✅ مزاج شناسی (20) #مزاج_اقالیم

🌍🌍🌍🌍🌍 قسمت بیستم : مزاج اقالیم مبحث اقلیم ها خیلی نکته ی خاصی ندارد . 🌍 « استوا » : استوا مرکز کره زمین حساب می شود .‌مناطق استوایی « گرم وتر » هستند و به همین دلیل بیشترین جنگل های کره زمین که در حکم ریه برای زمین هستند در این منطقه واقع شده اند . ( جنگل های واقع در هند ، آمریکای جنوبی و سایر مناطق استوایی.) به دلیل « گرم و تر » بودن هوا در استوا ، جنگل و فراوانی گیاهان و فراوانی نعمت ، زیاد دیده می شود. 🌍 « منطقه گرم و خشک » : یک مقدار بالاتر از خط استوا ، هوا « گرم و خشک » می شود .‌ در این منطقه ‌، خشکی هوا بیشتر و گرمی هوا مقداری کمتر می شود. در شهری مثل بوشهر ، هوا هم بسیار گرم است و‌هم بسیار تر . گرمای هوا در شهری مثل قم ، شاید خیلی کمتر از بوشهر باشد ولی به دلیل خشکی ای که هوای قم دارد ، انسان اذیت می شود و زندگی کردن سخت . شاید موجب بیماری هم بشود . رطوبت باعث می شود انسان گرما را بهتر تحمل کند . رطوبتی که از راه پوست جذب می شود ، انسان را مقداری آرام تر می کند . 🕋 معمولا « دین داری » در مناطق « استوایی » و مناطق « گرم و‌ خشک » بیشتر از سایر نقاط زمین است و بحث تدین و ادیان در این دو منطقه ظهور و بروز بیشتری دارد .( شاید بخشی از آن مربوط به گرم بودن این مناطق باشد . البته این حرف قابل نقد است .) تسلیم بودن نسبت به حرف انبیا در این مناطق بیشتر است . این دو منطقه ی گرم را اگر با منطقه ی « سرد اروپایی » یا « سرد قطبی » مقایسه کنیم می بینیم بحث دین داری خیلی ظهور و بروز بیشتری دارد و مردم این مناطق مذهبی ترند . از طرفی مردم این دو منطقه ی گرم ، « قانون گریز » هم هستند . این ها به « قانون های الهی »پایبند اما از « قانون های بشری » گریزانند .دقیقا بر خلاف کشورهایی که سرد هستند . این به خاط گرمی ای است که در مردم این مناطق وجود دارد و حاضر نیستند سلطه ی کسی مثل خودشان را قبول کنند . اما نسبت به بحث « دین »، چون حرف خدا و پیغمبر است ، مطیع هستند . ( این که می بینید خیلی از جوان ها قانون گریز هستند به خاطر گرمی ای است که در آن ها وجود دارد و یک مقدار که سنشان بالاتر می رود نسبت به قانون مطیع تر می شوند .) گرم مزاج ها اهل عشق و اهل معنویت هستند .‌ 🌎 « منطقه ی سرد و تر » : بالاتر از منطقه ی گرم و‌خشک ، «منطقه ی سرد و تر » قرار دارد . ( مناطقی مثل اروپا ، بخش زیادی از روسیه ، بخش هایی از آمریکای شمالی ) این مناطق باران فراوان دارند به همراه سردی . افراد ساکن در این مناطق معمولا اهل سازش و دنیادوستی و سیاست هستند .بر خلاف افراد گرم مزاج که اهل شجاعت و سخاوت و عشق و بخشش ( بخشش جان و مال و محبت و ...) و خرج کردن هستند . اگر تاریخ اروپا را مطالعه کنید می بینید که : اروپایی ها کل دنیا را غارت کردند . از آفریقا شروع کردند رسیدند به آسیا و رفتند سمت هند و آمریکای شمالی . در آمریکای شمالی ، سرخ پوستان را غارت و نابود کردند . زبان ملت آمریکا انگلیسی نبود ، این ها سرخ پوست بودند و زبان و فرهنگ خاص خودشان را داشتند. در تاریخ می خوانیم ، ۲۵ میلیون نفر جمعیت یک شهر بوده که در طی چند سال تهاجم انگلیسی ها و وحشی های اروپایی این جمعیت به ۱ میلیون نفر رسیده ، این ها یک ملت و یک نسل و یک نژاد را کلا نابود کردند. زبان کشوری مثل کانادا یا استرالیا انگلیسی نبود . این ها برای رسیدن به دنیا و گستردن سلطه ی فرهنگی خود به دنیا ، ملت ها و نسل ها و نژادهایی را نابود کردند . این ها به شدت اهل دنیا پرستی و پول پرستی هستند و برای دنیا با همدیگر می سازند ؛ اتحادیه ی اروپا تشکیل می دهند ، پول واحد درست می کنند و هر کسی را که با دنیایشان مخالف باشد نابود می کنند . 🌍 « منطقه قطبی »: منطقه قطب ، منطقه ای « سرد و خشک » است . به ویژه قطب جنوب. قطب جنوب به دلیل این که فاصله اش از آب ها بیشتر است ، خشکی اش هم بیشتر است . افرادی که دراین منطقه هستند ، عموما دارای خشکی پوست و خشکی مزاج اند . یک منطقه و اقلیمی که طبعش سرد است و فرهنگش سرد ، شده علمدار فرهنگی و اقتصادی کل دنیا ! اقتصاد ما بر مبنای اقتصاد اروپایی است . متاسفانه فرهنگ ما هم دارد می شود فرهنگ اروپایی . خوراک آن ها ، خوراک های سرد است . درخت هایی که آن ها دارند ‌درخت های با طبع سرد است حالا چه درخت های غیر میوه مثل کاج ، چه درخت های میوه ای که دارند . طبع این درختان به طبع خودشان می سازد و برای ما اصلا خوب نیست و از طرفی فرهنگشان هم همین گونه است . این که هر چه فرهنگ ما بیشتر به سمت اروپایی شدن پیش می رود ، طلاق ها و سردی های عاطفی و جنسی هم بیشتر می شود چون داریم مثل سرد مزاج های اروپایی می شویم. در کشوری مثل عراق که هنوز تمدن غربی به آن جا نیامده و هنوز آن گرمی ها هست ؛ گرمی مزاج ، گرمی خون طلاق و مشکلات زناشویی زیاد نیست چون هنوز این فرهنگ سرد وارد زندگیشان نشده اس

ت . ابزار و تکنولوژی هایی که اروپایی ها دارند ،همه سرد هستند . برق و نفت و آهن سه جز اصلی این تکنولوژی هستند که هر سه باعث سردی می شوند . تکنولوژی که ما الان داریم استفاده می کنیم ؛ لپ تاب ، ماشین ،تلویزیون و ... همه سردی می آورند ،‌سردی مغز ، سردی مزاج . مرکبی که انبیا داشتند اسب و شتر بود که طبعش به شدت گرم بود و انسان را گرم می کرد .حتی فضولاتی هم که از این مرکب ها خارج می شد ، فضولات گرم بود . همین الان استفاده از پشگل الاغ وسایر حیوانات باعث از بین رفتن بسیاری از عفونت ها می شود . اما مرکبی که این تمدن به ما داده کاملا سرد است .فضولاتی که تولید می کند ؛ دود و سر وصدا ،‌سرد است . این چنین تفکر و این چنین مردمانی بر ما غلبه پیدا کرده اند و موج نازایی ، موج ناباروری ، موج زود انزالی و موج بیماری های سرد مثل ام اس و انواع مشکلات مغزی به خاطر فرهنگ اروپایی است . به خاطر این است که سر سفره های ما سردی آمده .به خاطر این که میوه ها و خوراکمان سرد شده .به خاطر این که زندگی های ما سرد شده و داریم مثل اروپایی ها می شویم . یک روزی باید از خواب بیدار شویم و دست از تقلید برداریم . ما باید بر اساس چیزهایی که در منطقه ی خودمان بیشتر رشد می کند جلو برویم . باید میوه هایی که اهل بیت علیهم السلام سفارش کردند را بیشتر استفاده کنیم . وقتی می گویند انار ، به ، سیب ، قطعا این ها بهتر از بقیه ی میوه ها هستند ، بهتر از نارنگی و پرتقال و کیوی . 🌍🌍🌍🌍

✅ مزاج شناسی (21) #انواع_هضم مهمترین مرحله هضم 👈 هضم دهانی... راهکارهای بهتر شدن هضم راه های دفع سموم

🍎🍞🍐🍋 قسمت بیست و یکم : انواع هضم ما خیلی اصراری نداریم که بگوییم : هضم کبدی ، گرم و خشک است . هضم دهان و معده ، گرم و تر است . هضم عروق ، سرد و تر است . خیلی هم نیازی نیست که ما مزاج نوع هضم را بدانیم ، این که چه هضمی چه مزاجی دارد . اما شناخت هضم ها و انواع آن ها در طب بسیار مهم است . 🍎 اولین مرحله ی هضم ، « هضم دهانی » است . ‌بر خلاف تصور ما ، « هضم دهانی » از بقیه ی هضم ها مهم تر است . ما فکر می کنیم یک چیزی را نجویده قورت دهیم یا هر جور بخوریم مهم نیست بلکه مهم معده یا کبد است . در حالی که مهم ترین مرحله ، همین مرحله ی اول است و عامل سلامتی و بیماری هم همین تغییر و تحولات در مرحله ی اول است . در روایات ، راهکارهای مختلفی وجود دارد برای این که « بزاق دهان» ما ترشح شود و به هضم غذا کمک کند. خود بزاق دهان ، خاصیت « هضم کنندگی » دارد و برای هر نوع غذایی یک نوع خاص از بزاق ترشح می شود . مثلا افراد وقتی ترشی یا کباب برگ یا میوه ی محبوب خود یا ... را می بینند می گویند دهانم آب افتاد . این « آب افتادن دهان » یعنی « ترشح بزاق » . برای هر نوع غذایی یک نوع بزاق خاص ترشح می شود . آن بزاقی که برای سرکه ترشح می شود خیلی فرق می کند با بزاقی که برای کباب یا میوه یا سبزی یا ... ترشح می شود . اهل بیت علیهم السلام ، برای این که بزاق ما خوب ترشح شود ، راهکارهای مختلفی ارائه کرده اند از جمله : 🔹- گرسنه بر سر سفره نشستن هنگامی که فرد گرسنه می شود ، بزاق دهانش شروع می کند به ترشح کردن و این مقدمه ی هضم دهانی است . 🔹- خوردن نمک قبل از غذا این کار باعث ترشح بزاق می شود. 🔹- با دست غذا خوردن خود دست و گرمای آن ، طبعش گرم است .‌اما قاشقی که وارد دهان ما می شود طبعش سرد است . وقتی شما با دست کسی را ماساژ می دهید یا بچه ای را نوازش می کنید ، آرامش می گیرند . دست به انسان گرما می دهد . اگر انسان از همین انگشت های دست در خوردن غذا استفاده کند ، گرما می گیرد و هضمش راحت تر می شود . ما اگر معده ی سردی را ببینیم سریع می گوییم چه دارو یا ماده خوراکی بخوریم تا خوب شویم . ما راهکارهای زیادی را می توانیم انجام دهیم حتی بدون این که نیاز به خوردن مفردات داشته باشیم. با اصلاح غذا یا با انجام کارهایی که خوراکی نیست می توان معده ها را گرم کرد . 🔹- لیسیدن انگشتان بعد از غذا که در روایات سفارش شده و بسیار موثر است . 🔹- سرکه ی بعد از غذا 🔹- آب نخوردن بین غذا کسانی که می گویند ما نمی توانیم بین غذا آب نخوریم چون غذا از گلویمان پایین نمی رود . دلیل این موضوع این است که بزاق دهان این افراد کم ترشح می شود. این افراد اگر غذا را بیشتر بجوند ، دوبرابر قبل ، این غذا به خوبی با بزاق دهانشان مخلوط شده و به راحتی از گلویشان پایین می رود و شخص نیازی به قورت دادن غذا ندارد . وقتی غذا خودش از گلو پایین می رود یعنی به طور کامل با بزاق مخلوط شده است و فرد دیگر احساس تشنگی پیدا نمی کند . آب خوردن بین غذا جلوی ترشح بزاق را می گیرد و موجب سردی معده ، افزایش رطوبت معده ، افزایش رطوبت کل بدن و ایجاد انواع بیماری ها می شود . این که می گویند آب خوردن بین غذا ضرر دارد ، یکی از دلایلش این است که جلوی ترشح بزاق را می گیرد و آن موادی که در بزاق دهان انسان هست و باعث هضم غذا می شود را از بین می برد . از طرفی باعث سردی معده هم می شود . مادرانی که بچه هایشان غذاخور شده اند ،این مادران غذا را یا با دست له می کنند یا داخل مخلوط کن می ریزند و به بچه می دهند . این کار درستی نیست . مادر باید غذا را داخل دهان خودش بجود و سپس داخل دهان بچه بگذارد . جویدن غذا توسط مادر و آن بزاقی که از دهان مادر ترشح می شود جلوی بسیاری از بیماری های کودک را می گیرد و بدن بچه را واکسینه می کند . ( همین غذایی که مادر جویده و به بچه می دهد باعث می شود بدن بچه مقاوم شده و دیگر مریض نشود . دیگر نیازی به زدن واکسن هم نیست .) سؤر مومن شفا است . دهن زده ی مومن شفا است . سؤر مومن وقتی روی لیوان یا ظرفی قرار می گیرد و کسی از آن می خورد ، این « میکروب ضعیف شده » است . طبق تعریف غربی ها : واکسن همان میکروب ضعیف شده است . شما که می خواهید ۳ یا ۵یا ۷یا ۱۰ میکروب ضعیف شده را وارد بدن کودک کنید ، این میکروب های ضعیف شده داخل دهان مادر هست . همین میکروب های ضعیف شده را با غذا وارد بدن بچه کنید تا بدنش مقاوم شود . بهترین و طبیعی ترین واکسن همین است . ما خیلی داریم یکبار مصرف استفاده می کنیم . دیگر دهن زده ی دیگران را نمی خوریم و هر روز هم بیمارتر می شویم . گاهی اوقات ، سم ، غذا نیست . یک مایع است . این مایع شاید ۲۰ دقیقه ای از معده و روده و کبد عبور کند و جذب خون شود . در این حالت باید سریع شخص را حجامت کرد . قوی ترین « سم زدایی» که خدای متعال برای ما قرار داده « سیب » است .‌ شخص مسموم باید

سیب یا آب سیب فراوان بخورد ؛ هر ساعت ۱ لیوان . تا سموم به طور کامل از بدنش دفع شود . البته همین آب سیب ، مسهل هم هست و شخص را به اسهال انداخته و معده و‌روده او را نیز تصفیه می کند . 🍎سومین مرحله ی هضم ، « هضم کبدی » است . بعد از حدود هفت ، هشت ساعت ( بستگی به غذایی دارد که خوردیم ) غذا تبدیل به خون می شود .( بحث غذاست نه مایعات . مایعات سریع رد می شوند ) یعنی معده غذا را وارد روده می کند سپس کبد از طریق روده این غذاها را جذب می کند . هر غذایی که ما می خوریم تبدیل به خون می شود . اگر ماکارونی بخوریم ، نوشابه بخوریم ، خون ما یک خون سوداوی کثیف و غلیظی خواهد بود . اگر ماست و دوغ و خیار و گوجه و آب زیاد بخوریم ، خون ما یک خون بلغمی می شود . اگر غذاهای خوب مثل نخود ، روغن خوب ، گوشت ، فسنجان ، قورمه سبزی و غذاهای مقوی بخوریم در بدن ما خون پاک و خون صالح تولید می شود . اگر غذای فلفل دار و ادویه دار و تند بخوریم ، در بدن ما خون صفراوی تولید می شود . 🍎 چهارمین مرحله ی هضم ، « هضم عروق و اعضا » است . کبد از راه روده مواد را جذب کرده ( چه مواد مقوی و مغذی چه مواد سودازا و چه بقیه ی مواد را ) و همه ی غذاها را تبدیل به خون می کند . یک بخشی از خون تبدیل به استخوان می شود ، بخشی تبدیل به منی ، بخشی دیگر تبدیل به شیر ( بعد از حدود دوازده تا پانزده ساعت در مادران شیرده تبدیل به شیر می شود) یا تبدیل به عضو می شود. اگر کودک است تبدیل به عضو می شود. اگر کودک غذای استخوان ساز نخورد ، استخوان هایش پوک می شود. اگر غذای گوشت ساز نخورد ، گوشت در بدنش ایجاد نمی شود . اکر غذاهای گوشت ساز مثل سویق و نخود و گوشت بخورد ، این غذاها در بدنش تبدیل به عضله و ماهیچه و گوشت می شوند . آخرین مرحله ی هضم ، هضم اعضا است و تبدیل شدن غذا به پوست و گوشت و استخوان در بدن . غذای حلال و حرام در این مرحله بسیار موثر است . 🍎🍞🍐🍋

✅ مزاج شناسی (22) #مزاج_مزه_ها

🌶🍇🌶🍇🌶🍇 قسمت بیست و دوم : مزاج مزه ها دهمین موردی که در مزاج شناسی باید مطرح کنیم ، مزاج مزه ها و طعم ها است . 🌶 مزه های تلخ و تند و شور ، مزه های « گرم و خشک » هستند . مزه هایی هستند که صفرازا هستند . مزه تلخ مثل مزه ی حنظل ، قُسط ، ته خیار « تلخی ها » گرم و خشک هستند و صفرازا . شاید حکمت این که در روایت آمده ، خیار را از ته بخورید ، این باشد که از ته خوردن خیار باعث می شود آن تلخی خیار یک مقدار جلوی سردی خیار را بگیرد و طبع سرد خیار معده را اذیت نکند. خدای متعال این تلخی خیار را مصلحی برای سردی آن قرار داده است . البته در فصل پاییز و زمستان ما اصلا نیازی به خوردن گوجه و خیار نداریم و این ها مال فصل گرم هستند . « تندی ها» مثل فلفل ،‌زنجبیل ، زیره ، آویشن ، زنیان و ...گرم و خشک و صفرازا هستند . « شوری » که اصلی ترین معیارش نمک هست نیز صفرازا است . افرادی که صفراوی هستند باید از غذاهای صفرازا به ویژه غذاهای تلخ و تند پرهیز کنند . البته خوردن نمک برای همه واجب است و همه باید نمک بخورند . کسانی که به خاطر « صفرای زیاد» ، خیلی زود عصبی می شوند و اعصابشان ضعیف است ،( گاهی اوقات ضعف اعصاب به خاطر سودا و افسردگی و استرس و اضطراب است .‌) نباید غذاهای تلخ و تند بخورند. معمولا ، ما به این افراد می گوییم سیر و پیاز و فلفل را حذف کنند و اگر نمی توانند ، فقط هفته ای یک بار مصرف کنند . چون این مواد به شدت روی اعصابشان تاثیر می گذارد. 🍇 مزه های شیرین ، عموما ، « گرم و تر » هستند . البته استثنا هم وجود دارد و شیرینی هایی وجود دارند که سرد هستند . اما عموم مزه های شیرین گرم هستند . خوب است که انسان شیرینی خور باشد ، اهل شیرینی باشد . در روایت داریم : مومن شیرین است و شیرینی دوست . یعنی هم خود مومن خیلی خشک مزاج نیست . اهل شوخی و بذله گویی و بگو و بخند است و هم این که شیرینی خور است . خوردن حلواها، خرما ، عسل ، شیره ، میوه های شیرین خیلی خوب است . ما در بین شیرینی ها ، باید برویم به سمت شیرینی های طبیعی . یعنی نباید قند و شکر سفید استفاده کنیم بلکه قند و شکر طبیعی استفاده کنیم . میوه های شیرین ،‌عموما ، گرم و تر هستند . سیب ، انگور ، خربزه ، انار شیرین و ... گرم و تر هستند و گرم و ترها « خون ساز » هستند . پس شیره خون ساز است .‌عسل خون ساز است . میوه های شیرین به ویژه انار و به و سیب ، خون ساز هستند . مخصوصا سیب ، خیلی خون ساز است به ویژه سیب قرمز . « شکر سرخ » نسبت به عسل و شیره ، گرمایش کمتر است . در کل مصرف شیرینی ها سفارش شده و خوب است . مزه ها و خوراکی های گس مزه و بی مزه « بلغمی و سرد و تر » هستند . مثل آب ، خیار ، ماست و ... معمولا این بی مزه ها را باید با یک صفرازا مصرف کرد . بعضا در برخی از میوه ها ما دومزه داریم . مثلا « خرمالو » ، زمانی که کال و نارس است ، گس مزه است ولی وقتی می رسد شیرین می شود . یعنی علاوه بر این که مزاجش از بلغم به دم تغییر می کند ، مزه اش هم عوض می شود . 🍊 ترشی ها ، معمولا، « سرد و خشک » هستند . مثل : آبغوره ، آبلیمو ، سرکه . البته همیشه همه ی ترشی ها « سودازا » نیستند . تلخ و تندها ، صفرازا هستند . چون گرم و خشک اند . شیرینی ها ،‌گرم و تر هستند و دم ، اضافه می کنند . بی مزه ها و گس مزه ها ، بلغم ، اضافه می کنند . اما ترشی ها همیشه سودازا نیستند . سرکه ، سرد و خشک است ولی نه تنها سودازا نیست بلکه « سودابر » هم هست و‌سودای خون را تصفیه می کند و گرفتگی های عروق را باز می کند و حتی سودای پوستی را هم از بین می برد . در بین تمام موادی که برای « کک و مک » استفاده می شود (کک و مکی که روی صورت زده ، لکه های سیاهی که در بدن هست ، سیاهی های سر آرنج یا روی زانو ) اعم از انواع روغن ها و کرم ها و کرم های طبیعی دست ساز عالی و ... ، هیچ کدامشان به پای « سرکه » نمی رسد سرکه ، بهترین ترشی و بلکه تنها ترشی ای است که اهل بیت علیهم السلام سفارش کرده اند . ما در روایت آبغوره و آبلیمو نداریم ( البته نمی گوییم کسی استفاده نکند .) ولی حتما سرکه چیز خاصی دارد ، هزاران خاصیت دارد که بقیه ی ترشی ها ندارند . پس سعی کنیم برویم به سمت سرکه . حتی برای مالیدن . برای کک و‌مک صورت : شب ، سرکه را روی صورت بمالند و بگذارند تا صبح بماند . بعد از چهل روز تا دوماه نتیجه را می بینند .‌فوق العاده عالی است . سودای موضعی و سودای درونی بدن را به طور کامل از بین می برد . 🌶🍇🌶🍇🌶🍇

✅ مزاج شناسی (23) #زوائد_رنگها_علوم

⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 قسمت بیست و سوم : زوائد ، رنگ ها ، علوم 🔸 زوائد : صفرای زیادی ،‌وارد کیسه صفرا می شود .‌کیسه ی صفرا عضو بسیار مهمی است که ما به آن نیاز داریم . اگر صفرای زیادی ، در کیسه ی صفرا جمع نشود یا کسی کیسه ی صفرا نداشته باشد ، این صفرا وارد روده ها می شود و از روده ها ، جذب کبدی و جذب خون شده و مشکلات صفراوی نظیر افزایش عطش ، افزایش عصبانیت و ... ایجاد می کند . پس تا جایی که امکان دارد ، به هیچ عنوان نباید کیسه ی صفرا را درآورد. طب جدید برای « سنگ صفرا » درمانی ندارد ولی طب سنتی و طب اسلامی برای آن درمان دارد ، هر چند طولانی مدت . شاید شخص برای درمان ، شش ماه درگیر باشد و مجبور به استفاده از دارو . البته دو ، سه روز هم بعضا درمان جواب می دهد . ولی شاید بعضی ها تا شش ماه هم معطل شوند اما باز بهتر از این است که کیسه ی صفرا نداشته باشند . «رگ ها» ، محل تجمع خون هستند و افزایش خون در رگ ها باعث افزایش فشار خون گرم می شود . «مثانه» عضو مهمی است . باید توجه داشته باشیم که بدن و کلیه ها حداکثر تا یک و نیم لیتر از مایعات اضافی بدن را می توانند دفع کنند و بقیه اش تبدیل به بلغم می شود و مشکلات بلغمی ایجاد می کند . این که می گویند ۸ لیوان ،‌۱۰ لیوان ، ۱۲ لیوان آب بخورید ، جنایت در حق بشریت است .‌به هیچ عنوان نباید این قدر آب مصرف کرد چون بدن نمی تواند آن ها را دفع کند .در نتیجه وارد بدن می شوند و مشکلات بسیاری ایجاد خواهد شد . از بین تمام چیزهایی که گفتیم « طحال» از همه مهم تر است .تقریبا می توان گفت که پزشکی غربی و طب مثلا مدرن که ما به آن طب شیطانی می گوییم ، « طحال » را یک عضو اضافه می داند . در حالی که نقش « طحال » از یک کلیه مهمتر است .( نه از دو تا کلیه ) چون سودای بدن را جمع می کند . این که می گویند طحال دارد بزرگ می شود به خاطر این است که دارد سوداها را از سراسر بدن جمع می کند و سپس تصفیه می کند و برخی از آن ها را تبدیل به صفرا کرده و وارد کیسه ی صفرا می کند . پس « طحال » عضو بسیار مهمی است و به هیچ عنوان نباید آن را دست کم گرفت . 🔸 رنگ ها : رنگ ها هم مزاج دارند . رنگ زرد ، مزاجش « گرم و خشک » است . رنگ قرمز ، مزاجش « گرم و تر » است . رنگ آبی و سفید ، مزاجشان « سرد و تر » است . رنگ سیاه ، مزاجش « سرد و خشک » است و سودازا . این رنگ ها ، ترکیبشان ، ترکیب مزاجی و ترکیب خواص می آورد . مثلا رنگ سبز ، ترکیب زرد و آبی است و یک مقدار گرمای زرد و یک مقدار آرام بخشی آبی ، در رنگ سبز وجود دارد . یا رنگ بنفش که ترکیب قرمز و آبی است . طبیعت خیلی جالب جلو می رود . مثلا در فصل بهار که نزدیک زمستان است و هنوز مقداری از سرمای هوا وجود دارد ،ما می بینیم که برگ درختان ، سبز کم رنگ هست . یعنی رنگ زرد برگ درختان از رنگ آبی آن بیشتر است . سبز روشن ، رنگ زردش بیشتر از رنگ آبی اش است . پس گرمای سبز روشن بیشتر است و نشاط بیشتری به ما می دهد . رو به تابستان که می رویم، رنگ سبز برگ درختان ، پر رنگ تر می شود .یعنی آبی این سبز بیشتر از زردش می شود در نتیجه آرام بخشی و خنک کنندگی اش بیشتر می شود . در بحث بیماری ها و درمان ، ما خیلی راحت می توانیم از رنگ ها برای درمان استفاده کنیم . 🔸 علوم : در بحث علوم ، چیزهایی که می گوییم به منزله ی وحی نیست که بگوییم صددرصد همین است که ما گفتیم . اما پشت حرف های ما تحلیل است ، هر چند ممکن است این تحلیل ها اشتباه باشد . وقتی انسان دقت می کند می بیند افرادی که یک مقدار « صفرای سرشان » زیاد است و یک مقدار « مغزشان خشک » است ، این ها عاشق ریاضی هستند . این ها زندگی منظم و زندگی ریاضی و زندگی خط کشی شده را دوست دارند . این ها « علوم فهمیدنی » مثل ریاضی و فیزیک و ... را بیشتر دوست دارند . ( بر خلاف کسانی که دموی هستند و مغزشان یک مقدار رطوبت دارد . این ها علوم فهمیدنی را خیلی دوست ندارند بلکه علوم حفظ کردنی را دوست دارند. ) معمولا ما برای این که مزاج را تشخیص بدهیم ، بعضا یکی از سوالاتمان این هست : چه علومی را دوست دارید ؟ ریاضی یا ادبیات ؟ حفظ کردنی یا فهمیدنی ؟ این ها معمولا « فهمیدنی ها » را دوست دارند . معمولا ریاضی را دوست دارند . البته بیش از حد کارکردن در ریاضی ، مغز انسان را خشک می کند و ممکن است یک مقدار آسیب زا شود . ممکن است انسان روی برخی از امور زندگی حساس شود ؛ روی تمیزی ، روی نظم . تمیزی و نظم خوب است ولی بیش از حد حساس شدن و وسواس روی آن ها خوب نیست . علومی مانند فقه ، طب ، علوم انسانی ، ادبیات ، حفظ کردنی ها ، در عین این که حفظ کردنی هستند اما یک مقدار خیلی کم هم فهمیدنی هستند و درک کردنی . اما این طور مقرراتی نیستند که دو دوتا ،‌چهارتا باشند . مثلا ما در مزاج شناسی نمی توانیم بگوییم که مزاج « گرم و تر » همیشه فلان ویژگی را دارند چون گاهی اوقات « گرما » زیاد می شود ، گاهی اوقات «

تری » زیاد می شود. و هر کدام از گرمی و تری ، درجه ی یک و دو سه و چهار دارند و هر کدام از این ها در مناطق مختلف کم و زیاد می شود . پس خیلی خط کشی شده و دقیق نیست . بلکه نسبت به هر منطقه ای ، شخصی ، سنی ، زمانی ، یک سری بروزهایی دارد . در بحث « فقه » هم همین طور است . درست است که بخشی از آن فهمیدنی است اما این جور نیست که قاعده ی ریاضی داشته باشد و مُرّ قانون باشد که این جوری جلو برو . برای همین جزو « علوم گرم و تر » مطرح می شود . « علوم انسانی » ، غربی و شرقی دارد . تمام علوم ، غربی و شرقی دارند . علوم جهت دار هستند . شما گاهی اوقات حیوانی را در طبیعت می بینید و می گویید: این حیوان را خدای متعال خلق کرده است . وقتی خدا خلق کرده ، کاتالوگ و شیوه ی استفاده از این حیوان را خود خدای متعال باید به ما بدهد . همچنان که وقتی یک وسیله ی برقی می خریم باید دفترچه ی راهنمایش را هم بگیریم . چون دفترچه ی راهنما ، شیوه ی استفاده از دستگاه است . اگر ما طبیعت را ، خلقت را ، گیاهان را ، حیوانات را از خدا دیدیم و نگاهمان نگاه الهی شد ، از خدای متعال می پرسیم : آیا این حیوان قابل خوردن است یا نه ؟ اگر قابل خوردن است ، آیا می توان همه ی اجزایش را خورد یا خیر ؟ این عضو قابل خوردن را چگونه باید مصرف کرد ؟ شستن دارد ؟ له کردن دارد ؟ کباب کردن دارد ؟ چه جوری باید بخوریم ؟ ... همه را می پرسیم و علم ما می شود توحیدی . خوردن ما می شود توحیدی . لذت بردن ما می شود الهی . اما همین حیوان را در طبیعت می بینیم و می گوییم : این حیوان خودش به وجود آمده است .( داروینیسم ) از یک سری حیوانات دیگر جهشی ژنتیکی پیدا شده و این حیوان خودبه خود به وجود آمده . ما صاحب دنیا هستیم و عقل داریم و بقیه عقل و شعور ندارند . پس هر جور که بخواهیم می توانیم از این حیوان استفاده کنیم ... آن وقت است که می رویم و با این حیوان گاوبازی می کنیم ، نیزه در بدنش فرو می کنیم و او را عصبانی و وحشی می کنیم که لذت ببریم. همین کاری که غربی ها انجام می دهند . خیلی فرق دارد نگاه ما به « خلقت » و « طبیعت » . ما اصلا نباید قایل به « طبیعت » باشیم . باید قایل به « خلقت » باشیم خلقت یعنی یک خالق دارد . اما طبیعت چه ؟ نباید بگوییم طبیعت .‌باید بگوییم خلقت . اگر ما خلقت خدا را از خدا ، جدا کردیم از وحی جدا کردیم آن وقت همه چیز نفسانی می شود. هر جور دلمان خواست برخورد می کنیم . طبیعت را تسخیر می کنیم . طبیعت را آلوده می کنیم . محیط زیست را نابود می کنیم . منابع زیرزمینی را تا بتوانیم چپاول می کنیم و ... این نتیجه ی علوم انسانی غربی است . روان شناسی غربی انسان را چگونه موجودی می بیند ؟ پزشکی غربی ، انسان را با خوک و موش درمان می کند . درمان هایش را روی موش پیاده می کند بعد روی خوک و بعد روی یک عده از انسان ها و سپس می گوید این داروی جهانی و بین المللی است . ما با خوک و موش خیلی فرق داریم . چرا انسان را مثل حیوان فرض می کنید ؟ پزشکی ، علمی تجربی است . این که می گوییم :همه ی علوم غربی جهت دارد به خاطر این است که علم تجربی غربی ها نشات گرفته از علوم انسانی آن هاست . از آن نگاه غلطی که به انسان دارند . بقیه ی علومشان هم همین است . جامعه شناسی آن ها ، روان شناسی آن ها و سایر علومشان ، به دلیل « نگاه غلطی که به انسان دارند » قابل استفاده برای ما نیست. معلوم است که بانک این ها بدون ربا نمی تواند باشد . به همین دلیل است که می گوییم طبع علومشان « سرد » است . « گرمی » باید انسان را به خدای متعال نزدیک تر کند ( البته این حرف کلی است و زوایایش را مطرح نکردیم به همین دلیل ممکن است به آن ایراد وارد کنند .) ولی این علوم باعث می شوند انسان سرد شود و حتی بیماری های جسمی انسان زیادتر شود . همین روان شناسی باعث می شود خیلی اوقات ،انسان ها مشکل دار شوند ، مشکلات مغز و اعصاب و مشکلات روانی پیدا کنند . کسی مثل فروید یک نظریه می دهد ، دیگری می آید ونظریه ی دیگری می دهد . خودشان هم مانده اند جریان چیست . مشکلات بشر از چیست . هنوز نفهمیده اند بخش اعظمی از مشکلات ما به خاطر دور شدن از معنویت و از خدای متعال است ، از آن منبع گرما و حیاتی که خدا به خلقت می دهد . این علوم خودبه خود باعث سردی انسان می شوند . باعث بیماری انسان می شوند .‌باعث گرمی نمی شوند .‌اگر می خواستند باعث گرمی شوند ، این قدر بیماری ها در غرب زیاد نبود . علومی که « سرد و خشک » هستند : مثلا فلسفه فهمیدنی است اما گرمای ریاضی را ندارد . و وقتی آدم نگاه می کند می بیند کسانی که خیلی اهل نشستن هستد ، اهل تمرکز هستند ، خیلی اهل جنب و جوش نیستند ، بیشتر متمایل به فلسفه می شوند .متمایل به آن تفکرات طولانی ( که خیلی اوقات هم این تفکرات غلط از کار درمی آید .) آن هایی که اهل جنب و جوش هستند به سمت ریاضی می روند . الجنس یمیل الی جنسه . مغز انسان به آن چیزی

که هم جنسش هست متمایل می شود . کسی که مغزش صفراوی است ، ریاضی را دوست دارد . همان طور که معده و کبدی که صفراوی است ، ترشی دوست دارد . کسی که مغزش « سرد و خشک » است دوست دارد گوشه ای بنشیند و تمرکز کند . لذا این فرد سراغ فلسفه یا حقوق می رود .‌( البته این مطالب قابل نقد و بررسی است .‌) اصل بحث این بود : علوم جهت دار هستند . علوم توحیدی و غیر توحیدی داریم. علوم غربی و شرقی داریم . علوم گرم و سرد داریم . علوم تر و خشک داریم ( که این ها باید تحلیل شوند .) هر کسی نباید هر علمی را یاد بگیرد . ما می توانیم با علمی که یاد می گیریم ، یک نفر را بیمار یا درمان کنیم . ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵

✅ درمان (1) ✅ #رکن_اول_درمان_پرهیزات 👌👌 بسیار بسیار مهم

🔶🔶🔶🔶🔶🔶 درمان (1) اولین رکن درمان👈پرهیزات قبل از ورود به بحث بیماریها باید اصول کلی را در مورد درمان بگیم که در هر نسخه ای باید رعایت شود اصلی ترین و مهم ترین پایه درمان پرهیز است امام صادق علیه السلام به طبیب هندی فرمودن :معده خانه دردها و پرهیز درمان است در روایات دیگر دارم اصل درمان اصل دارو پرهیز است ولی وقتی این پرهیزات گفته میشه خیلی بیمار جدی نمیگیره مثلا مریضی مشکل معده درد دارد اگر سریع زنجبیل و هاضوم و.. بدهیم یک برهه کوتاه خوب میشه اما دوباره برمیگردد یا درمان نمیشوند به دلیل اینکه پرهیزات را انجام نمیدن یا ما به بیمار نمیگیم الان بیماری زیاد شده چرا؟ علت را باید به دست بیاریم. کسی که معدش مشکل پیداکرده خدا دادی که نبوده این بیماری از یک جایی شروع شده وقتی بررسی میکنیم می‌بینیم بیمار اهل ماست و دوغ و خیار و گوجه و ترشیجات و کلا سردیجات بوده کسی که علت بیماریش خوردن سردیهاست وقتی علت بیماری را از بین نبریم دوباره بیماری بر میگرده بر فرض که یک دوره درمان هم بکند کسی که بیماری اگزمای پوستی داره واهل کاکائو و نوشابه و قهوه بوده و مواد شوینده شیمیایی استفاده میکرده تا زمانی که این شوینده ها رو از بیمار نگرفتیم این درمان محقق نمیشود بارها دیدیم سالها دارو خوردن و اگزما به استخوان رسیده وقتی بررسی میکنیم دارو زیاد خورده ولی کسی پرهیزات رو بهش نگفته . روغن نباتی و مرغ و سس و نوشابه و چیپس پفک و آدامس و مواد شیمیایی و ریکا و شامپو و مواد شوینده شیمیایی و.. استفاده میکنه اینها همه باعث تشدید بیماری میشود بیماری بوده که اگزمای شدید داشته وبا دادن پرهیزات شدید و داروهای خیلی مختصر تصفیه کنده های کبد مثل انار سکنجبین دو سه وعده کاسنی خوردن و انجام حجامت درمان میشوند. اصل درمان پرهیزات است که باید علت بیماری را پیدا کنیم کسی که سر درد داره باید ببینیم علت این سردرد چیست گوش دادن آهنگ یا کنار کارگاهی هست که سر و صدا زیاده تا زمانی که اینها ترک نشود سر درد و مشکلات اعصاب هست اول باید اینها را کنار بگذارد و بعد سراغ روغن بنفشه و بقیه درمانها رود بسیار مهم هست پرهیزات شخصی میاید صفراوی هست و زود عصبانی میشود باید سوال کنیم چقدرسیر و پیاز مصرف میکند ادویه چقدر استفاده میکنید کسانی که صفراوی اند و زود عصبانی می‌شوند نباید استفاده کنن یا حد اکثر هفته ای یک بار حالا مدام صفرا بر بدهیم تا چشمه جوشان صفرا را کنترل نکرده ایم نمیتوانیم درمان بدهیم و یکی از علل شکست نسخه های غربی همینه تو کار تدبیر و پرهیزات نیستن . هشت سال درس خوندن اما فقط دو واحد تغذیه گذراندن آن هم تغذیه غربی که سردی گرمی نمیدونن کسی اسم داشت بایک دوره دو ماهه درمان شد اما بعد از چند وقت گفت اسم برگشته پرسیدیم چی میخوری چه چیزی وارد زندگی کردی که قبلا نبوده گفت چند وقتی هست شروع کردم به ترشی خوردن خب کسی که در سن 60 سالگی و در فصل پاییز هست و بعد ترشی میخورد در این فصل،سه تا سردی سن و فصل و خوراک معلوم هست بیماری بر میگردد در بحث ریزش مو مثلا فوری میگویم فلان روغن را بمال. باید ببینیم علت چی بوده خیلی باب شده که علت را پیدا نمیکنن فقط حفظ میکنن مثلا هاضوم برای معده خوبه هرکسی مشکل معده داره براش تجویز میکنه یا اگر مریضی کمی وخیم تر باشه میره سراغ مرکب 8 و دارو علت را اول پیدا کنیم و پرهیزات اولین گزینه ی نسخه باشه در هر بیماری از سرماخوردگی تا انواع سرطان ها گاهی پرهیزات روحی روانی هست مثلا بگیم تلویزیون اخبار نبیند یا بیرون بروید کنار سبزه و آب بروید گاهی پرهیزات معنوی باید بدهیم مثلا شخصی خیلی خودش را حبس کرده باید سفری برود پرهیزات خوراکی هم باید بدهیم. بدلیل اینکه تغذیه های امروز بسیار خراب هست مثلا روغن های آفتاب گردان و سویا و.. که واقعا اصل نیست چون روغنش ارزانتر از مثلا خود تخمه آفتاب گردان میافتد اینها مشتقات نفت هست یا آبلیمو واقعا آبلیمو نیست یک عدد لیمو وارد کارخانه نمیشود و در حجم زیاد آبلیمو تولید میشود یک انگور وارد کارخانه نمیشود ولی یک تن سرکه تولید میشود چون اینها همه اصل نیستن ما بالکل باید پرهیز بدیم ترک مواد کار خانه ای از آب معدنی تا سس و مرغ همه را باید کنار بگذارند اگر کسی واقعا نمیتوند کنار بگذارد ولی خیلی کم مصرف میکند مثلا سه ماه یکبار بستنی میخورد با این میشود کنار اومد ولی بعضی مواد کارخانه ای مثل مرغ و روغن نباتی و مایع وسس و نوشیدنی ها کامل باید حذف شود باید راحت به بیمار بگوییم اگر ترک نکند خوب نمیشود نباید درمان خودمان را زیر سوال ببریم. اگر نمیتواند ترک کند درمانش را کنار بگذاریم بعضی میگویند روغن طبیعی گران هست باید بگیم غذا بدون روغن بخورن . آب پز کنن بخار پز کنن مثلا کسی رماتیسم دارد دستور شنبلیله انجیر عالیه گرمی خوردن نوره زدن زنجبیل خوردن عالیه اما تا زمانی که وسواس به آب را کنار نذا

شته بی فایده هست در بسیاری از موارد ما فقط با پرهیزات جلو میریم جوانی هست کودکی هست خیلی اوقات استخوان ساق پایشان درد میگیره این پا درد ها بالای 95 درصد از خوردن سردیهاست . مواردی که داشتیم فقط گفتیم سردی نخورید خیار گوجه ماست دوغ را کناربگذارید و در مرحله بعد ترشیجات را با این موارد کامل درمان شدن بدون اینکه روغن مالی بدهیم و خوردن گرمیهاو.. اینها خوب هست ولی قدرت پرهیزات بالاس که بسیاری از بیماریها را باهمین پرهیزات میشود درمان کرد وقتی طرف غذای آلوده و سودا زا میخورد سوسیس کالباس و نوشابه مطمئنا ما نمیتوانیم یبوستش را درمان کنیم. یبوست را میخواهیم درمان کنیم باید ببینیم علت چی بوده باید بگیم غذای سودا زا نخور بعدش بگیم حالا دمنوش گل سرخ و انجیر و الو و.. هم بخور یا روغن مالی هم بکن ولی اصل درمان را طبق روایات پرهیزات قرار بدیم که متاسفانه اکثر طب سنتی و اسلامی ها هم فقط 12،13 مورد دارو نوشتن ویک مورد پرهیزات ننوشتن کسی که ام اس داره فقط دارو میدن از مرکب 1 به بالا ولی هیچ پرهیزات نمیده هیچ اصلاحاتی نمیدهد. مواد کارخانه ای در در زندگی باشد سلامتی آنجا بی معناست. در ام اس اگر کل گرمی های عالم را بدیم ولی سردی حذف نشود اعم از غذا یا هوای سرد یا استرس و اضطراب یا هر سردی روحی و جسمی درمان بی معناست. یا طرف با خوردن گرمی ها موقتا بهتر میشود مثلا میگوید بهتر راه میروم گزگز پاها بهتر شده و اون طبیب هم فکر میکنه درمان صورت گرفته و ادعای درمان ام اس میکند. اما بعد از دوسه ماه دوباره میافته. تاکید میکنیم 👈در هر بیماری اولین رکن باید پرهیزات باشد کسی که مشکل قلبی داره تا وقتی که سیگار میکشه و چای غلیظ میخوره در روز سه چهار بار تا وقتی روغن مایع نباتی میخوره هر چقدر تقویت کننده های قلب بدهیم فایده ندارد بیماری های مختلف را اول میرویم سراغ پرهیزات و اصل آن هم مواد کارخانه ای هست که ماله همه هست بزرگ و کوچیک و زن و مرد در بیماریهای سرد راس پرهیزات ترشیجات و لبنیات قرار میدیم. اگر خیلی معتاد به لبنیات هست شیر را میگیم استفاده کند حالا با گلاب یا شیره یا عسل یا یک گرمی و خیار و گوجه را حداقل در پاییز و زمستان حذف میکنیم کسی که خیلی گرمه ادویه سیر و پیاز را حذف میکنیم کسی که سوداش بالاس همان مواد کارخانه ای کفایت میکنه کسی که بلغمی هست مایعات تماما آب دوغ دمنوش ها فقط موقع عطش آب جوشیده استفاده کنه پس در هر مزاجی و هر بیماری اول باید پرهیزات را بگوییم 🔶🔶🔶🔶🔶

✅ درمان (2)✅ #رکن_دوم_درمان_پرهیز_از_دارو

❌❌❌❌❌ قسمت دوم : دومین رکن درمان ، پرهیز از دارو است . دومین رکن درمان که اهل بیت علیهم السلام خیلی تاکید کرده اند ، پرهیز از دارو است . ما در روایت داریم که امام صادق علیه السلام به یکی از شیعیانشان توصیه کردند : « آب کمتر بخور که همه ی دردها را آب خوردن زیاد به وجود می آورد » و بعد فرمودند : « تا زمانی که بدنت درد را تحمل می کند از دارو بپرهیز . » این شیوه ی درمان کجا و شیوه ای که شخص تا وقتی سرما خورد ، ده دوازده تا قرص و آمپول و قطره استفاده می کند کجا. ما «طب شیمیایی» را کلا باطل و شیطانی می دانیم . به دلیل این که فقط دارو است و هیچ چیزی جز دارو نیست . حتی پرهیزهایی هم که می گویند ، پرهیزهای واقعی نیست . یعنی مثلا اگر می گویند سرخ کردنی نخورید ، فلان غذا را نخورید ، باز اشتباه می گویند . هر چند خیلی از آن ها همین پرهیزها را هم نمی گویند .‌بلکه می گویند قرص بخور ، دارو بخور . طب شیمیایی که کلا باطل است . هم شیوه اش ،‌هم تشخیصش ، هم پرهیزش ، هم درمانش . همه چیزش باطل است . اما متاسفانه یک عده به اسم « طب اسلامی » و « طب سنتی » فقط دارو می دهند . به چه دلیلی ؟ فقط به این بهانه که ، مردم از ما دارو می خواهند ! ما همچنان که مردم را با طب اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام آشنا کردیم باید با این موضوع هم آشنا کنیم که : بدن شما نباید خیلی با دارو آشنا شود . دارو بدن را پیر و ضعیف می کند . حضرت علیه السلام می فرمایند : « تا زمانی که بدنت درد را تحمل می کند ، از دارو بپرهیز .» شما با اصلاحات غذایی ، با گیاهان ، با میوه ها ، با سبزی ها ، با چیزهایی که دارو نیست درمان کنید . شخصی که سرما خورده ، « آویشن » استفاده کند . آویشن سبزی امیرالمومنین علیه السلام است . به دارو نرسیم . یا در مورد « بیماری های معده » ، از همان اول وارد بحث دارو نشویم . تا جایی که می توانیم با گرمی ها با اصلاحات با خوراک برویم جلو . برخی می گویند : مردم انتظار دارو دارند و داروها زودتر جواب می دهند. این حرف ، حرف اشتباهی است . چه کسی گفته دارو زودتر جواب می دهد ؟ خیلی اوقات ما با یک نمک با یک ادویه مثل زنجبیل با یک سبزی مثل کاسنی ،‌خیلی راحت می توانیم درمان کنیم تا دارویی مثل صفرابر. با کاسنی درمان کن . با خرفه درمان کن . چرا با صفرابر ؟ این ها خیلی زودتر صفرا را پایین می آورند تا داروی صفرابر . پس دارو ، آخرین مرحله است . ما اول « پرهیزها » را داریم بعد « اصلاحات غذایی » بعد « پاکسازی ها» بعد « درمان با خوراکی ها » را .‌بعد می رسیم به دارو . اما متاسفانه برخی مرحله ی آخر را مرحله ی اول قرار داده اند . امام کاظم علیه السلام فرمودند : « تا زمانی که می توانید از معالجه ی طبیبان پرهیز کنید.» طبیبان آن زمان که طب شیمیایی نخوانده بودند .‌همین طب گیاهی و طب سنتی و طب اسلامی بوده .‌همین طب های بی خطر . اما باز اهل بیت علیهم السلام این جوری تاکید می کنند . حضرت علیه السلام می فرمایند : « کم اش می کشاند به سمت زیاد .» یک ذره که بخواهی دارو بخوری ، دوباره داروی بعدی ، بیماری بعدی ... همین طور می آید . باید با اصلاحات غذایی با اصلاحات مزاجی جلو رفت نه با دارو . در روایت دیگری امام کاظم علیه السلام می فرمایند : « هر دارویی ، دردی را تحریک و تهییج می کند .» هیچ دارویی نیست مگر این که یک دردی را به هیجان می آورد . این نص کلام معصوم است . « هیچ چیزی برای بدن نافع تر از پرهیز نیست .پرهیز از همه چیز ، غیر از آن چیزی که بدن به آن احتیاج دارد . » این روایت در کافی جلد ۸ صفحه ۲۷۳ حدیث ۴۰۹ روضه ی کافی آمده . هر دارویی دردی را تحریک می کند . داروی شیمیایی که نیست .‌این ها همه داروی گیاهی است .‌داروهای گیاهی را حضرت علیه السلام می فرمایند درد را تحریک می کند و یک درد دیگری را به هیحان می آورد . در روایت دیگری امام صادق علیه السلام می فرمایند : « کسی که سلامتی اش بر بیماری اش غلبه دارد و با دارویی خودش را معالجه می کند و به خاطر این درمان می میرد ، من از او بیزارم .» امام علیه السلام می فرمایند تا زمانی که سلامتی غلبه دارد سمت درمان نروید . سمت دارو و معالجه نروید . با همین اصلاحات درستش کنید . باز در روایت دیگری حضرت علیه السلام می فرمایند : « تا زمانی که بدنت طاقت درد دارد از دارو بپرهیز .» در روایت دیگری که منسوب به امیرالمومنین علیه السلام است داریم : « دارو مثل صابون می ماند همان طور که صابون لباس را تمیز می کند ، کهنه اش هم می کند .» دارو هم همین است . درست است که بدن را پاکسازی می کند و بیماری را دفع ، اما بدن را پیر و ضعیف هم می کند . اگر ما به بدن « قوت » بدهیم ، خودش همه ی بیماری ها را درمان می کند . پس رکن دوم درمان ، پرهیز از دارو است تا جایی که امکان دارد . ما سبزی ای داریم به اسم « بادرنجبویه » این سبزی درمان تمام مشکلات مغز و اعصاب

است . از آلزایمر و میگرن و افسردگی بگیرید تا بروید بیماری های بالاتر مثل ام.اس و پارکینسون و ... بادرنجبویه سبزی امیرالمومنین علیه السلام است . این را استفاده کنیم . هر جوری که می توانیم ، خام ، پخته ، دمنوش . ما تقریبا ۱۲۰۰۰ روایت طبی از اهل بیت علیهم السلام داریم . از این ۱۲۰۰۰ روایت ، حداکثر ۳۰ روایت دارو است ؛ مرکب یک ، یک روایت . مرکب دو ، یک روایت و ... حداکثر ۳۰ تا روایت در مورد این داروها داریم . اما ۱۲۰۰۰ روایت چه می گوید ؟ روایاتی که در مورد « نمک » داریم . در مورد « نوره » داریم . درمورد « روغن مالی » داریم . در مورد « میوه ها » داریم . در مورد « سبزی ها » داریم ، خیلی بیشتر از روایاتی است که در مورد داروها داریم . تاکیدی که اهل بیت علیهم السلام روی « انار» کرده اند خیلی بیشتر از تاکیدی است که روی داروها کرده اند . تاکیدی که اهل بیت علیهم السلام روی « نمک » کرده اند ، خیلی بیشتر از تاکیدی است که مثلا روی مرکب دو کرده اند . این که کیسه ی بیمار را پر از دارو کنیم ، خلاف اهل بیت علیهم السلام و خلاف روایات و خلاف نص کلام معصوم است و ما نباید خلاف اهل بیت علیهم السلام عمل کنیم . اول پرهیزات بعد اصلاحات غذایی . از دارو باید پرهیز کرد . این داروفروشی ها به آبروی طب اسلامی لطمه می زند .‌ ❌❌❌❌❌