eitaa logo
گنجینه معارف واحکام
162 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
551 ویدیو
35 فایل
امام جماعت مسجد امیر المؤمنین علیه السلام را وند کاشان بیان نکاتی جهت پرورش روح ونهاد باطنی انسانها
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 صاحب کتاب ، می‌نویسد: عالم عامل و فاضل کامل جناب حاج -مولف کتاب آثارالحجه- و غیره، فرمود: شنیدم از جناب سید العلماء مرحوم حاج آقا یحیی (امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله در تهران) و از جمعی دیگر از اهل‌علم که نقل فرمودند از مرحوم حاج مشهور به که فرموده: روز علیه‌السلام (۱۱ ذیقعده) در ولادت و مدح آن حضرت گفتم و از خانه بیرون آمدم به‌قصد ملاقات که قصیده‌ام را برای او بخوانم. 🔅 چون عبورم از افتاد، با خود گفتم: نادان، سلطان اینجاست کجا می‌روی؟ قصیده‌ات را برای خودشان چرا نمی‌خوانی؟ پس، از قصد خود پشیمان و تائب شدم و به‌حرم مطهر مشرف شدم و قصیده‌ام را مقابل ضریح مقدس خواندم، پس عرض کردم: یا مولای، از جهت در فشارم، امروز هم است، اگر عنایت فرمایید، بجاست. 🔅 ناگاه از سمت راست کسی ده تومان در دست من گذاشت، گرفتم و عرض کردم: یا مولای کم است، فورا از سمت چپ کسی ده تومان دیگر در دستم گذاشت، باز عرض کردم: کم است، ده تومان دیگر در دستم گذاشتند، خلاصه تا شش مرتبه استدعای زیادی کردم و در هرمرتبه ده تومان مرحمت فرمودند (البته ده تومان آن زمان مبلغ قابل توجهی بوده است). 🔅 چون مبلغ شصت تومان را کافی دیدم، خجالت کشیدم که باز طلب زیادتی کنم. پول را در جیب گذاشته تشکر کردم و از حرم مطهر خارج شدم. 🔅 در کفشداری عالم ربانی مرحوم را دیدم که می‌خواهد به حرم مشرف شود، مرا که دید در بغل گرفت و فرمود: حاج شیخ خوب زرنگ شده‌ای با حضرت رضا علیه‌السلام نزدیک شده و روی هم ریخته‌اید، تو شعر می‌گویی و آن حضرت به تو صله می‌دهد، بگو چه مبلغی صله دادند؟! گفتم شصت تومان، فرمود: حاضری شصت تومان را بدهی و دو برابر آن [را] بگیری؟ قبول کردم شصت تومان را دادم و ایشان ۱۲۰ تومان به‌من مرحمت فرمود. بعدا پشیمان شدم که آن وجهی که امام مرحمت فرمودند چیز دیگر بود، خدمت شیخ برگشتم و آنچه اصرار کردم ایشان معامله را فسخ نفرمود. 📚 داستانهای شگفت، دستغیب، ص۲۳-۲۴ 🔆 https://eitaa.com/asgaridehabadi
شَبیهِ ذَرّه اَم و مِثلِ آفتاب، رضاست کَسی که هَست به قَلبم، قَرار و تاب، رضاست سِپُرده اَم دِلِ خود را به دَستِ آقایَم که صاحِبِ دِلِ بیچاره و خَراب، رضاست کَسی که زائِرِ خود را، سه جا پَس اَز مَرگَش نِجات میدَهد اَز پَنجه ی عَذاب، رضاست اِمامِ ضامِنِ ثامِن، که روزِ مَحشَر هَست کِنارِ مَن، هَمه جا، تا دَمِ حِساب، رضاست اَگَر چه دَردِ خودَم را، نگُفته ام با او کَسی که زود به مَن میدَهَد جَواب، رضاست به سَرزَمینِ قیامَت که حِیرتِ مَحض اَست مَرا، کَسی که، کُنَد خادِمَش خِطاب، رضاست حَدیثِ اِبنِ شَبیبَش، دِلِ مَرا خون کَرد هَمیشه بانیِ این روضه های ناب، رضاست https://eitaa.com/asgaridehabadi