eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در مشهد، خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضا علیه‌ السلام شد. ... آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. ... در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابینا بود ... ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. ... این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. ... ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم دختر بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. او به امام رضا علیه ‌السلام عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. در خواب، حضرت رضا علیه‌ السلام او را شفا می‌دهند. 🆔 @asanezdevag
ارث فرزندان من، عشق حسین بن علی است از خدا در روضه ها، نسل حسینی خواستم 👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 اندر مصائب غربالگری اجباری... 👈 در همکاری وزارت بهداشت و دانشگاه تهران مطالعه ای انجام شد که نشان داد ۹۵ درصد زنان باردار، غربالگری می شوند. اگر موالید سالانه، یک میلیون باشد، برای شناسایی هزار مبتلا به سندرم داون، قریب به ۱۵۰ هزار مثبت کاذب وارد مراحل تکمیلی می شوند و در این فرآیند ۲ هزار جنین سالم بر اثر آمنیوسنتز و قریب به ۲۰ هزار جنین دیگر بر اثر سقط جنایی از بین می روند. یعنی قریب به ۲۲ هزار جنین سالم برای یافتن و کشتن ۱۰۰۰ جنین داون کشته می شوند و با این همه سالانه ۳۰۰ مبتلا به سندروم داون به دنیا می آید! 🆔 @asanezdevag
⛔️ بعد از ازدواج خودتون رو رها نکنید همسرتان شوهری میخواهد که از خودش مراقبت کند از بهداشت عمومی گرفته تا نحوه لباس پوشیدن و وضعیتتان چه از نظر جسمی،چه فکری و چه روحی 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۱ #مادری #فرزندآوری #اشتغال_زنان من در بدو ورود به دوره دکتری ازدواج کردم. از ابتدای
۵۶۲ فروردین ۱۳۸۵ یکی از دوستانم بهم زنگ زد و گفت شماره منزلتون رو به یکی از دوستان همسرم دادم. پسر خوب و خوش فکریه و معیار اصلیش اعتقادات و ساده زیستی هست... 🎊🎊🎊خرداد سال ۸۵ عقد کردیم. همسرم تو مراسم گفتگوی بزرگترها با وجود احترامی که برای همه قائل بودن، اصرار کردن که بعد از 7 ماه بریم خونه مون... میگفتن دوران طولانی عقد مایه زحمت برای خانواده ها میشه... بزرگترها نگران هزینه ها بودن ... اما ایشون به خانواده شون گفته بودن از جهت عروس خیالتون راحت باشه که مراعات خواهد کرد... مهمترین قسمت کار خرید سرویس طلا بود. خانواده همسرم اصصصصصصلا اهل طلاهای سبک نیستن و همسرم میدونستن که تو بازار سرویس سنگین پیشنهاد میدن... همسرم هم اصلا دوست نداشتن هزینه های خرید رو پدرشون بدن و قرار بود همه هزینه ها به عهده خودشون باشه و فقط برگزاری مجلس به عهده خانواده ها بود... رفتم تو فکر که برای خرید سرویس طلای ارزون تر چه میشه کرد. تا عاقبت چاره ای یافتم. 😀 چند روز قبل از خرید با یکی از دوستان خوش سلیقه، رفتم همون بازار طلا که قرار بود برای خرید بریم... گشتم و یک سرویس زیبا ولی سبک پیدا کردم. چند تا مغازه مشابه همون رو داشتن. همه رو نشون کردم. روز خرید فرا رسید. ⌛️⌛️ موقع دیدن سرویسها همون چند تایی که نشون کرده بودم رو مورد پسند اعلام کردم... مادر شوهرم به همسرم گفتن :"خوب ظاهرا خانومت این مدل کار رو پسندیده. باشه از همین مدل برداریم" لبخند رضایت بر چهره ی من و همسرم نشست. 😊😊 البته لبخندی همراه با کمی زیرکی.😉 بعد از اینکه همسرم مبلغ خرید رو پرداخت کردن، بزرگترها مشغول چک کردن سرویس خریداری شده بودن و تا فروشنده خرید رو بذارن تو جعبه من و همسرم برای رفع خستگی روی صندلی های کنار مغازه نشسته بودیم. همسرم آروم و بدون اینکه کسی صداشو بشنوه گفت:"عالی بود. عجب فکر خوبی کردی. هم هوای منو داشتی، هم دل مامانم به خرید راضی شد. ممنونم ازت" مزه ی اون حس خوب مشترکی که تو اون لحظه ایجاد شد، همیشه برام شیرین و تازه است. و از همون جا همسرم دلش گرم شد که میتونه رو همراهی من تو مسائل سخت زندگی حساب کنه... بعد از خرید و عروسی، مادرشوهرم بهم گفتن: "همیشه به پسرم میگفتم اون دختری که تو میخوای که اهل خرج زیادی نباشه و مهریه کم بخواد و این جور معیارها که تو داری باید دنیا رو زیر پا بذاری تا پیدا بشه. ولی خدا رو شکر بچه م توکل کرد و از دوستهاشم کمک گرفت تا اون چیزی که میخواست پیدا کرد. " تو اون لحظه من از خوشحالی اینکه تو دل مادر شوهر حسابی جای خودمو باز کردم تو ابرها☁️☁️☁️بلکه از ابرها بالاتر بودم. 😄😄😂😂 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️خطر در کمین زنان چادری.... 🚨زنگ خطر برای چادری ها از اربعین امسال به صدا در آمد... 👈اگر مراقب نباشید یک روز سر بلند می کنید و می گوئید من چادری و محجبه بودم نمی دانم چطور چادر از سرم برداشتم؟؟ 🆔 @asanezdevag
🌺 حضرت علی علیه السلام فرمود: زن‌ها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنی گردد. 🆔 @asanezdevag
ارث فرزندان من، عشق حسین بن علی است از خدا در روضه ها، نسل حسینی خواستم 👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این کلیپ سال گذشته در ایام ولادت امام رضا(ع) منتشر و بازدید چند میلیونی داشت. خیلی زیباست. کبوتر دلتون رو در ایام شهادت امام رضا(ع) با دیدن این کلیپ زیبا روانه ی مشهد و کنار گلدسته های حرم غریب طوس کنید و اگه دلتون هوای حرم کرد و حال دلتون خوب شد ما رو هم دعا کنید. 🆔 @asanezdevag
1_1159263931.mp3
2.46M
سوال: 🤔🤔🤔🤔 بخاطر شغل ام مجبورم از کودک ۲ ماهه ام جدا شوم تا چندین ساعت ، آیا اشکالی دارد؟ 😔😔 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۲ #ازدواج_آسان #سبک_زندگی_اسلامی فروردین ۱۳۸۵ یکی از دوستانم بهم زنگ زد و گفت شماره م
۵۶۳ من در سال ۹۶ تونستم بورسیه تحصیلی دانشگاه آلمان رو برای مقطع ارشد بگیرم. در حال انتخاب خوابگاه و ... بودم که همسرم به خواستگاری من اومدن و دقیقا همون خصوصیاتی رو داشتن که همیشه دوست داشتم همسر آیندم داشته باشه. بین دوراهی سختی قرار گرفتم. و در نهایت به این نتیجه رسیدم که بعدا میتونم برای تحصیل دوباره اقدام کنم اما شاید در آینده دوباره فردی که انقد به دلم بشینه سر راهم قرار نگیره ( شرایط پذیرش من طوری بود که نمی تونستم با همسرم برم.) همون اول زندگی با همسرم صحبت کردم تا پس انداز ایشون و پول جهیزیه من رو روی هم بذاریم و یک خونه کوچیک بخریم به جای اینکه کلی وسیله بخریم و توی خونه اجاره ای زندگی کنیم. خوشبختانه خانواده خودم و همسرم از تصمیم ما حمایت کردن و ما چند سال اول زندگیمون رو در زیرزمین خانه مادرشوهرم که ۴۰ متر بیشتر نبود زندگی کردیم و از یخچال و فرش و تلویزیون و .. دست دوم اونها استفاده کردیم. منم دوست داشتم جهاز کاملی ببرم، اما راحتی آینده رو به خوشی چند روزه ترجیح دادم و الان خیلی خوشحالم که وسوسه نشدم و حرف بعضی از دوستامو گوش نکردم که میگفتن آدم فقط یک بار عروس میشه و فلان و بهمان. مراسم عروسی ما خیلی ساده برگزار شد و از ریخت و پاش های الکی صرف نظر کردم. بعدها همون دوستام بهم گفتن خوش بحالت که انقد عاقلانه تصمیم گرفتی و کاش ما هم یکم بیشتر روی تصمیماتمون فکر میکردیم. ۶ ماه خونه دار بودم که تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم چون آدم هرچی جوونتر باشه، بیشتر حوصله بچه رو داره و دوران بارداری و زایمان راحت تری هم داره. در دوران بارداری برای کنکور ارشد درس خوندم و وقتی پسرم به دنیا اومد از پا قدمش و تلاشهای خودم رتبه ۴ کشوری رو در رشته خودم آوردم. دوباره وارد دانشگاه شدم و با حمایتهای همسرم درسم تموم شد همزمان اقساط خونه ای که خریده بودیم هم به کمک اجاره ای که می گرفتیم، تمام شد و به خونه خودمون رفتیم. موندنم تو ایران باعث شد حمایت خانواده ها به ویژه مادرم رو داشته باشم کلاسهای ارشد ۲ روز در هفته از صبح تا عصر بود. پسرم هنوز غذا نمیخورد بخاطر همین از چند روز قبل شیر خودمو فریز میکردم و بچه رو پیش مامانم میذاشتم. البته صبحها تا وقتی که خواب بود همسرم هم پیشش بود بعد که بیدار میشد همسرم بچه رو میبرد پیش مادرم. زمانیکه پسرم حالش خوب نبود یا واکسن داشت از غیبت هام استفاده میکردم و نمیرفتم کلاس. اساتیدم بخاطر اینکه نوزاد داشتم خیلی خیلی باهام راه میومدن، همه تشویقم میکردن حتی مسئولین آموزش و بخش اداری وقتی میفهمیدن خیلی تحسین میکردن و من با انگیزه بیشتری درس میخوندم. ۳ روز در هفته هم سرکار میرفتم و برای درس خوندن شبها بیشتر بیدار میموندم. زمانیکه پسر خواب بود همزمان با شام درست کردن کارهای ناهار فردام رو هم میکردم و برای اینکه به کارها برسم سرعتمو بیشتر کرده بودم و بازدهی کارم بیشتر شده بود. زیاد نمیرسیدم خونه رو مرتب کنم یا مثل قبل برای غذا درست کردن وقت بذارم ولی همسرم خیلی همراهی میکردن، در کل مشوق من بودن و توی کارها کمک میکردن. کم کم داریم به آوردن بچه دوم فکر می کنیم تا هم پسرمون همبازی داشته باشه و با هم بزرگ بشن و هم فرصت داشته باشیم بچه های بیشتری بیاریم. همیشه تلاش کردیم حرف مردم روی تصمیماتمون تاثیر نذاره و الان خدا رو شاکرم که طی این مدت کوتاه، هم ازدواج کردم، هم خونه دار شدم، هم یه پسر ناز دارم و هم ارشد گرفتم در حالیکه اگر رفته بودم الان احتمالا فقط یک مدرک ارشد داشتم. خواهش میکنم رسم و رسوم غلط رو کنار بذاریم همه چیزو ساده بگیریم و طبق صلاحمون عمل کنیم. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨هنوز زورمان به مافیای اقتصادی پشت پرده ی غربالگری و سقط جنین نرسیده است. ⚠️ پوشش غربالگری در ایران ۹۴ درصد است. در حالی که در کشورهای توسعه یافته، نهایت ۳۰ درصد می باشد!!! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۳ #ازدواج_در_وقت_نیاز #ازدواج_آسان #تحصیل #فرزندآوری من در سال ۹۶ تونستم بورسیه تحص
۵۶۴ 💥ایمان... اولین بارداری من سال ۹۵ بود. تحت نظر دکتر ژنتیک آقای دکتر .... توی میدان ولیعصر تهران بودم. غربالگری مرحله دوم گفتن مشکل داره و باید آمنیوسنتز انجام بشه. روزی که قرار بود آمنیوسنتز بشم با همسرم رفتیم مطب دکتر ژنتیک از اونجا آدرس دادن ما رفتیم یه مطب دیگه. خلاصه رفتیم اون مطب، اول تعهد گرفتن که اگه با این سوزن زدن کیسه آب نشتی کرد و بچه بی آب شد، ما هیچ تعهدی نداریم. یهو دلم لرزید. دلم نمیخواست انجام بدم، ولی آخر سر انجام دادم. توی اون یک هفته ای که من در انتظار جوابش بودم، استراحت مطلق بودم که سوراخ کیسه آبم ترمیم بشه. چه روزای سختی بود. خییییلی سخت گذشت، اگه جوابش بد میشد، بچه مو باید سقط میکردم. خیلی وحشتناک بود. روز پاسخگویی آزمایش رسید و گفتن مشکلی نداره و سالمه. زندگی ما دوباره جون گرفت. گذشت و گذشت تا آخر هشت ماهم که روز جمعه آبان ماه بود و مامانم میخواست، سیسمونی بیاره. همون روز افتادم به خونریزی، همسرم خیلی ترسیده بود، ولی من آروم بودم. بهش میگفتم هیچی نیست. رفتیم دکتر صدای قلب جنینو گرفت، صدای قلبو نشنید. فرستاد یه بیمارستان دیگه. اونجام صدایی شنیده نشد. دیگه شب شده بود، رفتیم بیمارستان دکتر خودم، پرستار گوشیو داد بهم ، دکتر توو گوشم گفت، بچه ت مرده، ختم بارداری. ای خدای من حتی فکر کردن به اون روزا اشکمو در میاره. قلبم درد میگیره. دکتر گفت برو خونه، صبح بیا برای زایمان. اون شب با همسرم توی خیابونای تهران گریه هامونو کردیم ،، زجه هامونو زدیم. تا رسیدیم خونه. من اولین نوه خانواده مادری و پدری بودم. همه منتظر به دنیا اومدن نوزاد ما بودن. ولی افسوس ... این درد برای من عین کسی بود که جوون از دست داده. کل بارداری من اینقدر وابسته این بچه بود، حواسم به تکوناش بود، دائم باهاش حرف میزدم، نمیدونم چطوری رفت، نمیدونم... من زایمان طبیعی کردم. اصلا هم جنینو نگاه نکردم، فقط از پرستار پرسیدم چه شکلیه، گفت شبیه یه بچه ست که تمام پوست بدنش سوخته...😭 یا حسین 😭 بچه م از بی آبی سوخت... بعد از آمنیوسنتز کیسه آبم نشتی میکنه و به مرور خشک میشه. همه اینا یک طرف، درد بعد زایمان که شیر میاد توو وجودت یک طرف.... با اومدن و رفتن این بچه من بزرگ شدم. قوی شدم. یاد گرفتم صبر کنم و امیدوار باشم به وعده های الهی. یک سال صبر کردم، مهر ماه سال بعدش خدا بهمون نعمت فرزند رو داد. بخاطر همه سختی هایی که کشیدم و بی قراری هایی که کردم، اسمشو گذاشتیم ❤️ایمان❤️ مهرماه امسال آقا ایمان ۶ سالش تمام میشه و کنار بچه دوم مون مشغول بازی هستن. دعای همیشه من اینا که خدابه همه فرزندی سالم و صالح عطا کنه. الهی آمین 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️انتهای مسیر کجاست؟ 📌وقت تلنگر بیایید خیال کنیم که سالها گذشت... مرزهای پوشیدگی کم‌کم شکست... 🎞 تیزر فرهنگی ؛ روایتگر داستانی خیالی از آینده‌ی ایرانِ بدون هنجارها 📡این محتوای دقیق و شناختی را لازم است همه ایرانیان ببینند؛ انتشار حداکثری با شما 📎دریافت اثر با کیفیت بالاتر : eitaa.com/gheyre_aaddi/19 🆔 @asanezdevag
واقعا زحمت کشیدی 😉 ┄┄┄❅✾❅┄┄┄ 🆔 @asanezdevag
🌹 زن در اسلام 🌹 👇👇👇 من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد🌹 من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن حتی حج ات قبول نیست🌹 من یک زنم.... خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. 🌹 من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد.🌹 من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود...🌹 هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد.🌹 اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است...🌹 سرشت و صفات انسانها از شیر من است...🌹 عفت من سرمایه ام است🌹 من همان زنم که نجابتم قیمتم را از یک دنیا بالاتر میبرد.🌹 من عاشق سوره کوثرم...سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. 🌹🌹🌹 ===== 🆔 @asanezdevag
👫👫👫 ✔️ راهکار تربیتی صحیح کودکان 💠دردرجه اول بالا بردن آگاهی در زمینه تربیت کودک بسیار راهگشا است اینکه والدین بدانند بسیاری از ویژگی‌های رفتاری در کودک اقتضای سن او و طبیعی است و نیازی به ارائه روش تربیتی خاصی نیست بطور مثال در یک سنی کودک لجبازی می‌کند و یا در سنین دیگری کودک می‌خواهد مستقل شود و دائما نه می‌گوید. بنابراین طبیعی است که رفتارهایی از آن‌ها سر بزند و والدین نباید برخورد خشن کنند. 💠بعد از آگاهی والدین باید شیوه فرزندپروری درستی انتخاب کنند که بر قاطعیت استوار است یعنی والدین نه سخت گیر ونه سهل گیر هستند بلکه قاطع هستند.انتخاب قوانینی که نه سخت باشند و نه آسان، قاطعیت است و اگر کودک از این قوانین سرپیچی کرد تنبیه خاصی که مطمئنا بدنی نیست مشخص می‌شود واز قبل به کودک گفته می‌شود واگر قانون را زیرپا گذاشت باید اجرا شود. 💠از طرفی برای کودک باید آزادی قائل شد و زیاد او را محدود نکرد واین روش تربیتی روشی است مابین سخت گیری وسهل گیری اما به شکل قاطع که باید به اندازه کافی نه زیاد ونه کم اعمال شود.ضمن اینکه در کنار تمام اصول تربیتی که تعیین می‌شوند باید روابط عاطفی بسیاری حاکم باشد و محیط خانه را مانند یک سربازخانه در نیاوریم وحتی بهتر است که در تعیین قوانین با کودک هم فکری کنیم تا حس اعتماد را افزایش دهیم اگرچه این کار آسانی نیست و نیاز به تمرین وآگاهی دارد. 🆔 @asanezdevag