eitaa logo
گنجینه معارف واحکام
162 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
528 ویدیو
35 فایل
امام جماعت مسجد امیر المؤمنین علیه السلام را وند کاشان بیان نکاتی جهت پرورش روح ونهاد باطنی انسانها
مشاهده در ایتا
دانلود
||||||| قانون های خانه زهرا ||||||| 😴 (زود خوابیدن بچه‌ها )😴 پیامبر اکرم گاهی بعد از نماز صبح برای اصحابشان سخرانی میکردند ولی در همین حال هم حسن و حسین در کنار پیامبر بودند. امروز کدام بچه ای در وقت نماز صبح بیدار است و به مسجد میرود؟! 📚موسوعه الکبری عن فاطمه؛ ج۶؛ ص۲۶ 〰〰〰 🙋 (اول حسن یا حسین؟ ) 🙋🏻 روزی محمد مصطفی در خانه دخترشان بودند و بچه ها خواب بودند. ناگهان امام حسن از خواب بيدار شد و رو به پيامبر عرض كرد: «پدر جان، به من آب بده». بعد از آن هم امام حسين چنین گفت. پیامبر ابتدا به حسن آب دادند. حضرت فاطمه عرض كردند: پدر جان، گويا حسن نزد شما محبوبتر از حسين است؟! حضرت فرمودند: هر دوى آنها نزد من يكسانند، ولى حسن ابتدا از من آب خواسته است... 📚 سليم بن قيس؛ ج‏۲؛ ص۷۳۲ 〰〰〰 📣 (صدازدن بچه ها) 📣 همه در خانه یکدیگر را با احترام صدا میزدند؛ مثلا حضرت زهرا از چنین الفاظی استفاده میکردند: «فدائک نفسی به معنای قربانت بشم» و پدرشان هم آنها را «شِبل به معنای بچه شیر» صدا میزدند. 📚 بحار الأنوار ؛ ج‏۴۳ ؛ ص۲۶۸ 〰〰〰 🧹 (نظافت خانه) 🧹 امام صادق تعریف میکردند: وقتی جدمان علی مرتضی، عمرو بن عبدود را به درک واصل کرد، شمشیرش را به حسن داد و به او فرمود: به مادرت بگو شمشیر را بشوید. وقتی حسن شمشیر را برگرداند، امیر المومنین ذره ای خون روی شمشیر دیدند که باقی مانده بود! چگونه ممکن است زهرا اطهر آن را بشوید و نقطه ای باقی مانده باشد؟! شمشیر به اذن خدا گفت: این نقطه روی شمشیرتان باید تا آخر بماند تا هیچکس ارزش کارتان را فراموش نکند.‏ 📚 بحار الأنوار ؛ ج‏۲۰ ؛ ص۲۴۹ 〰〰〰 👦🏻 (بازی با بچه ها) 👦🏻 پیامبرمان وقتی میخواستند حسن و حسین را بغل کنند این شعر را میخواندند «حُزُقَّةٌ حُزُقَّةٌ/ تَرَقَّ عَيْنَ بَقَّة» یعنی این کسیکه پاها و چشم های کوچولویی داری، بیا بالا... حضرت زهرا هم دست حسن و حسین را میگرفتند و آنها را تکان میدادند و این شعر را میخواندند: «أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ‏/ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ» یعنی ای حسن تو شبیه پدرت علی هستی.... و به حسین میگفتند:‏ «أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي‏/ لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِي» تو شبیه پدرم محمد هستی و شبیه پدرت علی نیستی!! 📚بحار الأنوار؛ ج‏۴۳ ؛ ص۲۸۶ 〰〰〰 🏖 (تفریح خانوادگی) 🏖 گاهی میشد که علی و فاطمه، غذایشان را برمیداشتند و با هم به صحرا میرفتند تا غذایشان (خرما) را در آنجا میل کنند. خلاصه همیشه جمع خانوادگیشان جمع بود. به قدری که گاهی پیامبر که جمعشان را میدیدند با ناراحتی میگفتند: الان همه‌تان باهم هستید ولی بعد از شهادتتان قبرهایتان از هم دور خواهد بود... 📚الفضائل (لابن شاذان القمي) ؛ ص۸۰ 📚 الإرشاد؛ ج‏۲ ؛ ص۱۳۱ 〰〰〰 😇 (پدر یا رسول الله؟!) 😇 وقتی آیه قرآن نازل شد که «پیامبر را مانند اسامی خودتان صدا نزنید» حضرت زهرا هم وقتی با ایشان کار داشتند، صدا میزدند «یا رسول الله» که پیامبر به ایشان فرمودند: دخترم تو لازم نیست مرا اینگونه صدا بزنی، تو به من بگو «پدر» زیرا وقتی این کلمه را از تو میشنوم قلبم خشنود میشود. 📚 مناقب لابن شهرآشوب؛ ج‏۳ ؛ ص۳۲۰ 〰〰〰 💪 (کمک به مادر خانه) 💪 روزى رسول خدا وارد خانه على شدند و ديدند كه او و فاطمه مشغول كار با آسياب دستى هستند، پيامبر پرسیدند: كدام يك از شما خسته‌تر هستيد؟ على پاسخ داد: فاطمه. پيامبر فرمودند: دخترم برخیز و استراحت کن! پس فاطمه برخاست و پيامبر به جاى وى نشسته و با على مشغول آسيا كردن گرديد. 📚بحار الأنوار ؛ ج‏۴۳؛ ص۵۰ 〰〰〰 ⛔️ (دلبستگی به دنیا ممنوع) ⛔️ گاهی میشد دستبند نقره به دستان حسن و حسین میکرد و یا حتی گردنبندی به گردن خودش می‌انداخت ولی اگر میدید شخص گرسنه ای تقاضای کمک میکند گردنبندش را باز میکرد و به او میبخشید. 📚بحارالانوار؛ ج۴۳؛ ص۵۷ و ۸۹