شب، سرودش را خواند؛
نوبتِ پنجرهها ست . . .
#سهراب_سپهری
#باز_کن_پنجره_را_نور_دمید
#درود
#صبحتون_بخیر😊♥️
نه طبق مُد دوستت دارم
نه به حکمِ سُنّت!
همه چیز بنا بر فطرت است
«خوبها» دوستداشتنیاند
مثل «تو»...
#یغما_گلرویی
کاش میدانستی
یک زن از لحظهای که
"دوستت دارم" میگوید
از لحظهای که بوسیده میشود
از لحظهای که به آغوش کشیده میشود،
دیگر خودش نیست
میشود تـو
میشود با هم بودن.
آن لحظه که ترکش میکنی
دو نیم اَش میکنی
و یک نیمه اَش را با خود میبری.
نگو زمان همه چیز را حل میکند
که زمان، تنها، کُند میکند جستجوی او را برای یافتن نیمه دیگرش
نگو فراموش کن
که او یک چشمش همیشه باقی میماند به نیمه رفته دیگرش ...
#پریسا_زابلی_پور
به اتفاق ها بگو،
كمى آن طرف تر بيُفتند
ما اينجا ، زير همين درخت!
كه شاخه هايش از ميوه هاى رسيده
سنگينى مى كند
آرام بر شانه هاى هم
به خواب رفته ايم . . .
#مهسا_چراغعلی
خواب بودید،
بوسیدَمتان.
ولی اِفاقه نکرد،
عصر برمیگردم . . .
#بخشی_از_نامه_ی_عاشقانه♥️
امروز عصر،
به سرم زد
کمی شعر خواندم
بگو خب!؟
هیچ...
جایت خالی؛
دوباره عاشقت شدم . . .
#حامد_نیازی
#عصرتون_زیبــا🙂♥️
اگر زنـی را نیافته ای که با رفتنش
نابود شوی . . .
تمام زندگی ات را باخته ای !
ایـن را
منی میگویم
که روزهایم را زنی برده است ،
جایی دور . . .
پیچیده دور گیسوانش ،
آویخته بر گردن ،
سنجاق کرده روی سینه ،
یا ریخته پای گلدانهاش ،
باقی را هم گذاشته توی کمد
برای روز مبادا . . .
#رضا_ولی_زاده
در بیرحمانهترین دلهرههایم، همیشه جایی در اعماق قلبم فراهم میکردم؛ که شما ساکنش بودید و در آن پناه مییافتم.
از نامه های #بالزاک
به #مادام_هانسکا
حتی جدا از تو،
چیزی در من سکونت داشت...
در غیبت معشوق،
چیزی از او در تو ساکن میشود
چیزی حتی بهتر از او...
#آلبر_کامو
صدایت در تمامی روزها در سرم
ترانه می گوید وُ
شب ها به آرامی لالایی می خواند،
همچون کودکی که در بیداری
با همزادش سخن می راند
و شباهنگام با نوایِ مادرش
به گهواره می آرامد، در تو تنیده ام
چنانکه با دهانِ تو کلمات را ادا می دارم
و با گوش هایت آواها می شنوم،
رگانم از قلبِ تو خون می نوشند وُ
قطره هایِ نیلیِ عشق
بر آسمان می فشاند،
از اینسان ابرها نامِ تو می بارند وُ
ناودان صدایِ گام هایت را
از بامِ منتظر
بر آستانِ پرچین روان می دارد
#عارف_اخوان
و چشم عضو مهمیست !
اگر نه زنها اینقدر با دقت و رو به آینه
زیرش با مداد خط نمیکشیدند . . .
#حمید_جدیدی
وَ چشمهایت شعر سياه گویائیست ...
تو در خواب خوش و
من بی تو هـر شب
شمـارم تا سحـــر سیّـــارگان را . . .
#امیرخسرو_دهلوی
#شبتون_آروم🙏🏻🌺🙏🏻
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود!
با بنفشه ها نشستهام
سالهای سال...
صبحهای زود....
#فریدون_مشیری
#درود
#صبحتون_دل_افروز😊♥️
#نزار_قبانی یهزنی رو ترسیم میکنه بهنام «لم تخلق للنسیان»؛
زنیکه برای فراموششدن خلق نشده ..
میگه: یهجور زنی هست، که اگه آزارش دادی و رهاش کردی، دیگه شبیهش رو پیدا نمیکنی. اونوقت تا آخر عمرت تیکهتیکه از وجودش رو تو زنهای دیگه میجوی، ولی نمیتونی جاش رو پر کنی...
برایم بنویس!
من توصیف قلمت را دوست دارم
نوشتنت که نیامد،
برایم بخوان!
من صدایت را دوست دارم
حال خواندن که نداشتی،
در آغوشم بگیر!
من گرمای تنت را دوست دارم
آغوش که نشد،
نگاهم کن !
من برق نگاهت را دوست دارم . . .
#هستی_غلامی
مردمڪِ چشمهایم
آن هنگام ڪہ صداے تو را تماشا میڪند
درخشانتر است
#محمدصالح_هاشمیان
هیچی به اندازه ی یه لیوان چای
نمیتونه حالِ آدمُ خـوب کنه.
مخصوصا از اونایی که عطـر دارن!
مزه یِ قدیما رو میدن،
مزه یِ چایی هایِ مادر بزرگا،
هیچی به اندازه یِ یه لیوان چایِ
ترجیحا با نبات،
نمیتونه دل دردِ خاطره هآرو خوب کنه..
یادِ آدم بدایِ زندگیتُ بشـوره و ببره.
روحِ سردِتُ گرم کنه.
مطمئنم
کاشفِ چای
یه آدمی بـوده
که یه خاطره هایی
بَــد بازی میکـردن با روحش . . .
#فاطمه_صابری_نیا
#عصرتون_دلنشین😊♥️
خودت روبہ چاے دعوت کن اون هم لیوانے