💠 #داستان_آموزنده
💢 جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بودخ میگویی؟»
☑️ حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی داشته باشد که از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
❗️ حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»
#کانال_ارتباط_باخدا💯👇👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @artdatbahoda🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
#داستان_آموزنده
نجاری بود که زن زیبایی داشت
که پادشاه را مجذوب خود کرده بود
پادشاه بهانه ای از نجار گرفت
و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت
نجار را فردا اعدام کنید
نجار آن شب نتوانست بخوابد...
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب...
پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار "
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد...
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت...
همسرش لبخندی زد و گفت :
مانند هر شب آرام بخواب,زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
فکر زيادی انسان را خسته می کند...
ولی بدان که یه نیروی عظیمی برای کمک به تو آماده است...!
#پادشاه_و_نجار
✨لطفا مطالب کانال با لینڪ ڪپی بردارے بشه✨
با منتشر کردن در ثواب ان شریک باشید
لینک کانال ارتباط با خدا👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @artdatbahoda🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛