اشکمان آنشب خروش نیل شد
آهمان آهنگ جبرائیل شد
بانگ بَلْ أحیٰاءٌ عِندَ رَبِّهِم
باز هم با رنگ خون تأویل شد
غزّه از نو شور عاشورا گرفت
وقت پیوند فرات و نیل شد
قاسم و یاسین، مهندس، تا عماد
جمع یاران در جنان تکمیل شد
مٰا رَأیت اینبار بانگی پر طنین
در گلوی سرخ اسماعیل شد
إذْ رَمَیْتِ دیگری برخاسته
زادراه بارش سجّیل شد
یک قدم نزدیکتر تا مرگ خود
کشور جعلی اسرائیل شد
#مجتبی تاجیک «ساده»