#شعر
تو رفتی زود و میدانم که خیلی زود میآئی
به این زودی تو در یک جمعه با موعود میآئی
دعای عهد جای خود، به عهدِ خود وفا کردی
اگر چه رفته ای، صادق(ع) ولی فرمود: میآئی
به سمتِ کامِ عطشانِ کویرستانِ محرومان
کما فی السابق ای سید! شبیهِ رود میآئی
تو از رضوانِ حق، با دیدنِ یک قشرِ ناراضی
برای اینکه آنها را کنی خشنود، میآئی
به این بتهایِ سنگی، بت شکن! راضی نخواهی شد
تو ابراهیمی و روزی پیِ نمرود میآئی
ولایت را سراپا گوش بودی، پس به این خاطر
ولی (ع) تا با «اَنَا الْمَهدی» دهان بُگْشود، میآئی
غروبت پشتِ کوهِ ورزقان، خیلی زمان بَر نیست
به زودی یک سحر از اوجِ بینالود، میآئی
شاعر:#سید_علیرضا_حسینی
(از شهرستان پاکدشت)
@artpakdasht
#حوزه_هنری_استان_تهران
#شهرستان_پاکدشت
#شهدای_خدمت
#خادم_الرضا
#خادم_مردم
#شهید_جمهور
🌐حوزه هنری استان تهران در فضای مجازی:
▪️سایت:www.artehran.ir
▪️اینستاگرام: art.tehran.ir
▪️بله:https://ble.ir/artehranir
▪️ایتا: https://eitaa.com/artehranir
نداری بجز مرگ، راهی تو صهیون!
تو باید بمیری نه فردا، هم اکنون
نداری تو راهِ فرار از فلسطین
همآنجا تو باید شوی زنده مدفون
چنان حمله بر مغزِ پوچت بیاید
نیائی تو از زیرِ آوار بیرون
شود تلِ خاکی تلاویو، همچون
نِواتیم و آراد و جولان و رامون
خبر داشتی و چنین سخت خوردی
چه خواهی شدای نفله! گاهِ شبیخون؟!
سپاهی، قسم خورده سویت بتازد
نفس بر لبش هست و تا در رگش خون
کیان، پاسدار است امروز و آخر
زند گردنِ شمرِ صهیونِ ملعون
شده آبکش، گنبدِ آهنینت
تو بگریز از آنجا به دشت و به هامون
بریده شود پایِ قانون گریزت
که نگذاری ای پست! پا رویِ قانون
خدا گفت: «در شنبه ماهی نگیرید»
گرفتید و بوزینه گشتید و میمون
خدا مسختان کرد و آدم نگشتید
یهودا تبارانِ همخونِ قارون!
چه بسیار پیغمبران را که کُشتید
که حتی نَگشتید یک لحظه محزون
ولی دیوها! از سپاهِ تَهَمْتَنْ
ادب، زیر و رو می شوید و دگرگون
به زودی به قدس و تلاویوِ پُرباغ
برای زیارت می آئیم و زیتون
شاعر: #سید_علیرضا_حسینی
(از شهرستان پاکدشت)
🆔 @artpakdasht
#شهید_هنیه
#سپاه_پاسداران
#رژِیم_صهیونیستی
#پایان_اسرائیل
#فتح_قدس
💠حوزه هنری استان تهران در فضای مجازی:
سایت | اپارات | بله | ایتا | اینستاگرام
ما میثمِ تمارِ دارِ زلفِ یاریم
از مرگِ در راه خدا باکی نداریم
مجنون کجا دلبستهء عقلِ معاش است؟!
تنها به عشقِ حضرتِ لیلی، دچاریم
داری قرار اینگونه راکد با که مرداب؟!
ما رودها، از شوقِ دریا، بیقراریم
مردابهایِ مُرده دل! ما زنده رودیم
در پیچ و تابیم و به دریا رهسپاریم
چون ذوالفقارِ بی غلافِ شیرِ یزدان
سینه سپر ما پا به میدان میگذاریم
مولا زره بر پشتِ خود هرگز نمیبست
عریان به هر هنگامه، همچون ذوالفقاریم
تا از تنِ منحوسِ دشمن، جان بگیریم
جانباز و هم جان بر کف و هم جان نثاریم
فی الفور میمیریم، اگر گوید بمیرید
در پیشِ صاحب، بندهای بیاختیاریم
چون سرو، تنها زیر بارِ عشقِ هستیم
ما در خزان هم سبز مانندِ بهاریم
کی مثلِ بید از حملهء بادی بلرزیم؟!
طوفان بتازد، مثلِ کوهی استواریم
سید حسن، جان داد در راهِ ولایت
ما دانش آموزانِ این آموزگاریم
میآید آخر فصلِ سرخِ پر گشودن
فصلی که او را سالها، چشم انتظاریم
شاعر:#سید_علیرضا_حسینی
🆔 @artpakdasht
#حوزه_هنری_استان_تهران
#حوزه_هنری_شهرستان_پاکدشت
#مقاومت
#حزب_الله
#شهید_القدس
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله_زنده_است
#لبنان
#فلسطین
#غزه
💠حوزه هنری استان تهران در فضای مجازی:
سایت | آپارات | بله | ایتا | اینستاگرام