روی بالش مانده اشک و ردپای غربتم
خانه را آشفته کرده های های غربتم
باز امشب دردهایم را شبیه قصه ها
مادرانه گفتهام با لای لای غربتم
تو همینجایی، تپشهای دل شوریده ام
می شود تکرار پشت انزوای غربتم
کاش باد از پشت پرچین اتاقم می رساند
تا به گوش قاصدک هایت صدای غربتم
تکیه گاه من! کجای شهر منزل کرده ای؟
تا به دیوارت زنم من شانههای غربتم
در میان غصه خوابم می بَرد، هرچند که
باز رویای منی در ما ورای غربتم
ای طبیب درد عالم، آه سوزانم ببین
نسخهای تجویز فرما بر شفای غربتم
#زینب_عدالتیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از صبر و شکیبم
شهریارا شهره آفاق
همه آفاق هم حیران
در این صبر و شکیب من
#شهریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب ✨
زیبای شهریور ماه 🌙
دعا میکنم ...
زیر این سقف بلند
روی دامان زمین
هر کجا "خسته شدی"
یا که "پر غصه شدی"
دستی از غیب
"به دادت برسد"
و چه زیباست که آن
"دست خدا" باشد و بس..🌷
شب زیباتون خدایی🌙
بخت و اقبال مرا با
بودنت خوشڪردهایاے
ای دلیلِحال خوبمصبح زیبایتبخیر
| صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
#امیرعباس_خالقوردی
چشم که باز کردی
ماهیها به پرواز در آمدند!
به راه که افتادی
آهوها به ماه رسیدند
و با لبخندت
باران بارید...
حالا بیا
و با دوچرخهات به آسمان برو
تا همه ببینند،
زیبایی صبح، از روی ماه توست!
#اصغر_رضایی_گماری
با جرعه ی نگاه تو بی تاب می شوم
با صوت دلنشین تو در خواب می شوم
با من در این هوای بهاری قدم بزن
یک شعر تازه و غزل ناب می شوم
یک صندلی ، چای و نگاهت مرا بس است
با سبزی نگاه تو شاداب می شوم
شب باشد و تو باشی و شعر خوب عشق
با تو شبیه چهره ی مهتاب می شوم
گاهی بیا به کلبه ی تاریک و سرد من
چون شمع قطره قطره ببین آب می شوم
#فاطمه_محمدی
وصف شهر اصفهان
بنمود سوادِ شهری از دور
مانند سوادِ دیده پر نور
شهری همه خانه هاش پر زر
چون کاخِ خیالِ کیمیاگر
چون دل همه خانه ها شمالی
هر یک چو بنای چرخ عالی
مانند نهال گل، خیابان
چون گل در خانه هاش خندان
بیرون ز شمار مخزن گنج
چون تصفیف بیوت شطرنج
سیّار ز خانه ها به صد سال
بیرون نرود چو فکر رمّال
از سبزی کشور و بلادش
سر سبز چو سرو گرد بادش
بر شاخ درخت، مرغ رنگین
چون شمع، گشوده بال زرّین
بگرفته ز سبزه در جنابش
آیینه به موم سبز آبش
بنموده ز روشنایی آب
هر قطره به شب چو کرم شب تاب
آسان گردد، به طرف گلشن
شمع، از آتش، چو لاله روشن
آبش به صفایِ روح، غلطان
جان بخش به رنگ آب حیوان
گندم چو دواند ریشه زان نم
جان یافت چو عنکبوت در دَم
اجساد ز زندگی، بریده
در خاک چو ریشه قد کشیده
گر واله ی لاله ی بهاری
مشغول شدی به گل شماری
کشتیش آن حنا نهاده زان بام
در کام زبان چو مغز بادام
بنموده مناره های پُر فر
همچون علمِ از میان لشکر
خورشید و مه از فراز آنها
چون سر عَلَم از عَلَم هویدا
هر برجی را نموده از سر
این چرخ کبود چون کبوتر
در چار حدش بیوت مردم
کز دیدن او شود نگه گم
بنموده به چشم اهل انصاف
چون جوجه ی ماکیان ز اطراف
بازار و دکانش از عدد بیش
هر صنفی از و محبت اندیش
#وحیدالزمان_قزوینی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سان شانهات سرپنجه گردانم گریبان را
به چنگ آرم مگر زین دست آن زلف پریشان را
نباشد نیک باطن در پی آرایش ظاهر
به نقاش احتیاجی نیست دیوار گلستان را
مگو از گریهٔ بیحاصلم کاری نمیآید
به دامن رهنمایی میکند چاک گریبان را
به خاک آستانت جبههٔ ما دارد آن نسبت
که ندهد رخصت آنجا نشستن نقش دربان را
اگر چشم ترم یک روز میراب چمن باشد
به فرق باغبان ویران کنم دیوار بستان را
نه از خواریست گر قدر سخن را کس نمیداند
به بازار جهان قیمت که داند آب حیوان را
کلیم از عشوههای او چه خوش کردی، نمیدانم
تغافلهای رسوا یا نوازشهای پنهان را
#شعر #کلیم_کاشانی
#حافظ
ياد باد آن که سر کوی توام منزل بود
ديده را روشنی از خاک درت حاصل بود
در دلم بود که بي دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
📜تعبیر:
راهی برای تو گذاشته بودند که به سلامتی از آن گذر کردید. در ایام جوانی و خوشی غافل نباش که خوشی زودگذر است و بادهای نفاق به سویت می وزند، پس آماده باش تا در آن زمان راه و چاره را پیدا کنی. در ضمن به فکر باش تا یاری پیدا کنی که همیشه تکیه گاه تو باشد.
#تفأل_حافظ
22.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 دلا نزد کسی بنشین که او از دل
خبر دارد 💕
🎼 شهرام ناظری
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ