خیلی خب!
اونهایی که گفتن بر نقد داستان دستی دارن
برام آی دیتونو بذارین.
تو کتابخونه یه دختره کنارم نشسته
علاوه بر اینکه جوری ورق میزنه کتابشو
که انگار بهش گفتن ضرب و صدا ایجاد کن،
عطسه میکنه جلو دهنشو نمیگیره!
اگه کتاب بیشعوری همرام بود
حتما میکوبیدمش تو صورتش!
اتاقِآخرِآسایشگاه...
تو کتابخونه یه دختره کنارم نشسته علاوه بر اینکه جوری ورق میزنه کتابشو که انگار بهش گفتن ضرب و صدا ای
بیشعورتر از این دختره منم
که با محبوبه اومدم کتابخونه!
درود دوستان.
به مناسبت یک کا شدن چنل
قصد دارم تقدیمی بدم.
هرکی مایل بود فور کنه این پیام رو!
تا فردا عصر، همین ساعت زمان دارید:)
بار اول که دیدمت
چنان بی مقدمه زیبا بودی که
چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت می شدم!
-زانیار بروز
یه چیزایی تا ابد باهام میمونه!
یه چیزایی مثِ اولین حسِ نگاهم بهت...🔐
اتاقِآخرِآسایشگاه...
اگه دست من بود، بعضی آهنگا و پادکستها رو برا گوشاتون اجباری میکردم! اجباری برا قبل خوابتون🔐
Bigharare Toam.mp3
9.25M
آهی من از غم تو میکشم آهی...
بازآ تویی که بهترین گناهی!
_ازون اجباریاس🔐
عجالتا با هندزفری و چشمان بسته...🎧