🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
🔵 #شهید_مدافع_حرم
سید خداداد جعفری به جمع شهدای مدافع حرم پیوست.🍃
🔴 #اولین_شهید_سال_98
🔵 از جمعی لشکر فاطمیون
#شهادت 🕊 ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
محل شهادت: صبوره
امشب سلاممون رو به ارباب برسون💔
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
🍃🌼🍃
گفتم سخنرانی ڪن
ڪہ هنگامہ نبرد سخت است ...
فرمود:
بچہ هاتیر بہ سینہ بایداصابت ڪند نہ بہ پشت... ✌️
والسلام
#شهید_مصطفی_چمران
#شبتون_شهدایی
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt💚
😍صبح و باران و غزل در دست دوست
صبح زیبایِ شقایقها بخیر
خنده لبهای تو، یک جرعه عشق
ای گلم! این صبح عاشق ها بخیر
#صبح💚بخیر❤️آقاجون
📎سلام، صبحتون ولایی🌺
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt
🌼بسم رب الشهدا و الصدیقین🌼
🌷خاطرات شهدا🌷
💠 عملیات شروع شده بود
گردان ما خط شکن بود
همه چیز داشت خوب پیش می رفت
یه دفعه خوردیم به یه کانال پر از سیم خاردارهای حلقوی
باید هر جور بود از این مانع رد می شدیم
عراقی ها داشتن با تانک بهمون نزدیک میشدن
سیدعلی اکبر به بچه هایی که عقب بودن دستور عقب نشینی داد و با این که زخمی بود و دستش قطع شده
کاری عجیب کرد
توی فکر بودیم که یه دفعه
سید خودش رو انداخت روی سیم خاردارهای حلقوی
داشتیم از تعجب شاخ در میاوردیم
گفت از روی من رد بشین و برین جلو تا عراقی ها نیومدند خودتونو به کانال برسونید
هیچ که حاضر نبود رد بشه
تا اینکه ما رو به جان امام قسم داد
با گریه از روش رد شدیم
آخرین نفر من بودم دستمو گرفت
غرق خون شده بود و صداش در نمی یومد
پهلوش شکسته بود و...
اشاره کرد به پاکتی که توی جیبش بود و بهم فهموند که بردارم
فکر کردم وصیت نامه اش رو نوشته برداشتم
عراقی ها نزدیک شده بودند
باید میرفتم تا من رو نبینند
وقتی داشتم میرفتم گریه ام گرفته بود
برگشتم و به فرمانده ام نگاه کردم
دیدم آروم داره اشک می ریزه و به سختی دستاش رو به سمتم تکون میده
فکر کردم داره باهام خدافظی می کنه....
خودم رو انداختم پشت یه خاکریز
پاکت نامه فرمانده رو باز کردم
خشکم زد
به جای وصیت نامه یه عکس دیدم
عکس دخترش بود
دختری که تازه دنیا اومده بود و هنوز ندیده بودش
تاز فهمیدم تکون دادن دستاش برا خدافظی نبوده
میخواسته بگه برگرد یه بار هم که شده عکس دخترم رو ببینم و شهید بشم
🌺خاطره از علی فتحی (شهید سید علی اکبرسید هاشم)
بسیار زیبا👍
حتما بخونید😔
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
شهید مرد با خدایی بود. همیشه نمازش را اول وقت میخواند👌. شهید دوست داشت که همه ی ما نمازمان را اول وقت بخوانیم. و هیچ چیز اورا خوشحال نمیکرد جز خواندن نماز اول وقت .
در طول زندگی با من همیشه خمس دارایی خانه خود را به جای می آورد☝️. وقتی که مشکلی برای ما پیش می آمد، کربلایی به من میگفت:
همسر مهربانم ما باید همیشه شکر گزار خداوند متعال باشیم❤️. شاید این مشکلات ما را به خدا نزدیکتر میکند، وهمیشه در سختی ها مرا کوه صبری بود.🍃
همیشه جمله ای زیبا بر زبان داشت و میگفت: هر که به این درگه مقربتر است، زین جام بلا بیشترش میدهند.
شهید مدافع حرم سرور هاشمی🌹
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
#رزق_معنوی_روز
نوبت تازه نفسهاست
✍رهبرانقلاب:
آمادگی در کلّ کشور بخصوص در بین جوانها هست؛ از این آمادگی حدّاکثر استفاده را مسئولین کشور باید بکنند.
👈 عرض من این است که جوانها باید شانهشان را زیر بار مسئولیّتهای دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند؛ #علاج_مشکلات_کشور این است.
👈 ما در #گام_دوم_انقلاب بایستی حرکت کشور را بر دوش #جوانها قرار بدهیم.
۹۸/۱/۱
🌺اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt🌺
#معرفی_شهید
💟نام: #شهید_ابوذر_فرح_بخش
💟نام پدر: عزیز
💟ولادت:۱۳۶۰/۶/۳۰ (داراب/روستای بانوج)
💟شهادت: ۱۳۹۶/۱/۸ (سوریه/تله شیحه)
💟آخرین مقام: مدافع حرم بی بی زینب
قسمتی از #وصیتنامه شهید:
نگذاریدتاریخ یک بارتکرارشودبه بی احترامی به جامعه روحانیت واینکه هرانقلابی بدون جامعه روحانیت هیچ است
#ایام_شهادت
#یادش_باصلوات
💚اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt🌹
آخ... پای پیادهِ... همپای جاده...
یا اینطوری بگم...
قدم،قدم با یه علم... ایشاا... اربعین میام سمت حرم...✋
بهش گفتن فلانی چه فرقی داره...
گفت اخه من مادر ندارم :))
دوست دارم سربند یا زهرا س ببندم من بچه سیدم مادرم حضرت زهراست...😭😭😭
عملیات شروع میشد... یکی تیر میخورد تو پهلوش... یکی تو صورتش.. یکی تو بازو... هرکی یه جور شبیه مادر شهید میشد...
فرمانده گفت عملیات ک شروع شد حرف نزنین... وگرنه عملیات لو میره
با ذکر
یا زهرا س
زدن به آب...!
تیر خورد بهش صدا نالش بلند شد... اولین نفری که کنارش بود گفت مگه قول نداده بودیم صدامون در نیاد...!!
رفتی اروند رود دستتو بزن به اب یه فاتحه بخون.....
اروند رود اولین مزار آبی دنیاست... اخه خیلی از جوونامون رفتنو برنگشتن...