eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
14 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست دارم لحظه‌های از تو گفتن را
دو استکان بنشین، رفع خستگی خوب است دوباره در دلم اِنگار چای دم کردند . . .‌ 😊♥️
در من غزلی اینک دنبال تو می گردد ای آنکه تو را دیدن انگیزه یِ گویایی ست
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
 دلگیرم از ستاره و آزرده‌ام ز ماه امشب دگر ز هر که و هر کار خسته‌ام 🙏🏻🌺🙏🏻 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با ساعتِ دلم وقتِ دقیق آمدن توست من ایستاده ام مانند تک درخت سر کوچه  با شاخه هایی از آغوش  با برگ هایی از بوسه... ازصمیم قلبــم براشون آرزوے سلامتے دارم🙏🏻 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گاهی میان دیده و دل جنگ می شود گاهی غزل برای تو دلتنگ می شود گاهی دو کوچه فاصله خانه های ماست اما همین دو کوچه دو فرسنگ می شود گاهی برای رفتن تو گریه می کنم هق هق، ترانه و ...نفس، آهنگ می شود گاهی تمام هر چه که اسمش غرور بود می ریزد و نتیجه آن ننگ می شود گاهی میان خلوت افکار خسته ام شیطان به دست تیره ی تو رنگ می شود از اینکه عاشقانه تو را می پرستم و ... از اینکه ظالمانه، ...دلت سنگ می شود از اینکه باز هم دل من را ربوده ای گاهی دلم برای خودم ...تنگ می شود
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو باشد که خستگی بشود شرمسار تو در دفتر همیشهٔ من ثبت می‌شود این لحظه‌ها، عزیزترین یادگار تو تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من می‌خواستم که گم بشوم در حصار تو احساس می‌کنم که جدایم نموده‌اند همچون شهاب سوخته‌ای از مدار تو آن کوپهٔ تهی منم آری که مانده‌ام خالی‌تر از همیشه و در انتظار تو این سوت آخر است و غریبانه می‌رود تنهاترین مسافر تو از دیار تو هر چند مثل آینه هر لحظه فاش‌تر هشدار می‌دهد به خزانم بهار تو اما در این زمانه عسرت مس مرا ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم نفرین به روزگار من و روزگار تو
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شـــــرمــــنده‌ام که هـــمت آهــــــــو نداشتــــــم شصت و سه سال راه به این سو نداشتم اقـرار می‌کنــــــم که من ایـن هـــــای‌وهوی‌ها داشتـــــم همیشـــــه ولــــــی هـــــو نداشتــــــــم جســـــــمی معــــــطر از نفســــــی گاه داشــتم روحــــی به هیـــــچ رایحـــــه خوشـبو نداشتم فانــــــــوس بخـــــت گم‌شــــــدگان همیــشه‌ام حتـــــی برای دیـــــدن خـــــود ســـو نداشـــــتم وایـــــا به مــــــن که با هـــــمه‌ی هــــم‌زبانی‌ام در خــــــانواده نـــــیـز دعــــــــــاگــــو نـداشـــــــــتم شـــــعـرم صراحــــتی‌ست دل‌آزار، راستــــــش راهــــــی به ایــــن زمــــــانه‌ی نُه تــــو نداشتـــم نیشم همیشه بیشــتر از نـــوش بوده است بــــاور نمـــــی‌کنیـــــد که کنــــــــدو نداشتـــــــم؟ می‌شد که بنـــــــــدگی کنــــــــم و زندگــــی کنم امـــا مــــــن اعـــتـــــقاد به تابــــــــــو نداشــــتـــــــم شـــما که از هـــمه‌کـــس باخبـــــرتـــرید من جـــز ســـــری نهـــــاده به زانــــو نداشتــــم خوانــــــده و یا نخوانــــــــده به پابــــــوس آمدم؟ دیــــــگــر ســــــوال دیــــــگـری از او نــداشتــــــم شعرخوانی مرحوم در نجوا با امام رضا (روحش شاد و یادش گرامی "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" )
امشب غزل! مرا به هوایی دگر ببر تا هرکجا که می‌بردت بال و پر ببر تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده‌ای این بارم از زمین و زمان دورتر ببر اینجا برای گم‌شدن از خویش کوچک است جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر آرامشی دوباره مرا رنج می‌دهد مگذار در عذابم و سوی خطر ببر دارد دهان زخم دلم بسته می‌شود بازش به میهمانی آن نیشتر ببر خود را غزل، به بال تو دیگر سپرده‌ام هرجا که دوست داری‌ام امشب ببر ببر
پس از صد سال اگر پرسی: کجا او؟ ز هر بیتی ندا خیزد که: ها! او! هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم باور نمی‌کنید؟ همین شعر شاهد است
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | گله‌ای نیست من و فاصله‌ها همزادیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
زمان: حجم: 630.9K
با پایِ دل قدم زدن آن هم كنارِ تو باشد كه خستگی بشود شرمسارِ تو در دفترِ هميشه‌ی من ثبت می‌شود اين لحظه‌ها عزيزترين يادگارِ تو از هرطرف نرفته به بُن‌بست می‌رویم لعنت به روزگارِ من و روزگارِ تو تا دست هيچ‌كس نرسد تا ابد به من می‌خواستم كه گُم بشوم در حصارِ تو احساس می‌كنم كه جدايم نموده‌اند هم‌چون شهابِ سوخته‌ای از مدار تو آن كوپه‌ی تُهی منم، آری كه مانده‌ام خالی‌تر از هميشه و در انتظارِ تو اين سوتِ آخر است و غريبانه می‌رود تنهاترين مسافرِ تو از ديارِ تو هرچند مثل آينه هر لحظه فاش‌تر هشدار می‌دهد به خزانم، بهارِ تو اما در اين زمانه عُسرت، مسِ مرا ترسم كه اشتباه بسنجد عيارِ تو ✍ دکلمه👇 🌺به جمع ما بپیوندید 🌺👇 •❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌🦋❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌@aseman_sheer❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌🦋❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎•