eitaa logo
گنجینه معارف واحکام
226 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
981 ویدیو
47 فایل
امام جماعت مسجد امیر المؤمنین علیه السلام را وند کاشان بیان نکاتی جهت پرورش روح ونهاد باطنی انسانها
مشاهده در ایتا
دانلود
خروج کاروان امام حسین ع ازمدینه حسين قافله ات نيّتِ سفر دارد تو ميروي و خدا از دلت خبر دارد براي بدرقه اُمّ البنين هم آمده است به جاي مادرتان دست بر كمر دارد مسيرجاده زیاد است و دخترت كوچك براي دختر تو اين سفر خطر دارد براي قاسم از اينجا زره ببر آقا براي پيكر او سنگها شرر دارد ميان قافله ات جا كه هست با زينب بگو كه چادر و معجر اضافه بر دارد بيا حسين عوض كن تو ساربانت را گمان كنم كه به انگشترت نظر دارد بيا براي خودت هم كفن بخر آقا ثواب دارد عزيزم كجا ضرر دارد علی اصغر انصاریان 🔹 🔹 https://eitaa.com/asgaridehabadi
بنام خدا گفتگوی شاعرانه با باب الحوائج قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس ع "" "" "" "" " من سائل بی نوای دهرم/آواره ترین گدای شهرم بیمارم و در پی دوایم/محتاج عنایت شمایم بر دام محبتت اسیرم/بی حب تو از جهان سیرم غیر از تو ندارم هم نفس من/با عشق تو می کشم نفس من تا روح به جان خویش دارم/از جام تو چشم برندارم ساغرنزنم زدست اغیار/گر جان بدهم هزارو یک بار یک شب بشوم چو میهمانت/گر بوسه زنم بر آستانت آن لحظه دگر غمی ندارم/برمرگ خود آن زمان رضایم عباس تو میر و سرسپاهی/همچون تو جهان ندیده ماهی تا تو به فرات پا نهادی/معنای دگر به عشق دادی من فاخرم از تو می زنم دم/بر زخم دلم بنه تو مرهم همچون پدرت تو دستگیری/دریاب مرا به وقت پیری "" "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) 🔹 🔹 https://eitaa.com/asgaridehabadi
از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد صلوات انگار دوباره آمده پیغمبر باخُلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم دارد می فرستد مولا... زیرا علی اکبر آمده...ای جانم شاعر: 🔹 🔹https://eitaa.com/asgaridehabadi
سلطان کل عالم ☘☘ا☘☘ ای یادگار حیدر آقای  من کجایی محبوب حی داورآقای من کجایی نوردوچشم زهرا سلطان کل عالم دلبند شاه محشرآقای من کجایی ای حجت اللهی ای دلربای هستی ذکر دل پیامبر آقای   من کجایی پیروجوان بگویدشام وسحردمادم دنیا شده منور آقای   من کجایی درانتظارنشته پهلوشکسته زهرا ای قهرمان خیبر آقای من کجایی سرمایه امید درمانده گان دهری ای ماهتاب خاور آقای من کجایی سلطان کائناتی محبوب بینوایان روح و روان مادر آقای من کجایی بالای قبر زهرا یا  صحن   کربلایی درغم شدیم شناور آقای من کجایی 🔹 🔹 https://eitaa.com/asgaridehabadi
زمزمه مناجات با امام زمان (عج)احیای شب نیمه شعبان امام ما یا مهدی ، تویی مولا یا مهدی بگو پس کی میایی ، گل زهرا یا مهدی شب نیمه ی شعبان ، گرفتم با تو اِحیا گدایت را دعا کن ، تو ای مهدی زهرا دعا کن یابن الزهرا ، منی که غرق دردم دگر پیشت ز عصیان ، سر افکنده نگردم منم مُحرم به عشقت ، تو هستی بیت و میقات دعا کن یابن الزهرا ، شوم اهل مناجات شدم ننگ شریعت ، نبودم زینت دین دعا کن یابن الزهرا ، نگردم بد تر از این دعا کن ای شمیمِ ، غمت در شامه ی من نماز اوّل وقت ، شود برنامه ی من سُلوک بنده را پُر ، سعادت کن سعادت نصیب عبد عاصی ، شهادت کن شهادت از اعمال بد ِ من ، شده محزون دل تو به هر عُصیان یا مهدی ، نمودم خون ، دل ِ تو همیشه در همه جا ، اُمید من تو بودی بدی کردم ولی تو ، خطا پوشی نمودی بُوَد صد همچو یوسف ، اسیر چاه عشقت بیا و کن مرا هم ، فدای راه عشقت به صحرای ولای ِ ، تو آواره شَوَم من نگاهت را مگردان ، که بیچاره شَوَم من تو نور هل اتایی ، تو مصباحُ الهُدایی تو را حقّ ابالفضل ، مرا کن کربلایی مرا کن کربلایی ، به دستان بریده به حقّ آن برادر ، که شد قدّش خمیده عمویت غرق خون و ، حسین اشکش روان بود چه آتش زین مصیبت ، به قلب کودکان بود به خیمه سوز و آه و ، نوای آب آب است علی با کام تشنه ، به دامان رباب است در این گرمای سوزان ، لب اصغر بسوزد عمو غرقه به خون ، دل مادر بسوزد شاعر : حاج امیر عباسی 🔹 🔹 https://eitaa.com/asgaridehabadi
زمان: حجم: 184.4K
🔸سرود یادواره میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: صلی الله علی محمد صلی الله علی النبی گشته میلاد سه ساله دختر ناز حسین ثانی زهرای اطهر روح اعجاز حسین یارقیه یا رقیه یارقیه جان مدد... آسمانها و زمین گویا شب قدر همه آمده ام ابیها بر حسین شد فاطمه یا رقیه یا رقیه یا رقیه جان مدد... شانه‌ی سقا بود جایش به راه کربلا کربلا با بودنش گردیده نی در نوا یارقیه یا رقیه یارقیه جان مدد... اکبر لیلا زند بوسه به رخسارش مدام گشته بابا و عموهایش امام ابن الامام یارقیه یارقیه یارقیه جان مدد... کوچکی اما بزرگان خاکسار درگهت بوسه‌زد باگریه‌بابا برجمال‌چون مه‌‌ت یارقیه یا رقیه یارقیه جان مدد... هرطرف‌شادی‌به‌پاشد تاتو از ره آمدی با تمام آرزو بر دامن شه آمدی یارقیه یا رقیه یارقیه جان مدد... _ ✍ مرتضی محمودپور 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بداقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهری باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گرچه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتم روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دست گیرم روضه خوان روضه ی گودال شد : رمضان گشته ولی حالِ مُحرّم داریم آری، با هر عطشی یادِ حسین میافتیم 🔹 https://eitaa.com/asgaridehabadi
وجودم نخلِ از غم بارور بود تمام حاصلم خونِ جگر بود ز هر شاخه هزاران ميوه دادم همانا پاسخم نيش تبر بود اگر چه شاخه‌هايم را شکستند به هر شاخه هزارانم ثمر بود چه باک از تيغ زهرآلود دشمن علی يک عمر در کام خطر بود به جان فاطمه آنکه مرا کشت نه تيغ ابن ملجم، ميخ در بود هزاران استخوان بودم گلوگير هزاران نيش خارم در بصر بود به هر آهم هزاران زخم فرياد به هر زخمم هزاران نيشتر بود تو اي قاتل! مرا کشتی نگفتی علی يک عمر غمخوار بشر بود زدی شمشير بر فرق امامی که حتی مهربان‌تر از پدر بود به اشک و خونِ دل بنويس "ميثم" علی از فاطمه مظلوم‌تر بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد روز می‌آمد و از سینه نفسها می‌بُرد كیست این مَرد كه تا تیغ به بالا می‌بُرد رزم را با مدد از حضرت زهرا می‌بُرد این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این اَشهدُ اَنَّ علیّاً ولیّ الله است این كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد کار او بود که اسلام ثمر در آورد یاعلی روز و شب و شمس و قمر می‌گویند ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر می‌گویند آه همسفره‌ی کوری دل ویرانه کجاست نان پز خانه‌ی این جمع یتیمانه کجاست  مرکب بازیِ این طفل در این خانه کجاست شانه‌ی بارکش و دستِ کریمانه کجاست پیرزن پیش تنور است که آقایم کو کودکی چشم به راه است که بابایم کو گرچه از ضربه‌ی شمشیر سرش ریخت بهم زهر کاری شد و با سر جگرش ریخت بهم تا علی ریخت بهم دور و برش ریخت بهم دید چشمان طبیب و  پسرش ریخت بهم آه در آتش غم حاصل زینب را ریخت سر تکان داد طبیب و دل زینب را ریخت سوخت از حرف طبیب از خبرش عباسَش می‌زند روی سرش هِی به سرش عباسَش روضه خوانش حَسنش نوحه گرش عباسَش قلبِ او هست حسین و جگرش عباسَش وقت روضه شد و عباس به زانو اُفتاد رفت از حال علی  درد به پهلو اُفتاد وای از امروز حسن گوشه‌ی بستر اُفتاد باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر اُفتاد خواهر اُفتاد زمین تا كه برادر اُفتاد یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر اُفتاد هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است ضربِ نا مَحرم و ناموس عجب بد دردی است قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد تازه می‌كرد نفس را و مجدد میزد وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد جای هركس كه در آن روز نمیزد میزد آخرین حرفِ علی  بود خواهش می‌كرد زینبش را به اباالفضل سفارش می‌كرد زینم آه ببینی غمِ حنجرها را می‌کشی روی جگر داغ برادرها را بعد از آن جمع کنی پاره‌ی پیكرها را میزنی چند گره معجرِ دخترها را میزنی داد به گودال حرامی نزنید تبر كوفی و سر نیزه‌ی شامی نزنید حسن لطفی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح حمزه سیدالشهدا تا به وصف حمزه بگشایم زبان می سزد گردد سراپایم زبان حمزه یعنی شیر شیران اُحد خشم فریاد دلیران اُحد حمزه یعنی یک جهان صدق و صفا حمزه یعنی جان نثار مصطفی این شنیدم هند از خشم و غضب کرد وحشی را به نزد خود طلب گفت در این جنگ باشد کام من تشنۀ خون یکی از این سه تن یا محمّد (ص) را به تیغ خشم زن یا علی یا حمزه را از پا فکن دید آن ناپاک در حین قتال قتل احمد یا علی باشد محال تاخت هر سو در صف میدان جنگ کرد قصد جان حمزه بی درنگ حمله کرد از راه نامردی ز پشت شیر شیران را به ضرب نیزه کشت آن خروشان شیر ختم المرسلین پیکرش چون کوه شد نقش زمین هند با خشم و غضب سویش شتافت پهلویش را از دم خنجر شکافت بینی و انگشت هایش را برید از تهیگاهش جگر بیرون کشید بسکه ز آن مظلوم در دل کینه داشت آن جگر را در دهان خود گذاشت خواست تا دندان فشارد بی درنگ آن جگر در کام او گردید سنگ نور مهر و نار سفّا کان کجا خون پاک و کام ناپاکان کجا همچو خون پاک حمزه بر زمین ریخت اشک از چشمِ ختم المرسلین من ندانم داغ آن آزاد مرد با دل پیغمبر اکرم چه کرد می سزد تا خون فشانم از بصر داغ دو سردار دارم بر جگر آتش سوز درونم بر ملاست گه نگاهم بر اُحد گه کربلاست دیده ام پرپر دو باغ یاس را جسم حمزه، پیکر عبّاس را داشت در دل داغشان را فاطمه گه به صحرای اُحد، گه علقمه سنگ و کوه و دشت و صحرا گریه کرد بر مزار هر دو، زهرا گریه کرد داغ او بر قلب پیغمبر نشست مرگ این پشت برادر را شکست او شدی مُثله رخ نورانیش این یکی شد فرق تا پیشانیش او ز پهلویش روان شد خونِ دل "این فرات از کام عطشانش خجل او عبا پوشید بر رویش رسول این کنارش مادری کرده بتول حمزه، بوی کربلا احساس کن گریه بر مظلومی عبّاس کن او که تنها با عدو پیکار کرد دست و چشم و سر، نثار یار کرد او که از ضرب عمود آهنین گشت سرو قامتش نقش زمین این شنیدم حضرت ختمی مآب بر شهیدان یک به یک می داد آب تا رهد عبّاس از رنج و تعب جام آبی داد بر آن تشنه لب آن سرا پا مظهر صدق و صفا تشنه لب جان داد نزد مصطفی لب نزد بر آب و کامش تشنه بود بر لب دریا امامش تشنه بود بحر را چون شعله ای در کام دید عکس اصغر را میان جام دید تا که باران ز آسمان آید فرود بر لب عبّاس از «میثم» درود ----------------------------------------- شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داغ دو لالهٔ باغ اسلام سیدالشهدا و سیدالکریم باشد به سینه ها این ماتم عظیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکریم داغ دو لاله را ، در پیش رو ببین در دست اشک و غم، اکنون سبو ببین زین داغ و زین عزا ، غم در گلو ببین یعنی به دل فتاد آتش ز هر نسیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکریم همچون اُحد ببین ، ری غرقِ غم شده از تیر غم دو تا ، نخل حرم شده یعنی فَلک قدش ، زین غصّه خم شده هر سینه ای کنون دارد غم اَلیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکریم امروز ازین عزا ، دل کربلا بُوَد همچون اُحد به ری، ماتم به پا بُوَد مهدیّ فاطمه ، صاحب عزا بُوَد آید به گوش جان شیون ز هر حریم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکریم یکجا بدیده خون ، یکجا به سینه آه یکجا فتاده دل ، یکجا رود نگاه یکجا به دشت غم ، یکجا به فتلگاه یارب ازین عزا گردیده دل دو نیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکریم یکجا بروی خاک ، افتاده پیکری یکجا رود بخاک ، آئينه گوهری پرپر شده ز کین ، سرو و صنوبری در این دو ماجرا هستی شده سهیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکَریم یکجا رسول حق ، گریان ز ماتمی یکجا بخاک غم ، شخص مکرّمی محزون ز داغشان ، گردیده عالَمی ما هم ازین عزا فریاد سر دهیم هم داغ حمزه و هم سَیِّدُالْکَریم محمود تاری «یاسر» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
|⇦•بانوی ایران آمد... ویژهٔ دهه کرامت و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج امیر کرمانشاهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بانوی ایران اومدخورشید تابان اومد مژده مژده نوکرا خواهرسلطان اومد کاش میشدنصیب ما از مشهدالرضا باهم بریم به قم از قم به کربلا دارم از تو خواهشی دست نوازشی اسم تو فاطمه است ازبس شبیه اشی «بی بی جان تولدت مبارک» زینب کبری اومد یا خود مولا اومد حرف آخرو بگم حضرت زهرا اومد تو دلدار و دلبری،بانوی محشری ام ابیهای موسی بن جعفری عِطر مستجاب قم ای آفتاب قم بی بی نمک گیرت شد حتی آفتاب قم «بی بی جان تولدت مبارک....» تویی تو آیینمون چشم خدا بینمون زانو میزنن جلوت بزرگای دینمون بانوی کرامتی تو دست رحمتی تو مرجع هزار تا مثل بهجتی بانوی نیایشی، دارم‌ یه خواهشی رزق محرمم باشه سفارشی «بی بی جان تولدت مبارک...» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7