روزی خواهد آمد
که عشق
بر فراز درختان اساطیری
پرواز سیمرغ میکند و فریاد
ترانهای به وسعت بهار سر میدهد
روزی که تا شکوفایی گل سرخ
فاصلهای نیست
و پرنده ، به شوق تماشای دشت
سر از پا نمیشناسد.
روزی که شفق
سرشار از از عطر نسیم زلفان توست.
و لالهها رنگ لبان تو را وام میگیرند.
روزی که سیب ،
چون گونههای تو
مست رسیدن میشود...
#احمد_شاملو
بہ اُمیــد روزهاے روشن✨
به تو گفتم:
زیاد، خیلی خیلی زیاد
"دوستت دارم"
جواب دادی:
هرچه این حرف را تکرار کنی،
باز هم میخواهم بشنوم...
#احمد_شاملو
چشمهساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشتهیی در پیراهن
از انسانی که تویی
قصهها میتوانم کرد
غمِ نان اگر بگذارد...
#احمد_شاملو
و
ترانه ی رگهایت
آفتاب همیشه را طالع می کند...
#احمد_شاملو
#ســـلام✋🏻
#صُبحتون_بخیر
زیباترین تڪرارزندگےشــاملِ دقایقتون...
هرچند من ندیدهام این کورِ بیخیال
این گنگِ شب که گیج و عبوسست
خود را به روشنِ سحر
نزدیکتر کند
لیکن شنیدهام که شبِ تیره
هرچه هست
آخر زِ تنگههایِ سحرگه گذر کند.
زینروی
در ببسته به خود رفتهام فرو
در انتظارِ صبح....
#احمد_شاملو
#شبتون_آروم🙏🏻🌺🙏🏻
چشمهساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشتهیی در پیراهن
از انسانی که تویی
قصهها میتوانم کرد
غمِ نان اگر بگذارد...
#احمد_شاملو
تابستان از کدامین راه
فرا خواهد رسید
تا عطش
آبها را گواراتر کند؟
#احمد_شاملو
#عصرتون_دلچسب_و_ڪَوارا
خدای کوچولو! امید بزرگ!
همه چیز من! شادی و خوشبختی من!
حالا دیگر زندگی من، چیزی جز تو نیست. حالا دیگر، این نفسی که میکشم چیزی جز تو نیست. حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من، چیزی جز تو نیست.
مثل بچهها دوستت میدارم. درست همانطور که بچهها مادرشان را دوست دارند. زیبایی تو -اگر چه مرا به آتش میکشد، میسوزاند و خاکستر میکند- دیگر علت و انگیزهٔ دوستی و عشق من نیست. به هر صورتی که در آیی تو را دوست میدارم. فقط به شرط آنکه "آیدایِ من" باشی. به شرط آنکه "بدانی چرا تو را مثل بچهها دوست میدارم."
دیگر هیچ چیز من چیزی جز تو نیست، دیگر فقط برای خاطر تو زندهام، یعنی -بهتر بگویم- فقط به این دلخوشیِ بزرگ زنده هستم که دستهای تو دستهای مرا نوازش میکنند و لبهای تو مرا میبوسند.
#احمد_شاملو
📕 مثل خون در رگهای من
342K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با چشمها
ز حیرتِ این صبحِ نابجای
خشڪیده بر دریچـہ خورشیدِ چارتاق
بر تارڬِ ﺳپیده این روزِ پا بہ زای،
دﺳتانِ بـﺳتـہ ام را
آزاد کردم از
زنجیرهای خواب...
#احمد_شاملو
#ســلام✋🏻
#صُبحتون_بِخیر
روزتون سرشــار ازبِھروزے وسعادت...
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای ديريافته با تو سخن ميگويم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دريا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن ميگويد
زيرا که من
ريشههای تو را دريافتهام
زيرا که صدای من
با صدای تو آشناست...
#احمد_شاملو
به جمع ما بپیوندید 🌺👇
•❥🦋❥@aseman_sheer❥🦋