#بوسیدن دست کارگر توسط شهید مدافع حرم🍃
تابستان ۱۳۷۸بود و مدارس تعطیل شده بودند و من در شرکت ساختمانی دوستان کار می کردم.
دستهایم از شدت كار بسیار زبر وپوست پوست شده بود.😓
غروب كه کارم تمام می شد ،به عشق دیدن آقا حسین می رفتم مسجدالمهدی (عج).☺️
یک شب خیلی خسته بودم و خواستم به مسجد نروم ، اما دلم طاقت نیاورد.
بالاخره رفتم مسجد و با هم نماز مغرب را خواندیم.
با کنار دستم دست دادم، بعد با آقا حسین دست دادم. دستم را محکم فشار داد، خم شد و دستم را بوسید.😘 😮
خیلی ناراحت شدم. گفتم من لیاقت این کار شما رو ندارم.😔
با ان نگاه و تبسم زیبایش گفت: دستی که برای روزی حلال زحمت میکشد بوسیدن دارد.🙂
شهید حسین علیخانی🌹
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
🖇 #خاطره
🍂زیاد خواب #بابام رو می بینم یڪ بار وقتی پدرم اومد به #خوابم، افتادم
روی #دست_شون و شروع ڪردم
به #بوسیدن،
🍂بهشون گفتم:
بابا لحظه #شهادت (سقوط هواپیما) چه احساسی داشتی؟ خیلی درد کشیدی؟
🍂اول طوری بهم نگاه کردند که چرا این سوال رو می پرسم، اما بعد خندشون گرفت و با #خنده بهم گفتن آنقدر کیف داد، آنقدر خوب بود، عالی بود...
#شهید_احمد_کاظمی🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈
@asganshadt