دیگر احتمال بازگشتن تو لطیفه ای ست
که دوستان قدیمی مرا با آن دست می اندازند
و انقدر در خلأ غیبتت مرده ام
که هیچ زنگ تلفنی مرا از جا نمی پراند..
#یغما_گلرویی
اگر شبی
فانوس نفسهای من خاموش شد،
اگر به حجله آشنایی
در حوالی خیابان خاطره برخوردی
و عده ای به تو گفتند:
"کبوترت در حسرت پر کشیدن پرپر زد."
تو حرفشان را باور نکن.
تمام این سالها کنار من بودی
کنار دلتنگی دفاترم
در گلدان چینی اتاقم
در دلم...
#یغما_گلرویی
#شبتون_بِدور_از_دلتنگی🙏🏻🌺🙏🏻
به هرکه عشق به من میدهد
سلام میکنم
به باد، به بادبادک و بوسه،
به سکوت و سوال
و به گلدانی که خواب گل همیشه بهار میبیند!
سلام میکنم به چراغ،
به «چرا»های کودکی،
به چالهای مهربان گونه تو!
سلام میکنم به کوچه،
به کلمه، به چلچلههای بی چهچه،
به همین سر به هوایی ِساده!
سلام میکنم
به بیصبری، به بغض، به باران،
به بیم باز نیامدن نگاه ِتو...
باورکن من به یک پاسخ کوتاه،
به یک سلام سرسری راضیام!
#یغما_گلرویی
تقصیر تو نبود !
خودم نخواستم چراغ ِ قدیمی خاطره ها،
خاموش شود !
خودم شعرهای شبانه اشک را،
فراموش نکردم !
خودم
کنار ِ آرزوی آمدنت اردو زدم !
حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند،
نه تو چیزی بدهکار ِ دلتنگی ِ این همه ترانه ای !
#یغما_گلرویی
هنوز جاى
تو در تك تك
دقيقه ها
خاليست،
شعر ها براى زيبا شدن
به تكه اى از تو محتاجند
و نوشتن
پلى ست كه مرا به تو مى رساند...
#یغما_گلرویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستم را بگیر!
همین دست
برایت ترانههای عاشقانه نوشته،
همین دست
سوخته در حسرتِ لمس دستهای تو،
همین دست
پاک کرده اشکهایی را که در نبودت
به گونه دویدند
این دست
بوی ترکههای کلاس سوم را میدهد هنوز،
این دست کابل خورده
تا یاد بگیرد بنویسد:
آزادی
این دست پینهبسته
از نوشتن مداومِ نامت
دستم را بگیر
و از خیابانِ زندگی
بگذران مرا
#یغما_گلرویی
نه طبق مُد دوستت دارم
نه به حکمِ سُنّت!
همه چیز بنا بر فطرت است
«خوبها» دوستداشتنیاند
مثل «تو»...
#یغما_گلرویی
آرزو میکنم
که خنده ات
تنها به عادت مرسوم "عکس گرفتن"
نبوده باشد...!
و تو خندیده باشی در آن لحظه
از ته دل...
چرا که خنده ی تو
جهان را زیبا میکند...
#یغما_گلرویی
شبیه لرزیدن پوست یک مادیان
وقتی گنجشکی بر گرده اش می نشیند
یا لرزیدن دست های مادربزرگ
وقتی چای را
از استکان به نعلبکی می ریخت
می لرزد دل من
وقتی
نام تو را می شنوم...
#یغما_گلرویی
استکان شکسته،
چای را در خود نگه نمی دارد
درخت تبر خورده،
میوه نمی دهد
صندلی فرسوده،
تکیه گاه خسته ای نمی شود.
من اما همچنان
سرشار از شعرهای عاشقانه ام
برای تو ...
#یغما_گلرویی