#شبانه_نویسی چرا یک شخصیتی که قراره رئیس جمهور بشه.. در مقابل یک سوال باید پوزخند بزنه؟ خدای من.. بچه ها! اگر سواد سیاسی نداریم حداقل به این نکات مهم توجه کنیم برای انتخاب فردی که قراره سرنوشت سیاسی اجتماعی اقتصادی مون رو بهش بسپریم.. @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی وقتی هندلینگ نوه دست مامان بزرگ بابابزرگ باشه! نتیجه ش میشه اینکه براش غذا بیار تو ماشین شاید گشنه ش شد😶 خب تو خونه میخوره یه ساعت میریم میایم دیگه، جنگ که نمیریم😏 وسط مناظره رفتیم دنبال پسرا و دارم میرم چکاپ دکترم به امیدخدا اون بچه بخیه ها رو بکشن برام به امیدخدا.. تو راه دارم مناظره رو گوش میدم. اصلا در مورد امشب چی بگم؟ رفتار و ادبیات آقای پزشکیان اصلا در شان یک پزشک و فرد تحصیل کرده نیست.. دیگه مقام ریاست جمهوری بماند! @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی من این عکسُ گرفتم که بگم اومدم دکتر ولی نشد بذارم.. ساعت ۱۱ رسیدم‌مطب و ساعت ۱۲ رفتم‌تو اتاق دکتر، شکرخدا دکتر راضی بود بخیه هامم کشیدنی نبود و جذبی بود فقط تاکید به رعایت رژیم غذایی و داروهام داشت دکتر و اومدم بیرون.. اومدم تو ماشین بچه ها گشنمونه😐 امروز عصر استخر داشتن و متاسفانه بعدش خوابیده بودن، حالا میدونین چی جالبه عسل سه چهارسال پیش بودم آتیشی میشدم که چرا خوابیدن ولی الان میگم خب نبودی پیش شون و خوابیدن حالا میخوای چی کار کنی؟.. انتخاب کردی! برای همین سر اینکه ساعت ۱۲.۱۵ بیدارن و میگن گشنه ایم بهم نریختم.. رسیدیم خونه پلومرغ براشون داغ کردم و خوردن تازه همین الان‌چراغا خاموش شد و خوابیدن! منم نشستم تا نیم‌ساعت از داروم بگذره بتونم بخوابم.. ولی یه چیزی میخوام بگم! این دوستانی که طرفدار آقای جلیلی یا آقای پزشکیان هستن، و به جناح مقابل بی ادبی میکنن.. این دوستان دقیقا چی کار دارن میکنن؟ دنبال تمدن میگردین در انتخاب اصلح ولی ادب رو که اصل و ساده ترینِ روابط انسانی هست رو رعایت نمیکنید؟ عجیب نیست؟؟ اصلا کاری ندارم طرفدار کدوم بزرگوار هستین.. ادب رو رعایت کنین و جوگیر هم نشین! تحلیل ها و حرف های بیهوده راه به جایی نمیبره.. حقیقتا دعوت میکنم سعه صدر داشته باشیم همه مون.. بی ادبی از طرفداران آقای پزشکیان که به کرات میبینیم و این اتفاق تازه ای نیست سر آقای روحانی هم همین بودن.. حالا جالبه تهش که دوستان رئیس جمهور میشن امثال ما میگیم خب نیاید جایگاه رئیس جمهور تضعیف بشه و حمایت میکنیم.. ادامه شو مینویسم.. #انتخابات @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی اما‌دیدن بی ادبی کلامی و تحلیل های سطحی و جوگیری از طرفداران آقای جلیلی به نظرم خیلی دردناکه! بچه ها! ما مدعی اخلاق هستیم اسلام.. ارزش ها اجازه ندیم طرف مقابل ما رو برانگیخته کنه البته این اتفاق ها تو سن های پایین بیشتر میفته و اتفاقا دوستانی که سیاسی هم نیستن، طبق جو اطراف شون روی آوردن به سیاسی بودن و تحلیل ارائه دادن.. خلاصه حواسمون باشه! مهمه که ما به عنوان طرفدار چطور نماینده ای باشیم.. با اخلاق یا بی اخلاق چندشب پیش تو جمعی بودم که هممممه ی آدما ادعای روشنفکری و انسانیت و همدلی و ارتباط بدون خشونت داشتن! من‌سرم پایین بود ولی داشتم گوش میدادم در لحظه تبدیل شدن به گرگ های درنده ای که میخواستن همه چی رو بدرند و طرفدار آقای پزشکیان بودند.. و جالب بود میگفتن ما دوره اول‌رای ندادیم ولی دور دوم رای میدیم که فقط جلیلی نشه! آخه عزیزِ من! کمی‌فکر کن.. کمی گفتگو کن.. کمی تحلیل کن.. کمی مشورت کن.. #انتخابات @asalkhorsandian72

#روایت_نویسی سلاااام‌ ظهرتون بخیر چطورین؟ چی کارا میکنید؟ وای بعضی از دوره های بهترین ورژن من یه جوری به من انرژی میدن خودم باورم نمیشه، مثل همین دوره تابستون.. از شروع دوره تا حالا فقط ۱۵تا فایل در مورد نظم و تنظیم خواب دریافت کردن، و مباحث کلیدی تر مونده.. اما جوری باهم گفتگو میکنن جوری باهم تعامل میکنن که من واقعا شگفت زده میشم.. زن هایی که دغدغه ی کیفیت بخشی به زندگی شونو دارن، نمیگم هرکی این دوره رو شرکت نکنه دغدغه شو نداره اا، نه منظورم این نیست.. دارم میگم این جمعی که هستن من این دغدغه رو بین شون میبینم کاملا .. هنوز پادکست های ارزش و همدلی رو نذاشتم ولی باهم همدلی میکنن، راه حل نمیدن و گوش میدن بهم دیگه.. و شاکرم بابت شون واقعا.. دلم میخواست باهاتون درمیون بذارم..❤️ @asalkhorsandian72

#روایت_نویسی آمپول محترم ضدآمبولی رو خودم زدم😐 باورم نمیشه! ولی زدم🤪 دیروز پرستار گفت از فردا که سرم نداری بلند نشو بیا تا اینجا خودت تو خونه بزن از دکترم پرسیدم گفت بزن هیچ کاری نداره دیگه خودم زدم😐 خوبم زدم خدایی😂 @asalkhorsandian72

اگر تمایل داشتین نگاه سیاسی منو بدونید از این #انتخابات جا میتونید بخونید..

#روایت_نویسی فکرمیکنین چی کار کردم؟😂 وایستادم کباب ماهیتابه ای درست کردم با ماست و خیاری که کشمش و گردو داره😂 آخرش چندتا هم بادمجون سرخ شده گذاشتم کنارش😐 الان بوش راه افتاده دارم روانی میشم ولی روحم نیاز داشت به آشپزی! چرا این جوری شدم؟ یه چیزی رو جدی بگم؟؟ من بعد هر بار که بیهوشی عمومی گرفتم بعدش یه چیزایی درونم تغییر کرد به جان خودم اگر اغراق کنم! یعنی این بار قرعه به نام آشپزی افتاده؟؟ حالا دیدین یه موقع هایی یه کارایی میکنی مامانت خوشحال بشه مثلا؟ مامانم الاناست از سرکار برسه خونه ببینه وایستادم پای گاز و غذا درست کردم با دمپایی ابری نیفته دنبالم چهارتا جیغ حواله ام میکنه که چرا این کارا رو میکنی؟؟ مگه جراحی نکردی😂😂😂 خلاصه اگر نیومدم دیگه بدونید بلایی سرم آورده مامانم😐 @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی هفته ی پیش تصمیم گرفتم که برای حوزه فرزندپروری کوچ بگیرم از یکی از اساتیدم.. از امروز تا چهار هفته، چهارشنبه ها عصر یک ساعت کوچینگ دارم باهاشون.. به شدت ذوق دارم برای ادامه ی مسیر! میدونید تو همین جلسه به چه نتیجه ای رسیدیم؟ بچه ها رو رها کن! یه چیزایی رو تو خودت بساز و بذار سرجاش.. و میدونید وقتی دغدغه هام خلاصه میشه توی خودم آرامشم بیشتره حتی اگر پیچیده تر باشه تا وقتی در خلال بچه هاست.. میگم من آدم بزرگم هرجوری باشه مسئله مو حل میکنم ولی اینا طفلکی ها خیلی کوچیکن چطوری مسئله رو حل کنن.. @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی بریم سراغ بحث مون چی میخواستم بگم؟ میخواستم واستون بگم میشه از رو کتاب بچه تربیت کرد؟؟ چطوری حساسیت هایی که روی اصول تربیتی مون داریم هم به خودمون آسیب میزنه هم به بچه هامون. میدونم با گفتن تجربه ی تلخی که داشتم ممکنه عده ای شاد بشن، امروز بهش فکر کردم دیدم که حتی اگر هیت هم بگیرم اذیت نمیشم چون میدونم گفتنش میتونه راهگشا باشه و من از این فرایند عبور کردم به لطف خدا‌. پس بزن بریم🪴 @asalkhorsandian72

#شبانه_نویسی وقتی امیرعباس دنیا اومد، من طبق کتاب هایی که خونده بودم و دوره هایی که شرکت کرده بودم، یه اصول مشخصی برای خودمون نوشتم و تعیین کردم که خیلی به آرامش مون کمک کرد. تنظیم ساعت خواب از توی بیمارستان، ساعتی شیردادن بهش از توی بیمارستان،(با اینکه هر دومورد رو پرستار میومد و توصیه های مختلف میکرد ولی من لبخند میزدم و کار خودم رو میکردم، چون قبلش با دکتر هردوی اینها رو مشورت کرده بودم و گفته بود اگر بچه با وزن نرمال و به موقع دنیا بیاد هیچ مشکلی نداره) اینکه فقط من و باباش بغلش میکردیم و از اطرافیان صراحتا میخواستیم که بغلش نکنن، جز مامانم که خب دو هفته پیش مون بود تا دست مون بیاد چی کار کنیم اونم فقط برای تعویض ش چندروز اول که محمدحسن یادبگیره و یا موقع شیردادن میدادمش بغل من و خب مامانم با این روش مخالفتی نداشت و خودشم قبول داشت که اگر بچه هی بغل به بغل بشه با آدمای مختلف بی قرار میشه، تصور کنید بچه ای که تازه دنیا اومد خب هم بدن درد میگیره، هم شیری که خورده هی تو دستگاه گوارشش جا به جا میشه، هم احساس ناامنی میکنه،(بعد والدین به این نکات‌توجه نمیکنن بچه میفته به بی قراری و بی خوابی و ساعت ها گریه، میگن بچه کولیک داره! بریم دارو بدیم بهش..! من نمیگم کولیک وجود نداره میگم اکثراوقات اون بچه مشکلش دل درد نیست مشکلش نوع برخوردی هست که آدم بزرگا باهاش میکنن، این موضوع رو دکتر بچه هام هم بارها بهش تاکید کرده تو دوران نوزادی شون) و بعد اینکه جاهای مختلف خونه بهش شیر نمیدادم، روی تخت خودمون میشستم و‌شیرش میدادم(رعایت همین موضوع زمان از شیر گرفتن خیلی کمک میکنه)، مهمونی نمیرفتیم چون معتقد بودم شلوغی بچه رو اذیت میکنه، و خیییلی موارد دیگه.. این‌موارد در ظاهر خیلی سخت به نظر میاد اما نکته ای که داره اینه که نتیجه ش باعث میشه شما به عنوان مادری که تازه زایمان کرده، فشار کمتری رو تجربه کنید چون با بچه ای مواجه هستید که بی قراری نمیکنه. اما‌ماجرا برای من از کجا شروع شد؟.. ادامه شو مینویسم براتون.. @asalkhorsandian72