"آسمانِـ ـشعر"
تپشهای قلبم جز برای قدمهای تو نیست ... #پل_والری
در هر تپیدن، از دلم آید صدای پای تو...🤍
#سیمین_بهبهانی
خموش و گوشه نشینم
مگر نگاه توام
لطیف و دور گریزی
مگر خیال منی
چو آرزو به دلم خفته ای همیشه و حیف
که آرزوی فریبندهٔ محال منی...
#سیمین_بهبهانی
تو زن ها را نمیشناسی...
آنها یک حافظه عجیب برای نگهداری وقایع عاشقانه دارند
هیچکدام از حرف هایت یادشان نمیرود
حتی می توانی تشریح لحظه ای را که با یک جمله ات دلشان شکست با جزییات دقیق، دو سال بعد از دهانشان بشنوی...
وعده ها و قول هایت را طوری یادشان می ماند که هیچ رقمه نتوانی زیرش بزنی ...
ساعت و روز دقیق اولین دوستت دارم گفتنت
لباسی که در اولین قرار ملاقاتتان به تن داشتی
لرزش انگشتانت وقتی برای اولین بار دستشان را گرفتی
حالت چشم هایت وقتی اولین دروغ را از تو شنیدند ...
حتی به راحتی می توانند بگویند فلان دروغ را فلان روز گفته ای و واقعیت ماجرا را از خودت بهتر توضیح میدهند.
می دانی زن ها موجوداتی هستند که در عمق رابطه شنا می کنند.
و زن بودن کار دشواری است.
#سیمین_بهبهانی
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تخته پاره بر موج، رها… رها… رها… من
ز من هرآن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزون؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم، در آسمان ابری
دلم گرفتهای دوست ، هوای گریه با من
#سیمین_بهبهانی
۲۸ #مرداد به یاد شاعره معاصر
#سیمین_بهبهانی
هر چند رباعی دل آهنگین است
رقصیدن واژه ها کنون سنگین است
روزی به عزای منزوی و قیصر
امروزدل آتشکده ی #سیمین است
#حسین_جعفری