آسمان
🎵الان که وقت سلفی گرفتن نیست! از فرصت استفاده کن .. #کلیپ_صوتی @Panahian_ir
مثلا
اگر شما هم مثل من از اتلاف وقت رنج میبرید، همین روزا وقتشه که عاملی که باعثش میشه رو، حذف کنید :)
انصافا کیف کردیم! از این همه غیرت و تلاش. اما میخوام یه حرفی بزنم که شاید کم نشنیده باشید این روزا. اونم اینکه واقعا اگر این حجم از توسلات و بیقراری رو مثل فوتبال برای ظهور داشتیم، چه اتفاقی میفتاد؟
اشکال کار اینجاست که ما ساکتیم. هیاهویی تو وجودمون نیست از نبودش. تلاطمی تو قلبمون نیست. مثل تماشای فوتبال که مدام نگران بودیم و چشممون به تلویزیون، نگرانِ نیومدنش نیستیم. یعنی میخوام بگم حال الان ما مثل تماشاچیایه که بازی ایران-اسپانیا داره جلوش انجام میشه، ولی دستشو گذاشت زیر چونهشو میگه خب که چی؟! یا اصلا نگاه نمیکنه! گاها هممون همینقدر بیبخاریم تو امر ظهور مولامون :)
البته تفاوت ما با یه تماشاچی اینه که تک تک ما نقش یه بازیکن رو داریم. اگر ندوییم دنبال هدفمون، اگر پاس بدیم به حریفمون، اگر به بهونه خستگی بشینیم یه گوشه و نگاه کنیم، اگر با یه حرکت اضافی وقت تلف کنیم، مفتضحانه میبازیم!
رفقا، برای ظهور مولا هم باید خیلی بدوییم و تلاش کنیم! باید بجنگیم! گاهی اصلا باید زمین بخوریم تا قوی بشیم...
القصه، کاش برای اومدنش کاری کنیم، کارستون! درست مثل بچههای تیم ملیمون، با همه وجود :)
#جام_جهانی
هدایت شده از KHAMENEI.IR
♥️ رهبر انقلاب از بازی عالی ملیپوشان فوتبال در برابر اسپانیا تجلیل کردند
⚽️طی تماس دفتر مقام معظم رهبری با اردوی تیم ملی در روسیه و مدیر کاروان اعزامی، فدراسیون فوتبال، پیام حضرت آیتالله خامنهای به کاروان و بازیکنان تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران را به شرح زیر اعلام میکند:
"بازی دیشب شما عالی بود؛ خدا قوت."
@Khamenei_ir
آسمان
♥️ رهبر انقلاب از بازی عالی ملیپوشان فوتبال در برابر اسپانیا تجلیل کردند ⚽️طی تماس دفتر مقام معظم
به به ! شادیمون مضاعف شد :)
آسمان
#پروفایل_
شهید چمران یک شخصیت ماورایی بود...
باید باهاش زندگی کرد تا فهمیدش.
و حالا که نیست، باید اونقدر نوشتههاشو خوند تا به ذرهای درک از نگاهش رسید!
هدایت شده از نبضِ دل💕
.
+ دكتر بغضش را نیمه كاره خورد.
-پس بنویسیم شهید خیلی هم به شما نزدیك نبود.
-نه ننویسید ! بنویسید نزدیك بود .خیلی هم نزدیك بود .یك متر بیشتر فاصله نداشت .بنویسد سعادت نداشته .بنویسید شانس نبوده .
مساله یك مساله ساده احتمال نیست وگرنه هم او باید می رفت و هم من یك متر كه فاصله ای نیست
.بنویسید ارمیا معمر آدم نیست .ناخن است .باید گرفتش،
باید كوتاهش كرد بنویسید هنوز هم آدم نشده
و گرنه من كه تازه نمازم تمام شده بود بنویسید...
-می نویسم .می نویسم همه اش را ...
ارمیا خیلی حرف زده بود این را از حرفهای دکتر فهمید .
دستش را در جیبش برد انگشتانش با چیزی درون جیبش بازی می كردند
-ببخشید طبق وظیفه باید یك نوار مغز از شما بگیرم اما دستگاه خراب است چون ..
-خوب نوار مغز هم خیلی لازم نیست من مشكل #بینایی دارم یعنی با بخش چشم پزشكی كار دارم
-با بخش چشم پزشكی! كارتان چیست؟!
ارمیا دستش را از جیبش در آورد .
می خواستم شماره این را برایم تعیین كنند.
شیشه ی #عینك مصطفا بود
همان كه در تاریكی پیدا كرده بود .
با لكه ی قهوه ای از خون خشك شده ی مصطفا.
دكتر شیشه را گرفت :"این شیشه مال یه آدم دوربین است با دیوپتری حدود..."
ارمیا آرام تكرار میكرد :"دوربین ،یك آدم دوربین"
بعد اشكش بود كه روی ریشهایش برق زد .
گفت:
-خیلی #دوربین بود جاهایی را می دید كه من نمیدیدم كمتر كسی آن جاها را می دید
مطمئنم از داخل سنگر انتهای بهشت را می دید
ولی نه از آنهایی كه شیر و عسل و حوری ها را دید بزنند .
مصطفا می توانست طول وجودت را اندازه بگیرد.
می توانست بیاید داخل بدنت نه مثل رادیولوژیست .
می توانست سنگ قلب را بشكند قلبت را دیالیز می كرد...
دكتر شیشه ی #عینك را روی میز گذاشت .
صورتش را میان دستهایش پنهان كرد .از اتاق بیرون رفت .
ارمیا آرام از اتاق بیرون آمد .
سرباز وظیفه مبهوت كنار در ایستاده بود...
.
#ارمیا
آسمان
. + دكتر بغضش را نیمه كاره خورد. -پس بنویسیم شهید خیلی هم به شما نزدیك نبود. -نه ننویسید ! بنویسید ن
فوق العاده...
@rooye_mahe_khoda
کتاب ارمیا رو اگه نخوندید حتما بخونید