بخشندگی بیبدیل شهید مدافع حرم
🔹مهدی عزیزی خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان میداد. یکبار طلبی را که از محل کارش داشت را گرفت و به یکی از اقوامش داد تا با آن مبلغ یک ماشین برای خودش بخرد و کار کند. او بارها به دوستانش گفته بود که مدیونید اگر پول بخواهید و به من نگویید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
#شهیدانه
🌷🌷🌷ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت.
رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم.
چند دقیقهای که گذشت یکی از این بچههای فال فروش به ماشینمون نزدیک شد.
امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید که غذا خورده یا نه.
وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران....
وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود...🌷🌷🌷
راوی: همسر شهید
#شهید_امیر_سیاوشی
#شهید_مدافع_حرم
شادی روح شهدا #صلوات
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
آخرین دیدار پدر و فرزند
🔹#سجاد_مرادی قبل از رفتن دخترش را آماده پذیرفتن شهادت کرده بود و در تربیت فرزندش مفاهیمی مثل شهادت را گنجانده بود؛ وقتی روز موعود فرا رسید، خودش دخترش را آماده رفتن به مدرسه کرد و او را سوار بر سرویس کرد.
🔹وقتیکه دختر ۸ سالهاش گفته بود " بابا خودت بعد از مدرسه میای دنبالم؟" گفت: بله؛ اما پس از فرستادن دخترش به مدرسه چون میدانست برگشتی در کار نیست در آسانسور ساختمان بغضش ترکید و گریه کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
💔
میخواستم دامادش کنم، وقتی جواد اصرار های من را دید با خواهرش به بازار رفت و برای دلخوشی ما یک دست کت وشلوار خرید (بغض می کند و اشک هایش را با گوشه چادرش پاک می کند و ادامه می دهد) هنوز کت و شلوار جواد را بعد از دوسال از تاریخ شهادتش نگه داشته ام.
هنوز صدای زیارت عاشوراهایی را که در دل شب در اتاقش می خواند، میشنوم.
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
راوی: مادر #شهید_جواد_کوهساری
#شهید_مدافع_حرم
فدایی عمه جان #امام_زمان
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
همیشه به همه می گفت که یک روزی می رسد من می روم و #شهید خواهم شد و شما اسم کوچه را به نام من تغییر خواهید داد!
ولی همه می خندیدند و حرفش را باور نمیکردند!!
ولی همهدیدند که آن روز فرا رسید
و
همانطور شد که میگفت...
#شهید_مدافع_حرم🌷
#شهید_حاج_عبدالرحیم_فیروزآبادی
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست
🔹شهید #مسلم_خیزاب تاکید داشت : " روی سنگ قبرش بنویسید تشنه نابودی صهیونیستها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست» و من فکر میکنم نکته کلیدی وصیتنامه شهید خیزاب همین باشد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
💢✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، #دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا #حقش بود.
💢✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان #راضی نباشید من هیچ وقت #شهید نمیشم.
💢✨وقتی که میرفت بهش گفتم من #نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد!
گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم #خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش #معنوی پیدا میکنه
#شهید_علیرضا_بریری🌷
#شهید_مدافع_حرم
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
نذر روزه برای دفاع از حرم
🔹وقتی شهید مصطفی صدرزاده سوریه رفت، سجاد خیلی بی تاب شد. چند روزی دنبال مدارک شناسنامه و کپی گرفتن بود و یک روز گفت: «مامان می شود من برای جنگ با داعش به عراق بروم؟ گفتم: نمیدانم از پدرت بپرس. پدر سجاد به خواسته فرزندنش جواب منفی نمیدهد و من را واسطه می کرد، و دوباره از پدرش پرسید. پدر گفت: دخترت سنا خیلی کوچک است و سجاد در جواب گفت: آن زمان که شما رفتی جنگ پدر بزرگ در مقابل رفتن شما مقاومت میکرد؟ نگران نباشید سنا آرام میگیرد. دو بار به مدت یک ماه به عراق رفت و وقتی آمد ماجرای شهادت آقا مصطفی اتفاق افتاد و سجاد واقعا از خود بیخود شد. دو هفته نذر روزه کرد و در نهایت با رفتن سجاد به سوریه موافقت شد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
🌟الوعده وفا
تماس گرفت وگفت مادرجان اینجا موبایلمان آنتن نمیدهد من خودم با شما تماس میگیرم و هر روز با من تماس میگرفت
میگفتم اگه در موکبها هستی چرا در تلوزیون نمیبینمت؟
میگفت ما پشت صحنه کار میکنیم و بچهها داخل موکب هستند
بهخاطر همین شما ما را نمیبینی.
میگفتم احمد جان برای ۲۸ صفر حتماً بیا آن روز دیگه همه مسافرا برمیگردن شما هم بیا
❇️ قول داد که برای ۲۸ صفر بیاید؛ او به قولش عمل کرد و در روز شهادت حضرت رسول(ص) به خاک سپردیمش.🕊💫🌷
متولد: ۱۳۶۲روستای کران چهارمحال وبختیاری
شهادت: 1394/9/16 حلب.مجرد
تحصیلات: کارشناسی مکانیک
#شهید_مدافع_حرم 🕊🌱
#شهید_احمد_قاسمی🌷💫
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
حس دلنشین پدر و دختری
🔹سه شب قبل از این که به شهادت برسد، تماس گرفت. دخترش محدثه گوشی تلفن را برداشت و صحبت کرد و بعد از آن با دختر دیگرش زینب حرف زد که زینب گفت: " بابا زود بیا، همین الان بیا " که آقا عبدالله گفته بود: " ۱۰ تای دیگر میآیم " که ۱۰ روز دیگر همان روز خاکسپاریاش بود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
زندگینامه شهیدی که سردار سلیمانی او را به خاک سپرد
🔹در مراسم خاکسپاری شهید محمدعلی اللهدادی، سردار سلیمانی بهقدری ناراحت بود که همه شرکتکنندگان در مراسم این موضوع را متوجه شدند. کنار قبر در حین مراسم روی زمین، دو زانو نشسته بود و همه دوستداران او میتوانستند حزن را در چهره او ببینند. بعد از اجرای مراسم به درون قبر رفت و خودش مراسم خاکسپاری را انجام داد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
♦️یادی کنیم ازشهید #حضرت_زهرایی مدافع حرم که با زبان #روزه به شهادت🌷 رسید.
🔺شهید #علی_الهادی سید نبودن ولی از طرف #مادر به حضرت زهرا(سلام الله علیها)🌸 میرسن و مادر شریفشون از #سادات علویه هستند
🔻و #شهادت شهید هم به امضای📝 حضرت زهرا(سلام الله علیها) رسیده و در لحظات آخر هم هنگام شهادت🕊 ذکر شریف #یا_زهرا بر زبان شهید که #روزه هم بودن جاری بوده...💔
#شهید_علی_الهادی
#شهید_مدافع_حرم
💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸
🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
🌷 با شهدا گم نمی شویم 🌷
🕊بسیجی تخریبچی «محمد جاودانی» با نام جهادی «میثم»💫
مسئول تخریب قرارگاه تدمر بعد از چهار نوبت اعزام به سوریه و عراق و 8 ماه حضور در جبهه مقاومت
در شب عاشورای حسینی
در دیرالزور به فیض شهادت نائل آمد.
💚یار جامانده نهضت حسینی در شب عاشورا به امامش پیوست
پدر شهید مدافع حرم در پاسخ به واکنششان به شنیدن خبر شهادت فرزندش اعلام کرد: شبهای اول محرم بود که
در خوابی دیدم محمد هر قدمی که بر زمین می گذاشت افرادی در قالب فرشته جلو پایش را جارو می زنند و زمین را تطهیر می کردند
آنجا بود که فهیمدم فرشتگان مقرب الهی مقدمات شهادتش را فراهم می کنند و من منتظر بودم تا شب عاشورا.
✅برادر شهید با متذکرشدن اهداف والای مدافعین حرم
در پاسداری از حرمین
به پوستر اتاق برادرش اشاره کرد و گفت:
پازل شهادت اتاق شهید با جمله «دجال ها وحرمله ها مهاجم و مارا مدافعان حرم آفریدند»
تکمیل می شود واین یادگار برجامانده از ایشان
ما را به ادامه وظیفه باقی مانده مدافعین حرم ترغیب کرده و بار مسئولیت و وظایفمان را در حق شهدا سنگینتر می کند.
🌟🌷سالروزشهادت 🌷🌟
#شهید_مدافع_حرم 🌷💫
#شهید_محمد_جاودانی🕊🌱
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
شهیدی که کمک به نیازمندان سرلوحه کارش بود
🔹 شهید حمیدرضا اسداللهی از آنجا که علاقه ویژهای به سفرهای زیارتی داشت بنیانگذار سفر زیارتی در روستاهای دورافتاده و اقشار مستضعف شد، هنگامی که به سفرهای جهادی در نقاط دوردست و مستضعف میرفت در حین انجام کارهای جهادی، لیستی از افرادی که توانمندی برای رفتن به زیارت را ندارند تهیه میکرد و با هزینه خود به هماهنگی هتل میپرداخت تا بتواند زمینه را برای زیارت این افراد در بارگاه «امام رضا(ع)» فراهم کند بعد از آن زمینه را برای سفرهای زیارتی به کربلا نیز فراهم کرد و افراد بی بضاعت را به زیارت «امامحسین (ع)» فرستاد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
▫️اول تکلیف بعد شهادت🌷
#شهادت آن زمان زیباست که به #تکلیف عمل کرده باشیم و خدا اجر آن را تعیین کند.
هدف اصلی این نبرد اول پیروزی دوم پیروزی سوم پیروزی و چهارم شهادت در راه خداست.
قبل از اعزام به سوریه از کسانی که فقط به شهادت فکر میکردند و به مجاهدت برای #نظام و #رهبری فرزانه آن بی توجه بودند گلایه مند بود و میگفت:
چرا بعضی ها فقط #دم از شهادت میزنند و هدفشان این است.
باید برای #نظام کاری انجام دهم، حال اگر در این راه به شهادت رسیدم ، بهتر
وگرنه قدمی برای سپاه حق برداشته ام.
گرچه با شناختی که ما از او داشتیم شوق شهادت سراسر وجودش را فراگرفته و خود را جامانده از قافله شهداء میدانست.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_اسدالله_ابراهیمی🌷
جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی وجانباز هشت ماه مبارزه با فتنه گران در سال ۱۳۸۸
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
تو آموزشی تیراندازیش محشر بود
هیچ کس نمیتوانست وسط سیبل بزنه ولی محمدحسین میزد تو خال...
تو عمرم جوانی به پاکی و نجابتش ندیده بودم...
به جای بچه ها نگهبانی میداد
اگر کسی سیر نمیشد سهم غذاش رو میداد....
روحش شاد و یادش گرامی
#شهید_مدافع_حرم
#محمدحسین_مومنی
برشی از #وصیت_نامه
یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب س نبود امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمیکرد...
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
﷽یادخاطرات عاشقان خدا
هنگام اعزام به سوریه همه مایحتاج منزل به غیر از خرما را خریده بود، گفتم: حسن آقا فقط خرما نخریدید که آن را خودم تهیه میکنم، با هم خداحافظی کردیم و رفت، اما چند دقیقه بعد بازگشت، دو جعبه خرما خریده بود، گفت: فاطمه خانم، این هم آخرین خرید من برای شما و بچههایم.
قرآن آوردم و گفتم: حالا که بازگشتید، از زیر قرآن رد شوید، گفت: اول شما و بچهها رد شوید، رد شدیم، گفتم: حالا نوبت شماست، گفت: میترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد، گفتم: به خاطر دل من از زیر قرآن رد شوید، از زیر قرآن ردشان کردم و همسفر زندگیام را به خداوند سپردم و گفتم: خدایا هرچه خیر است، برای من بفرست.
همیشه میگفت: دوست دارم با زبان روزه و تشنهلب مثل آقا اباعبدالله (ع) شهید شوم، همان شد که ایشان میخواست، در ماه رمضان اعزام و با زبان روزه و بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.
#شهید_مدافع_حرم
#حسن_غفاری
◻️تاریخ تولد: ۲۵ شهریور ۱۳۶۱
◻️محل زندگی: شهرری
◻️تاریخ شهادت: ۱ تیر ۱۳۹۴
◻️محل شهادت: سوریه_درعا
◻️محل دفن: گلزار شهدای بهشتزهرا (قطعه ٢٦ ردیف ۷۹ شماره ١٥)
🦋شادیارواحطیبهشهداصلوات🦋
#سالروزشهادت....🕊🕊🌹🌹
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
شهیدی که خواب امام سجاد را دیده بود
🔹شهید #محمد_مسرور در دفتر خاطرات یکی از خواب هایش را چنین نقل میکند: " خواب دیدم که امام سجاد(ع) نوید و خبر شهادت من را به مادرم میگوید و من چهره آن حضرت را دیده و فرمود: تو به مقام شهادت میرسی و من در تمام طول عمر به این خواب دلبستهام و به امید شهادت در این دنیا ماندهام و هم اکنون که این خواب را مینویسم یقین دارم که شهادت نصیبم میشود و منتظر آن هم خواهم ماند. تا کی خدا صلاح بداند من هم همچون شهیدان به مقام شهیدان برسم و به جمع آنها بپیوندم و هم اکنون و همیشه در قنوت نمازم همیشه اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک است که خداوند شهادت را نصیبم کند و از خدا هیچ مرگی را جز شهادت نمیخواهم."
🔹یکی از دوستان محمد مسرور خاطراتی را از سوریه نقل میکند: " حدود یکی دو ساعت در صف تلفن ایستاده بودیم، نوبت محمد نزدیک شده بود. یک دفعه صدای اذان بلند شد. محمد از صف خارج شد. گفتم محمد کجا؟! نوبتت نزدیکه! گفت نماز واجبتره. رفت نماز اول وقتش را خواند و باز برگشت و چند ساعت در صف ماند تا بتواند با خانوادهاش تماس بگیرد. "
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
از ۹ سال همراهی با سردار سلیمانی تا دوخت چادر برای دختران نیازمند
🔹شهید هادی طارمی پارچه چادری مشکی تهیه و متبرک به حرم حضرت رقیه (س) میکرد و به دختران کوچک نیازمند هدیه میداد.
🔹هادی طارمی زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد و هادی شیفته سردار شده بود. سردار سلیمانی هم بسیار به هادی علاقهمند بود و با سردار سلیمانی رفت و آمد خانوادگی هم داشتند.
🔹شهید طارمی حدود ۹ سال در کنار سردار بود و روزبهروز رشد کرد و بزرگ شد و برای رسیدن به شهادت خیلی تلاش کرد و بسیار به شهدا متوسل میشد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
عملیات والفجر هشت
شدیداً مجروح میشود ،
و مجروحیت به قدری بالا بوده
که او را در میان پیکر شهدا قرار میدهند!
تنها یک لحظه پلکهایش را تکان میدهد
و از صف شهدای والفجر هشت جدا میشود
تا در صف شهدای فدایی حضرت زینب
(سلام الله علیها) قرار بگیرد ....
#مجروحین
#والفجر_هشت
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حاج_احمد_مجدی🌷
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
📝 سؤال و جواب شهید در #وصیتنامه
شاید آنهایی ڪه مرا میشناختند
بگویند ڪه خودش جانباز
و برادر دو شهید و
با همسر شهید ازدواج ڪرده
بود و دین خود را
با حضور 75 ماه در جبهه
اداء ڪرده است و دیگر لازم نبود
ڪه به این ماموریت برود
و آن هم در ڪشور دیگر. 🌱
شاید و باید در جواب بگویم
مگر امام حسین(ع) زن و بچه نداشت؟
ما ڪه خاڪ پای حضرتش نمیشویم.
مگر در قرآن نیامده.
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَکُونَ فِتْنَهًْ.
و قتال ڪنید تا رفع فتنه در جهان✨
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مصطفی_زاهدی
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
استقلال فرزندان، مهمترین مولفه شهید در تربیت فرزندانش
🔹همسر شهید #عبدالحمید_سالاری از خاطرات مشترکش میگوید: او زیاد بهم توجه داشت، حجاب منو دوست داشت و میگفت حجابت رو با لباس و پوشش بندری دوست دارم . به تربیت بچه ها خیلی اهمیت میداد میگفت دوست دارم بچههام روی پای خودشون بایستند.
🔹عبدالحمید سالاری با وانت کار میکرد و رزق و روزی همسر و دو فرزندش را درمیآورد. شکل و شمایلش را که نگاه میکردی، یک مرد زحمتکش را میدیدی که در آفتاب گرم بندر عباس کار میکند و روزگار میگذراند. ارادتش به اهل بیت آن قدر بود که وقتی تصمیم به اعزام گرفت، چون در استان هرمزگان داوطبانی چون او را سخت گزینش میکردند، خودش را به سیستان و بلوچستان رساند و از آنجا اعزام شد.
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد
🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمیخواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده میشدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
کبوترانی که زودتر از به شهادت رسیدن شهید را فهمیدند
🔹همسر شهید مهدی اسحاقیان از دقت شهید به همه چیز تعریف میکند و میگوید: " به خاطر دفع قضا بلا ما دو کبوتر در خانه نگهداری میکردیم و آقا مهدی هر وقت که از خانه بیرون میرفت به کبوترها خیلی علاقه نشان میداد وقی در منزل بود با آنها حرف میزد! زمانی که به سوریه اعزام شده بود هر وقت به خانه که زنگ میزد، احوال کبوترهایش را از من میپرسید".
🔹وی در ادامه اظهار میکند: " کبوترها تخم گذاشته بودند و چند هفته بود که روی تخمهایش خوابیده بودند و اصلا تکان نمیخورند و موقعی که آقا مهدی به شهادت رسیده بود، کبوتر از روی تخمهایش خود به خود کنار رفته و تخمش شکسته بود، با دیدن این صحنه بدنم سرد شد و به خودم گفتم نکند برای آقا مهدی اتفاقی افتاده است!؟ در صورتی که دو روز پیش آقا مهدی برای آخرین بار احوال کبوترهایش را تلفنی از من پرسیده بود و من گفته بودم حال کبوتر و تخمهایش خوب است."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝
🔻#مادر_شهید
🔸روزی که می خواست اعزام شود، نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده است. بعد آمد جلوی من پای سجاده زانو زد. دست هایم را گرفت بوسید، صورتم را بوسید. من همین جا یک حال غریبی شدم.
گفتم:
مادر جان تو هردفعه می رفتی تهران مأموریت، هیچ وقت این طوری خداحافظی نمی کردی. گفت:
این دفعه مأموریتم طولانی تر است دلم برای شما تنگ می شود.
من دیگر چیزی نگفتم. بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم.
🔸بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم. انگار همان موقع همان خداحافظی به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است.
#شهیدمحمد_تاجبخش
#شهید_مدافع_حرم
╔══🦋°🌷 °🦋══╗
☫@asemooni_313
╚══🦋°🌷 °🦋══╝