فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ماجرای بسیار زیبا و آموزنده عنایت امام زمان عج به یک پسر آلمانی به واسطه شیخ جعفر مجتهدی ره
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🌺رمضان الکریم مبارک/ هدیه به شما
فایل صوتی قرآن. نیاز به دانلود ندارد، هر روز یک جز ،فقط کافيست روی لینک بزنید
*جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO*
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻مسجد بهلول
✍ روزی مسجدی میساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه میکنید؟ گفتند: مسجد میسازیم؛ گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
🔸بهلول میخواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
🔸سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول»، ناراحت شدند، بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟!
🔸بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساختهایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساختهام، خدا که اشتباه نمیکند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 سرانجام بدبینی نادرشاه
✍ نادرشاه افشار صاحب سه فرزند مذکر به نامهای رضا قلی میرزا، نصرالله و امام قلی بود و از روزی که در جنگلهای مازندران مورد سوقصد و تیراندازی قرار گرفت، اندیشه و دل خود را در گرو سوظنی گذاشت که میگفت فرزند ارشدش، رضاقلی میرزا سودای خودسری و استقلال دارد. در این بین رضاقلی میرزا هم دست به اعمالی زد که گمانهای پدر را تقویت میکرد؛ ضرب سکه به نام خود در دوران جنگهای نادر به هند، کشتن تهماسب صفوی و فرزندان او و برپایی سراپرده شاهی در هرات همه و همه به بدبینیهای شاه افشار دامن میزدند و نادر که بوی فتنه میشنوید، دستور داد، گارد شخصی شاهزاده منحل شود و گمانهای بد و نابهجا را تا به حدی ادامه داد که جگرگوشه فرزند خود، رضاقلی میرزا را نابینا کرد.
🔸 این اتفاق (کور شدن فرزند نادر) نقطه عطفی بود که نه تنها زندگی و روحیات نادر را یک شبه دگرگون کرد بلکه توانست در نابسامانیهای داخلی نیز نقش بهسزایی ایفا کند و سالهای پایانی عمر نادر را چون زهر تلخ سازد. نادر پس از آنکه چشمان نور چشم خود را کور کرد، گریه سر داد، به عجز افتاد و چون پشیمان شد پنجاه نفر از امرایی که هنگام واقعه حضور داشتند و شفاعت نکردند، به قتل رساند. پس از این اتفاق نادر آرام و قرار خود را از دست داد و هر روز بیشتر از دیروز پریشان میشد تا به حدی که در سالهای پایانی بلایایی بر مردم فروآورد که کافر نشنود و مسلمان نبیند
📚منبع: نامه های طبیب نادر شاه
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرات رضاخانی/ راه آهن رضاخانی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
Part02_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
9.4M
🔻تاریخ_معاصر_ایران
"از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به بعد"
قسمت 2⃣
*شرح اشغال ایران در ۳ شهریور۱۳۲۰
*مردم ایران در بی خبری کامل
*دلیل تمایل افکار عمومی نسبت به آلمان
*مطبوعات ایران در خلال جنگ جهانی دوم
*آشنایی با شخصیت رجبعلی منصور
*در بامداد ۳ شهریور ۱۳۲۰ چه گذشت؟
🗣 خسرو_معتضد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 جنایات کومله
✍ کوملهها خلبان شهید "محسن درخشان" را ایستاده در خاک کردند.بطوری که فقط سرش از خاک بیرون بود.سپس به صورتش عسل مالیدند و رهایش کردند.
زمانی دوباره به سراغش آمدند؛
صورتش از شدت هجوم حشرات قابل شناسایی نبود.در آخر با گلولهای به سرش او را به شهادت رساند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸 تصویری از میرزا کوچک خان در دوران طلبگی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم(شیخ فضل الله نوری)
✍خانواده ی وی، جنازه ی شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند.
🔸پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندندو می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت،دختر شیخ فضل الله نقل می كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: "گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سید الشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا دربیاورند تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست."
🔸جنازه ی مطهر شیخ را بعد از 18 ماه بدون آن كه كم ترین آسیبی دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند. سپس در مقبره ای كه قبلاً در صحن مطهر تدارك دیده بود، دفن كردند
📚 منبع: سایت تبیان
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸تصویری از نوازندگان زن در زمان قاجار
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔴 #فوری 14 گیگ اینترنت رایگان هدیه ایرانسل و همراه اول به مناسبت عید نوروز و ماه مبارک رمضان / تعداد محدود
✅ همین الان بزنید روی لینک و استفاده کنید + نحوه فعال سازی در کانال «نبض اقتصاد» ببینید
https://eitaa.com/joinchat/1630798101C74a52bf027
🔻 ظلم نادر شاه به جد آیت الله مشکینی
✍آیت الله مشکینی در كتاب كشكول آورده اند که جد هفتم ایشان، به نام ملامحمد تقى، در روستاى آلِنى زندگى می کردند و محبوبيت فراوانى در ميان اهل روستا داشتند. در آن زمان كه دوران حكومت نادرشاه بود ـ نادرشاه، از طرف تركيه با سپاه خودش می آمده، كه به روستاى آلِنى می رسد. ايشان نقل مراجعه می كردند. وقتى نادرشاه به چشمه آب می رسد، زن و مرد و دختر و پسر، مشغول برداشتن آب از چشمه بودند. نادرشاه تشنه آب بوده و دختر بچه اى كوزه آب خود را به ايشان می دهد. نادرشاه آب را كه می خورد، نگاهى به چهره اين دختر می اندازد و مجذوب او می شود.
به دختر می گويد:«شما بيا با من باش». دختر بچه می ترسد و فرار می كند و به ده می آيد و در خانه جد آيتالله مشكينى بست می نشيند. نادرشاه دستور می دهد كه آخوند روستا را كه همان جد ايشان ملا محمد تقى بود ـ احضار كنند. وقتى او را پيش نادرشاه مى آورند، نادرشاه به او دستور می دهد كه:«عقد اين دختر را براى من بخوان!». ايشان هم طبق ضوابطى كه هست، پدر و مادر دختر را می خواهد و می گويد كه:«ايشان مىخواهد با دختر شما ازدواج كند». آنها مىگويند كه:«مايل نيستيم و نمی خواهيم». ايشان به نادرشاه می گويد كه:«من نمی توانم صيغه عقد را اجرا كنم، چون پدر و مادر دختر راضى نيستند»
🔸نادرشاه می گويد:«تو كارى به اين كارها نداشته باش. كار خودت را بكن و عقد را بخوان». ايشان میگويد:«نمیخوانم» و به دليل همين امتناع، نادرشاه دستور میدهد كه خميرى را به شكل عمامه آماده میکنند و به جاى عمامه روى سر ايشان می گذارند و روغنى را داغ می كنند و وسط اين خمير ـ كه همان مغز سر اين عالم متقى بوده ـ می ريزند و ايشان به خاطر دفاع از حق اين دختر و پدر و مادر، شهيد می شوند. به هر حال، ايشان از چنين خانوادهاى برخاسته است
📚منبع: مصاحبه محمد محمدی ری شهری
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خوابعجیباستادشجاعیاز قیامت
🎙#استاد_شجاعی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 قدیمی ترین شانه جهان در ایران
✍تصویری از یک شانه چوبی که از پنجهزار سال پیش تا حالا تقریبا سالم مانده و در موزه ملی ایران نگهداری میشود. این شانه از کاوشهای «شهر سوخته» در استان سیستان و بلوچستان به دست آمده و قدیمی ترین شانه جهان است
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 زبان طلا برای مردگان مصری
✍ در مصر باستان هنگام تشییع جنازه، روی زبان مردگان یک ورقه طلا میگذاشتند تا مطمئن شوند شخص در جهان بعدی با ازیریس صحبت میکند. ( طبق اعتقادات مصریان باستان، ازیریس بر جهان اموات حکومت داشته و در مورد ارواح مردگان قضاوت مینموده است .آنان معتقد بودند که زبان طلا به مردگان امکان میدهد تا ازیریس را متقاعد کنند تا به روح آنها رحم کند)
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻امیرالمومنین امام علی ( علیه السلام) فرمودند :
✍ اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند
🔸 باطنت را اصلاح کن خداوند ظاهرت را اصلاح میکند و خوبی ات را سر زبانها می اندازد
🔸 رابطه ات را با خدا اصلاح کن ,خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود
🔸 آخرتت را اصلاح کن ، خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند
📚منبع: خصال شیخ صدوق
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🌺رمضان الکریم مبارک/ هدیه به شما
فایل صوتی قرآن. نیاز به دانلود ندارد، هر روز یک جز ،فقط کافيست روی لینک بزنید
*جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ*
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرات رضاخانی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
Part03_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
5.42M
🔻تاریخ_معاصر_ایران
"از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به بعد"
قسمت 3⃣
*شرح اشغال ایران در ۳ شهریور ۱۳۲۰
* شرح مذاکرات سال ۱۹۱۸ در مسکو
*شمار ارتش روس و انگلیس
*ناباوری رضاخان از حمله به ایران
خسرو_معتضد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 بی تفاوت نبود؛ رویِ شیطان را سیاه کرد!
✍"آیت الله محمدتقی بافقی" از عاشقان امام زمان(عج) بود و "یا صاحب الزمان" ذکر همیشگیِ لب هایش...
نوروز ۱۳۰۶ رضاخان به قصد حرمت شکنی، خانواده اش را بدون حجاب فرستاد به حرم حضرت معصومه(س) در قم! در برابر این هتک حرمت، کسی جرأت نمیکرد حرفی بزند؛ مردم فقط بر سرشان می زدند و می گفتند یا امام زمان چکار کنیم!
🔸آیت الله بافقی تا فهمید خودش را به حرم رساند و فریاد زد؛ اگر مسلمان نیستید پس در حرم دختر پیغمبر چکار می کنید؟ اگر هم مسلمان هستید چرا با این وضعیت اینجا آمدید؟ شیخ فریاد زد: از حرم بیرون بروید، حرمت حرم را نشکنید! خبر که به رضاخان رسید؛ با چند کامیون ارتشی رفت قم و حرم را محاصره کرد و گفت؛ شیخ بافقی را بیاورید!
🔸پیرمرد را آوردند پیش رضاخان، شاهدان تعریف می کنند که رضاخان ملعون با باتومی که در دستش بود، به جان شیخ افتاد و تا میتوانست به سر و بدن او کوبید! شیخ اصلا ناله نمی کرد، فقط می گفت: یا صاحب الزمان! یا صاحب الزمان... رضا قلدر آیت الله بافقی را به شهرری تبعید کرد که دیگر در قم نباشند.
🔸امام خمینی(ره) گفته بودند: هر کس می خواهد کسی که رویِ شیطان را سیاه کرده، ببیند، به شهرری برود و آیت الله بافقی را ببیند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻حمام گپ خرم آباد
💎 حمام گپ یا حسین خانی که قدمتش به دوره صفویه بر می گردد، یکی از جاذبههای تاریخی- گردشگری شهر خرم آباد است
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻حکایتی از ابوسعید ابی الخیر
✍ روزی شخصی نزد ابوسعید رفت و از او درخواست کرد که از اسرار حقتعالی نکتهای را برای وی بازگوید، اما از آنجا که این شیخ والامرتبه همه افراد را شایسته آگاهی از اسرار الهی نمیدانست، تصمیم گرفت درجه راز نگاهداری او را بسنجد. بدینمنظور موشی را که در جعبهای قرار داده بود، به او داد گفت: این جعبه را نگاهدار و چند روز دیگر نزد من آی تا سرّی از اسرار الهی را به تو بازنمایم. آن مرد طاقت نیاورد و چون به خانه رفت «سرحقه (جعبه) را باز کرد، موش بیرون جَست و برفت. مرد پیش شیخ آمد و گفت: ای شیخ من از تو سرّ خدای تعالی طلب کردم تو موش به من دادی؟
🔸شیخ گفت: ما موشی در حقّه (جعبه) به تو دادیم، تو پنهان نتوانستی داشت، سرّ خدای را باتو بگوییم چگونه نگاه خواهی داشت؟
هر کسی شایستگی حفظ اسرار ندارد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻افطار و سحر چی بخوریم ؟
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻شهید حاج حسین خرازی
✍رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند. پیرمرد می گفت « جوون ! دستت چی شده ؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه ؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت « این جای اون یکی رو هم پر می کنه.
🔸یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت. پرسیدم « پدر جان ! تازه اومده ای لشکر؟ » حواسش نبود. گفت « این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد ؟ اسمش چیه این ؟» گفتم «حاج حسین خرازی» راست نشست. گفت « حسین خرازی ؟ فرمانده لشکر؟»
📚منبع : کتاب یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻اعدام سروان ژیان پناه/ زندانبان وشکنجه گر زندان قصر
سروان قاسم ژیان پناه چند سال در دهه ۵۰ معاونت دو زندان را برعهده داشت و در طی آن دوره خاطراتی تلخ از خود در یاد زندانیان بر جای گذاشت. در اوایل انقلاب بازداشت و در همان زندان قصر زندانی شد. علی پاینده درباره ژیان پناه گفته : قاسم ژیان پناه یک فرد نادرست ساکن خیابان جمال الحق نزدیک راه آهن بود قبل از سال ۴۰ در محیط جنوب شهر بزرگ شد و به قاسم سیاه معروف بود. او خانواده بدنامی داشت از پدرش که باج بگیر بود و مادر اش که انسان نادرستی بود تا خودش که عنصر شرارت بود. جواد منصوری نیز در خاطراتش نوشته:یکی از افسران به نام ژیان پناه، زمان اجرای دستورات مافوق،در غیاب رئیس برای نشان دادن خوشخدمتی خود گاهی کاسه داغ تر از آش می شد و برخی افراد را تا حد مرگ شکنجه میداد.در جریان شکنجه مرحوم حجت الاسلام غفاری متصور بود که ایشان مانند جوانان تحمل درد دارد اما در نتیجه ایشان دچار سکته قلبی گردید و شهید شد. ژیان پناه در کمتر از یک ماه پس از پیروزی در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ اعدام شد. او در جریان محاکمه بسیار ضعیف النفس و بی روحیه بود و مدام گریه میکرد و میلرزید پس از صدور حکم اعدام به رئیس دادگاه گفت یک تقاضا دارم ، چون در راهپیمایی ها و فعالیت های انقلابی مردم نبوده ام می خواهم در آخرین لحظات عمر وظیفه خود را انجام دهم و شروع به دادن شعارهای انقلابی «الله اکبر »«خمینی رهبر» کرد وبا دور زدن دور اتاق دادگاه ها، شعار می داد .صحنه جالب و احساساتی را ساخته بود به تصور اینکه برای تغییر در حکمش، دادگاه و تعدادی از زندانیان سابق که حضور داشتند و علیه شاکی بودند تحت تاثیر قرار بده. شاید هم واقعا متنبه شده و توبه کرده بود و اینگونه می خواست شدت پشیمانی خود را از گذشته نشان دهد.ولله اعلم
📚 : حکایت قصر
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436