eitaa logo
خاطره های أسدلاّه(علیرضا مطلّب)
393 دنبال‌کننده
176 عکس
45 ویدیو
2 فایل
خاطرات اسد الله علم براساس یادداشتهای چاپ شده به صورت عامیه و طنز اما وفادار به متن کتاب با درج ادرس دقیق خاطره ارتباط با ادمین : @Alirezamotalleb
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت سی و چهارم این آمریکائیها عجب خرهایی هستن😜 شاه نسبت به مسائل بین المللی معمولا دارای تحلیل ناقصی داشت . همیشه فکر میکرد تنها چیزی که به اون قدرت میده ، افزایش تسلیحات نظامی هست.💪 اصلا تصور درستی از مؤلفه های مختلف قدرت مثل علم و انسجام ملی و... نداشت . هم خودش و هم اسدُلاه ، شخص شاه رو محور اصلی استقلال ایران میدونستن.(دفتر پنجم ۵۴/۴/۴)😳 انگار نه انگار که خودش و پدرش، تنها دو تا شاهی بودن که سه بار از ایران فرار کردن و آب از آب هم تکون نخورد 😜 بهر حال یکی از سادگی های شاه نگاهش به انرژی های تجدید پذیر و انرژهای جایگزین نفت بود. یه روز از اسدُلّاه می پرسه که نظر رئیس جمهور آمریکا در مورد افزایش قیمت نفت اوپک چی بوده؟🤨 اسدُلاه میگه: اون گفته عکس العمل آمریکا این خواهد بود که دنبال انرژی های جدید خواهد رفت🥸 شاه قاه قاه میخنده و میگه : عجب خرهائی هستند🙈 .‌اینم شد عکس العمل؟!!😜 پ.ن : امام خمینی ره در وصیت نامه شون نوشته اند که ، من یه خدمتگزارم و با رفتن یه خدمتگزار خللی در امور کشور ایران ایجاد نخواهد شد. یکی خودش رو خدمتگزار میدونه و یکی خودش رو محور اصلی استقلال کشور یادداشت های علم .دفتر پنجم پنجشنبه . ۵۴/۴/۵ عضویت در کانال اسدلّاه ❤️🌹🌹👇👇👇🌹❤️ https://eitaa.com/asadallhalam
یادداشت سی و پنجم دیگه وقتشه که یه دوست دختر واسه این پسره پیدا کنم😜 شاه داشت کم کم پسرش(همین ربع پهلوی) رو واسه شاه شدن آماده میکرد. واسه همین، مسؤلیتهای مختلفی رو بهش میداد تا آب دیده بشه😳(همه جا، کارها رو میدن به کاربلدها . اینجا کار رو میدادن به این پسره تا کاربلد بشه😜). مثلا قبلا گفتم که فرستاده بودش مصر(اینجا). مسؤلیت الآنش این بوده که رئیس سازمان پیش آهنگی ایران شده و واسه اردو رفته " باغ رود نیشابور" . از اونجا به شاه تلفن زده و میگه بیا اینجا یه سر به ما بزن. ‌شاه از این درایت و مدیریت پسرش که تلفن زده ذوق میکنه😘 و به اسدّلاه میگه : همین که به عقلش رسیده به من زنگ بزنه و دعوتم کنه که برم اونجا ، خیلی عالیه💪😃. دیگه وقتشه که خودم واسش یه کارایی بکنم😎 . بعدش میگه : اول باید یه دوست دختر واسش جور کنم تا گرفتار یه زن... نشه🙈 اسدُلّاه هم با کمال ادب میگه: 《کاملا صحیح است》😄 پ.ن: اردوهای پیش آهنگی ، هدفش تربیت جوانان و نوجوانان واسه مهارت آموزی بود . اما در حقیقت کارهای دیگه ای در اونجا شکل میگرفت که بعدا توضیح خواهم داد. یادداشت های علم . دفتر پنجم. چهارشنبه . ۵۴/۴/۱۱ عضویت در کانال اسدلّاه 🌹❤️❤️👇👇❤️❤️🌹 https://eitaa.com/asadallhalam
سلام در یادداشت 35 (اینجا) صحبت از سازمان پیشاهنگی شد . این سازمان یه سازمان بین المللی بود که به صورت هماهنگ در کشورهای دنیا شکل می گرفت . در ایران هم این سازمان توسط سفیر اسپانیا در سال 1298به دربار معرفی شد و با پذیرش دربار در سال 1304 چنین سازمانی در ایران تشکیل شد و سه سال بعدش در مجمع بین المللی پیشاهنگی ،به رسمیت شناخته شد .😎 در دوران پهلوی ها این سازمان دوران پر افت و خیزی رو پشت سر گذاشت تا بلاخره در سال 54 ریاستش رسید به همین رضا ربع پهلوی .🤪 هدفهائی که این سازمان داشت ، در یک کلام مهارت آموزی به جوانان و نوجوانان در زمینه هائی مثل سرود و شعر ، کاردستی ، آموزش نکات بهداشتی ، قوانینی راهنمائی و رانندگی و مهمتر از همه آداب معاشرت بود. این سازمان در تابستانها اردوهای مختلط دانش آموزی در نقاط خوش آب و هوا برگزار می کرد و آموزش های خفن خودش رو در اون اردوها ارائه میداد. 🤦‍♀️🤦‍♀️ درحقیقت اگه بخوایم به ادبیات امروز از اون رویداد حرف بزنیم ، بهترین واژه اینه که بگیم این سازمان یه سند 2030 خفن بوده و هدف اون غربی سازی کردن جوامع بود. 🤨🥴 در طول سال هم در همه ی استان ها، این سازمان در مدارس اقدام به برگزاری کلاس های آموزشی میکرد و به دانش آموزان گواهی اتمام دوره میداد. پیشاهنگ ها ، لباس های مخصوصی داشتند و سرود " ما گل های خندانیم . فرزندان ایرانیم ..." مخصوص اونها بود. همون شعری که یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری در ایران به عنوان تبلیغ واسه همه خوندش😆. مخاطبین این سازمان دو گروه سنی 6 تا 11 سال و 14 تا 16 سال بود . بعد از انقلاب ، این سازمان منحل شد و سازمانی با عنوان سازمان ملی جوانان و نوجوانان ، با ماموریتی جدید تاسیس شد . در ادامه برخی از تصاویر مربوط به این سازمان رو واستون میگذارم . عضویت در کانال اسدلاه ❤️🌹🌹👇👇👇🌹🌹❤️ https://eitaa.com/asadallhalam
خاطره ی یکی از همراهان از سازمان پیشاهنگی
سلام به همه ی همراهان عزیز امروز خواستم یادداشت سی و ششم رو به روال قبل بنویسم ، دیدم اگه متن خود اسدلّاه رو نذارم از طنز ماجرا حسابی کم میشه .😁 اینه که خاطره امروز رو بدون دخل و تصرف در متن واستون مینویسم . قبلش توضیح بدم که شازده کوچولو چون قرار بوده شاه بشه و سلسله پهلویم صبغه ی نظامی داشته ، پس باید این ولیعهد خان هم در سلک نظامیا در میومده.😎 شازده کوچولوی چهارده ساله ی ماهم توی رسته های نظامی از خلبانی خوشش میومده😉 .‌واسه همین شروع می کنن بهش رانندگی با هواپیمای f5 رو یاد بدن😁. یه هواپیمای آموزشی مخصوص هم واسش تهیه دیده بودن که بهش می گفتند: " هواپیمای مشق " و اما ادامه ماجرا رو به قلم خود اسدلّاه بخونین 👇👇👇👇👇