عجبا!
امام مأمن کره ارض است
و اگر نباشد،
خاکْ اهلِخویشرا یک سره
فرو می بلعد، و اینان برای
او امان نامه می فرستند...!
و مگر جز در پناه حق نیـــز
مأمنی هست؟
#فتح_خون
#شهید_آوینی@asganshadt
#تلنـگـــــــــــر 🔔🔔
👈گفتم ...
♦️اگر در #کربلا بودم ،تا پای جان برای حسین ( ع ) تلاش میکردم 😢
👈گفت ...
♦️یک حسین ( ع ) #زنده داریم
نامش #مهدی (عج ) است 😭
♦️تاحالا برایش چه کرده ای⁉️
♨️مدتی است یادمان رفته😔
پسری مانده از تبار #علی
اوکه برای سپاه بی سردار خود
#سالهاست به دنبال ۳۱۳ نفر میگردد😔😔
@asganshadt
4⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
شهید مدافع حرم محمد بلباسی
🔹محمد بلباسی متولد ۱۳۵۸ از شهرستان #قائمشهر بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ۹۵ در #خان_طومان سوریه طی محاصره گروهکهای تکفیری به شهادت رسید🕊؛ از این شهید ۴ فرزند به یادگار مانده که فرزند چهارم او شش ماه #بعد از شهادتش🌷 به دنیا آمد
🔹این شهید قائمشهری مسئول اردویی #سپاه کربلای مازندران بود و در ایام مختلف سال، در مناطق محروم کشور🇮🇷 به #اردوهای_جهادی میرفت و در خدمت رسانی به مردم مناطق کمبرخوردار🏚 شرکت میکرد.
🔹محسن بهاری #رزمنده مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، نحوه #شهادت شهید بلباسی را اینگونه روایت میکند:
👈شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به #شهادت رسید.
🔹 #شهیدبلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری🕊 هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد🚫.
🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین 🚐گذاشتند، با #قناسه هر دو را از پشت زدند😭. #عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش #خون جاری شد.
🔹اینها واقعا مردانه ایستادند✊. من خط به خط عقب میآمدم و #شاهد این قضایا بودم
🔹محبوبه بلباسی #همسر شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در #سوریه میگوید: اگر باز هم به فروردین ماه ۹۵ برگردیم باز هم خودم کیف سفرش💼 را میبندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور میدهم تا به این راه برود، زیرا راهی که رفت #فقط_برای_خدا بود.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_بلباسی🌷
@asganshadt
سرنوشت برخی آدم هاخیلی عجیب است.بعضی افرادچگونه انتخاب می شوند؟آن هاتمام پیش بینی دیگران راتغییرمی دهند.گویی باخداوند،درخلوت وتنهایی حرف هایی زده اندکه خداآن هارا برمی گزیند.خداوندتمام محاسبات اهل دنیارا تغییرمی دهدوآن هارابهشت رضوان خوددداخل می کند.
سیدمحمدداستان ماچنین حکایتی دارد.اوازبرادران افغان مابود که سال ۱۳۷۶متولدشدوشانزده سال بعددرسال ۱۳۹۲درشهردمشق فدایی عمه ی سادات گردیدواکنون درجوارعمه ی دیگرخود درشهرقم ناظراعمال ماست.دوستش میگفت : اواخرتابستان بودچندماهی بودکه به خاطرمقدسات شیعه ودفاع ازحریم حضرت زینب(س)به فکررفتن به سوریه بود.
دنبال محل ثبت نام بودولی کسی راهنمایی اش نمیکرد.سن وسالش کم بودوهمه مخالفت می کردند.تااینکه مکان ثبت نام راپیداکرد.
قبل ازثبت نام تصادف کوچکی کردکه منجربه شکستن استخوان پایش شد. برای همین چندماهی خانه نشین شد،گاهی سرکارمی رفت،گاهی کارهای روزمره اش را انجام می دادو....بعدازمحرم بازبه سرش فکررفتن به سوریه افتاد.پدرش ناراضی بودولی باکلی اصراربالاخره راضی شد.توی پادگان مریض شد.گفتندبایدبرگردی،ولی حتی مریضی نتوانست جلوی راهش رابگیرد.بافرمانده صحبت کرد.باآن شرایط ماندوکارهای نظامی رابه خوبی فراگرفت. چندهفته مریض بود،باتب وسرگیجه وسرماخوردگی دست وپنجه نرم کرد،امامسئولیت هایش رادرست انجام داد،حتی باآن حالت مریضی که داشت!انگارواقعاانتخاب شده بود،بالاخره بعداز روزهاخوب شد،همه ازاوراضی بودند.هیچکس نارضایتی ازاو نداشت.وقتی اعزام شدوجلوی ضریح حضرت زینب (س)قرارگرفت،حالاتش بابقیه فرق داشت.اوباسختی به اینجارسیده بود.همه رفتندوضوگرفتندونمازخواندندودعاکردندوگریه کردندوتبرک گرفتندو....ولی اوهنوزپای ضریح ایستاده بود!چه می گفت؟!کسی نمی داند.هرچه بود،بین خودش وحضرت زینب(س)وخدای خودش بود.
شب آخرسرنمازمناجات می کرد،حال خوشی پیداکرده بود.گویی خدابودکه درمقابلش قرارداشت وسید،خیلی آهسته نجوامی کرد.
کارهمیشه اش بود.ولی این بارطول کشید.ساعت ها....
روزبعدساعت حدود۴صبح وحوالی روشن شدن هوابود.خبرحمله ی داعش اعلام شد.نیروهایی که درنزدیکی محورحمله بودندجلوی یورش دشمن راگرفتند.حمله ی آن هابادفاع جانانه ی رزمندگان فاطمیون دفع شد.
بعدفرماندهان پشت بی سیم خبردادندکه این حمله بادادن سه زخمی ویک شهیددفع شد.وآن شهیدکسی نبودجزشهیدشانزده ساله ی فاطمیون،" سیدمحمدحسینی"این همه اتفاق برایش افتادتابه آن شب برسد.عقب افتادن اعزامش ،مریض شدن وبرنگشتن وکلی گرفتاری که درنهایت،آن شب به خط رسیدوانتخاب شد.یادم افتادروایتی می گوید:درآخرالزمان خوبان امت پیامبر(ص)باشهادت گلچین می شوند.
روحمان بایادش شاد.
@asganshadt
به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تفحص شهدا به نقل از روابط عمومی کمیته حستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، پیکر پاک و نورانی شهید رحیم رجبی نارکی که توسط کمیته جستجوی مفقودین کشف گردیده بود؛ شناسایی شد.
شهید رحیم رجبی نارکی، فرزند عبدا... ، اعزامی از ورامین می باشد. این شهید بزرگوار در سال ۱۳۶۱ به جهبه نبرد حق علیه باطل اعزام و در عملیات رمضان در سال ۶۱ و در منطقه عملیاتی شرق بصره به شهادت رسید
@asganshadt
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✫⇠قسمت: 13
✍ به روایت مادر شهید
🌼بسیار باادب بود چنانچه در روز شهادتش صاحبخانه اش بیشتر از من ناله می زد و می گفت من پسرم را از دست دادم. او در این مدت دو سال آنقدر با ادب بود که هیچ بدی از او ندیدم.
🌼زندگی عاشق و معشوق را در زندگی فرزندم مشاهده کردم... با دختر داییش ازدواج کرد. این دو چنان همدیگر را دوست داشتند و به هم احترام می گذاشتند که من نظیرش را و زندگی به زیبایی زندگی آنها ندیده بودم. هیچگاه به هم اخم نمی کردند.
🌼همسرش می گفت وقتی کارهای منزل را انجام می دادم یه من می گفت این وظیفه تو نیست کار کنی؛ فرزانه جان حلالم کن..
🌼همسرش همیشه از احترام و عشق عمیق حمید به زندگیش می گفت و از همراهی و تلاش پسرم برای ساختن یک زندگی آرام.
🌼چند وقتی بود که از رفتن به سوریه و لزوم دفاع از حریم اهل بیت می گفت. اوایل می گفتم پسر نرو، تو هنور مستاجری. زن جوان داری و هنوز در سن جوانی هستی. می خندید و بر پیشانیم بوسه می زد و می گفت مادر اینکه به مجلس امام حسین(ع) می روی و حسین حسین می کنی آیا لغلغه زبان است و از دل نیست؟؟!! مادر حضرت زینب حرم و حریمش که ناموس حسین است در حال حاضر از سوی دشمن در خطر است. اگر همه بخواهند چنین فکر کنند که دوباره زینب باید به اسارت دشمن برود..
🌼چند باری برای رفتن تلاش کرد اما اسمش درنیامد و از این اتفاق بسیار غصه دار بود.
🌼بین او و پسر دیگرم اختلاف بود هر دو عزم رفتن کرده بودند و هر کدام تلاش می کرد تا دیگری را قانع کند که او برود. حمید می گفت تو دو فرزند داری من جای تو می روم..
ادامه دارد
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@asganshadt
🔸دو فایده شناخت زندگی امام، شناخت خط مشی زندگی امام و افتخار به راه اوست
🔹شناخت زندگى امام و سيرهى عملى امام، داراى اين دو فايده است: يكى اينكه آموزنده است يعنى به انسان میآموزد كه خطّ زندگى را چگونه بايد مشى كرد و ديگر اينكه برانگيزاننده و بهاهتزاز درآورنده است؛ انسان را در پيچوخمهاى زندگى کمک ميكند، به انسان حالت تفاخر و مباهات ميدهد.
🔹تعبير جامعترى براى فایدهی دوّم هست: اینکه در انسان روح غروری بهوجود مىآورد. اين احساس را در پيروان امام بهوجود مىآورد كه راهى كه او ميرفت و امروز منِ شیعه مدّعیام كه راه او را ميروم، راه خدا است، راه پرافتخار است، راه افتخارآفرين است؛ و بنابراين اين راه را بايد پيمود و بايد رفت.
🔹شناخت امام اين دو فايده را دارد.
🔸کتاب #همرزمان_حسین(علیهالسلام)؛ ص۳۹| سخنرانیهای آیتالله خامنهای در محرم الحرام ۱۳۵۱ در هیات انصارالحسین تهران
🆔 @asganshadt
#دلنوشته
امام زمان
نمك به زخمت نپاشم، میدانم كه خودت هم در حیرتی؛ از یك طرف شیعه را میبینے كه زیر پاے خیل رنجها له میشوند✨
و از یك طرف دستت و راهت باز نیست تا كارے كنے، فریادے زنے و همه چیز را زیر و رو كنی... انگار این استخوان صبر كه در گلو دارے،
همان است كه راه گلوے پدرت را بسته بود! گویے این خارِ چشم خراش خموشے همان است كه اشك مرتضایت را در آورده بود!🌹
باید سكوت كنے. به خاطر خدا باید تحمّل كنے و نباید ببرے! و تو هرگز نبریدهاے، زمینگیر نشدهاے، كم نیاوردهاے.✨
ایستادهاے چون كوه و مایه استوارے زمین شدهاے تا زمینیان را فرو نبلعد!🌹
🕊🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🕊
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
#خاطره
عشق #حسین (ع) ما را به این وادی کشاند
در آستانه عملیات والفجر 8 بود که با بچه های گروهان غواص، دعای کمیل را خواند. بار دوم با بچه های گردان و مرتبه سوم آن را به تنهایی. آن هم دعایی سرشار از اشک آنقدر گریه کرد که همه بچه های گردان یقین کردند که او شهید خواهد شد.
او عاشق #سیدالشهدا (ع) بود که در یکی از دست نوشته های خود نوشته بود:
حسین (ع) زیباست. کار حسین (ع) زیباست. ذکر مصیبت حسین (ع) مخصوص عاشورا و محرم نیست. حسین (ع) همه جا هست و نزدیک ترین جا، قلب خودمان است.
#شهید_محمدرضا_ایزدپور از بچه های مخلص اندیمشک و از نیروهای غواص گردان حمزه از لشکر 7 ولیعصر (عج) بود که با فتح فاو، حماسه ای دیگر آفرید و خود به آسمان ها پر کشید.
منبع: کتاب چشمه مهتاب
تسلیت عرض می کنم ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
@asganshadt