eitaa logo
ارژنگ
168 دنبال‌کننده
72 عکس
4 ویدیو
0 فایل
از یاد ببر قصه ما را هم از امروز دربارۀ ما هر‌چه شنیدی نشنیدی . حرفی ، سخنی؟ https://daigo.ir/secret/81075336755 جواب پیاماتون : @arzh72
مشاهده در ایتا
دانلود
ارژنگ
اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست! ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می‌دهد و بوی دریا هوایی‌اش کرده است.قلب‌ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینه‌اش نهنگی می‌تپد! آدم‌ها ، ماهی را در تنگ دوست دارند و قلب‌ها را در سینه.. ماهی اما وقتی در دریا شناور شد، ماهی‌ست و قلب وقتی در خدا غوطه خورد، قلب است. هیچ‌کس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد؛ تو چطور می خواهی قلبت را در سینه نگه داری؟ و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله می شود و وقتی دریا مختصر می شود و وقتی قلب خلاصه می شود و آدم، قانع. این ماهی کوچک اما بزرگ خواهد شد و این تنگ بلورین، تنگ و سخت خواهد شد و این آب ته خواهد کشید. تو اما کاش قدری دریا می نوشیدی و کاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس. کاش راه آبی به نامنتها می کشیدی و کاش این قطره را به بی نهایت گره می‌زدی. کاش..
- عرفان نظر آهاری
ارژنگ
تو را در جامه‌ای از رویا دیده بودم.. در صبحی نه آنقدر دور که از یاد برده باشم‌ش! و نه آنقدر نزدیک که عطر خاطره را جا گذاشته باشد روی درگاه پنجره.. تو را در قله‌ای از لاجورد دیده بودم در غروبی که آسمان ابری بود و نمی‌دانستم که آمده‌ای تا بمانی، یا قصد رفتن داری تو را در پیراهنی از گرد باد دیده بودم، پریشان از آنچه بین ما گذشت. قصه ای که به پایان نرسید و خوابی که هرگز تعبیر نشد. من مانده بودم کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ی خود را تو دور می شدی وشال بی‌تاب من در دست نسیم می‌رقصید تو دور می‌شدی و من تمام اندوهم را در شولایی از خستگی پیچیده بودم و به آسمان نگاه می کردم. باید از اول این قصه میدانستم که یک شب باد ما را خواهد برد..
- امیرعلی نبویان
ارژنگ
تمام دست تو روز است و چهره‌ات گرما نه سکوت دعوت می‌کند و نه دیر است دیگر باید حضور داشت در روز در خبر در رگ و در مرگ.. از عشق، اگر به زبان آمدیم فصلی را باید برای خود صدا کنیم تصنیف‌ها را بخوانیم که دیگر زخم‌هامان بوی بهار گرفت. بمان؛ که برگ خانه‌ام را به خواب داده‌ای فندق بهارم را به باد و رنگ چشمانم را به آب. تفنگی که اکنون تفنگ نیست، و گلوله‌یی که در قصه‌ها عتیقه شده است روبروی کبوتران تشنگی پرندگان را دارد.
- احمدرضا احمدی
ارژنگ
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی، کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!
- شهریار
هدایت شده از 𝒯𝐸𝒜𝑀…
درود و بالاخره اولین تقدیمی مآ؛ مثل روال شما این پیامو فورآرد کنین و لینکتونو برای من بفرستید: @Teaamm منم یه بیت شعر با توجه به وایبی که از چنلتون بگیرم تقدیمتون میکنم دمتون گرم،تیام🤍
ارژنگ
سال‌هاي‌ بعد دقیقا یعني‌ کي‌؟ یعني‌ كدام بعدازظهر زمستاني‌ كه باز به یاد من بیوفتي‌؟ مثلا یك صداي‌ دور، یك آهنگ آشنا که كسي‌ در كوچه با سوت مي‌نوازد. این آهنگ آشنا تو را پرت كند به بعد از ظهر آخر اسفند ماهي‌ که منتظر کسي‌ بودي‌.. کسي‌ كه قرار بود در سال‌هاي‌ بعد خاطره‌ات شود تا هروقت كه ساعتت به خواب رفت به یادش بیوفتي‌! در سال‌هاي‌ بعد که نمي‌دانم چقدر دلت برایم تنگ شده. چقدر دلم برایت تنگ شده.. اصلا نمي‌دانم آن لحظه‌ها واقعیت داشت یا رویایی بود كه نیمه كاره مانده است. من كه تمام زمستان را به دستكش و شالگردنم بدهكارم، و به بعدازظهرهاي‌ بي‌ اتفاقي‌ كه قرار است سال‌هاي‌ بعد خاطره شود. مثل دیروزهایي‌ كه امروز خاطره است، و من نمي‌دانم كه چرا این‌قدر نگران سال‌هاي‌ بعدم كه مبادا از یاد تو بروم.. و هیچ تلسمه در هیچ بعدازظهر سرد زمستاني‌ای با یك استكان چاي‌ داغ شكسته نشود! گوش كن، انگار كسي‌ در كوچه آهنگي‌ را مي‌نوازد كه من و تو عاشقش بودیم..
- امیرعلی نبویان
خواب خوبه، هرچندوقت یکبار بخوابید