eitaa logo
انتشارات آسمان سوم📖
209 دنبال‌کننده
218 عکس
27 ویدیو
1 فایل
📖 انتشارات آسمان سوم ناشر تخصصی کتاب های دفاع مقدس📚 🏢شیراز، بلوار پاسداران، جنب باشگاه فجر 📚فروشگاه آسمان کتاب، جنب ایستگاه مترو وکیل الرعایا ادمین: @Ftm_dhghn1
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "چراغ دار"🌱 📖گزیده: روایت هایی از زندگی شهدای حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ(ع) 🖊 نویسنده:جمعی از پژوهشگران حسینیه هنر شیراز 📚نوبت چاپ: اول ، 1403 بریده ای از کتاب: حادثه تلخ و در عین حال پُرشکوه حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) یک حادثه ماندنی است در تاریخ. اوّلاََ خیلی پُر معنا است؛ثانیاََ ماندنی است؛حادثه ای نیست که به این زودی از یاد تاریخ ایران برود.خب خود جناب احمدبن موسی(ع) را هم شهید کردند. برادر بزرگوار ایشان یعنی حضرت علیّ بن موسی الرّضا(ع) را هم شهید کردند.شهید کردند که نام آنها و یاد آنها فراموش بشود؛فراموش شد؟یاد امام رضا(ع) فراموش شد؟یاد شاهچراغ(ع) فراموش شد؟به کوری چشم دشمنان،یاد اینها،ارزش اینها،جایگاه اینها،عظمت رحمت الهی برای اینهاروزبه روز آشکارتر خواهد شد. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "جومونگ یا ابوزینب"🌱 📖گزیده:خاطرات رحمت الله رئیسی از شش ماه اسارت در سوریه 🖊 نویسنده:طاهره کوه کَن 📚نوبت چاپ: اول 1403 بریده ای از کتاب: تنم گُر گرفت. صورت سفیدحبیب سرخ شد.توی دلم امام رضا را قسم همسایه اش را نجات بدهد.ابوحمزه تبر را دو دستی برد بالا.به ماها نگاه کرد.انگار می خواست عکس العملمان را ببیند که التماسش می کنیم یانه. شهادتین را زیرلب گفتم.قلبم محکم می کوبید.به نفس نفس افتادم.هر لحظه تصور می کردم سر حبیب پرت می شود ا سکو پایین و خونش فوران می کند روی صورتم.ابوحمز باتمام توان خواست دستش را پایین بیاورد که چشم هایم را بستم. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "غروب آخرین روز"🌱 📖گزیده: خاطرات دو برادر 🖊 نویسنده:محمد محمودی نورآبادی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: تنگ غروب،به سوخته زار رسیدم.نمی شود گفت که مادرم با دیدن من چه حالی داشت و پدر چطور نگاهم می کرد. مثل ضریح امام زاده مرا بغل کرده بودند و چنان می بوییدند و می بوسیدند که گریه ام گرفت. تصورم این بود که خبر فرارم به گوش سپاه نورآباد و از آن طریق به گوش خانواده هم رسیده است!اما از این خبرها نبود! چیزی که مرا از درون می سوزاند،همان بود که خانواده نمی دانستند من فرار کرده ام.این البته سرّی نبود که بشود برای همیشه آن را در سینه نگه داشت چون معلوم بود این راز خیلی زود بر ملا خواهد شد... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "ساعت گل"🌱 📖گزیده: 🖊 نویسنده:اکبر صحرایی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: اتفاقات ترسناک و مهم زندگی ام از ورود به دبیرستان کمال الملک رقم خورد. یعنی در سیزده سالگی.آن هم... آقای فروردین معلم تاریخ،به یک باره ناپدید و غیب شد!جرأت پیدا کردم و رفتم سراغ آقای افراسیابی که بیشتر به میرغضب شباهت داشت تا ناظم مدرسه کمال الملک! آقا اجازه!آقای فروردین دیگه نمی آن سرکلاس؟ افراسیابی چشم درشتش را دراند،انگشت اشاره را سیخ گذاشت روی دماغ عقابی اش و هیس را سوت دار کشید:«هیسس!»قرمز شد گوشاش و فوری خم شد و لبش را نزدیک گوشم آورد و گفت:«فروردین،کله اش بو قرمه سبزی می داد!بردنش جایی که عرب نی انداخت» چشمم به کلاه گیس پر کلاغی روی سرش بود،پرسیدم:«اجازه!کله اش بو قرمه سبزی می داد،یعنی چی ؟»... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
از کتابفروشی پرسیدند: وضع کسب و کار چگونه است؟؟ گفت: بسیار بد...! چون آنهایی که پول دارند اهل مطالعه نیستند و آنهایی که سواد دارند پول ندارند! @asemane3
به مناسبت روز کازرون و سالروز شهادت ۸۴ رزمنده ی شجاع دیار قهرمان پرور کازرون در عملیات کربلای ۴ رونمایی از کتاب "چاشنی‌های خیس" خاطرات فرمانده تخریب لشکر ۱۹ فجر، حاج نصرالله کتویی‌زاده برگزار شد. این کتاب به کوشش نویسنده حوزه ادبیات پایداری جناب مهدی دُریاب و کار مشترک مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و انتشارات آسمان سوم در راستای دومین به چاپ رسیده است. @asemane3
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "چاشنی های خیس"🌱 📖گزیده: خاطرات فرمانده تخریب لشکر 19 فجر حاج نصرالله کتویی زاده 🖊 نویسنده:مهدی دُریاب 📚نوبت چاپ: اول 1403 بریده ای از کتاب: رسیدیم به جادۀشنی .بدون آنکه از جایم بلندشوم مثل یک مار خودم را کشاندم روی خشکی .صدایی آشنا از زیر سینه ام شنیدم؛چیریییک،صدای ضربه ماسورۀ مین وی اس 50 بود!فقط فرصت کردم چشم هایم را ببندم که شعله و شدت انفجار را نبینم.نفس ام بی اختیار حبس شد.در کمتر از یک ثانیه تمام تذکرهایی که به تخریبچی ها داده بودم از ذهنم رد شدند:توی معبر مغرور نشین،خیلی حواستون جمع باشه،اولین اشتباه آخرین اشتباهه.اشتباه بزرگی مرتکب شده بود،امادیگر برای این حرفها دیر بود. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "دیوان آشنا"🌱 📖گزیده:مجموعه اشعار شهید مهدی اثنی عشری «مهدی آشنا» 🖊 نویسنده:به کوشش محسن جوادی آزادی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: خوش که با دوست بسی نامه سرآغاز کنیم سر گفتار به تصریح دگر باز کنیم خوش که با دوست بدین شیوه دلایل گوییم با سخن عرضه ی افکار تو پرواز کنیم سخن از روز و شب و روشنی راه زنیم پس به آیات نو این قائله پرواز کنیم 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "استراحت بعد از شهادت"🌱 📖گزیده:خاطرات سردار شهید اثنی عشری،مستند روایی به همراه ناگفته هایی از دوران دفاع مقدس. 🖊 نویسنده:مصطفی مرادی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: نمی خواهم بمیرم آنجا که می شود خوب زندگی کرد و نمی خواهم زنده بمانم آنجا که می شود خوب مُرد... روی قبرم هر چه می خواهند بنویسند ،و هر کجا می خواهند خاکم کنند و هرگونه که دوست دارند در چهار چوب موازین شرعی برایم مجلس بگیرند. هرکس که از من انحراف و خطایی از صراط مستقیم و راه خدا دیده برای دیگران حتما بازگو کند تا دیگران تنها بدین دلیل که شهید شده ام اعمال و افکار و نوشته های مرا،ملاک و الگو قرار ندهند و بی تفکر و ارزیابی به آنها استناد نکنند. هرکس مرا دوست می داشته یا از من بدش می آمده بر من زیاد غمگین یا خوشحال نشود،زیرا فردا و فردا هایی نزد خداوند با یکدیگر دیدار خواهیم کرد... در عرصه او،اسب دواندن چه خوش است مرکوب خود از جهان رهاندن چه خوش است در محفل او خانه گزیدن چه صفا ست در قالب تنگ خود نماندن چه خوش است والسلام مهدی اثنی عشری 1365/10/04 (برشی از دست نوشته های ادبی،عبد خالص پروگار سردار شهید مهدی اثنی عشری) 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
این روزها شاهد هستیم که در قسمت دیگری از کشور فلسطین بر سر مردم از کوچک و بزرگ، بمب می ریزند و صدایی از حلقوم کسانی که مدعی آزادی حقوق بشر هستند، بلند نمی شود. مردمش به جرم اینکه می خواهند از سرزمین خود دفاع کنند، به طور وحشیانه ای، توسط افراد غاصب آن سرزمین، سرکوب می شوند. غزه. جایی که بیش از هفتاد و پنج سال است مردمش برای آزادیش می جنگند با دستهای خالی، مردمی که هیچ وقت از آرمانهایشان و مبارزه شان، دست بر نمی دارند، حتی اگر در این راه، همه فرزندان خود را از دست بدهند و امید دارند که روزی بیدار شوند و ببینند که دیگر خبری از رژیم غاصب صهیونیستی، نیست و دیر نیست آن روز و به زودی سنصلی فی القدس إن شالله و غزه هم آزاد می شود به همراه بقیه سرزمین های غصب شده فلسطین... 📖 هزار و چهارصد و خیلی زود ✍️ به قلم: بیژن کیا، میثم محمدی، طیبه روستا، طیبه فرید، نازنین آرمان و... سرپرست نویسندگان آقای: میثم محمدی 📇 انتشارات:نو اندیشان دنیای کتاب مجموعه داستانهای کوتاه و خواندنی است از زندگی مردم فلسطین. مردمی که منتظرند به زودی ببنند نابودی رژیمی که سالیان طولانی است آنها را از کشور خود اخراج کرده.... برشی از کتاب: مادر خم شد و صورت غاده را بوسید. نترس عزیزم! اینجا بیمارستانه، کسی کاری بهش نداره! غاده نفس عمیقی کشید و گفت: «حتی گرگا؟» مادر نگاه کرد به سرمی که قطره قطره رد می شد. موهای سیاه غاده را نوازش کرد و گفت: «حتی گرگا!» دستش هنوز توی دست مادر بود که.... https://eitaa.com/ensiketab