eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
981 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۹۷ #فرزندآوری #تدبیر_امور #سبک_زندگی #قسمت_سوم والدین عزیزم هم حدودا نصف سال رو در طب
۲۹۸ من در خانواده ای بزرگ شدم که شعار فرزند کمتر محقق شد و فقط یه برادر دارم. از کوچیکی حسرت خواهر به دلم بود. همه می گفتند چه خوبه که تک دختری و امکانات برات فراهمه ولی من دلم می خواست همه اون امکانات که به ظاهر همه فکر میکردند دلم بهشون خوش هست رو بدم و فقط یه خواهر داشته باشم. مادرم خودشون خواهر زیاد داشتند و هیچوقت درک نمیکردند که من چه حسرتی تو زندگیم دارم. و پدرم که مخالف سرسخت بچه سوم. حتی بچه سوم رو باردار شدند ولی بخاطر جو اون زمان خودشون سقط کردند😭 هرچی بزرگتر میشدم نیازم به یه خواهر و همدم بیشتر میشد. امیدم این بود که در ازدواجم بتونم جبران خواهر های نداشته ام را بکنم. ولی به خواست خدا همسرم هم خواهر نداشت و حسرت من چند برابر شد. در سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم و سرم پر بود از بلند پروازی ها... با اینکه بچه دوست داشتم ولی اونو مانع پیشرفتم میدونستم. هم درس میخوندم هم یکم کار می کردم. معتقد بودم زن باید تو جامعه مطرح باشه، خونه داری رو دوست نداشتم. بعد ۳ سال از ازدواجم، خدا دختر نازم رو به ما هدیه داد. با اومدن دخترم خونه نشین شدم و تا نزدیک دوسالگیش کمی هم افسرده، بخاطر خونه نشینی اصلا از مادریم لذت نمیبردم ولی از اینکه دختر دار شده بودم و به آرزوم رسیده بودم، خووووشحال بودم. در دو سالگی دخترم با کمک همسرم کارآفرینی کردیم و یه کسب و کاری رو شروع کردیم و خیلییی هم براش زحمت کشیدیم و موفق هم بودیم. کار جدیدم چون با کودک سر و کار داشت، احساس نیاز به بچه دوم میکردم و از طرفی دلم نمیخواست دخترم مثل من تنها بزرگ بشه. خدای مهربون لطف کرد و دختر دومم رو به ما هدیه داد❤️ چی از این بهتر. با اومدن دختر دومم خیلی شرایط روحیم فرق کرد. خیلیییی مسیرهای جدید مادری کردن به روم باز شد. با اومدن دختر دومم به کل کار بیرون رو گذاشتم کنار و با افتخار مادری میکنم😊 و از تک تک لحظاتش لذت میبرم جدا از برکت مادی هر فرزند به نظرم با به دنیا اومدن هر کدومشون خداوند باب های معنوی زیادی رو به روی آدم باز میکنه. الان دیگه دغدغه ام‌ نه کاره نه درس... فقط دلم میخواد بتونم انشالله ۵ تا بچه بیارم و به بهترین نحو تربیت شون کنم❤️ هدفم تربیت سربازای مهدی موعوده... از ته دل از خدا میخوام بهم توان فرزندآوری بیشتر و تربیت درست شون رو بده بچه داری واقعا سخته اما وقتی هدفت تربیت نسل ظهور باشه دیگه تحمل سختی ها میشه عبادت و شیرین میشه! کاش تو تربیت دخترامون بهشون یاد بدیم و بفهمونیم که بزرگترین افتخار برا خانم ها، مادری است. اللهم عجل لولیک الفرج... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣بهترین زنانتان کسی است که چون با شوهرش خلوت کند برای او زره حیا را از تن درآورد و چون لباس بپوشد زره حیا را با او به تن کند. 🆔 @asanezdevag
✍فرزند دو ساله‌ام در منزل شلوار و فرش را نجس کرد. مادرش چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید! خانم پس از یک ساعت تب کرد. تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز، ۶۰ تومان پول نسخه و دارو شد ولی تب، شدید‌تر شد! مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار هم بابت هزینه‌ درمان، مبلغ زیادی پرداخت کردیم و باز هم نتیجه نگرفتیم. شب‌ هنگام جناب شیخ رجبعلی خیاط را در ماشین سوار کردم تا به جلسه برویم. همسرم نیز در ماشین بود. جناب شیخ که سوار شد، اشاره به خانم کردم و گفتم: والده‌ بچه‌هاست، تب کرده، دکتر هم بردیم ولی تب او قطع نمی‌شود. شیخ همان‌طور که به مقابلش نگاه می‌کردند، خطاب به همسرم فرمودند: بچه را که آن‌طور نمی‌زنند همشیره! استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می‌شوید!ما چنین کردیم و تب همسرم قطع شد. 🆔 @asanezdevag
🌺🍃🌺🍃🌺 🔻🔺فرزند خود را از پدرش نترسانید. بذار بابات بیاد بهش میگم چیکار کردی. بذار بابات بیاد می گم به حسابت برسه. اگه به بابات نگفتم ... 🔻🔺مادر را در چشم کودک خود کوچک و بی ارزش نکنید. تو که بلد نیستی بچه تربیت کنی. این بچه است که تربیت کردی؟! تو این بچه را لوسش کردی. پرنده برای پرواز به دو بال نیاز دارد. دو بالی که هماهنگ حرکت کنند. ⛔️ هیچ گاه یکدیگر را در مقابل کودکان تحقیر و سرزنش نکنید. حتی اگر در آن لحظه رفتار یا گفتار پدر یا مادر اشتباه است. در فرصت مناسب نظر خود را به همسر خود اعلام کنید. 🔻🔺فرزند شما محبت و احترام را با مشاهده رفتارتان یاد می گیرد. 🆔 @asanezdevag 🌺🍃🌺🍃🌺
15.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 سخنران: استاد تراشیون 🔻 موضوع : مشکلات و مسائل جنسي در نوجوانان قسمت دوم 🆔 @asanezdevag
📣 برگزاری مجدد دوره «» در ❤️ دوره ای برای مادران،‌ مربیان، معلّمان و مبلغان با موضوع مادری و همسری در و 👤 استاد دوره: حجة الاسلام ✅ کاملاً رایگان ✅ محتوای جذاب، جدید وکاربردی ✅ تهیّه کتب دوره با ۳۰٪ تخفیف ویژه ✅ صدور گواهی ✅ نظرات شرکت کنندگان دوره اول چله مادری: @tarbiatkadeh 📌 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر: ktft.ir/40 ✍🏻 پشتیبانی و راهنمای دوره: 🆔 @Madari40 ☎️ +989910036141 ⏳ مهلت ثبت نام: چهارشنبه 29 تیر 🔳در ترویج معارف اهل بیت سهیم باشید. 😊با باشید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/632029338Cb8a48cecf1 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۹۸ #ازدواج_در_وقت_نیاز #مادری #فرزندآوری من در خانواده ای بزرگ شدم که شعار فرزند کمتر
۲۹۹ من در خانواده ای بزرگ شدم که گرایش مذهبی چندانی نداشتند، به قول خودشون، هم خوشی خودشون رو داشتند و هم نماز می خوندن. من هم طبق رسم خانواده در حال بزرگ شدن بودم و با توجه به جو جامعه با سرعت بیشتری به خوشی های دنیا روی آوردم، تا اینکه خدا لطف کرد و با قرار دادن حجتهایی مسیر زندگیم عوض شد. الحمدلله حجاب رو رعایت می کردم اما به خاطر والدین چادر نمی زدم. والدینم دوست داشتن تا مراتب بالای تحصیل پیش برم و فکر کنم خواستگارانی داشتم که به همین دلیل به من نمی گفتند و اصلا به فکر ازدواج نبودم، تا اینکه با دانشگاه به اردوی جهادی رفتیم و بعد از بازگشت مسئول خانم ها به خودم زنگ زد و یک نفر رو پیشنهاد داد و این طوری والدین من برای صحبت راضی شدند، تنها معیار من دین بود و پایبندی به اون هر چند در صحبت اول، آرمانهای مذهبی من در فرد نبود، اما قبل از صحبت برای بار دوم توسل کردم به خانم فاطمه زهرا سلام الله و یک آرامش و اطمینان قلبی در من ایجاد شد و با فردی ازدواج کردم که در ظاهر و اول راه مذهبی بودند اما خیلی مذهبی که من دوست داشتم نه... اما خداوند لطف کرد و به نظرم در مذهب پیشرفت کردیم. از اول چون همه اطرافیان ژست یک فرزند و دو فرزند داشتند، مدام می گفتم من شش تا بچه می خوام، هم برای آمادگی ذهنی اطرافیان، هم برای تشویق دوستان به فرزندآوری ترم آخر دانشگاه بودم و سال دوم ازدواج، خدا خواسته باردار شدم، خودم سریع پذیرفتم، خوب شرایط مالی خیلی مساعدی نداشتیم و علی رغم توصیه اطرافیان به بیمارستان خصوصی، دنبال بیمارستان خوب دولتی بودم که آقا زاده در حالی که مادرم مسافرت بودند، خواستند به دنیا بیان و رفتم یک بیمارستان دولتی و متاسفانه به علت عدم رسیدگی به موقع مجبور شدم هر هم درد زایمان طبیعی رو تحمل کنم و هم در لحظه آخر سزارین بشم و دردهای شدید بعد از اون رو متحمل بشم. اما خداروشکر در نهایت با عنایت خدا پسرمون سالم در آغوشمون قرار گرفت. برای بچه دوم بعد از، از شیر گرفتن و یکم تقویت اقدام کردم، که الحمدلله باردار شدم و ناامید از اینکه مجبورم سزارین کنم اما در جلسه هفتگی که می رفتیم شب ولادت امام حسن علیه السلام توسل کردم، دوتا خانم داشتند درباره من که شش تا می خواستم حرف می زدن که اتفاقی شنیدم و گفتم حیف که نمیشه اولی سزارین بود، یکی از اون خانم ها گفت دکتر من طبیعی بعد از سزارین انجام میده و من حسابی خوشحال شدم و الحمدلله به لطف دکتر خوب و عالی و متدین ( خانم دکتر ترکستانی) که موارد زیادی مثل من داشتند، حتی دوقلو طبیعی هم زایمان کردند، دخترم در آغوشم قرار گرفت و واقعا بعد از زایمان طبیعی، وقتی بچه در آغوش مادر قرار میگیره یکی از زیباترین لحظات زندگی هست. مدام از تعداد بچه زیاد حرف میزدم تا اینکه اطرافیان بپذیرند به شوخی و جدی، کلا معروف شده بودم به شش تایی ها... بعد از حدود ۳ سال دوباره تصمیم گرفتیم برای فرزند سوم که الحمدلله به لطف الهی باردار شدم در ایام بارداری به خاطر کار همسرم خداروشکر از تهران به شهرستان رفتم. همه فرزندانم زود به دنیا می آمدند اما این دفعه بسیار زود درد زایمان شروع شد، قبلش با پزشک صحبت کردم که من اولی سزارین و دومی طبیعی بوده و الان هم مایل به زایمان طبیعی هستم و ایشون هم قبول کردند و می گفتند در زمان طرحشون در روستا ها خیلی از موارد بود که بعد از زایمان طبیعی متوجه می شدند که فرد قبلا سزارین بوده اما چون تو شهرستان سزارین رو خوب نمی دونستن، کتمان می کردند. خلاصه فرزند سوم من هم در تنهایی و با درد خیلی زیاد اما خداروشکر طبیعی به دنیا اومد، بلافاصله بعد از زایمان به دوستان صمیمیم اطلاع دادم اما انقدر درد این دفعه زیاد بود که پیغام دادم قصد دارم سه تای بعدی رو سزارین کنم اما چند ساعت بعد گفتم نه همون طبیعی بهتره و الآنم به فکر چهارمی هستم انشالله و چون ویارم خیلی شدید بود و الان هم دست تنهام، دنبال راه حلی هستم که بتونم انشالله از پس چهارتاشون بر بیام التماس دعا 🆔 @asanezdevag
❤️ ۵۰ خانم خونه؛ 💵 اگر از حقوقتون توی خونه خرج میکنید، منت ممنــــــوعه! 🆔 @asanezdevag
✨خوشم میاد وقتی که ناراحتم و یکی سعی میکنه حالمو بهتر کنه. ممکنه اصلا حالم بهتر نشه‌ها، ولی اون تلاش و تقلا‌ی اون فرد برای بهتر شدن حالم، اون واقعا ارزشمند و قشنگه +یه جاهایی از زندگی باید برای بهتر شدن حال همدیگه تلاش کنید، حتی نتیجه خیلی ‌مهم نیست مهم اون تلاشی که انجام میدید... 🆔 @asanezdevag
🌼حکایت خوبان ✍سید مهدی قوام روضه خوانی که پاکت روضه خوانی اش را به زنان بدکاره میبخشید. روضه خوان مشهور شهر بود ، یکی از شبهای محرم الحرام ، تهران قدیم ، بعد از آخرین مجلس به راننده گفت: فلانی! امشب مستقیم مرا به منزل نبر ، اول به لاله زار میرویم ، تا اسم لاله زار را آورد برق راننده را گرفت، آخر آن زمان در تهران هرکس میخواست به معصیت و عیش حرامی مرتکب شود میرفت آنجا، راننده روضه خوان میگفت: با تعجب و حیرت به سمت لاله زار رفتیم ، مدام بین راه باخود می‌گفتم سید مهدی را چه به لاله زار! وارد خیابان شدیم، چند کاباره اینجا بود که با وجود فرا رسیدن ماه عزا همچنان فعالیت داشت، جلوتر کنار خیابان زن فاحشه ای منتظر ایستاده بود تا بقول معروف مشتری پیدا کند و خودش را به او بفروشد، همین که از مقابل آن زن بد کردار گذشتیم ، حاجی زد بروی شانه ام و گفت: نگه دار! میگم نگه دار! تعجب من صد چندان شد، خدای من! نکند سید مهدی... خیلی بهم ریختم و نگران شدم. ترمز کردم ، حاجی پیاده شد، رفت بسمت زن بد کاره ، سرش را پایین انداخت ، سلام کرد، دستش را زیر عبایش برد، پاکتی از جیب عبایش بیرون آورد، به آن فاحشه با لحن پدرانه ای گفت: "این پاکت یک دهه روضه خوانی منه، تو رو به صاحب این عزا ، تا وقتی پول این پاکت تمام نشده از این راه پول درنیاور. یکسال گذشت ، سید مهدی عازم کربلا شده بود ، در حرم سیدالشهدا علیه السلام مردی جلویش را گرفت،حاج آقا ببخشید ، سلام علیکم جوان، بفرمایید، حاج آقا آنجا گوشه ی صحن خانمم ایستاده ، از وقتی شما را دیده گریه اش بند نمی آید ، بمن گفت با شما کار دارد، سید مهدی رفت به سمت خانم، سلام کرد، بفرمایید خواهرم ،صدای گریه زن از زیر پوشیه بگوش می‌رسید،حاج آقا میدونی من کی هستم، شب آخر محرم، خیابان لاله زار، از وقتی پول روضه خوانی ات در زندگی ام آمد دیگر از خانه بیرون نیامدم امام حسین علیه السلام مرا خرید، آن مرد شوهرم است ، دنیای نجابت و پاکیست ، خیلی مدیون شما هستم... 📙 روایتی آزاد از زندگی سید مهدی قوام ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🆔 @asanezdevag