاد و عمیق است . «سرد مزاج ها » ، « قدرت بیداری » کمی دارند و نمی توانند زیاد بیدار بمانند . « سرد و ترها » خواب عمیق و قدرت بیداری کمی دارند. « گرم و ترها » خواب عمیق و قدرت بیداری زیادی دارند : (گرم و تر درجه چهار، می تواند سه چهار روز بیدار بماند و بعدش دو روز کامل بخوابد . گرم و تر درجه یک و دو می تواند بیست و‌چهارساعت بیدار بماند و بعدش ده دوازده ساعت بخوابد .) خواب عمیق دلالت بر « رطوبت » دارد . بچه هایی که خوابشان کم است و در طول شب بارها بیدار می شوند ، به خاطر « خشکی مغز شان » است . اگر روغن بادام شیرین به مدت ۴_۳ هفته روی ملاجشان مالیده شود ، مغزشان مرطوب و خوابشان عمیق می شود . 🔹 هر چه « بوی فضولات » بیشتر باشد ، نشان دهنده ی این است که طرف « گرم تر » است . کسی که « گرم مزاج » است ، عرق و ادرار و مدفوعش بوی زیادی می دهد .این به خاطر گرمی مزاج است نه بیماری . این افراد اگر حنا یا حنا و سرکه بگذارند بعد از چند هفته بوی بدشان برطرف می شود . هر چه بو بیشتر باشد دلالت بر این دارد که طرف « گرم تر » است . افراد « سرد مزاج » ، عرق و ادرار و مدفوعشان بو ندارد . رقت فضولات دلالت بر« تری مزاج » و غلظت فضولات دلالت بر « خشکی » مزاج دارد . 🔹انفعالات بدن راه خوبی برای تشخیص مزاج پایه است . انفعالات نفسانی یعنی : غم ، شادی ، عشق ، نفرت ، خنده ، گریه در « گرم مزاج ها » ما قدرت و سرعت و کثرت و ناپایداری انفعالات نفسانی را داریم . گرم مزاج ها سریع عاشق می شوند و در عشق خیلی قوی هستند. « صفراوی ها » زود عاشق می شوند و‌زود فارق ، گاهی شجاعند و‌گاهی ترسو ، یک لحظه عصبی می شوند و بعد سریع آرام می شوند و ... ( به دلیل استقامت کم در انفعالات نفسانی ) « دموی ها » اگر عاشق بشوند تا آخر عاشق می مانند ، اگر متنفر شوند تا آخر متنفر می مانند ، همیشه شجاعند و ... ( به دلیل استقامت زیاد در انفعالات نفسانی) « گرم مزاج ها » کثرت در انفعالات نفسانی دارد ، الان جک می گوید و می خندد و چند دقیقه بعد در مجلس روضه گریه می کند . در « سرد مزاج ها » ما کسالت ، کندی ، قلت و پایداری انفعالات نفسانی را داریم . کسانی که در مجلس روضه با صدای بلند گریه می کنند گرم مزاجند کسانی که در مجلس روضه با صدای آرام گریه می کنند سرد مزاجند . گرم مزاج ها به خاطر گرمی که در خونشان هست مهمان دوست هستند ، اهل رشادت هستند .اهل محبت هستند، اهل مصالح اجتماعی هستند، اهل شجاعت هستند ، ترسو نیستند. « سرد مزاج ها » انفعالات نفسانی کمی دارند ؛ خیلی متنفر نمی شوند ، خیلی عاشق نمی شوند .خیلی اهل شجاعت نیستند ولی پایداری دارند ثبات در انفعالات نفسانی دارند مثلا زیاد عاشق نمی شوند ولی اگر محبت طرف به دلشان بنشیند این محبت در دلشان می ماند . هر چند که زیاد اهل محبت هم نیستند . و ... احساسات کم دلالت بر «سردی مزاج» دارد . احساسات زیاد دلالت بر «گرمی مزاج » دارد . 🔹 راه های دیگری هم برای تشخیص مزاج وجود دارد مثلا در بحث « ریزش مو » اگر در آقایان از وسط سر باشد بحث دم و اگر از جلو ی سر باشد بحث صفرا است . در خانم ها ۹۰_۸۰ درصد ریزش موها به خاطر « سردی مزاج » است و ۱۵_۱۰ درصد به خاطر صفرای زیاد . 🔹مزه ها راه خوبی برای تشخیص مزاج پایه است . « صفراوی ها » خیلی اهل « ترشی » هستند . « دموی ها » اهل « شیرینی » هستند . البته ترشی را هم دوست دارند اما شیرینی ها را بیشتر . « بلغمی ها » عاشق« شیرینی » هستند و از ترشی ها متنفرند . « سوداوی ها » معمولا اهل « شوری » هستند . ( البته تشخیص مزاج از راه مزه در سوداوی ها خیلی دقیق نیست . اما در بقیه خیلی دقیق است .) کسی که می گوید ده سال پیش زیاد ترشی می خوردم ولی الان زیاد میلی به ترشی ندارم ،به خاطر این است که ده سال پیش صفرایش بالاتر بوده و علاوه بر مزاج پایه مزاج سنش هم صفرا بوده است اما الان صفرایش دارد تخلیه می شود و به همین دلیل زیاد میلی به ترشی ندارد . یا در بحث بارداری: قبلا شخص خیلی زیاد شیرینی می خورده اما الان که باردار شده ، ترشی خور شده است . این دلالت بر این دارد که حملش پسر است و بچه مزاج مادر را تغییر داده و مزاج مادر گرم شده و به همین دلیل ترشی خور شده است .

✅ مزاج شناسی (7) #ویژگی_های_اخلاقی_دموی_ها_و_صفراوی_ها 👈👈گرم مزاج ها اهل مبارزه و جهاد هستند 👌 برنامه دشمن سرد کردن ملت ایران است...

🔥🌪🔥🌪 قسمت هفتم : ویژگی های اخلاقی دموی ها و صفراوی ها صفراوی ها ، دموی ها ، بلغمی ها و سوداوی ها ، یک سری ویژگی دارند که این ویژگی ها : یا به خاطر « مزاج » است . یا به خاطر « غلبه مزاج » است . 🔥صفراوی ها : 🔸صفراوی ها ، سریع عصبانی و سریع آرام می شوند . این ویژگی یا به خاطر « مزاج ذاتی » است یا به خاطر « غلبه مزاج ». ممکن است شخص « دموی » بوده اما « غلبه ی صفرا » پیدا کرده و در نتیجه ، این « غلبه » باعث می شود شخص زود عصبی شود. 🔸« صفراوی ها » گاهی شجاع هستند گاهی ترسو ، گاهی سرحال گاهی بی حال ... این ها تطورات نفسانی زیادی دارند و انفعالات نفسانی شان خیلی سریع و زیاد است و بعضا هم زودگذر . « خشمشان » خیلی سریع آرام می شود ؛ با یک لیوان آب یا یک نفس عمیق . 🔸این افراد نمی توانند زیردست و منشی باشند . این ها باید « مدیر و فرمانده » باشند . ( این ها حتی شاید اگر مدیر نشوند ، مریض شوند .) برای درمان صفراوی ها ، وضعیت او را در خانه و محل کارش بررسی کنید ببینید آیا در خانه به او بها داده می شود ، آیا جایگاهش حفظ می شود ، آیا به او احترام گذاشته می شود ، آیا در خانه او را بالا می برند و .... اگر این اتفاق نیفتد مریض می شوند. مثلا دیابت عصبی می گیرند یا کولیت عصبی یا معده درد عصبی و ... این بیماری ها به این دلیل است که جایگاه فرد صفراوی حفظ نشده است . 🔸«صفراوی ها اهل « جنگ و مبارزه » هستند و از مبارزه خسته نمی شوند . 🔸صفراوی ها اهل « سازش » نیستند ( حتی برای منافع خودشان هم با دشمن سازش نمی کنند .) 🔸صفراوی ها بیشتر اهل « کارهای عملی » هستند تا کارهای علمی . این ها حوصله ی یک جا نشستن و ساعت ها درس خواندن را ندارند . دوست دارند کارهای مدیریتی انجام دهند . این ها یا وارد « ورزش » می شوند ، به ویژه « ورزش های رزمی » یا وارد « کارهای هنری » مثل خط خوب و نقاشی . صفراوی ها اگر وارد « طب » شوند بیشتر به سمت « اعمال یداوی « می روند . صفراوی ها کار با « ابزار » را دوست دارند دوست دارند آچار و پیچ گوشتی دستشان باشد و وسایل خانه را خودشان درست کنند . گرچه صفراوی ها در بحث های « علمی » هم می توانند پیشرفت کنند اما حوصله ندارند ساعت ها در جایی بنشینند و درس بخوانند و ماه ها و سال ها در یک بحث متمرکز شوند . این ها « لایه ی سطحی » بحث را می خوانند و وارد عمل می شوند .در تدریس هم لایه ی رویی بحث را می گویند و بقیه را به مخاطب واگذار می کنند . خیلی دقیق عمق کار را به طرف نمی گویند . البته بخلی در تدریس ندارند بلکه روحیه ی آن ها این گونه است . هم «ظاهر » را می خوانند و هم « ظاهر » را می گویند و بعد به مخاطب می گویند بروید دنبالش . 🔸صفراوی ها « پرحرف » هستند و اهل « تحرک » . حتی وقتی که روی صندلی یا جایی می نشینند، دایم دست و پایشان را حرکت می دهند ، یا با خودکارشان بازی می کنند و ... در خواب هم زیاد « غلت » می زنند . « غلت زدن » زیاد در خواب ، یا نشانه ی « مزاج صفراست » یا نشانه ی « غلبه ی صفراست » . ( سوداوی ها ، برعکس ، خودشان را در خواب «جمع می کنند» . این جمع کردن به خاطر « سردی » است و اگر کسی « سردی درونی » هم داشته باشد ، خودش را جمع می کند. ) 🔸صفراوی ها « پوست چربی» دارند .چون صفرا چربی بدن را می سوزاند و خارج می کند . ( پوست بلغمی ها « مرطوب» است نه چرب ) کسانی که « چربی موی سر » دارند به خاطر صفرای بالای آن هاست . اگر در بدن صفراوی ها « بلغم » وجود داشته باشد ، صفرا این « بلغم» را « می سوزاند » و به صورت « چربی » خارج می کند . اگر در بدن صفراوی ها « بلغم » ‌جود نداشته باشد ، « پوست » صفراوی ها « خشک » می شود .( یعنی اگر بلغم زیرپوستی وجود نداشته باشد پوستشان خشک می شود .) 🔸در نیمه ی اول عمر ، معمولا صفراوی ها خیلی « ناآرام » هستند و بیماری ها و مشکلات صفراوی ها در نیمه ی اول عمر است .( نیمه اول عمر ، نیمه ی غلبه ی صفرا هم هست ؛ ۳۵_۱۵ سالگی) این ها در نیمه ی اول عمر ، اهل بزن بهادری هستند اما سن ۳۵_۳۰ سالگی را که رد کنند ( در نیمه دوم عمر ) ، آرام و‌سر به زیر می شوند .

🌪دموی ها : ♦️دموی ها ، دیرتر از صفراوی ها عصبانی می شوند و دیرتر هم آرام می شوند . هیچ وقت نباید سعی کرد که دموی ها را زمان عصبانیتشان ، آرام کرد چون دموی ها برای « آرام شدن » نیاز به گذشت زمان دارند .بعضا ۲۴_۱۲ ساعت وقت می خواهند و اگر مشکلشان حاد باشد یکی دو هفته وقت می خواهند که حل شود . خشم و عصبانیت این ها « طولانی » است . ♦️دموی ها اهل « مدیریت » هستند .اما نه به اندازه ی صفراوی ها. ♦️دموی ها اهل « اختراع » « کشف » و « ایده پردازی » هستند. ♦️دموی ها خیلی « فعال » و اهل « ریسک » کردن هستند . کاری را که شروع کنند تا آخرش می روند . در هر کاری به قله ی آن کار می رسند : در « خشم » در اوج آن هستند . در « عشق » در اوج آن هستند . اگر در مسیر « ثروت » بیفتند تا آخرش می روند و از ثروت سیر نمی شوند . اگر در « عبادت » است به اوجش می رسند و .... این ها اهل ریسک کردن هستند . مثلا اگر در کاری چندبار ورشکسته شده باشند ، باز هم ریسک می کنند و از نو شروع و دوباره سرمایه گذاری می کنند . ( بر خلاف بلغمی ها که اهل ریسک نیستند .) ♦️دموی ها « فرماندهی » خوبی دارند و اهل درگیری و « مبارزه » با دشمن هستند . « گرم مزاجی » ، درگیری با دشمن می آورد . باعث جنگجو شدن انسان می شود . اما « دشمن » ما را به سمت « سردی ها » برده که « مبارزه » و جنگجویی را از ما بگیرد و ما دیگر ملتی اهل مبارزه نباشیم : مثلا : گوشت قرمز را منع می کنند و می گویند گوشت سفید بخورید . از بین گوشت های سفید هم نمی گویند گوشت کبوتر بخورید بلکه می گویند مرغ و ماهی بخورید . سبزی ، که باید زینت سفره های ما باشد ، را حذف و به جای آن نوشابه و سالاد و‌دلستر و دوغ و ژله و تمام چیزهای سرد قرار داده اند . صبحانه های قدیم ، ارده شیره و کره و عسل و ... بود اما حالا ما را به پنیر بسته اند . در قدیم ، غذاهای زمستان ، غذاهای گرمی مثل آش و آبگوشت و ... بوده که حالا نیست و انواع پیتزاها و فست فودها و ... آمده . قبلا نخود در زندگی ما ایرانی ها بیش از حد تصور مصرف می شده ؛ در غذاها نخود بود ، در آش و آبگوشت نخود فراوانی بوده، نخودچی زیاد مصرف می کردند ، آرد نخود و شیرینی نخودی زیاد مصرف می کردند . ( عرب ها زیاد گرمی می خورند و به همین دلیل قوی هستند . در اربعین هم ارده و خرما و نخود می دهند.) از زمان تولد بچه « پستانک » را در دهانش می گذارند. بعدش شیشه شیر و دندان گیر ( که همه پلاستیک هستند و سرد و خشک و سودازا) زمان قدیم به جای این دندان گیرهای پلاستیکی ، یک تکه گوشت کبابی به بچه می دادند که هم به دندان بکشد و هم آبی که از این گوشت وارد بدن بچه می شد فوق العاده خونساز بود . یا پیاز می دادند که هم خارش جای دندان بچه خوب شود و هم مقا‌متش در برابر سرماخوردگی بیشتر . بچه که بزرگتر می شود اسباب بازی پلاستیکی در اختیارش می گذاریم و بعد هم مسواک پلاستیکی ..... زمان قدیم لباس های ما پلاستیکی نبود . زمان قدیم مصالح ساختمانی ما « گرم » بود ؛ گاه گل و تیر کلاف و چوب و ... زمان قدیم ظروف ما « گرم » بود ؛ مس و ... اما الان همین جور « سردی » پشت « سردی» از همه مهم تر الان ما از لحاظ « روحی » داریم « سرد » می شویم . کسی که بیست ، سی سال پیش با دشمن جنگیده الان در برابر دشمن سست شده و کوتاه آمده است . اگر کسی را به سردی ببندند باعث می شود که در مقابل دشمن نفوذ پذیر و اهل سازش شود . 🔥🌪🔥🌪

✅ مزاج شناسی (8) #ویژگی_های_اخلاقی_بلغمی_ها_و_سوداوی_ها

💧🌍💧🌍 قسمت هشتم : ویژگی اخلاقی بلغمی ها و سوداوی ها ویژگی های هر مزاج در حد خودش خوب است اما بیش از آن خوب نیست . مثلا «شجاعت » در حد خودش خوب است اما اگر به زیادتر از حد خودش ، « تهور » برسد بد می شود . « ترس » زیاد بد است . « سازش» همیشگی بد است همچنان که « جنگ » همیشگی و همه جا با همه بد است . ما در جامعه به تمام « مزاج ها » نیاز داریم . همه که نمی توانند « مدیر » باشند .‌ما به « کارگر » و « کارمند » هم نیاز داریم . هر «ویژگی » در جای خودش خوب است و « جای » هر چیز باید مشخص شود . «صفراوی ها و دموی ها » وارد کارهای « نظامی و فرماندهی » می شوند و از آن طرف « بلغمی ها » که مثل صفراوی ها و دموی ها روحیه ی جنگجویی ندارند وارد کارهایی مثل « تدارکات و پشتیبانی » می شوند . پس ما نمی گوییم ویژگی های برخی مزاج ها خوب و برخی بد است .هر چیزی در جای خودش خوب است . 💧بلغمی ها : 🔹بلغمی ها « انعطاف ‌پذیرند » ( به خاطر رطوبتی که دارند ) . با همه هستند ، اهل احتیاط اند ، اهل درگیری و نزاع نیستند ، بیشتر سازشکارند ، در زندگی دنبال شغل های بی دردسر می گردند و به منشی گری و کارمندی راضی اند . اهل ریسک و سرمایه گذاری نیستند . 🔹بلغمی ها خیلی « دقیق » نیستند . این ها اهل دیدن « جزییات » و « ریز بینی » نیستند . 🔹 بلغمی ها « منفعل » هستند نه « فعال» . این ها نیاز دارند که گرم شوند ، تشویق شوند و حرکت داده شوند . 🔹 بلغمی ها در بسیاری از اوقات ، اول « عیب » یک چیز را می بینند. ( بر خلاف گرم مزاج ها که اول « خوبی » یک چیز را می بینند . ) 🔹 بلغمی ها معمولا « پرمصرف و کم بازده » هستند . ( بر خلاف صفراوی ها که کم مصرف و پربازده هستند. مثلا بچه هایی که غذایشان کم است اما خیلی اهل فعالیت و جنب و جوش اند .) صفراوی ها : کم مصرف ، پربازده . دموی ها : پرمصرف ، پربازده . سوداوی ها : کم مصرف ، کم بازده . بلغمی ها : پرمصرف ، کم بازده . 🔹 « پوست » بلغمی ها « مرطوب » است نه « چرب » . کسانی که می گویند کف دست ما همیشه خیس است : این قطعا به خاطر « بلغم » است . اما «چه بلغمی ؟» گاهی اوقات « مزاج» شخص « بلغم » است . گاهی اوقات مزاج شخص صفرا است اما در اثر مصرف مایعات و ماست و دوغ و استخر و ... « غلبه ی بلغم » پیدا کرده است . در درمان : اگر کسی « بلغمش » ناشی از « صفراست » ، به هیچ وجه به او « بلغم زدا » و غذاهای « گرم و خشک » ندهید . چون « کبدش » « گرم تر » می شود و مصرف مایعاتش بالاتر می رود در نتیجه « بلغمش » زیادتر می شود . برای درمان این افراد باید تمرکز را روی « کاهش صفرا » گذاشت ؛ سکنجبین ، سویق عدس ، انار ،سرکه ، خرفه ، کاسنی ، مالیدن حنا و سدر و انجام حجامت های خاص . این کارها باعث می شود صفرایشان کاهش یافته و مصرف مایعات کم شده در نتیجه بلغمشان پایین بیاید . اما کسانی که « ذاتشان بلغمی » است ، به آن ها زنجبیل ، طریفل ، قرص خون ( برای بلغمی ها بسیار عالی است هم خشک می کند و هم کم خونی آن ها را درمان می کند .) ، آویشن نمک ، هاضوم و ... بدهید 🌎 سوداوی ها : ◾️سوداوی ها چون « رطوبت » بدنشان کم است ، بدنشان کم حجم است . موی خشکی دارند و خیلی استعداد چاقی ندارند . سوداوی ها « پوست بدنشان » خشک می شود نه « صورت » . صفراوی ها « پوست صورتشان » خشک می شود . ( چون صفرا بالانشین است .) ◾️ سوداوی ها خیلی « عرق » نمی کنند و اگر عرق بکنند خیلی بو و رنگ ندارد . ◾️سوداوی ها فوق العاده « دقیق و نکته سنج » هستند . این ها نکات ریز را خوب و دقیق می بینند ، منظم هستند و دقت دارند ؛ دقت علمی ، دقت در کار ، دقت در غذا پختن و ... چون دقت بالایی دارند در شغل هایی مثل بازرسی پیشرفت می کنند . ◾️ سوداوی ها دوست دارند همه چیزشان درست و بدون عیب و مرتب و سر جایش باشد . ◾️ سوداوی ها « روابط اجتماعی » قوی ای ندارند و کسی جذب آن ها نمی شود . ( بر خلاف گرم مزاج ها که همه جذبشان می شوند .) ◾️ سوداوی ها خیلی « منطقی » هستند و « احساسات » در آن ها غلبه ندارد . این ها درون گرایند و همه چیز را داخل خودشان می ریزند و اهل بروز دادن نیستند ؛ بروز دادن عشق ، محبت ، شجاعت ، مال و ... ◾️سوداوی ها خواب کمی دارند . ◾️ سوداوی ها « کم مصرف و کم بازده » هستند . انرژی کمی برای انجام کارها دارند ولی « اهل مداومت » هستند و همان کار کمی را که شروع کرده اند تا آخر ادامه می دهند . ( دموی ها انرژی انجام کارهای زیاد را دارند و کارهای زیاد را هم تا آخر انجام می دهند .) سوداوی بر خلاف صفراوی ها از این شاخه به آن شاخه نمی پرند و یک مسیری را تا آخر ادامه می دهند . در روایت داریم که : انبیا علیهم السلام « سودای صالح » داشتند . سودای صالح ( خوب ) از لحاظ جسمی استخوان و ناخن و ... را می سازد و از لحاظ روحی باعث می شود انسان اهل موعظه و نصیحت و دوری از محرمات شود .

✅ مزاج شناسی (9) #ویژگیهای_خلط_صفرا بسیار مهم ✅نقش صفرا ✅اصطلاحات معادل صفرا در طب نوین (پلاسما، بیلی روبین، تستوسترون، آنزیم کبدی و...) ✅شناخت بحران های صفراوی (بلوغ، یائسگی، ورزش حرفه ای!)

🔥🔥🔥🔥🔥 قسمت نهم : ویژگی های « خلط صفرا » « صفرا » در داخل بدن انسان چند کارکرد دارد : ۱. رقیق کردن خون برای رقیق کردن خون در مجاری ما به صفرا نیاز داریم . صفرای خون که « بالا» باشد ، خون انسان « رقیق » می شود . سودای خون که « بالا» باشد ، خون انسان « غلیظ » می شود . صفرای خون که « کم » باشد، خون انسان « غلیظ » می شود . ۲. برای رساندن خون به قسمت های پایین بدن ، ما به صفرا نیاز داریم افراد دیابتی به خاطر « تجمع سودا » در کف پا ، دچار « زخم دیابت » می شوند . صفرا در زخم این ها وجود ندارد . « سوزش ها » عموما از « صفرا» است .( نه همیشه ) « زخم های کف پای» دیابتی ها ، نه بقیه ی زخم هایشان، « سوزش» ندارد چون صفرا ندارد . و چون صفرا ندارد ، خون به کف پا نمی رسد . در نتیجه « بازسازی زخم » صورت نمی گیرد . در طب جدید برای درمان ، پا را قطع می کنند اما چون باز هم صفرا نمی رسد ، باز بالاتر را قطع می کنند . هستند کسانی که بعد از قطع پا دچار « مشکل قلبی» می شوند چون « سودا» در بدنشان می ماند و به قلبشان می زند . برای درمان : ما باید « حجامت » کنیم یا « زالو » بیندازیم . از زانو به پایین ، دو سانت دو سانت ، سه سانت سه سانت ، حجامت می کنیم ، تیغ می زنیم و اگر طرف مشکل کم خونی ندارد ، خون حسابی هم از او می گیریم . می آییم تا پایین پا ، این خون را به همراه « صفرا » به کف پا می رسانیم و « سودا» را از کف پا خارج می کنیم حالا یا با زالو یا با عسل و نمک . ۳. صفرا موجب تحریک روده ها و احساس دفع می شود . کسانی که صفرای بالایی دارند ،« دفع » خوبی دارند و به همین دلیل غذا را « جذب » نمی کنند . چون روده ها غذا را سریع به سمت پایین می فرستند و خیلی فرصت جذبی داخل بدن نمی ماند . در نتیجه این افراد لاغر می مانند . اگر صفرای بدن این افراد متعادل شود ، غذا فرصت جذب شدن پیدا می کند . در نتیجه این افراد وزن می گیرند . « یبوست » عموما از « سوداست » ( نه همیشه ) . کسانی که یبوست دارند ، سودایشان بالاست . ولی خیلی از اوقات ، «صفرای » بدن فرد « کم » است . در نتیجه « یبوست بلغمی » می گیرد . اگر این فرد را بررسی کنیم می بینیم ، هیچ جای بدنش « سودا » ندارد اما « بلغمی مزاج » است . اگر این فرد خانم باشد ، با دادن « دمنوش رازیانه » به او مشکل دفعش حل شده و خیلی راحت درمان می شود .( به دلیل تولید خلط صفرا) 🔥عواملی که باعث تولید « خلط صفرا» در بدن می شوند : ۱. فصل تابستان طبق روایت امام رضا علیه السلام ، فصل تابستان صفرازاست . ۲. هوای بیابان ۳. گرمای ظهر ۴. مزه های تند و تلخ و شور منظور ما در این جا مزه ی دهان نیست ، مزه ی غذاهاست . اگر چیزی « تند » بود ، نشان دهنده ی « صفرازا» بودن آن است . مثل : زنجبیل ، فلفل ، زیره ، آویشن . اگر چیزی « تلخ » بود ، نشان دهنده ی تولید « خلط صفرا» توسط آن گیاه است . مثل : حنظل . اگر چیزی « شور » بود ، نشان دهنده ی آن است که « گرم و خشک » است . پس خوراکی های تند و تلخ و شور ، صفرازا هستند . تمام « حواس پنجگانه » ما باعث « تولید خلط » می شوند : بینایی : مثلا با دیدن « رنگ زرد» ، صفرا تولید می کند . لامسه : از طریق گرمای هوا از طریق خورشید و‌از طرق مختلف ، صفرا تولید می کند . شنوایی : برخی صوت ها ، صفرا تولید می کند مثل صدای مارش نظامی بویایی : ما صفراهای بویایی هم داریم . عطرهای گرم تولید صفرا می کنند . 🔥برخی اصطلاحات معادل « صفرا » هستند : چربی خون یا « کلسترول » هست یا « تری گلیسیرید » 🔸« کلسترول» : چربی گرم است و معادل صفرا . افرادی که کلسترول بالایی دارند ، باید یک برهه ی کوتاه « روغن حیوانی » ( منظور روغن زرد است نه شحم ) کمتر مصرف کنند یا اگر مصرف می کنند فعالیتشان را بیشتر کنند . با « صفرابرهایی» مثل : ترشی ها ، سرکه ، آب زرشک ، آب انار ، سویق عدس و ... باعث کاهش کلسترول می شویم . 🔸«تستوسترون» معادل خلط صفرا است . 🔸« استروژن » معادل خلط صفرا است . استروژن در صورت ترشح زیاد از حد باعث سرطان سینه می شود . این که می گوییم « رازیانه » برای خانم ها خوب است غیر از افرادی که : کیست سینه ، تومور یا سرطان سینه در خود یا خانواده شان است ، به خاطر « گرمایی» است که رازیانه می دهد و باعث « تحریک » کیست های سینه می شود . کسانی که « سرطان سینه » دارند ، بخشی از آن به خاطر « افزایش صفرا » است و بخشی از آن به خاطر « عدم تخلیه هیجانات جنسی » زن است . ( اهل بیت علیهم السلام تاکید به طولانی کردن مقدمات آمیزش داشتند به دلیل این که گرما در بدن نماند و تبدیل به تومور نشود .) « سرطان سینه » از « صفرا » است . پس باید درمان های « کاهش صفرا » به همراه « درمان های عاطفی و لمسی » را تجویز کرد .

🔸 « پلاسما » معادل صفرا است . ما امروزه بحث « اهدای خون» ، « اهدای پلاسما» و « اهدای پلاکت » داریم . در « اهدای پلاسما» ، خون شخص را وارد دستگاهی می کنند که در آن جا تصفیه می شود ، سپس « پلاسما» را جدا کرده و بقیه ی خون ، دوباره به بدن شخص برمی گردد.( از جمله حماقت های مدرن که هر روز هم بیشتر می شود .) کسانی که پلاسمایشان را اهدا می کنند ، بعدها دچار مشکلاتی مانند : عوارض پیری ، سکته های قلبی ، غلظت خون ، تپش قلب و ... خواهند شد . این عوارض در برخی زودتر بروز پیدا می کند و در برخی که جوان هستند و صفرای بیشتری دارند چند سال بعد ؛ مثلا ۱۰ سال بعد . « اهدای خون یا پلاسما ، اهدای زندگی ، نشاط و جوانی و گرمای ذاتی خودمان است» به جای اهدای پلاسما ، باید « نمک » اهدا کنیم تا صفرای بدن شخص بالا رود . 🔸« آنزیم های کبدی » ، عموما معادل « خلط صفرا» هستند . کسانی که آنزیم های کبدی شان بالاست ، با آبلیمو عسل ، سکنجبین ، ترشی ها و صفرابرهایی مثل خرفه و کاسنی ، به راحتی می توانند آنزیم های کبدی خود را متعادل کنند . و اگر فرصت خوردن خوراکی ها را ندارند ، دو سه مرحله حجامت هم آنزیم های کبدی آن ها را متعادل می کند . 🔸« غدد متابولیسمی » عمدتا «صفرا » هستند. 🔸 « قلیا » یا « باز » صفرا هستند . ( « اسید » هم معادل « بلغم » است .) اگر محیط معده یا رحم قلیایی شد ، باید آن ها را خنک کرد ؛ با روغن بادام شیرین یا تزریق سرکه و عسل . 🔸 «بیلی روبین » نتیجه ی « صفرا » است . در طب جدید می گویند : «بیلی روبین نتیجه ی تجزیه ی گلبول های قرمز توسط کبد است .» بیلی روبین همان « دمِ تبدیل شده به صفراست .» ( دم سوخته ) در برخی از بیماری ها ، به دلیل « ضعف کبد » بیلی روبین ( صفرا ) افزایش می یابد . « کبد » باید این « صفرا» را از بدن خارج کند . حالا یا در کیسه صفرا ذخیره کند یا به روده ها بریزد که از طریق روده ها دفع شود . وقتی « کبد ضعیف شود » ، این «صفرا » را داخل بدن می ریزد و باعث زردی چشم ، زردی پوست و مشکلاتی در برخی بیماری ها می شود که همان افرایش بیلی روبین است . 🔥 بیماری های ناشی از « افزایش صفرا » 🔸 ۱. « تالاسمی » : تالاسمی را نباید « کم خونی » گفت چون این افراد گاهی تولید خونشان حتی از بقیه هم بیشتر است . اما به دلیل این که طول عمر خونشان از ۱۲۰ روز کمتر است و زود تبدیل به « صفرا » می شود ، دچار کمبود خون می شوند . پس برای درمان این ها باید درمان های « افزایش صفرا » و « تقویت کبد » را داد . 🔸 ۲. « زردی بچه ها » : ناشی از افزایش صفرا است . 🔸 ۳. « فاویسم » ( حساسیت به باقلا) : برخی از افراد صفراوی هستند که با خوردن باقلا خونشان می سوزد . خوردن باقلا در برخی از افراد باعث « خون سازی » می شود ولی در افراد مبتلا به فاویسم به دلیل تولید صفرا ، باعث « خون سوزی » می شود . 🔸۴. « هپاتیت » : هپاتیت یک بیماری صفراوی است که به راحتی درمان می شود . شاه بیت درمان هپاتیت ، « ترنجبین » است . دمنوش « بنفشه ترنجبین » ( از هر کدام یک قاشق ) را به بیمار تجویز کنید تا نتیجه ی معجزه آسایش را ببیند . در بحث « بیماری های صفراوی » به این دو گیاه اهمیت بدهید : « بنفشه » و « ترنجبین » 🔸 « انسدادهای کبدی » : انسدادهای کبدی باعث می شود ، صفرا از بدن خارج نشود . شخص در این حالت در بالاتنه احساس گرگرفتگی دارد در حالی که پاهایش سرد است . در این بیماری ، صفرا داخل « کبد و گوارش » می ماند و به پایین بدن و دست و پاها نمی رسد . برای درمان ، با « ترشی هایی» که نفوذ می دهند ، خاصتا سرکه ( مالیدن و خوردنش ) می توان به راحتی این بیماری را درمان کرد . این پنج بیماری ( حداقل ) ، به خاطر « افزایش صفرا » است و باید درمان های صفرا را انجام داد .

🔥« بحران های صفراوی » : « بلوغ » « یائسگی » « بارداری » « ورزش حرفه ای » دوران بلوغ ، یائسگی و بعضا بارداری ، دوران های « افزایش صفرا » هستند . 🔸در دوران بلوغ به خاطر افزایش صفرا ، انرژی افراد زیاد می شود ، عصبانیت ها ، دعواها و تحرکات افرایش می یابد . حس غرور و بزرگ شدن به شخص دست می دهد و ... اگر در این دوران ، صفرای افراد زیادتر از حد تعادل شد ، باید با خوراک های صفرابر آن را متعادل کرد . « جوش غرور جوانی » هم که می گویند ، همان « جوش صفرا » است . 🔸« پوکی دوران یائسگی » ، به خاطر هجوم صفرا به سودای استخوان است . اگر صفرا به سودای استخوان هجوم ببرد باعث پوکی آن می شود. « سوزش مفاصل » این دوران هم به خاطر « افزایش صفرا » است . اگر صفرا به استخوان هجوم نبرد و اطراف استخوان ها جمع شود باعث سوزش مفاصل می شود . « عصبانیت ها ، بی قراری ها و بی حوصلگی ها » ی این دوران ناشی از « افزایش صفرا » است . پس در « دوران یائسگی» به « صفرابرها» نیاز داریم . 🔸در دوران « بارداری » ( بعضا ، نه همیشه ) ما « افزایش صفرا » داریم . بیشتر « سقط ها » از « سردی » است اما بعضی از « سقط ها » از « گرمی » است . زعفران ، رازیانه ، سیاه دانه ، حنظل و آویشن را « مُسقط » می گویند . چون این گیاهان باعث « افزایش صفرا » می شوند ( سقط به خاطر افزایش صفرا ) 🔸 « ورزش ها » ، خصوصا « ورزش های رزمی » به شدت « صفرازا» هستند . بر خلاف این موضوع که والدین فرزندان خود را به سمت ورزش ، مخصوصا ورزش های رزمی هدایت می کنند که انرژی آن ها تخلیه شود ، این ورزش ها ، مخصوصا ورزش های رزمی به شدت « صفرازا » هستند و انرژی و فعالیت را بیشتر می کنند . برای بچه های صفراوی ورزش هایی مثل « شنا » « اسب سواری » و « خاک بازی » عالی است و برایشان ضرورت دارد . بیش از حد « ورزش کردن » یعنی بیش از حد « صفرا تولید کردن » . و این باعث می شود صفرایی را که در تمام عمر به آن نیاز داریم در طی مثلا ده سال مصرف کنیم . این کار باعث می شود بعدا فرد در زندگی خود دچار « نشست » شود . دلیل این که بسیاری از ورزشکاران تا سن ۲۷ و حداکثر ۳۰ سالگی می توانند « ورزش حرفه ای » بکنند این است که : بدن این افراد تا همین سن می تواند این میزان صفرای بالا را تولید کند و بعد از آن نمی تواند . این افراد دچار « کاهش عمر » می شوند و به همین دلیل شما می بینید که برخی از ورزشکاران در سن ۳۰ سالگی سکته می کنند و می میرند . چون این افراد هر چه « صفرا » داشته اند ، تا این سن مصرف کرده اند . اما در « ورزش های باستانی » ، فرد ورزشکار به صورتی کاملا متعادل و خیلی آرام ، بدن خودش را قوی می کرد و به همین دلیل این افراد تا سن ۸۰ سالگی هم می توانستند ورزش کنند . 🔥🔥🔥🔥