eitaa logo
گنجینه معارف واحکام
226 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
981 ویدیو
47 فایل
امام جماعت مسجد امیر المؤمنین علیه السلام را وند کاشان بیان نکاتی جهت پرورش روح ونهاد باطنی انسانها
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «عوامل مؤثر در حفظ، تداوم و توسعه فرهنگ بسیجی‌گری و ایثار و شهادت» روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠٩/٠٢ ✍️ مناسبت روز: در هفته بسیج قرار داریم و در روزهای گذشته از «فرهنگ بسیجی‌گری و ایثار و شهادت» سخن گفتیم، و عرض کردیم یکی از عوامل مؤثر در ترویج این فرهنگ انسان‌ساز، «الگوسازی و زنده نگهداشتن نام، یاد و حماسه شهدا و ایثارگران» و الگوگیری از آنها است؛ و انشاالله امروز نیز به برخی دیگر از عواملِ مؤثر در این زمینه اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ «تقویت ایمان، اعتقادات و یقین مردم نسبت به مبدأ و معاد» در آیات متعدد قرآن کریم، «ایمان و یقین» به‌عنوان عامل اصلی از خودگذشتگی‌ها تا سر حد مرگ و شهادت معرفی شده‌اند؛ [طه/۷۰ تا ۷۳] و چنین ایمانی، تنها با اشاعه، تعلیم و تقویت معارف حقه مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در جامعه به وجود می‌آید؛ 2️⃣ «تلاش برای تقویت روحیه صبر و استقامت در مؤمنین» مجاهدت و شهادت در راه خدا، مستلزم تحمل مشقات و مصائب فراوانِ دنیوی است؛ چنانچه قرآن کریم، یکی از ویژگی‎های مردان الهی و پیروان آنها را صبر و استقامت در برابر مصائب و حوادث روزگار می‌داند؛ [آل عمران، ۱۴۶] چنانچه اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) در دنیا، اسطوره‌های صبر و استقامت بوده‌اند و در برابر مصائب شدیدی همچون حوادث کربلا صبر و پایداری نموده‌اند؛ چنانچه امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «در روز عاشورا بعد از اینکه جنگ شدیدی درگرفت و عده‎ای از یاران به شهادت رسیدند و بدن‎هایشان قطعه قطعه شد، اصحاب به شدت نگران شدند، امّا چهره امام حسین (ع) لحظه به لحظه آرام‎تر و درخشان‌تر می‎شد، به‌طوری که اصحاب به یکدیگر می‎گفتند، به حضرت نگاه کنید، انگار از مرگ، هیچ هراسی ندارند! امام با شنیدن این سخنان فرمودند: «ای بزرگ‌زادگان صبور باشید و بدانید مرگ همانند پلی است که شما را از رنج و سختی عبور داده و به بهشت وسیع و نعمت‎های جاویدان آن منتقل می‌کند» [معانی الاخبار، ص ۲۸۹] 3️⃣ «تقویت روحِ غیرت در جامعه اسلامی» حضرت رسول (ص) می‌فرمایند: «خداوند غیور و غیرتمند است و انسان‌های غیرتمند را دوست دارد» [كافی، ج۵، ص ۵٣۵] اگر تعهد و غیرت، از جامعه‎ای رخت بربندد و افراد جامعه نسبت به ارزش‌های مذهبی و فرهنگی، و حتی ارزش‌های ملی خود بی‎تفاوت شوند، قهراً در مقابل تهاجم دشمن هیچ عکس‌العملی از خود نشان نخواهند داد یا اگر هم نشان بدهند، عکس‌العملی ضعیف و بسیار حقیرانه خواهد بود؛ امّا اگر روحیه غیرت دینی و احساس مسئولیت و تعهد در جامعه‎ای حکم‌فرما شود، دیگر هیچ دشمنی، حتی جرأت، نظرِ بَد و چشمِ طمع به آن جامعه را نخواهد داشت؛ لذا برای حفظ روحِ غیرت در جامعه، می‌بایست با تهاجم فرهنگی و عوامل رواج بی‎غیرتی در جامعه مبارزه مستمر نمود و از هرگونه تساهل و تسامح در برخورد با مروجین بی‌غیرتی و بی‌عفتی، پرهیز کرد. 4️⃣ «زدودن دلبستگی‎های دنیوی و تقویت عشق و دلدادگی به خداوند متعال و تقویت محبت اهل بیت (ع) در قلب انسان‌ها» تا زمانی که انسان در حصار محبت و دلبستگی‌های دنیوی قرار دارد، در برابر هر چیزی که دنیای او را تهديد نماید، ضعیف می‌باشد و صفاتی همچون ترس، بُخل، حسد، تکبر و خودپسندی، او را زمین‌گیر می‌نمایند؛ امّا همین‌که از «خود» پا بیرون نهاد و حصار حُبِّ دنیا را شکست، این خصائص و صفات زشت نیز نابود می‌گردند. [جاذبه و دافعه علی (ع)، ص ۴۵] بنابراین با تقویت روحیه محبت و عشق‌ورزی به خداوند و اولیاء الهی، (که نتیجه تولید و افزایش معرفت و شناخت نسبت به آنها است)، به تدریج وابستگی‌های دنیوی، کم رنگ؛ و دل‌بستگی‎های الهی پررنگ شده و کم کم همه افعالِ انسان، برای رضای خداوند و خوشنودی حجت الهی صورت می‌گیرد؛ در نتیجه مشقت‌ها و سختی‎های ناشی از اجرای فرامین آنها و امتحانات الهی، قابل قبول و حتی لذت‌بخش می‌شود؛ چنانچه در کربلا، اصحاب و یاران حضرت، سخت‌ترین مشقت‌ها را در راه خدا و حمایت از مولای خود امام حسین(ع)، عاشقانه تحمل نمودند؛ و امروزه نیز مؤمنان، بسیجیان و عاشقان واقعی امام زمان (عج)، تمام سختی‌ها و مشکلات دوران آخرالزمان را تحمل کرده و خود را برای هرگونه ایثار و جانفشانی در راه خدا و رضایت و فرمان حضرت ولی عصر (عج) آماده می‌نمایند؛ ✍️ آنچه گذشت، بخشی از عوامل مؤثر در حفظ، تداوم و توسعه فرهنگ بسیجی‌گری و ایثار و شهادت در جامعه است که امیدواریم خداوند متعال توفیق پیروی از این راه و سیره‌ی نورانی را به همه ما عنایت فرماید. https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠۵/١۶ ✍️ مناسبت روز: امروز بیستمین روز از ماه محرم‌الحرام است که علامه مجلسی (ره) روایتی را از امام باقر (ع) نقل کرده که در چنین روزی، جمعى از بنى‌اسد بدن شریف «» غلام جناب ابوذر غفارى (ره) را در کربلا پیدا کرده و دفن نمودند، در حالی که پس از ده روز از زمان شهادت، بوى مُشک از جنازه او به مشام می‌رسید. [بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۳] «جون» فردی سیاه‌پوست اهل نوبَه (منطقه‌ای در آفریقا) و غلام فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود که امیرالمومنین (ع) او را خریداری و به ابوذر غفاری (ره) بخشیدند؛ او بعد از رحلت جناب ابوذر (ره) در ربذه، به مدینه بازگشت و در خدمت امیرالمؤمنین (ع)، و بعد از ایشان به خدمت امام حسن (ع)، و سپس به خدمت امام حسین (ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا آمد؛ ظاهراً او در تعمیر و آماده‌سازی اسلحه مهارت داشته، چنانچه در نقلی از امام سجاد(ع) در شب عاشورا آمده است که جون در خیمه امام حسین(ع) مشغول آماده‌سازی شمشیر آن حضرت بود؛ (تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۰) سید ابن طاووس (ره) چنین آورده که امام حسین (ع) در روز عاشورا، «جون» که در حدود ٩٠ سالگی بود را از رفتن به میدان بازداشتند و به او فرمودند: من به تو اجازه می‌دهم (که از این سرزمین بروی و جان خود را حفظ کنی) تو همراه ما برای عافیت آمدی، پس در گرفتاری ما، خود را مبتلا مساز؛ ولی جون در جواب گفت: «ای فرزند رسول خدا، آیا سزاوار است که من در زمان خوشی، نان‌خور شما باشم، ولی در سختی‌ها شما را تنها بگذارم؟ به خدا سوگند، که (در این دنیا) بویم بد، نژادم پست، و رنگم سیاه است؛ پس بر من منت گذارید و مرا به بهشت رسانید تا بدنم خوش‌بو، نژادم شریف و رویم سفید گردد! به خدا سوگند، هرگز از شما جدا نمی‌شوم تا اینکه خون من با خون شما درآمیزد» و سپس به میدان رفت و جنگ نمایانی نمود؛ (لهوف، ص ١٠٨؛ و اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۵) خوارزمی در مقتل الحسین (ع) این رجز را در میدان نبرد برای «جون» ذکر کرده که با صدای بلند رو به لشگر عمربن سعد ملعون گفت: «ای بدکاران، چگونه می‌بینند ضربات این سیاه را با شمشیری که در راه فرزندان پیامبر خدا کشیده شده است؛ آری، من با دست و زبان از آنان حمایت می‌کنم و با این کار، امید دارم که در روز ورود به صحنهٔ محشر به بهشت وارد شوم؛ زمانی که شفاعت کننده‌ای همانند احمد (ص)، در پیشگاه خدا نیست» (مقتل‌الحسین خوارزمی، ج۲، ص۲۳) او سپس به جمع لشگریان دشمن زد و به روایتی ٢۵ نفر و به روایت دیگر ٧٠ نفر از آنان را به درک واصل کرد تا این‌که زخم‌هاى فراوانى بر او وارد شد و ضربتی به سر او خورد و از روی اسب به زمین افتاد و نام خود را در میان هفتاد و دو سردار شهید حسینی ثبت نمود؛ (مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۳) در این وقت، امام حسین (ع) خود را به جون رساندند و سرش را به دامن گرفته و بلندبلند گریستند و سپس دست مبارک را بر سر و صورت جون کشیده و فرمودند: «اللّهُمِّ بَیِّض وَجْهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ وَاحْشُرْهُ مَعَ مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد علیهم‌السلام: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان محمد و آل محمد علیهم‌السلام محشورش فرما». (اعیان‌الشیعه، ج۱، ص۶۰۵؛ مورخین آورده‌اند که بنی‌اسد پیکر معطر و نورانی «جون» را در کنار دیگر شهدای کربلا، پایین پای امام حسین(ع) به خاک سپردند که امروزه زیارتگاه ده‌ها میلیون‌ زائر حسینی در کربلای معلا است و مقام بلند وی تا بدان جاست که امام زمان (عج) در «زیارت ناحیه مقدّسه» بر او سلام می‌دهند و در «زیارت الشهداء» نیز چنین آمده: «اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی‌ذَرٍّ الْغِفَارِی». ✍️ روی سپید و نورانی، و بوی عطر حسینی، و رضوان همراه با محمد و آل محمد (ص) گوارای وجودش، و شفاعتش شامل همه‌ی شیعیان و محبین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باد. رو سیاهی که می‌رسد اینجا عاقبت روسپید خواهد شد سیب می‌بوید و کنار حسین در نهایت شهید خواهد شد انس با همنشین اثر دارد باید از شیشه عطر بردارد آن گِلی که کنار گل باشد مست بوی عبیر خواهد شد هر که چشمش به چشم او افتاد دل به عشقِ ولایت او داد صبح خیمه، سیاه گر بوده ظهر میدان، سفید خواهد شد...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «؛ متعلق به دو امام همام» روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠۶/٠٢         ✍️ مناسبت روز: در روایات و منابع تاریخی برای روز هفتم ماه صفر، دو مناسبت مهم نقل شده است: یکی از آن‌ها، سالروز شهادت دومین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت (ع)، و دیگری سالروز ولادت (ع) است؛ چنانچه تا چند سال قبل در تقویم رسمی کشور به ولادت امام هفتم اشاره شده بود و رسانه‌های رسمی کشور نیز برنامه‌های خود را بر اساس این مناسبت تنظیم می‌کردند؛ ولی در چند ساله اخیر در تقویم رسمی و رسانه‌ها، به شهادت سبط اکبر رسول خدا اشاره می‌شود و مجالس عزاداری در سراسر کشور برپا می‌گردد؛ اما سؤال این است که به‌راستی وظیفه شیعیان در این روز چیست؟ و آیا باید عزاداری کنند یا مجلس سُرور بر پا نمایند؟ ✅ در جواب این سؤال باید عرض کنیم که اگرچه به پا کردن مراسم عزاداری برای حضرات معصومین(ع)، از جهت مظلومیت‌ آنان و فضیلت عظیم آن در تمام اعصار، پسندیده است، اما حقیقت آن است که درباره هفتم ماه صفر، از هیچ‌یک از این دو مناسبت مهم نمی‌توان گذشت؛ چنانچه سال‌هاست که در شهر مقدس قم که قطب حوزه‌های علمیه جهان تشیع محسوب می‌شود، در این روز ضمن گرامیداشت سالروز ولادت امام موسی کاظم(ع)، برای شهادت امام حسن مجتبی(ع) مراسم سوگ و ماتم برگزار می‌گردد؛ اما نکته‌ی مهمی که در این رابطه باید مورد توجه ما قرار گیرد، این است که اصلاً هیچ‌گونه تناقضی در هدف و فلسفه‌ی برگزاری مراسم ولادت و شهادت این دو امام همام وجود ندارد؛ چراکه: 🔹 اولاً همه‌ی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) از نظر شأن و مرتبت، یکسان و برگرفته از یک نور واحد هستند: «کُلُّهُم نورٌ واحدٌ»؛ 🔹 ثانیاً هدف از برگزاری این مجالس و مراسمات، یادآوری و بزرگداشت مقام اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، و زنده نگهداشتن شعائر اسلامی، و تبیین فرهنگ و معارف اهل‌بیت و الگوگیری از خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام است؛ 🔹 ثالثاً برگزاری این مراسمات، نشانه‌ی محبت و ارادت به اهل‌بیت رسول اکرم (ص) است، چنانچه طبق آیه ٢٣ سوره شوری، دوستى آنها بر همه‌ی مسلمانان واجب شده است: «... قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ...»: «(ای پیامبر) بگو: من از شما اجر رسالت، جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان من منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید)» همچنین در بسیاری از روایات اسلامی نیز تاکید بر محبت اهل‌بیت (ع) شده، که در این بخش به چند حديث کوتاه در این زمینه اشاره می‌نمائیم: 🔹امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «شیعیان و پیروان ما، در شادى و حزن ما شریکند و دارایی و جان خویش را در راه ما بذل می‌کنند، آنان از ما هستند و بازگشتشان به سوی ما است»: «...یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا،اولئک منّا و الینا» (بحارالأنوار،‏ ج ١٠ ، ص ١١۴) 🔹 امام صادق(ع) فرمودند: «شیعیان ما پاره‏ايى از وجود ما هستند و از زیادى گل ما آفریده شده‏اند؛ آنچه ما را بدحال یا خوشحال مى‏سازد، آنان را نیز بدحال و خوشحال مى‏گرداند»: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا و یسرّهم ما یسرّنا» (بحارالأنوار،‏ ج۶۴، ص٧۶) 🔹 امام رضا (ع) نیز به ریان بن شبيب، فرمودند: «اگر خوشحال می‌شوید از این‌که در درجات عالی بهشت با ما باشید، در حزن ما، محزون، و در شادی ما، شاد باشید» (أمالی شيخ صدوق، ص١٣٠) ✍️ بنابر آنچه گذشت در فرهنگ شیعه، فرقی نمی‌کند که مجلس جشن برای اهل‌بیت (ع) برپا شود یا مجلس عزادارى؛ بلکه آنچه اهمیت دارد اخلاص در عمل، و کسب معرفت و شناخت نسبت به خاندان عصمت و طهارت (ع) است؛ لذا شایسته است که مؤمنین در روز هفتم صفر، با تأسی به علماء و مراجع عظام تقلید، ضمن بزرگداشت و تکریم مقام امام کاظم (ع)، با برگزاری مراسم عزاداری، احترام ایام سوگواری امام حسن مجتبی (ع) را به جا آورده، و با ذکر مناقب، فضایل و آرمان‌های این دو امام همام، شور و شعور، و شناخت و عاطفه را درهم آمیخته و در پرتو آن، به دنبال الگوگیری و پیاده کردن اوصاف اهل‌بیت (ع) در وجود خویشتن و انتقال‏دهنده فرهنگ ناب شیعى به نسل‌های آینده باشند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز شنبه، ١۴٠٢/٠۶/٠۴         ✍️ مناسبت روز: نهم صفر، سالروز شهادت جناب بن ياسر (ره) از صحابه‌ی برجسته پیامبر خدا و حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که در تمامی دوران زندگی با بصیرت کامل، همواره یار و یاور مخلص و مشاور امین آن حضرات بوده و بالاخره پس از ۹۴ سال زندگی پربرکت در سال ۳۷ هجری قمری به ضرب شمشیر سپاهیان معاویه، در جنگ صفین به فیض شهادت نایل آمد؛ لذا سخن امروز را به این شخصیت بصیر و شجاع اختصاص می‌دهیم؛ درخشش صفحات تاریخ، مدیون تاریخ‌سازانی است که در زمانی حساس به نقش‌آفرینی خطیر خود پی‌بردند و به بهترین شکل آن را ایفا کرده‌اند؛ در این میان، «عمار یاسر» یکی از بی‌بدیل‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام است؛ او یکی از «ارکان اربعه‌ی شیعه» به شمار می‌آید؛ «سلمان، مقداد، ابوذر و عمار» چهار شخصیت ممتازی هستند که از دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به عنوان ارکان اربعه یعنی چهار رکن و بنیان اساسی شیعه‌ مشهورند. «عمار» فرزند «یاسر» و «سمیه» از خانواده‌هاى اصیل عرب و مسلمانان پیشگام و اولین شهیدان اسلام است که در راه دین، متحمل شکنجه‌های بسیار شدید از جانب ابوجهل و همفکران او شده و سرانجام به مقام بلند شهادت نائل شدند؛ عمار فرزند جوان آنها نیز در سایه شفاعت جوانان مکه و ابراز انزجار صورى از آیین اسلام، نجات یافت؛ او، با قلبى مالامال از عشق به خدا و رسول او، دوران سخت آغاز اسلام در مکه را پشت سر گذاشت و به همراه رسول خدا (ص) به مدینه هجرت نمود و همه توان خود را در خدمت به اسلام و قرآن و در رکاب پیامبر خدا به کار گرفت؛ [اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۷۳] ستایش‌هاى فراوان رسول خدا از عمار یاسر، از وی در میان مسلمانان، چهره‌اى محبوب، الگوى ایمان، اسوه‌ی حق و تجسم ارزش‌هاى قرآنى ساخته بود؛ چنانچه حضرت، عمار را یکى از چهار نفرى معرفی نمودند که بهشت، مشتاق آنان است. [اختصاص، ص ۱۲] او به عنوان سربازى شجاع و با ایمان، همواره در رکاب پیامبر (ص) حضور داشت و در جنگ‌هاى متعدد، با جان‌فشانى و ایثار، ایمان راستین خویش را به اثبات رساند؛ و پس از رحلت پیامبر خدا نیز همچنان در راه دفاع از حق و ولایت و اهل‌بیت استوار ماند و مانند برخی از صحابه بزرگ، دچار انحرافات سیاسى و دنیا طلبى‌هاى شیطانى و جاه‌طلبى نگشت و چون شاهد نادیده گرفته شدن توصیه هاى روشن رسول خدا درباره جانشینی امیرالمؤمنین (ع) بود، در راه دین و حمایت از حضرت امیر (ع) لحظه‌ای غفلت نکرد و با تمام فشار وارده بر او با خلیفه اول بیعت ننمود؛ عمار، همانگونه که در طول حیات پیامبر خدا، مؤمنى جان بر کف و مدافع اسلام بود، در دوران امامت امیرالمؤمنین (ع) نیز شیعه‌اى مخلص و استوار بود؛ وى در دوران حکومت علوى، رئیس نیروهاى حفاظتی در مدینه شد و پس از فتنه‌گرى‌هاى معاویه در شام و پیمان‌شکنى طلحه و زبیر و ایجاد زمینه‌هاى جنگ جمل و صفین، به همراه امام حسن مجتبى (ع) مأمور تجهیز نیروهای کوفه شد؛ «عمار» همواره معیار حق بود؛ چنانچه رسول خدا (ص) فرموده بودند: «ألحَقُّ مَعَ عَمّـار یَدوُرُ مَعَهُ حَیثُ دَار: حق همراه عمّـار است و او هر کجا که باشد، حقّ به دور او می‌چرخد» (الغدیر، ج٩، ص٢۵) از این رو در بُروز فتنه‌ها وقتى کار بر مسلمانان مشتبه مى‌شد، نگاه مى‌کردند که جناب عمار در کدام طرف است و همان جبهه را جبهه حق مى‌دانستند و در نبرد جمل و صفین نیز، وجود عمار در میان لشکریان امیرالمؤمنین (ع) برای صحابه‌ای که کلام پیامبر را شنیده بودند، دلیلى مسلم در باطل بودن جبهه مقابل بود، لذا بصیرت‌افزایی و حماسه آفرینى‌هاى عمار در دفاع از جبهه حق و رسوا کردن سپاه باطل در جنگ جمل و صفین بسیار چشمگیر بود؛ به‌گونه‌ای که طبق روایات، خطابه‌هاى روشنگر او، به سپاهیان حق، بصیرت و شناخت و قدرت می‌داد. [اختصاص، ص ۱۴] براین اساس جناب عمار یاسر را باید «شاخص بصیرت» دانست، چنانچه حتی شهادت ایشان نیز باعث روشنگری و تزلزل شدید در روحیه سپاه شام و رسوا نمودن معاویه شد؛ چراکه رسول خدا بارها فرموده بودند که عمار به دست گروه ستمکار و اهل بغى کشته می‌شود: «تَقتُلُکَ الفِئَةُ ألباغِیَّة» لذا شهادت عمار نیز باعث بصیرت‌افزایی مسلمانان شد. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج٨) علاقه امیر مؤمنان به جناب عماریاسر تا حدی بود که پس از شهادت او با اشک و دریغ، فریاد «أینَ عمّـار» سر دادند و فرمودند: «به‌راستی که هر کس قتل عمّـار را بزرگ نشمرد و غمگین نشود، از اسلام حظّ و بهره‌ای نبرده است» و سپس حضرت بر او نماز گذاشته و در محل شهادتش، او را به خاک سپردند؛ (بحارالانوار، ج٣٣، ص١٩) آرامگاه عمار با اویس قرنی در سوریه در سال ۱۳۹۳ به دست گروه تکفیری داعش به طور کامل تخریب شد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز پنجشنبه ١۴٠٢/١١/١٩ مناسبت روز: امروز سالروز "رَحمَةٌ لِلعَالَمین" پیامبر خوبی‌ها و مهربانی‌ها، حضرت محمد مصطفی (ص) است؛ لذا این عید بزرگ را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض نموده و سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ روزی است که «انسان کامل» و «خاتم انبیاء الهی» از سوی خداوند متعال برای هدایت بشریت برانگیخته شد، تا بشر با تبعیت و الگوگیری از این «اسوه حسنه» به سعادت در دنیا و آخرت دست یابد؛ چنانچه قرآن می‌فرماید: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُوا اللهَ وَ الیَومَ الأخِر؛ (أحزاب/۲۱) اما، بی‌شک خصال حمیده‌ی پیغمبر اکرم (ص) یکی دوتا، و ده‌تا و صدتا نیست؛ چنانچه همسر حضرت، درباره‌ی اخلاق ایشان می‌گوید: «کانَ خُلقُهُ القُرآن»: «اخلاق پیغمبر، قرآن مجسّم است» (مسند احمد، ج ۶، ص ۱۶۳) لذا برای الگوگیری از آن حضرت، ابتدا باید با خصال حمیده و خُلق عظیم پیامبر (ص) آشنا شویم که در این مجال کوتاه تنها به چند خصلت بزرگ آن حضرت اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ «اخلاق محمدی» یکی از بزرگترین خصال حمیده رسول خدا که طبق فرمایش ایشان، هدف از بعثت آن حضرت بوده، مکارم اخلاق است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق» (بحارالانوار، ج ۶٨، ص ٣٨٢؛ و السنن الکبری، ج ١٠، ص ٣٢)؛ اخلاق حسنه‌ای که خدای متعال درباره آن می‌فرمايد: «وَ اِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ‌ عَظیم»؛ (قلم/۴) و مسلماً چیزی را که خدای متعال، عظیم و برجسته‌ بداند، در آن نهایت خوبی و شرافت وجود دارد! لذا یک انسان مسلمان باید مانند حضرت، متخلّق به اخلاق محمدی باشد. 2️⃣ «صبر جمیل» یکی دیگر از خصوصیات بسیار برجسته‌ پیامبر خدا «صبر» است؛ چنانچه خداوند از اوّل بعثت، به حضرت، دستور صبر و استقامت داده و در آیات متعدد در قرآن کریم به این موضوع اشاره نموده است؛ هم‌چون آیه ٧ سوره‌ی مدّثّر: «وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر» و یا در آیه ١٠ سوره‌ی مزّمّل: «وَاصبِر عَلیٰ ما یَقولون» و می‌دانید که این دو سوره، از اوّلین سوره‌هایی است که بر رسول خدا نازل شده است، یعنی از همان قدم اوّل، خدای متعال به پیغمبرش می‌گوید، اگر می‌خواهی به رسالتت عمل نمایی، باید صبور باشی؛ امیرالمؤمنین (ع) هم فرمودند؛ «بر شما باد به صبر، زیرا صبر نسبت به ایمان، چون سر است نسبت به بدن؛ در بدنى که سر نباشد خیرى نیست، چنانچه در ایمانى که همراه با صبر نباشد هم، خیری نیست» (حکمت ٨٢ نهج‌البلاغه) ✍️ اما صبر در برابر چه چیزی؟ این موضوع را پیامبر اکرم (ص) در حدیثی ثبیین نموده‌ و فرمودند: صبر بر سه بخش است: ⬅️ «صبر بر مصیبت و مشکلات»: یعنی انسان، خودش را در برابر حوادث و مصائب گوناگون، حفظ کند؛ ⬅️ «صبر در معصیت»: یعنی انسان در مقابل میل به گناه پایداری کند؛ ⬅️ «صبر در طاعت»: یعنی انسان در مقابل بی‌حالی و بی‌کاری و تنبلی به هنگام انجام وظیفه، پایداری کند؛ البته صبر هزاران شاخه دارد؛ اما بالاترین مقام صبر را حضرت باقرالعلوم (ع) در روایتی بیان فرموده‌اند: چون هنگام رحلت پدرم فرا رسيد، مرا در آغوش گرفته و فرمود: فرزندم! به تو سفارشى مى‌كنم كه پدرم در آخرین لحظات عمر به من كرده و فرمود كه پدرشان امیرالمؤمنین (ع) این سفارش را در پایان عمر نموده‌اند: «يا بُنَيَّ، اِصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ اِنْ كانَ مُرّا»: «فرزندم! در راه حق، صبور باش، حتّى اگر [این صبورى] تلخ باشد» (اصول كافى، ج ٢، ص ٩١) 3️⃣ «عدل و عدالت» یکی دیگر از خصال حمیده پیامبر (ص) که از مهم‌ترین اهداف همه‌ی پیغمبران الهی بوده، برپایی «عدالت» است: «لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنٰتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتٰبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند...» (حديد/۲۵)‌ بنابراین، یکی از اهداف بزرگ رسالت و اِنزال کُتب الهی این بوده که قیام به قسط شود و جامعه، قائم به عدل وعدالت باشد؛ البته عدالت نیز اقسام بسیاری دارد و فقط در تقسیم اموال و ثروت نیست؛ بلکه عادلانه رفتار کردن در همه چیز مهم است؛ اما متأسفانه امروزه در فضای حقیقی و مجازی، شاهد بی‌عدالتی‌های فراوان هستیم! به‌گونه‌ای که به راحتی تهمت می‌زنند، دروغ می‌گویند و بدون اطمینان مطلبی را منتشر و یا منتقل می‌نمایند و با آبروی مردم بازی می‌کنند! این‌ها همه از مصادیق بی‌عدالتی است، و اگر ما پیرو پیامبر اکرم (ص) هستیم نباید بی‌عدالتی کنیم! ✍️
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» مناسبت روز: امروز، سالروز میلاد دختر نبوت، همسر ولایت، مادر امامت، سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن و الگوی بی‌بدیل تمام جهانیان، حضرت فاطمه زهرا (س) است لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت به همه مسلمانان جهان، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ در زیارت نامه حضرت فاطمه زهرا (س) در روز ولادت آن حضرت می خوانیم: «یا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ..» و به آن حضرت با عنوان مادر مؤمنین سلام می‌دهیم و در روایات هم، از آن حضرت با عنوان «أُمَّ اَبیها» و «مادر امت» نام برده شده؛ لذا چه زیباست که روز میلاد «حضرت مادر» را به عنوان روز گرامیداشت «مقام بلند مادر» نامگذاری کرده‌اند؛ «مادر» در همه ادیان الهی دارای ارزش والایی است، اما در اسلام که کامل‌ترین دین الهی است، بیش از همه‌ی مکاتب دیگر به مقام بلند «مادر» و احترام و عظمت ویژه‌ برای مادران سفارش شده است‌؛ خداوند متعال در قرآن کریم با عنایت به زحمات بسیار «مادر» می‌فرماید: «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ...»: «ما به انسان درباره والدینش سفارش کردیم، (چراکه) مادرش او را با زحمت روی زحمت حمل کرده است...» (لقمان/۱۴) خداوند در این آیه، «مادر» را به‌عنوان عامل اصلی در لزوم نیکی به والدین دانسته؛ چنان که گویی به واسطه‌ی زحمات طاقت فرسای مادر، احسان به پدر نیز بر فرزندان واجب شده است؛ و شاید اگر نبود صبر و پایداری مادر در برابر سختی‌های بسیار، قرآن بعد از توحید، به نیکی به والدین حکم نمی‌داد: «لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (بقره/۸۳) و مسئله‌ی تشکر از مادر و پدر را برابر با شکر الهی نمی‌دانست: «أَنِ اشْكُرْ لِی وَ لِوالِدَيْكَ» (لقمان/۱۴) در روایات اسلامی نیز اهمیت بسیاری برای مادر و مقام بلند او قائل شده‌اند، به‌گونه‌ای که حقوقی فراتر از حقوق پدر برای مادر در نظر گرفته شده، چنانچه امام صادق (ع) فرمودند: مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا! به چه کسی نیکی کنم؟» حضرت فرمودند: «به مادرت»؛ عرض کرد: «سپس به چه کسی؟» فرمودند: «باز هم به مادرت»؛ بار سوم عرض کرد: «بعد ازاو به چه کسی؟» باز هم فرمودند: «به مادرت»؛ در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد؛ حضرت فرمودند: «به پدرت». [وسائل الشیعه، کتاب النکاح، احکام الاولاد] همچنین پیامبر اکرم (ص) در رابطه با حق مادر فرمودند: «هیهات، هیهات اگر به عدد ریگ‌های بیابان و قطره‌های باران در خدمت مادر بایستید، معادل با یک‌ روز که در شکم او بوده‌اید نخواهد بود» [عوالی اللئالی، ص٢۶٩] و فرمودند: «در خدمت مادرت باش که بهشت زیر پای مادران است» [جامع السعادات، ج۲، ص۲۷۶] حضرت سجاد (ع) نیز در رابطه با حق بزرگ مادر فرمودند: «حق مادر بر تو این است که بدانی او، تو را حمل کرده، آن‌گونه که هیچ کس، دیگری را حمل نمی‌کند؛ و از میوه قلبش به تو داد که هیچ کس به دیگری نمی‌دهد... باکی نداشته از این‌که گرسنه بماند، در حالی که تو را سیر می‌کند، و یا تشنه باشد، آن هنگام که تو را سیراب می‌سازد؛ و نیز هراس نداشت که خودش برهنه باشد، آن‌گاه که تو را می‌پوشاند؛ و در آفتاب بماند تا تو در سایه باشی؛ خواب را به خاطر تو ترک کرده؛ و تو را از سرما و گرما محافظت نموده است؛ لذا تو هرگز نمی‌توانی شکرگزار خدمات او باشی، مگر به یاری و توفیق الهی» [تحف‌العقول ص٢۶٣] همچنین در کلام امامین انقلاب‌ نیز همواره بر اهمیت نقش «زن» و جایگاه «مادر» در جامعه تأکید شده؛ چنانچه امام خمینی (ره) فرمودند: «نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ برای اینکه بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعّال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعّال (دیگر) را در دامن خودشان تربیت می‌کنند؛ لذا خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم و از خدمت همه کس بالاتر است...» (صحیفه امام، ج١۴، ص١٩٧) همچنین رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) فرمودند: «همه‌ی انسان‌ها تحت تأثیر مادرانشان هستند و آنان‌که بهشتی می‌شوند، پایه‌ی بهشتی شدنشان از مادر است...» (۱۳۸۴/۰۵/۰۵) ✍️ در پایان تأکید بر این نکته ضروری است که براساس شرع مقدس اسلام، از مهمترین وظایف هر انسان مسلمان، احترام و محبت و قدردانی از «مادر» و «پدر»، و اطاعت از آن‌ها و جلب رضایت والدین است که در این کار مهم می‌بایست از خداوند متعال، طلب توفیق؛ و از اهل‌بیت (ع) استمداد و یاری طلب نموده و تمامی مساعی و اهتمام خود را به‌کار گیریم؛ و چه فرصتی بهتر و زیباتر از روز ولادت حضرت زهرا (س) و «روز گرامیداشت مقام مادر» برای سپاس‌گذاری و اظهار محبت به «مادر»، ولو با دادن یک شاخه‌ی گل و بوسیدن دست ایشان... http://eitaa.com/asgaridehabadi
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» مناسبت روز: امشب شب شهادت دهمين خورشيد امامت و مشكات هدايت، پيشوای راستين و بر حق شيعیان، حضرت امام الهادی (ع) است؛ لذا سخن امروز را با عرض تسلیت و تعزیت و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ بی‌شک نوشتن و گفتن از فضائل (ع) در این مجال کوتاه، از عهده قلم و کلام ما خارج است؛ چراکه یحیی ابن اکثم نقل می‌کند که چون آیه ٢٧ سوره لقمان را خواندم: «وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم»: «اگر آنچه درخت در زمین است، قلم شود و دریاها مرکب شود و هفت دریا به کمک آید، کلمات خداوند تمام شدنی نیست! همانا خداوند شكست‌ناپذير و حكيم است»، از امام هادی (ع) پرسیدم که مراد از «کلِمَاتُ اللّه» در این آیه چیست؟ حضرت فرمودند: «نَحْنُ کلِمَاتُ اللّه الَّتی لَاتُدْرَک فَضَائِلُنَا وَلَاتُسْتَقْصَی»: «ماییم کلمات خداوندی، که فضایل ما، درک شدنی و تمام شدنی نیست» (بحارالانوار، ج١١، ص١٠٩) کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که ترکنم سر انگشت و صفحه بشمارم... هرچند که تمامی ائمه اطهار (ع)، جامع تمامی صفات کمال انسانی بوده‌اند، اما خداوند با عنایت به شرایط زمان و مکان در هر دوره، یکی از صفات حضرات معصومین را عینیت بخشیده است؛ و در این میان، لقب «هادی» برای امام دهم برگزیده شده؛ چراکه به راستی آن حضرت هادی امّت و هادی تمامی گمراهان از ضلالت، و به گفته رسول اکرم (ص): «هادی به سوی خدا بوده‌اند» (الإنصاف، ص١۴١) هدایت در لغت، به دو معنای «ارائه طریق» و «رساندن به مقصد و مطلوب» آمده؛ اما در فرهنگ قرآن و عترت، «هدایت»، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیق‌تر و والاتری دارد؛ شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امّت، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزدها و گردنه‌ها، و ایجاد انگیزه لازم برای حرکت، و دمیدن روح استقامت در رهروان، و همچنین حفظ اتحاد و همبستگی امت، و حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق ملت؛ بخشی از وظایف راهنمای امت و بخشی از مفهوم بلند «هادی» در فرهنگ اسلامی است؛ حضرت علی بن محمد النقی (ع) معروف به ابن الرضا(ع)، خورشید نورافشانی بودند که از سال ۲۲۰ تا سال ۲۵۴ هجری قمری، رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشته و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی هدایت در میان امواج طوفانی عصر ضلالت عباسیان بوده‌اند؛ آن امام همام در زمانی که سلطه اشراری همچون متوکل عباسی، بر تاریخ اسلام سنگینی می‌کرد، به زندگی بشریت نور و گرمی بخشیده و امت اسلامی را هدایت و سرپرستی نموده‌اند؛ ✍️ لذا در این مجال کوتاه، قطره‌ای از دریای بیکران «هادی امت» را در پرتو احادیث نورانی آن حضرت، تقدیم شما می‌نمائیم: ✅ «آن کس که تقوای الهی را رعایت نموده و مطیع احکام و مقرّرات الهی شود، دیگران مطیع او خواهند شد؛ و هر شخصی که اطاعت از خالق نماید، باکی از دشمنی و عداوت انسان‌ها نخواهد داشت...» (بحارالانوار، ج ۶٨، ص ١٨٢) ✅ «حسد» نابود کننده کارهای نیک؛ و «خودبرتربینی» موجب خشم مردم؛ و «خودپسندی» مانع تحصیل علم خواهد بود و شخص را در پَستی و نادانی نگه می‌دارد، و «بُخل» بدترین اخلاق؛ و «طمع» خصلتی بسیار ناپسند و زشت است» (بحارالأنوار، ج ٧٢، ص ١٩٩) ✅ «مسخره کردن و شوخی‌های بی‌مورد از بی‌خردی است و کار انسان‌های نادان است» (بحارالانوار، ج ٧۵، ص ٣۶٩) ✅ «غضب و تندی» در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری، علامت عجز و ناتوانی است؛ و در مقابل کسی که توان مقابله با او را داری، علامت پَستی و رذالت است» (مستدرک الوسائل، ج ١٢، ص ١١) ✅ نادان اسیر زبان خویش است. (مسند الامام الهادی، ص۳۰۴) ✅ «فروتنی» آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند. (الکافی، ج۲، ص۱۲۴) ✅ هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنى دیگران باکى نخواهد داشت. (بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۷۷) ✅ از شرّ کسی که بی‌شخصیت است و خود را پست می‌شمارد، آسوده مباش. (میزان الحکمه، ج۳، ص۴۴) ✅ «نارضایتی پدر و مادر» روزی را کم می‌کند و آدمی را به ذلت می‌کشاند. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۱۸) ✅ كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت. (بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۰) https://eitaa.com/asgaridehabadi
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» مناسبت روز: امروز سالروز شهادت دهمين و خورشيد امامت، حضرت علی النقی (ع) است؛ لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ در روز گذشته به مشهورترین لقب امام دهم، به‌عنوان «» اشاره کردیم و انشاالله امروز، سخن خود را به یکی از بزرگترین خدمات فرهنگی آن امام همام با نام زیارتنامه «جامعه کبیره» به عنوان «منشور هدایت‌گری» اختصاص می‌دهیم؛ ✍️ «امام شناسی» یکی از اصول مهم و ضروریات دین مبین اسلام است و طبق سخن رسول اکرم (ص) اگر مسلمانی بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود همانند مردمان جاهلیت از دنیا رفته است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» [كافی ج١، ص٣٧۶؛ مسند احمد، ج٣، ص۴۶۶]؛ بر این اساس یک مسلمان در ابتدا می‌بایست امامان معصوم و مقام و جایگاه آنها را بشناسد و سپس با شناخت و معرفت لازم از آنها پیروی و اطاعت کند؛ و در این طریق هدایت چه راهنمایی بهتر از «زیارت جامعه کبیره» که یک دوره کامل امام‌شناسی است؛ این منشور هدایت‌گر، آن‌چنان عظیم و تاثیرگذار است که بیش از دویست سال توطئه‌ و برنامه‌ریزی بنی‌امیه و بنی‌العباس در جهت انحراف فکری مسلمانان و تضعیف جایگاه امامت و ولایت را خنثی کرده و مقام رفیع علمی و معرفتی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را برای مسلمانان تبیین نموده است؛ امام هادی (ع) در این زیارتنامه جامع، نه تنها در رابطه با معارف ائمه‌ی قبل از خودشان به مردم آگاهی کامل داده‌اند، بلکه در ارتباط با امامان بعد از خود و موضوع مهدویت و ظهور و وظایف شیعیان در دوران انتظار نیز روشنگری نموده‌اند؛ لذا اهل‌بیت عصمت و طهارت و علمای بزرگ شیعه پس از آن امام همام نیز همواره بر خواندن و تدبر در این زیارتنامه تأکید داشته‌اند، چنانچه علاّمه مجلسی (ره) «زیارت جامعه کبیره» را احسن و اکمل زیارات از راه دور و نزدیک برای تمامی حضرات معصومین (ع) دانسته‌ است. (زادالمعاد، ص۳۰۱) در این زیارتنامه که می‌توان آن را «عرفان‌نامه» نیز نامید، «هادی‌امت» به بیش از دویست فضیلت و منقبت از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اشاره نموده‌اند که در پایان این مجال به بخش‌های کوتاهی از آن اشاره می‌نمائیم: ✍️ در ابتدای جامعه کبیره، پیشوای دهم ما را با آداب زیارت و سخن گفتن با حضرات معصومین آشنا کرده و می‌فرمایند: «هر زمانی که به آستان مقدس امامی رسیدی، در آنجا بایست و شهادتین را درحالی که غسل و طهارت داری بر زبان جاری کن، و چون نگاهت به ضریح افتاد، نخست سی مرتبه «اللّه‌اکبر» بگو و با کمال وقار و آرامش بسیار، گام‌های خود را کوتاه بردار و بار دیگر سی مرتبه تکبیر بر زبان خود جاری کن، سپس نزدیک مضجع شریف شو و این بار چهل مرتبه «اللّه‌اکبر» بگو و آنگاه سخن خود را با سلام و درود بر آن امام همام آغاز کن؛ سپس حضرت، ائمه اطهار (ع) را مشکات هدایت، چراغ‌های در تاریکی، نشانه‌های پرهیزکاری، صاحبان خرد، پناهگاه مردمان و حجت‌های خدا بر اهل دنیا و آخرت معرفی کرده، و در ادامه آن بزرگواران را حاملان قرآن و اوصیای رسول خدا دانسته‌اند؛ امام هادی (ع) در بخش دیگری از این زیارتنامه تأکید می‌نمایند که «حق» همواره با اهل‌بیت است و هرگز از آنان جداشدنی نیست، لذا هرکه از آنان دور شود قطعاً گمراه خواهدشد؛ در ادامه این عرفان‌نامه، امام با اشاره به فضل و رتبه و مقام رفیع و جایگاه والای ائمه (ع) در نزد خداوند، تصریح می‌کنند که آنان شاهراه و صراط مستقیم و گواهان در دین و آن امانتی هستند که حفظش بر مردم واجب شده است؛ و سپس به وظیفه‌ی مسلمانان و آمادگی آنها برای دفاع از ائمه اطهار (ع) اشاره می‌نمایند؛ در ادامه حضرت هادی (ع) ما را به دو واجب الهی یعنی «تولی» و «تبری» رهنمون می‌شوند تا خداوند و امامان معصوم (ع) را گواه گرفته و بگوئیم: «ما به شما و به آنچه شما به آن ایمان دارید، ایمان داریم... و دوستدار شما و دوستدار دوستان شما هستیم؛ و بغض دشمنانتان را در دل داریم و دشمن آنهاییم؛ و در صلح هستیم با هر که با شما در صلح است و در حال جنگ هستیم با هر کس که با شما در جنگ است»؛ ✍️ و بالاخره به ما می‌آموزند که زیارت معصومین را با این فراز به پایان برده و بگوئیم: «خدایا اگر ما شفیعانی را به درگاه تو نزدیک‌تر از محمّد (ص) و اهل بیت ایشان، آن خوبان و پیشوایان و نیکان می‌یافتیم، آنها را شفیع خود قرار می‌دادیم، پس به حقّی که برای آنان بر خود واجب کرده‌ای، ما را در گروه عارفان به آنها، و آشنایان به حقّ آنها، و در شمار رحم شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن، به درستی که تو مهربان‌ترین مهربانانی». https://eitaa.com/asgaridehabadi
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: توطئه ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز توطئه بزرگ کشف به دستور رضاخان در سال ١٣١۴ شمسی است لذا سخن امروز را به این موضوع اختصاص می‌دهیم؛ یکی از پلیدترین توطئه‌های دشمنان اسلام در تاریخ معاصر، توطئه کشف حجاب در ایران است؛ رضاخان که با طرح کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ و با حمایت و هدایت انگلیسی‌ها بر سر کار آمده بود، از ابتدا درصدد اجرای طرح اسلام زدایی و جایگزینی ارزش‌های لیبرالیستی در جامعه‌ی ایران بود و از مهمترین جلوه‌های این طرحِ پلید، پدیده کشف حجاب بود. رضاشاه جهت آماده ساختن زمینه کشف حجاب در ایران، در ششم دی ماه ١٣٠٧، به مجلس دستور داد که قانون متحدالشکل نمودن البسه را تصویب نماید و بر اساس آن، پوشیدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگی را برای مردانِ ایران، الزامی نمود؛ سپس برنامه‌ریزی کرد تا عده‌ای از زنان غرب‌زده، به‌ویژه زنان درباری و دولتمردان، به صورت بدحجاب و بی‌حجاب، در مجامع و معابر عمومی ظاهر شوند. او در سال ١٣١٣ شمسی عازم ترکیه شد و با مشاهده تغییرات رژیم لائیک ترکیه به رهبری کمال آتاتورک در جهت غربی کردن جامعه مسلمان ترک، تحت تأثیر قرار گرفته و پس از بازگشت از این سفر، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دانشجو دستور داد که بدون حجاب به دانشگاه بیایند! این اقدام هنجارشکنانه رضاخان، با واکنش و مخالفت‌های زیادی از سوی مردم و روحانیت روبرو شد که از جمله مهمترین آنها می‌توان به سرکوب قیام مسجد گوهرشاد و کشتار زائرین مظلوم رضوی اشاره کرد؛ ولی شاه با بی‌اعتنایی به تمامی اعتراضات، بالاخره در روز ١٧ دی ١٣١۴ در جشن فارغ‌التحصیلی دانشسرای دختران تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور رسمی اعلام کرد و همسر و دخترانش، بدون حجاب در این جشن شرکت نمودند و از این زمان، دوره‌ای سیاه برای زنان ایران آغاز شد. از آن روز، مأموران حکومتی در اجرای این حکم حرام، شب و روز در خیابان‌ها گشت می‌زدند و هر جا زن باحجابی را می‌یافتند، با خشونت چادر و روسریش را برمی‌داشتند و مردان غیور ایران را مجبور می‌کردند تا همسران و دختران خود را سر برهنه به خیابان‌ها و مجالس ببرند. هر چند این دوران سیاه، با سقوط رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲٠، با فشار علماء و مردم متدین ایران و نامه آیت الله سید حسین طباطبایی از مراجع وقت، به شاه پهلوی، به ظاهر پایان یافت و در سال ١٣٢٣ شمسی رسماً قانون کشف حجاب، لغو گردید؛ اما متأسفانه در آن زمان، حجاب و عفت و غیرت مردم ایران، سال‌ها تحت‌الشعاع فرهنگ مبتذل غرب قرار گرفته بود و برگشت این اصول اخلاقی و واجبات دینی، نیاز به برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی بلند مدت بود. ✍️ لازم بذکر است که حجاب در اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است و در آیات و روایات اسلامی، بر وجوب آن تأکید شده است؛ از دیدگاه فقها نیز حجاب از احکام ضروری دین اسلام است و در باور مسلمانان، ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه از حکمت‌های اصلی این فریضه‌ی الهی است. چنانچه خداوند متعال در آیه ٣١ سوره نور، در اهمیت حجاب می‌فرماید: «و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمی‌] فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند، مگر آنچه كه طبعاً از آن پیداست؛ و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان...آشكار نكنند...» همچنین رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی‌کند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی‌سازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زن مسلمان، زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمی‌گذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمی‌کند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است! برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اولاً خداوند سبحان همیشه او را لعنت می‌کند؛ ثانیاً دچار خشم و غضب خداوند بزرگ می‌شود؛ ثالثاً فرشتگان الهی هم او را لعنت می‌کنند؛ و رابعاً عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است». 📚 مستدرک، ج ۲، ص ۵۴۹ https://eitaa.com/asgaridehabadi
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» مناسبت روز: امروز در تقویم شمسی و قمری مناسبت خاصی نداریم ولی فردا سالروز شهادت یکی از بزرگترین سرداران جنگ تحمیلی و فرمانده‌ وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شهید سرافراز (ره) است، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این شهید والامقام آغاز می‌نمائیم؛ سردار شهید در سال ۱۳۳۷ شمسی در شهرستان نجف‌آباد اصفهان به دنیا آمد؛ او در دوران جوانی از انقلابیون و مبارزین فعال علیه رژیم فاسد و وابسته‌ پهلوی بود، چنانچه در اسفندماه سال ۱۳۵۶ مصادف با ایام محرم‌الحرام به همراه حدود ۵۰ نفر از مبارزان انقلابی شهر علم و تقوا «نجف‌آباد» توسط ساواک دستگیر و مدتی در زندان، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت؛ حاج احمد پس از پیروزی انقلاب، با توجه به شور و اشتیاق وصف‌ناپذیرش به مبارزه با کفر و ظلم به اتفاق یک گروه ۵۰۰ نفری به سرپرستی شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد منتظری (ره) جهت فراگیری آموزش‌های چریکی و مقابله با اشغالگران قدس به صف مبارزین جبهه‌های جنوب لبنان پیوست و تا پایان سال ۱۳۵۸ در آن خطه ماند و پس از بازگشت به کشور رسماً به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد؛ در بهار سال ۱۳۵۹ با تشدید بحران در مناطق غرب و شمال غرب کشور توسط ایادی استکبار، شهید عازم سنندج شد و پس از هفت ماه مبارزه قهرمانانه در مقابل فتنه‌گران، در یکی از عملیات‌ها در روستای «افراسیاب» در منطقه‌ دیواندره از ناحیه‌ پا مجروح و به اصفهان منتقل شد؛ اما هنوز زخم‌های او، التیام نیافته بود که در اواسط آذرماه همان سال، فرماندهی یکی از مناطق عملیاتی در خوزستان را بر عهده‌ گرفت و نقش مؤثری در شکست حصر آبادان ایفا نمود؛ از دیگر فعالیت‌های برجسته این شهید سرافراز در دوران دفاع مقدس، فرماندهی «تیپ ۸ نجف اشرف» بود که استعداد آن را تا سطح «لشکر» ارتقاء داد و آن را به یکی از برترین یگان‌های دفاع مقدس مبدل ساخت؛ حاج احمد در جریان عملیات بیت‌المقدس و آزاد سازی خرمشهر نیز نقش مؤثری داشت و لقب «فاتح خرمشهر» را کسب نمود؛ او بی‌شک یکی از برجسته‌ترین و مقتدرترین فرماندهان دفاع مقدس محسوب می‌شود که در پرونده سراسر افتخار خود «فرماندهی لشکر ۸ نجف»، «فرماندهی قرارگاه حمزه»، «فرماندهی لشکر ۱۴ امام‌حسین‌ (ع)» و همچنین «فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را به ثبت رسانده بود، آخرین حکم خود را از دست مقام عظمای ولایت به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران دریافت نمود، اما همیشه خود را جامانده از خیل عظیم کاروان شهدا می‌دانست و به شدت در فراق یاران شهیدش اشک حسرت می‌ریخت؛ حاج احمد کاظمی یار صادق و راستین سرداران شهید باکری، زین‌الدین، خرازی و همت بود و بالاخره در نوزدهم دی‌ماه ۱۳۸۴ پس از سال‌ها انتظار به یاران شهیدش پیوست و اجر تلاش‌های بی‌وقفه خود را از خدای بزرگ با کسب مدال پرافتخار شهادت دریافت نمود؛ شهید سرلشکر حاج قاسم سلیمانی که علاقه و ارادت ویژه‌ای به حاج احمد کاظمی داشته است، در یکی از نامه‌هایش که در سوریه به تاریخ ششم فرودین‌ماه سال ۱۳۹۶ نوشته، درباره او این‌چنین سخن به میان آورده است: «وقتی نام لشکر نجف را می‌شنوم، قامتی بسیار زیبا و رعنای عرشی را می‌بینم که بوی بهشت از آن همیشه استشمام می‌شد؛ قامت مردانه‌ای که همچون کوه، پناهگاه سختی‌ها و دشواری‌ها بود؛ مردی که نجف آباد با همه بزرگانش، مفتخر به نام و یاد اوست... مردی که مشارکتش در هر نبرد، موجب استحکام عمل و تضمین پیروزی بود، مجاهد بزرگی که فاتح خرمشهر بود و رقابیه را درنوردیده بود... مردی که بارها با حکمت و شجاعتش دشمن را به تحقیر انداخته بود... از خدا می‌خواهم که هر چه سریع‌تر مرا به او ملحق کند...» ✍️ و سخن امروز را با بخشی از پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت شهادت این سردار روسفید به پایان می‌بریم: «اين فرمانده شجاع و متدين و غيور از يادگارهای ارزشمند دوران دفاع مقدس و در شمار برجستگان آن حماسه‌ی بی‌نظير بود‌؛ او با تدبير و قدرت فرماندهى خود در طول جنگ هشت ساله، كارهای بزرگی انجام داده و بارها تا مرز شهادت پيش رفته بود؛ آرزوى جان باختن در راه خدا در دل او شعله مي‌كشيد و او با اين شوق و تمنا در كارهاى بزرگ پيش‌قدم می‌گشت؛ اكنون که او به آرزوی خود رسيده و خدا را در حين انجام دادن خدمت ملاقات كرده است، اينجانب شهادت اين سردار رشيد و نامدار... را به همه‌ی ملت ايران به ويژه مردم عزيز و شهيد پرور نجف‌آباد تبريك و تسليت می‌گویم... و براى او علو درجات اخروی را مسئلت می‌کنم». روحش شاد، یادش گرامی، نامش جاودان و راهش همواره پررهرو باد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» مناسبت روز: امروز سالروز شهادت بزرگ‌مرد تاریخ معاصر ایران، میرزا محمدتقی‌خان فراهانی معروف به «» به فرمان ناصرالدین‌شاه قاجار در سال ١٢٣٠ شمسی است که نام او، یادآور عزت و پیشرفت ایران، و لیاقت و شایستگی ایرانی است؛ و عزل و شهادت او، یادآور بی‌کفایتی و خیانت و سرسپردگی شاهان قاجار است؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند امیرکبیر ایران، آغاز می‌نمائیم؛ میرزا تقی خان امیرکبیر، از بزرگترین رجال سیاسی ایران است که در سال ١١٨۵ شمسی در خانواده‌ای از طبقات پایین جامعه متولد شد؛ پدرش آشپزِ قائم‌مقام فراهانی بود و این مسأله باعث شد که دوران کودکی تا جوانی او، زیر نظر و تربیت قائم‌مقام سپری شود و با اثبات استحقاق و شایستگی‌های خود، ابتدا به‌عنوان منشی رسمی قائم مقام، و سپس مسئولیت «وزیر نظام» را برعهده گرفت؛ دینداری و تعهد، منش اخلاقی و رفتاری، حُسن سلوک و استعداد و آشنایی کامل امیرکبیر به آداب حکومتی به سرعت باعث ترقی او در نظام دیوانی کشور شد تا آن‌که پس از مرگ محمد شاه قاجار، با تدبیر و تمهید ویژه وی، مقدمات سلطنت ناصرالدین شاه مهیا گردید و او نیز پس از نشستن بر تخت سلطنت، میرزا تقی خان را به مقام «صدارت عُظمی» منصوب نمود؛ امیرکبیر در دورانی حکومت را به‌دست گرفت که به‌علت بی‌کفایتی شاهان قاجار و خیانت دولتمردان خودفروخته به بیگانگان و دول خارجی، خزانه ایران، خالی و سازمان کشور کاملاً از هم گسیخته بود؛ او در اولین گام به تصفیه دولت فاسد پرداخت و برای تصدی مشاغل حساس، شایسته‌ترین افراد را انتخاب نمود؛ سپس به اصلاح قُشون و ارتش ایران همت گمارد؛ یکی دیگر از اقدامات امیرکبیر، ايجاد نظم و امنیت در جامعه بود؛ او شراب‌خواری و مستی را ممنوع و رسم قمه‌بستن و قمه‌کشی را برانداخت و با تأسيس «اداره آگاهی» دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانيد و پس از سال‌ها «امنیت» را در ایران برقرار ساخت؛ امیرکبیر، رسمِ رشوه‌گیری که در آن زمان، بسیار مرسوم بود را نیز برانداخت و برای بسط و گسترش عدالت در جامعه، محاکم قضایی را به علمای دینیِ صالح سپرد؛ همچنین امور مالیه کشور را سروسامان داد و با شجاعت، حقوق بسياری از درباريان را محدود و حتی برای شاه ایران نيز «حقوق معلوم» مقرر نمود؛ امیرکبیر با نوآوری در عرصه اجتماعی و سیاسی، نهضت علم و دانش در ایران برپا کرد و مدرسه «دارالفنون» را به‌عنوان اولین مدرسه جدید ایران در رشته‌های مهندسی، تاکتیک‌های نظامی، معدن شناسی، طب، دواسازی و... تأسیس نمود؛ ترجمه و انتشار كتب و ایجاد روزنامه «وقایع اتفاقیه» نیز از دیگر اقدامات مؤثر وی، برای افزایش اطلاعات و آگاهی جامعه ایران بود؛ او برای خودکفایی و رونق کشاورزی و صنعت نیز قیام کرد و ضمن ایجاد چند سدّ بزرگ و کمک به کشاورزان، با ايجاد کارخانه‌های پارچه بافی، تولید شکر، چينی و بلورسازی، کاغذ سازی، چدن‌ريزی و دیگر صنایع فلزی و انتقال این فنون به ایرانیان، گام بلندی در «تولید ملی» و عدم وابستگی به بیگانگان برداشت؛ اميركبير كه خود فردی مذهبی و پیرو مکتب اهل‌بیت (ع) بود در ترویج این مکتب الهی و ارتقاء شأن و منزلت علماء و روحانيون بسیار كوشيد و نقش برجسته‌ای نیز در سركوب فرقه‌های انحرافی، از جمله فتنه ‌بابيه داشت؛ میرزا تقی‌خان در امور سیاسی و روابط خارجی نیز، تدبیر و اقتدار را جایگزین روابط ذلیلانه ایران نمود؛ او حامی استقلال ملی کشور بود و در برابر دشمنان و مجريانِ سياست استعماری آنها، يك تنه ایستاد و پوزه استكبار و عُمّال داخليش را به خاك ماليد و همین موضوع نیز باعث توطئه آنها و عامل شهادت امیرکبیر گردید؛ ✍️ آنچه گذشت تنها بخشی از خدمات ارزشمند امیرِ کبیر ایران بود که با سن کمتر از ۴۵ سال و تنها در دوران سه سال و دو ماهه‌ی صدارت، آنهم با خزانه خالی و وضعیت بسیار نابسامان ایران انجام شده و این موضوع، درسی بزرگ برای دولتمردان ایران اسلامی است که دوران دولت چهارساله و یا هشت ساله خود را برای ایجاد تحول و خدمتگزاری، اندک می‌پندارند! چنانچه رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس در تاریخ ١٣٨٣/٠٣/٢٧ فرمودند: «یکی از نام‌های دارای افتخار در تاریخ ما امیرکبیر است؛ امیرکبیر در کشور ما (تنها) سه سال در رأس دولت بوده است؛ معلوم می‌شود سه سال وقت خیلی زیادی است؛ همه کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول سه سال است! بنابراین چهار سال، وقت کمی نیست‌؛ وقت خیلی زیادی است؛ به شرط این که از همه این وقت به نحو درست استفاده شود...» 📚 برداشتی از کتاب «امیر کبیر» نوشته دکتر علی‌اکبر ولایتی https://eitaa.com/asgaridehabadi
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (ع)» مناسبت روز: امشب، شب میلاد مسرور دردانه خورشید طوس و نهمين سرچشمه جود و سخا، حضرت جوادالائمه (ع) است؛ همچنین در تقویم‌الائمه (ع)، امشب به‌عنوان شب ولادت با سعادت حضرت باب الحوائج (ع) نیز ثبت شده، لذا سخن امروز را با تبریک و تهنیت، و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ مطالعه سیره و زندگى ائمه اطهار (ع) و توجه به تلاش‌های علمى، اجتماعی و سیاسى آنان، نشان می‌دهد که تمامی آن بزرگواران، چشمه‌های جوشان معرفت و گنجینه‌های علوم الهى هستند که هم‌چون چراغى پرفروغ و خاموش نشدنى در وادى جهل و ظلمت، پرتوافشانى کرده و در عرصه علم و دانش، تاریکى جهل را از بین برده و در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی، امید حق ستیزان را نومید ساخته‌اند؛ ✍️ امام جواد (ع) نیز همانند دیگر امامان معصوم، داراى کمالات والای علمى و اندیشه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسى در مرتبه‌ی اعلى بوده‌اند که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، در سن ٧ سالگی، امامت و رهبرى شیعیان را به عهده گرفته و به رغم مشکلات حادّ جامعه مسلمین، نقش ویژه‌ای در راه گسترش دانش و فرهنگ حیات‌بخش اسلام ایفاء نموده‌اند؛ حضرت جواد (ع) در دوره‌اى، امامت خویش را آغاز کردند که به رغم اقتدار شیعیان، جامعه اسلامی از یک طرف، گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتى و سیاسی، و از طرف دیگر با خلافت مکارترین خلیفه عباسی یعنی «مأمون» روبرو بود؛ در این دوران سخت، که «مأمون» از یک سو به‌دلیل بدنامى بعد از شهادت امام هشتم و از سوی دیگر به‌دلیل قدرت گرفتن شیعیان، حکومت خود را متزلزل می‌دید، حضرت جوادالائمه (ع) را نیز همانند پدر گرامیشان مجبور نمود که به ظاهر در قدرت با او سهیم شوند و حضرت جواد (ع) نیز به ناچار «ولایتعهدى» او را با همان شرط پدرشان که هرگز در هیچ یک از کارهای حکومتی دخالت نکنند پذیرفتند و با این شرط، مشروعیت حکومت خلیفه‌ی عباسی را با سؤال مضاعف روبه رو نمودند و نقشه مأمون را که درصدد کسب مشروعیّت بود، ناکام گذاشتند. اما مأمون که به گواهى تاریخ، مکّارترین و منافق‌ترین خلفای عباسى بوده، این‌بار با حربه تزویج دخترش به امام جواد (ع) و همچنین با تشکیل مکرر جلسات مناظره با علماء و دانشمندان ادیان و مکاتب و مذاهب مختلف، سعی در کسب مشروعیت و همچنین شکست حضرت و در نهایت سقوط مذهب تشیّع نمود؛ ولی امام جواد (ع) در حالی که سنین آغاز نوجوانی به سر می‌بردند با اقتدار تمام در برابر تمامی دسیسه‌های و مکرهاى باطل دستگاه عباسی ایستادند و بار ديگر حقانیّت مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را به اثبات رساندند. ✍️ البته در این مقطع حسّاس تاریخی یک مسأله مخاطره‌آمیز دیگر نیز جهان اسلام را تهدید مى‌کرد و آن وجود مکاتب انحرافی و مخصوصاً قدرت گرفتن و پیشرفت «مذهب معتزله» بود؛ پیروان این مکتب خودساخته و منحرف، تمامی دستورات ومطالب دینى را به عقل خویش عرضه می‌نمودند و آنچه را که عقلشان صریحاً تأیید مى‌کرد، می‌پذیرفتند و بقیه‌ی مطالب دین را انکار مى‌کردند! و از آنجاکه نیل به مقام امامت در سنین خردسالى با عقل ظاهربین آنها، سازگار نبود! آن را انکار کرده و برای اثبات حقانیت خود، پرسش‌های بسیار دشوار و پیچیده‌اى را مطرح مى‌کردند تا به پندار خویش امام به ظاهر کوچک را در میدان رقابت علمى و سیاسى شکست دهند؛ امّا حضرت جوادالائمه (ع) با پاسخ‌های قاطع و استدلال‌های قوى از همه‌ی این سؤالات و مناظره‌ها سربلند بیرون آمده و هرگونه تردید در مورد امامت خویش را از بین برده و «اصل امامت» را بیش از پیش تثبیت نمودند و به همه اثبات کردند که برخوردارى از منصب الهى امامت با کودکی حضرت هیچ‌گونه مغایرتی ندارد! لذا دوران امامت آن امام همام که تنها تا ۲۵ سالگی حضرت به طول انجامید و به شهادت ایشان ختم شد، دوران طلایی در تثبیت عقاید حقه مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت بوده است. ✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «امام جواد (ع)، مظهر مبارزه‌ی با باطل و کوشش‌گر برای حکومت الله بودند...» (۱۳۷۶/۶/۱۷‌)؛ «آن حضرت نمودار و نشانه‌ی مقاومت بودند؛ انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیشان با قدرت مُزَوّر و ریاکار خلیفه‌ی عباسی"مأمون" مقابله و معارضه کردند و هرگز قدمی عقب‌نشینی ننمودند و تمام شرایط دشوار را تحمل ‌نموده و با همه‌ی شیوه‌های مبارزه‌ی ممکن، مبارزه کردند...» (۱۳۶۰/۲/۲۵) https://eitaa.com/asgaridehabadi