eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
622 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺بعضی شهدا از نوک سر تا نوک انگشت‌های پاشون در مسیر هدایت می‌درخشند. صاحب این عکس، حکایت غریبی داره که عقل با شنیدنش قفل میشه. باید حکایت این اعجوبه را با عشق شنید. ▫️صاحب این عکس شهید عبدالرزاق علی شیری است.▫️ سال ۶۱ در بمباران هوایی مقر گردان‌ها در سومار بر اثر اصابت ترکش، دست چپش از کتف جدا شد و به پشت جبهه برگشت. همه می‌گفتند عبدالرزاق حالا حالاها به جبهه برنمی‌گرده اما ۱۵ روز بعد با آستین خالی توی دوکوهه رؤیت شد. ول کن نبود و کسی هم جرات این رو نداشت که توی عملیات از او استفاده نکنه. کسی باورش نمی‌شد که عبدالرزاق هنوز می‌تونه سینه به سینه دوشکا بره و با نارنجک خاموشش کنه. او رزمنده گردان بود. این دلاوری و جیگرداری در عملیات والفجر یک کار دستش داد. در حالی که ۳ ماه بیشتر از قطع دست چپش نمی‌گذشت تیر دشمن به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد. 🔻بعضی رزمنده‌ها یکبار مصرف بودند و با یک اعزام و یا یک مجروحیت به جبهه پشت می‌کردند اما دوباره عبدالرزاق اومد و این بار توی مقر قلاجه همه رو حیرت زده کرد.در مراسم صبحگاه اردوگاه قلاجه قبل از عملیات والفجر۴ عبدالرزاق با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست داشت ظاهر می‌شد و خودش کمپوت روحیه بود. باز این رزمنده شمشیر به کمر در عملیات والفجر۴ در اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. می گفت اینقدر جبهه میرم تا . و باز به جبهه بازگشت و تخریبچی لشگر۲۷ حضرت رسول(ص) شد و باز عملیات. در جریان عملیات ایذایی والفجر۸ که در منطقه ام الرصاص اجرا شد .....جزیره ام الرصاص بعد از سه روز تخلیه شد و ماموریت جدید گردان علی اصغر (ع)، حمله به دشمن و دفع پاتک در فاو و اطراف کارخانه نمک بود. باز عبدالرزاق "شمشیر بند" میدان دار معرکه شد. تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود. وقتی روی خاکریز قفل می‌شد مثل موریانه خاکریز رو کوتاه میکرد و تلفات میگرفت. عیدالرزاق دست به کار شد. برای رسیدن به تیربار دشمن باید از باتلاقی که بین ما و دشمن بود می‌گذشت و رد شدن از این همه گل و لای به این راحتی نبود و دشمن کاملا روی مواضع ما دید تیر داشت اما عبدالرزاق ول کن نبود. نارنجک به کمر و شمشیر به دست حرکت کرد و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق هم افتاد. کسی نفهمید چه شد اما همه می‌گفتند این بار شمشیر به کار آمد و بر سر زبانها افتاد که عبدالرزاق علی شیری تیربارچی بعثی را با شمشیر قیمه قیمه کرد. روز اول اسفند ۶۴ روحش پر کشید و پیکرش در فاو ماند و بعد از ۱۳ سال به وطن باز گشت و در گلزارشهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد. 🎙 راوی: حاج حسین ناظری از مشهد 📲 @asganshadt ✼🍃🌺🍃✼
💠دعـا کـن فـقـط! 🔸هر وسـطِ های های گریه هایش😢می زد روی شانه ام: "رفیق! دعا کن منم این طور 💔" •⇜وقتی از شدن علی اکبر (ع) می خواند •⇜وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر(ع)💔 می گفت •⇜وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس(ع) می گفت😭 •⇜وقتی از شدن امام حسین (ع) ضجه می زد😭 •⇜حتی از حضرت زینب(س)😔 🔸یک شب🌙 از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: "مسخره کردی ما رو هر شب دوست داری یه شکلی بشی! ❣لبخندی زد و گفت: حاجی، دعا کن فقط! برشی از کتاب شهید 🌹 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt