در حسرت شکستن تنگ سفالیام
باران کجاست خسته از این خشکسالیام
خشکیده است چشمهی اشکم ولی هنوز
در یاد مانده خاطرههای زلالیام
گل میدهد دوباره به یادت بهار و من
پاییز نخنما شدهی باغ قالیام
آنها که ردّی از تو ندیدند گفتهاند
دیوانهام که در پی عشقی خیالیام
صد سال هم که بگذرد آشفتهی تواَم
هرگز گمان مکن که من از عشق خالیام
#عطیهسادات_حجتی
دلتنگ صدای تو و لبریز سکوتم
من غنچهی تبعیدی باغ ملکوتم
بر باد نرفته است سر سبزم و عمری است
در باغچهی خاطره مدیون سکوتم
میخواهمت ای عشق که در ظلمت دنیا
من گم شدهی تشنه لبی در برهوتم
از خویش اگر دست کشیدم، نکشیدم
جز نقش تمنای تو در قاب قنوتم
گفتم همهجا از تو و از خویش نگفتم
من آینهی وصف جلال و جبروتم
#عطیهسادات_حجتی
اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم
شدم غرق تماشا و به دام عشق افتادم
تمام عمر مبهوت شکوه عاشقی بودم
مسیر از بس که زیبا بود مقصد رفت از یادم
نمیدانم کیام یا راهیام سوی کجا تنها
همین اندازه میدانم که اهل عشق آبادم
به راز خندههایم پی نخواهی برد ای دنیا
غمی بی انتها در قلب خود دارم ولی شادم
در این نیزار هر نی را که دیدم نالهای دارد
به جایی میرسید از دست دل ای کاش فریادم
#عطیهسادات_حجتی
🌺به جمع ما بپیوندید 🌺👇
•❥🦋❥@aseman_sheer❥🦋❥•