هدایت شده از آثار پاکروان
🍃♥️🍃 #وحدت_حوزه و دانشگاه ق 2 🍃♥️🍃
به نظرم تنها راه وحدت بين حوزه و دانشگاه اين است كه اعتماد عميق بين اعضاي اين دو نهاد بوجود آيد، بطوري كه منجر به توليد محصولات قابل قبول براي همديگر باشد، تا با اشتياق کامل از نظرات هم استفاده كنند.
محصول اصلي دانشگاه توليد علوم تجربي و فني و پرورش متخصص است، عملکرد دانشگاهییان بايد چنان منطقي باشد كه حوزهويان بدون كوچكترين شك و ترديد استقبال كنند.
محصول حوزه ابلاغ پيام الهي است. حوزهويان بايد چنان باشند كه بتوانند ارزشهای (اهداف قرآن ) الهی را طوري اطلاع رساني كنند كه دانشگاهیيان هم استقبال كنند.
علم و ارزش دو بال پيشرفت متعالي جامعه هستند كه با تكروي، عدم هماهنگي و همكاري آنها، جوامع زير قابل تصور است.
1ـ کشور قفط از لحاظ ديني پيشرفت كند و از نظر علمي عقب بماند: چنين جامعهاي در نهايت دچار شكست خواهد شد. چرا كه گسترش دين بدون توجه به علم باعث بوجود آمدن جامعهاي ميشود كه مشكلات حل نشدني فراواني گريبان گير آن ميشود. ذات دين الهی هم با چنين جامعهای مخالف است. بعضي از جوامع شرقي چنين هستند.
2ـ فقط از لحاظ علمي پيشرفت كند و از دریافت ارزشهای دين الهی كمبود داشته باشد: در اين صورت نيز جامعه دچار شكست خواهد شد. چنين جامعهاي به خاطر كمبود معنويات و ارزشهای اصیل دچار بحران ميشود. نمونه آن بعضي از جوامع غربي است كه يك طرفه رشد يافتهاند. (ادامه در قسمت 3)
🖌 محمد ابراهیم پاکروان (مواِپا)
#لبیک_یا_خامنه_ای #تقویت_انقلاب_اسلامی. #حفظ_اسلام #حفظ_انقلاب #حفظ_حجاب #زن_زندگی_زهرایی. #ما_ملت_امام_حسینم
توجه: استفاده در کانالها و گروهها با حفظ امانت، صلواتی است.
نشانی آثار پاکروان: https://eitaa.com/asarepakrvan
هدایت شده از ادبیات مواِپا
🍃♥️🍃 #وحدت_حوزه و دانشگاه ق 3🍃♥️🍃
هر يك از جوامع فوق به علت عدم حضور ديگري مشكلات مخصوص به خود را دارد.
3ـ نزاع هميشگي بين اين حوزه و دانشگاه: در اين حالت هر كدام موجب ايستايي و ركود همديگر ميشوند. هر دو حضور ضعيف در جامعه دارند. در نتيجه دو مركز تخريب شده وجود خواهند داشت. چنين جامعهاي بسوي پيشرفت حركت نميكند كه هيچ، بلكه پسروي هم مينمايد.
4ـ هماهنگي و همدلي بین حوزه و دانشگاه: در چنين حالت در جامعه هر دو حضور پر رنگ و قوي دارند. يكي در تقويت ديگري ميكوشد و همديگر را تقويت مينمايند. با كمك و ياري یکی موجب رشد و شكوفايي ديگري ميشود. نقاط ضعف يكديگر را محترمانه حل مينمايند. در اين حالت جامعه به سوي پيشرفت متعالي گامهای بلند بر ميدارد و همه امت و ملت راضي خواهند بود.
جامعه براي پيشرفت متعالي به محصولات هر دو نهاد نياز دارد. بايد چنان هماهنگ باشند كه ملت با جان و دل خريدار محصولات هر كدام از آنها باشد.
يكي از بهترين راه توليد محصول مشترك اين است كه يكي قبل از ارسال محصول خود به بازار جامعه، اول هماهنگي لازم را در بين خودشان انجام بدهند و بعد در بين متخصصين طرف ديگر مطرح و مورد نقد و بررسي قرار بدهند. به عبارت ديگر، اول خودشان محاسن و معايب خروجي خود را مورد ارزيابي قرار دهند و معايب آن را برطرف نمایند، بعد محصول را به متخصصين بال ديگر عرضه نماييد، تا عيوب احتمالي که ناآگاهانه در لابلای محصول مانده، برطرف شود. به عنوان مثال: اگر نظريهاي در دانشگاه مطرح و ارائه شد، اول خود دانشگاه، خود را يك نقاد فرض كنند و به نقد سختگیرانه آن محصول بپرازند. یعنی نظريه خود را با ديد انتقادي بررسي نمايند. اگر متوجه شدند كه قسمتي از آن ايراد دارد. خودشان برطرف كنند، حوزويیان هم همچنين. در اين صورت نه خروجي حوزه با علوم دانشگاهي تضاد پيدا ميكند و نه خروجي دانشگاه با مسلمات ديني به تعارض كشيده ميشود. (ادامه در قسمت 4)
🖌 محمد ابراهیم پاکروان (مواِپا)
#لبیک_یا_خامنه_ای #تقویت_انقلاب_اسلامی. #حفظ_اسلام #حفظ_انقلاب #حفظ_حجاب #زن_زندگی_زهرایی. #ما_ملت_امام_حسینم
توجه: استفاده در کانالها و گروهها با حفظ امانت، صلواتی است.
نشانی آثار پاکروان: https://eitaa.com/asarepakrvan
هدایت شده از آثار پاکروان
🍃♥️🍃 #وحدت_حوزه و دانشگاه ق 4🍃♥️🍃
شایسته نیست يكي خروجی خود را بدون اطلاع دیگری (محصول خود را) انتشار و سعی نماید آن را در جامعه جا بیاندازد، آن موقع بال دیگر آن را مورد نقد قرار دهد. این کار باعث موضعگيري متقابل میشود. تا زماني كه محصولات هر دو مصرف داخلي (خود و طرفدارانش) دارد و براي ديگري قابل استفاده نيست. بحث وحدت حوزه و دانشگاه بيمورد است به عبارت ديگر تا زماني كه حوزه محصول خود را خود مصرف ميكند و محصولات دانشگاه را قبول ندارد و يا بالعكس، وحدتي حاصل نخواهد شد.
در رابطه با وحدت حوزه ودانشگاه توجه به چند نكته اساسي ضروري ميباشد:
نكته اول: اولين اقداماتي كه بايد انجام شود شناسايي محلهاي تفرقه و اختلاف است. با شناسايي آنها و جمع آوري روشهاي وحدت آفرين، بهترين و مناسبترين راه حل را استخراج، انتخاب و اجرا كرد.
نكته دوم: تدريس روحاني در دانشگاه و يا دكتر در حوزه مشكل را حل نميكند. چون اگر روحاني فقط مباني علم را مثل ديگر اساتيد براي دانشجويان بيان نمايد. او هم مانند آنهاست با اين تفاوت كه لباس روحانيت را در تن دارد و دكتري كه از دانشگاه براي تدريس طلبهها ميرود او يك روحاني است اما بدون لباس. آنچه مد نظر است توافق بين تئوريها و نظريههاي مطرح در دو مركز است. تا زماني كه تئوريها و نظريههاي يكي براي ديگري مورد پذيرش قرار نگيرد، وحد ت ايجاد نميشود. منظور از محصول مشترك تئوريها و نظريههاي قابل جمع است كه مورد پذيرش هر دو مركز میشود. (ادامه در قسمت ق 5)
🖌 محمد ابراهیم پاکروان (مواِپا)
#لبیک_یا_خامنه_ای #تقویت_انقلاب_اسلامی. #حفظ_اسلام #حفظ_انقلاب #حفظ_حجاب #زن_زندگی_زهرایی. #ما_ملت_امام_حسینم
توجه: استفاده در کانالها و گروهها با حفظ امانت، صلواتی است.
نشانی آثار پاکروان: https://eitaa.com/asarepakrvan
«بسمه تعالي»
انگيزه هاي مختلف براي شركت در انتخابات
سوال: چرا راي ميدهيد؟ جواب: #من_راي_مي_دهم چون:
1ـ : من یک خانم هستم، دوست دارم به كانديد خانم رایدهم.
2ـ : یک جوان هستم و به جوانترین داوطلب رای میدهم.
3ـ #من_راي_مي_دهم چون: كانديد مورد نظرم وابستگي جناحي ندارد.
4ـ : سفارش امام راحل، رهبري و شهداست، بدين وسيله در صحنه بودن خود را ثابت مي كنم.
5ـ : من حق انتخاب دارم و ميخواهم از حق خود به نفع كانديدي خود استفاده كنم.
6ـ : من به سرنوشت خود و كشورم علاقه دارم. ميخواهم به گونهاي رقم بخورد كه راه امام راحل(ره) ادامه داشته باشد.
7ـ : اگر شركت نكنم به نفع رقيب و به ضرر كانديد دلخواهم است.
8ـ #من_راي_مي_دهم چون:كانديد من اصلح و درد آشناست.
9ـ : ميخواهم سند هويتم (شناسنامه) ممهور به مهر انتخابات باشد.
10ـ : به سن قانوني رسيدهام و ميخواهم از حق قانوني خود استفاده كنم.
11ـ : حضور من باعث ناميدي دشمن خارجي و ستون پنجم براي حاكم شدن دوباره ميشود.
12ـ :كانديد من با سواد و متعهد است ميخواهم در مجلس قوانين مترقّي به تصويب برساند تا مشكلات موجود حل شود.
13ـ : ميدانم يك راي هم در سرنوشت خودم، كانديدم، مخصوصا كشورم موثر است.
14ـ #من_راي_مي_دهم چون: ميخواهم هوشيارانه از كانديد خود دفاع كنم.
15ـ : با عدم حضور من و امثال من رقيبان به مجلس خواهند رفت و بايد چهار سال خون دل بخورم.
16ـ : چون منافع من در انتخاب كانديد مورد نظر است.
17ـ :كانديدم قول آباد كردن منطقه با تصويب قوانين مثمر ثمر را داده است.
18ـ : با يكي از كانديدها فاميل هستم ميخواهم راي بيشتري بياورد.
19ـ : با يكي از كانديدها دوست و آشنا هستم ميخواهم كمكش كنم.
20ـ : دوست ندارم فلان كانديد راي بياورد به غير او به هركس ديگر كه دلم خواست راي خواهم داد.
21ـ : راي دادن را واجب عيني ميدانم و نميگويم واجب كفايي است. چون ديگران شركت ميكنند پس نيازي به حضورم نيست. هر فرد مكلف است كه از حق قانوني خود استفاده كند.
22ـ : راي من خاري است در چشم رقیب کاندیدم، هرچه تعداد خارها بيشتر باشد، بيشتر ذليل ميشود.
23ـ : راي دادن يك حق است كه من براي اولين بار توان استفاده از اين حق را پيداكردهام و ميخواهم راي من براي فردي صالح باشد. گرچه آن فرد راي نياورد. كانديد من وعده داده كه قوانيني براي ايجاد امنيت و آسايش و رفاه عمومي تصويب كند.
24ـ : مجلس خانه ملت است، بايد افراد شايسته هم در آنجا حضور فعال داشته باشند و ديگركشورهاي جهان اراده اسلامي و ملي ما را در مصوبات مجلس مشاهده ميكنند.
25ـ : چون كانديد من متعهد و متخصص است، ميخواهم قانونگذاري صحيح را نهادينه كند.
26ـ : نميخواهم كانديد طرفدار غرب وارد مجلس شود. كانديد من مومن و اصلح است.
27ـ: آخرين نفر: نظام جمهوري اسلامي را قبول دارم اما چون كانديد مورد قبول پيدا نكردم. كه با معيارهاي اسلامي تطابق داشته باشد. شركت و راي سفيد خواهم داد. كه نشانه تاييد انقلاب اسلامي است.
محمد ابراهيم پاكروان («لطفا نشر دهید») #من_راي_مي_دهم