هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "ستاره سهیل"🌱
📖گزیده:روایت هایی از سردار شهید محمد اسلام نسب
🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: دوم، 1403
بریده ای از کتاب:
مرداد ماه سال 1367 بود.آیت الله خامنه ای،رئیس جمهور وقت،برای بازدید،به مقر لشکر 19 فجر،در کوت عبدالله اهواز آمدند و دلایل پذیرش قطعنامه را برای فرماندهان لشکر شرح دادند.طبق برنامه،فیلم مصاحبه اسلام نسب را برای حضرت آقا پخش کردیم.محمد در صحبت هایش از عملیات های مختلف یاد کرد و گفت:پاره تن رسول الله(ص) همیشه ما را در مصائب یاری کرده است!
پس از مکثی کوتاه ادامه داد:من هرگاه نام بی بی فاطمه زهرا (س) را بر زبان می آورم،ناخودآگاه از خود بی خودمی شوم...
سکوت کرد،عینک را از چشمانش برداشت و با دست نم اشک را از زیر چشمانش گرفت.
با دیدن این حالات محمد،حضرت آقا هم منقلب شدند،عینک را از چشمانش برداشتند و اشک چشمان خود را گرفتند و فرمودند:بگو...بگو...چرا سکوت کردی؟...
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "یکِ هشت"🌱
📖گزیده: مروری بر خاطرات جانباز حاج غلامرضا زمانی
🖊 نویسنده:ساجده تقی زاده 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
شهادت محمدرضا تاثیر و بازتاب زیادی در خانواده داشت.پدرم در خفا گریه می کرد.یک دفعه نیمه شب می دیدیم در گوشه ای نشسته و بدون اینکه ما بفهیم برای پسرش گریه می کند.پدرم داشت می شکست و این شکستن به خاطر اینکه فرزندی را تقدیم اسلام کرده است نبود؛بلکه کسانی که نمی فهمیدند اذیتش می کردند و می گفتند:
«تو نمیتونی بچه هات رو اداره کنی! آخه به تو چه که بچه هات می رن یه روز مجروح یه روز شهید می شن!»
پدرم بی سواد بود و نمی توانست برای آن ها با استدلال و دلیل توضیح دهد که چرا بچه هایش این راه را انتخاب کرده اند اما در دلش ایمان داشت که برای حفظ اسلام و قرآن باید این ایثار را بکند و در جواب تمام این حرف ها فقط یک جمله می گفت:
«راضی ام به رضای خدا!»
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "بخش خاکستری"🌱
📖گزیده:بر اساس خاطرات شهید مدافع سلامت،مریم رحیمی
🖊 نویسنده:ساجده تقی زاده 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
مبارکه ایشالا. شک نکن خدا فرزندان صالحی برای تو و مردی که به خواستگاریت اومده قرار می ده،به امید خدا.
دلم روشن شد.انگار نوری از آیات قرآن به تمام وجودم تابیدو آرامم کرد.انگار که خود خدا با من حرف زده بود و گفته بود:«فرزانه،خیالت راحت باشه»
همه شک و دودلی ام بر طرف شد.
حالا دلم روشن و پر از امید بود.
لبخندی زدم و پرسیدم:«حاج آقا،چه سوره ای بود؟»
حاج آقا قرآن را بوسید؛گوشه ای گذاشت و گفت:«سوره مریم!»
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "روزگار خوب"🌱
📖گزیده: خاطرات محمود محیط از دفاع مقدس
🖊 نویسنده:محمود محیط 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
بعد از سال ها که آن لحظات مرگ و زندگی را مرور میکنم مثل باران بهاری اش از دیدگانم جاری می شود که ای کاش من هم یکی از ستارگان درخشنده امت می شدم و در کنار دوستان در ملکوت اعلا مأوا می گرفتم و از این همه غم جدایی ها،حقارت ها مصیبت ها و ظاهرسازی های بعد از آن دوران ایثار و اخلاص و جوانمردی دور بودم؛اما تقدیر و سرنوشت چیز دیگری است که نمی شود از آن فرار کرد.حالا سال هاست که از آن دوران می گذرد خاطرات آن دوران روز و شبی نیست که از ذهنم نگذرد روزها وماه ها و سال ها از فقدان یاران گذشت اما از قافله مانده عشق هنوز نفس می کشد و در انتظار منجی و یاد دوستان می سوزد و می سازد...
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "شبیه افسانه ها"🌱
📖گزیده:روایت هایی درباره خلبان سرلشکر شهید عباس دوران
🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: دوم، 1403
بریده ای از کتاب:
منزل دایی ما چند کوچه پایین تر از خانه پدری مان بود. وقتی به سمت در رفت،جوراب نپوشید و وارد حیاط شد.بدون اینکه کفش کفش پا کند،پابرهنه به سمت در حیاط رفت. دنبالش رفتم و پرسیدم:«عباس چرا کفش نمی پوشی ؟ چرا پابرهنه؟» گفت:«می خواهم مزه خاک وطنم را با همه وجودم حس کنم.»
کوچه های محل خاکی بود.گفتم :«عباس،اول که زشت است.بعد هم پایت روی این سنگ ها و آشغال های کوچه زخم می شود.»
خندید و رفت. یک ساعتی طول کشید که برگشت. تکه شیشه ای به کف پایش رفته و زخمی شده بود. نشست، پایش را شست و پانسمان کرد.گفتم:« دیدی،رفتی خودت را زخمی کردی و برگشتی؟!ارزشش را داشت ؟» گفت:«بله،ارزشش را داشت.من مدت ها چشم انتظار این خاک بودم.دوست داشتم با ذره ذره وجودم این خاک را حس کنم.»
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "پرواز 33 فرانکفورت قدس"🌱
📖گزیده: زندگی نامه داستانی سردار سر تیپ شهید درویش شریفی
🖊 نویسنده:مصطفی رضایی 📚نوبت چاپ: چهارم، 1403
بریده ای از کتاب:
فرمانده اسرائیلی همچنان داشت به نیروهایش روحیه می داد که موشک دوش پرتاب حزب الله،تانک پیش قراول ستون پیاده را هدف قرار داد.کماندوهای گولانی که دندان هایشان از ترس به هم می خورد،دیوانه وار شروع به تیراندازی کور کردند.لوله تانک 360 درجه اطراف را زیر و رو کرد اما خبری از نیروهای حزب الله نبود.با انهدام اولین تانک،مسیر پیشروی نیروها مسدود شد .بلدوزرهای زرهی اسرائیلی برای باز کردن مسیر وارد عمل شدند که موشک دوم این بار بلدوزر را به هوا فرستاد. نیروهایی که پشت سر بلدوزر در حال پیشروی بودند،اسحله هایشان را روی زمین گذاشتند و به سمت دره های شیب دار اطراف فرار کردند.صدای فرمانده اسرائیلی که نیروهایش را تهدید به اعدام می کرد در فضا پیچیده بود:«شما لیاقت آب دهن یک میمون مرده هم ندارید.»
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "رزم نامه ی افتخار"🌱
📖گزیده: فارس در هشت سال دفاع مقدس
🖊 نویسنده:کریم کاظمی 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
رزمنامه ی افتخار یک مثنوی کاملا حماسی است که شاعر معلم و پیشکسوت دلسوز آقای کریم کاظمی در خلال آن روایت های مستند جنگ ایران و عراق را در نزدیک به سی هزار بیت به نظم کشیده است.
اثر حاضر از منظر محتوایی نکاتی تازه را به مخاطبان ادبیات پایداری عرضه می دارد و بسیاری از نقطه های پوشیده ی جنگ ایران و عراق رابا شیوایی و شایستگی ترسیم کرده است.
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "چراغ دار"🌱
📖گزیده: روایت هایی از زندگی شهدای حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ(ع) 🖊 نویسنده:جمعی از پژوهشگران حسینیه هنر شیراز 📚نوبت چاپ: اول ، 1403
بریده ای از کتاب:
حادثه تلخ و در عین حال پُرشکوه حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) یک حادثه ماندنی است در تاریخ. اوّلاََ خیلی پُر معنا است؛ثانیاََ ماندنی است؛حادثه ای نیست که به این زودی از یاد تاریخ ایران برود.خب خود جناب احمدبن موسی(ع) را هم شهید کردند. برادر بزرگوار ایشان یعنی حضرت علیّ بن موسی الرّضا(ع) را هم شهید کردند.شهید کردند که نام آنها و یاد آنها فراموش بشود؛فراموش شد؟یاد امام رضا(ع) فراموش شد؟یاد شاهچراغ(ع) فراموش شد؟به کوری چشم دشمنان،یاد اینها،ارزش اینها،جایگاه اینها،عظمت رحمت الهی برای اینهاروزبه روز آشکارتر خواهد شد.
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "جومونگ یا ابوزینب"🌱
📖گزیده:خاطرات رحمت الله رئیسی از شش ماه اسارت در سوریه
🖊 نویسنده:طاهره کوه کَن 📚نوبت چاپ: اول 1403
بریده ای از کتاب:
تنم گُر گرفت. صورت سفیدحبیب سرخ شد.توی دلم امام رضا را قسم همسایه اش را نجات بدهد.ابوحمزه تبر را دو دستی برد بالا.به ماها نگاه کرد.انگار می خواست عکس العملمان را ببیند که التماسش می کنیم یانه. شهادتین را زیرلب گفتم.قلبم محکم می کوبید.به نفس نفس افتادم.هر لحظه تصور می کردم سر حبیب پرت می شود ا سکو پایین و خونش فوران می کند روی صورتم.ابوحمز باتمام توان خواست دستش را پایین بیاورد که چشم هایم را بستم.
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "غروب آخرین روز"🌱
📖گزیده: خاطرات دو برادر
🖊 نویسنده:محمد محمودی نورآبادی 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
تنگ غروب،به سوخته زار رسیدم.نمی شود گفت که مادرم با دیدن من چه حالی داشت و پدر چطور نگاهم می کرد.
مثل ضریح امام زاده مرا بغل کرده بودند و چنان می بوییدند و می بوسیدند که گریه ام گرفت.
تصورم این بود که خبر فرارم به گوش سپاه نورآباد و از آن طریق به گوش خانواده هم رسیده است!اما از این خبرها نبود!
چیزی که مرا از درون می سوزاند،همان بود که خانواده نمی دانستند من فرار کرده ام.این البته سرّی نبود که بشود برای همیشه آن را در سینه نگه داشت چون معلوم بود این راز خیلی زود بر ملا خواهد شد...
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "ساعت گل"🌱
📖گزیده:
🖊 نویسنده:اکبر صحرایی 📚نوبت چاپ: اول، 1403
بریده ای از کتاب:
اتفاقات ترسناک و مهم زندگی ام از ورود به دبیرستان کمال الملک رقم خورد. یعنی در سیزده سالگی.آن هم... آقای فروردین معلم تاریخ،به یک باره ناپدید و غیب شد!جرأت پیدا کردم و رفتم سراغ آقای افراسیابی که بیشتر به میرغضب شباهت داشت تا ناظم مدرسه کمال الملک! آقا اجازه!آقای فروردین دیگه نمی آن سرکلاس؟ افراسیابی چشم درشتش را دراند،انگشت اشاره را سیخ گذاشت روی دماغ عقابی اش و هیس را سوت دار کشید:«هیسس!»قرمز شد گوشاش و فوری خم شد و لبش را نزدیک گوشم آورد و گفت:«فروردین،کله اش بو قرمه سبزی می داد!بردنش جایی که عرب نی انداخت» چشمم به کلاه گیس پر کلاغی روی سرش بود،پرسیدم:«اجازه!کله اش بو قرمه سبزی می داد،یعنی چی ؟»...
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
از کتابفروشی پرسیدند:
وضع کسب و کار چگونه است؟؟
گفت: بسیار بد...!
چون آنهایی که پول دارند اهل مطالعه نیستند و آنهایی که سواد دارند پول ندارند!
#انتشارات_آسمان_سوم
@asemane3
به مناسبت روز کازرون و سالروز شهادت ۸۴ رزمنده ی شجاع دیار قهرمان پرور کازرون در عملیات کربلای ۴
رونمایی از کتاب
"چاشنیهای خیس"
خاطرات فرمانده تخریب لشکر ۱۹ فجر، حاج نصرالله کتوییزاده
برگزار شد.
این کتاب به کوشش نویسنده حوزه ادبیات پایداری جناب مهدی دُریاب و کار مشترک مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و انتشارات آسمان سوم در راستای دومین #کنگره_ملی_شهدای_فارس به چاپ رسیده است.
#انتشارات_آسمان_سوم
@asemane3
هدایت شده از کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس
معرفی کتاب "چاشنی های خیس"🌱
📖گزیده: خاطرات فرمانده تخریب لشکر 19 فجر حاج نصرالله کتویی زاده
🖊 نویسنده:مهدی دُریاب 📚نوبت چاپ: اول 1403
بریده ای از کتاب:
رسیدیم به جادۀشنی .بدون آنکه از جایم بلندشوم مثل یک مار خودم را کشاندم روی خشکی .صدایی آشنا از زیر سینه ام شنیدم؛چیریییک،صدای ضربه ماسورۀ مین وی اس 50 بود!فقط فرصت کردم چشم هایم را ببندم که شعله و شدت انفجار را نبینم.نفس ام بی اختیار حبس شد.در کمتر از یک ثانیه تمام تذکرهایی که به تخریبچی ها داده بودم از ذهنم رد شدند:توی معبر مغرور نشین،خیلی حواستون جمع باشه،اولین اشتباه آخرین اشتباهه.اشتباه بزرگی مرتکب شده بود،امادیگر برای این حرفها دیر بود.
#کنگره_ملی_شهدای_فارس 🇮🇷
#معرفی_کتاب 📖
#انتشارات_آسمان_سوم 📚
@asemane3
@kshohadayefars
🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس