بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۱ قالب: غزل شبی با مرگ پایان می پذیرد قصّه ی رنجم وَ زیر خاک پیدا می شود با دیدنت گنجم به کاهی هم نمی ماند هر آنچه کوه می دیدم غمم را با غمِ بسیار تو هر بار می سنجم نه من تنها ، نگردد سایه ات کم از سر دنیا که من یک از هزارانم که زیرِ سایه ی پنجم تمامِ دردها را دور می ریزم زمانی که تو می آیی به یادِ گریه های گوشه ی دِنجم من از ساده دلانم راهِ حلِ ساده می فهمم تویی آن پاسخِ ساده به پرسش های بُغرنجم تمام شعرهایم را به قربانگاهت آوردم به خونِ واژه ها آغشته دستم تا به آرنجم تو عیبِ شعر و مدحم را بگیر ای یارِ بی عیبم که از هر کس برنجم از تو و حرفت نمی رنجم غمِ ما هم شبیه هرچه در دنیاست می میرد شبی با مرگ پایان می پذیرد قصّه ی رنجم

نوحه شماره ۲۶ : تو را کشتند حسین قالب: مثنوی با گوشواره نوحه : وحده سال : ۱۴۰۱ 🌹🌹🌹 می سوزم از اینکه با الله اکبر تو را کشتند حسین

نوحه شماره ۲۸ : به ذکر یا اباالفضل قالب: مثلث نوحه : وحده سال : ۱۴۰۱ 🌹🌹🌹 خدایا رو براهم کن به ذکر یااباالفضل دودستش را پناهم کن به ذکر یااباالفضل

بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۲ قالب : قطعه یا صاحبَ الامر آنکه دلِ مرده ی ما را فریفت صورتِ زشتی ست که جذّاب شد مشتری وسوسه هایش زیاد مانعِ ما و رُخِ مهتاب شد در دلِ ما جای تو را غصب کرد رای رعیّت زد و ارباب شد آمده تا بیخِ گلوی نماز راهزنِ مسجد و محراب شد علم ، فراوان شده امّا عمل کهنه شد و کم شد و کمیاب شد دشمنِ خود ، دوستِ دشمن شدیم بی ادبی ها همه آداب شد ریختن و بردنِ یک آبرو ساده تر از خوردنِ یک آب شد دست به دامانِ دعای توایم تیرِ دعای همه پرتاب شد

بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۳ قالب : غزل یااباعبدالله الحسین ع با تار و پودِ کائنات پیوند خورده کربلات راهِ نجاتی و فلاح روحِ صیامی و صلات واجب شده بر مستحق مهر و غمت مثلِ زکات دستی که در دستان توست پایش نلغزد در صراط من در گدایی خِبره ام هر جا نمی چینم بساط از تشنه کامانِ توام ای کُشته ی جنبِ فرات بی شک تمامِ زندگی از عشق می گیرد حیات رنجِ نَفَس بی تو زدن فرقی ندارد با ممات

بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۴ قالب : غزل تقدیم به شهید سربلند محسن حججی ای سر مسافرِ سفری آشنا شدی دور از وطن ستاره ی میهن نما شدی از تن رهیدی و دلِ ما شد اسیرِ تو بر تن نماندی و سرِ حاجت روا شدی با آن همه فروتنی و بی ریایی ات پنهان نماندی و همه جا بر ملا شدی با قاتلِ حبیبِ دلت تن به تن شدی نزدیکِ مقتل و همه ی روضه ها شدی ای سر خوش آمدی به تنِ گریه های ما یک غم اضافه تر به غمِ کربلا شدی محسن! خوشا به حالِ سرِ پُر صدای تو مثل علی ِ اکبرِ لـیلا فدا شدی

بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۵ قالب : قطعه همه جازدند و خالی شده بود عرصه ، گویا من از آن میانه تنها جگر هُبوط دارم به کریمی ات گذر کن ، زِ کَرَم بگیر دستم که منِ هُبوط کرده خطرِ سقوط دارم چقدر سوال از تو ، چقدر جواب داری چقدر برای حرفم سندِ سکوت دارم نه رکوعِ خوب کردم نه به سجده خوب رفتم من اگر امید دارم ، همه از قنوت دارم بد و خوبِ دارِ دنیا همه با هم است و درهم تنِ رو به موت امّا غمِ لایموت دارم سرِ هر عبادتِ من گرهش به زُلفِ شرطی ست فقط این گرایشم را به تو بی شروط دارم

بسم الله الرّحمن الرّحیم شعر شماره ۶ قالب : قطعه شاید زبان حال دل حضرت زینب باشد... وقتی سرت می ریخت و من می ریختم از روی تَلّ اشک بی وقفه می جنگید آن روز در سینه ی من با اَجَل اشک بی شک پس از تو مُرده بودم انداخت در مرگم خِلَل اشک چشمِ مرا در سوگت امشب باید بگیرد در بغل اشک بر زخمِ هفتاد و دو داغم تنها دوای بی بَدَل اشک آهی نمانده در بساطم صد شُکر مانده لااقل اشک با من بمان در سجده هایم حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل- اشک!

نوحه شماره ۳۹ : اصغر عزایت شد آسمانی قالب: دوبیتی با گوشواره نوحه : مجلسی یا زنجیرزنی سال : ۱۴۰۲ 🌹🌹🌹 اصغر عزایت شد آسمانی بردند بالا خونِ تو بالا ملائک از بس گران بود بابا غمِ تو داغِ تو را تقسیم کردم با ملائک

نوحه شماره ۴۰ : اسوه قدیمی قالب: دوبیتی با گوشواره نوحه : مجلسی یا زنجیرزنی سال : ۱۴۰۲ 🌹🌹🌹 نامِ تو ماندگار است ماناتر از همیشه ذکرِ حسین زیباست زیباتر از همیشه بی شک به دستِ صاحب خواهد رسید روزی این پرچمی که بالاست بالاتر از همیشه

نوحه شماره ۴۱ : بندگانِ دنیا بنده ی خوبِ خدا را کشتند قالب: مثلث نوحه : وحده سال : ۱۴۰۲ 🌹🌹🌹 نیزه ها خورده به تن ، جانش نه به تنش خورده ، به ایمانش نه جانِ خود باخته ، جانانش نه

نوحه شماره ۴۲ : زبانحال حضرت رقیه س نوحه : مجلسی یا زنجیرزنی سال : ۱۴۰۱ 🌹🌹🌹 ای گل که جوان رفتی ، پیر آمدی و پرپر تنها شدی و از تو جا مانده فقط یک سر بابا چقدر امشب دلتنگِ تو بودم من دلتنگِ عمو عبّاس ، دلتنگِ علی اکبر

نوحه شماره ۴۳ : دریا خبر آورده از یک غم طوفانی قالب : نیمایی نوحه : مجلسی یا زنجیرزنی سال : ۱۴۰۲ 🌹🌹🌹 این مرثیه ی مرد غریبی است که از راه رسیده از آن طرفِ معرکه ی جنگ از قلبِ کمینگاه رسیده با قامتِ خم آمده ، با آه رسیده مانندِ همیشه ، همه نور است این بار ولی ساکت و خاموش خورشید ... ولی بی نفسِ ماه رسیده

نوحه شماره ۴۴ : وای از کرب و بلا آه از کوفه و شام قالب : نیمایی نوحه : مجلسی یا زنجیرزنی سال : ۱۳۹۴ 🌹🌹🌹 ناگهان هیبتِ سنگینِ صدایی همه را ساکت کرد عمّه ام زینب بود دست پرورده ی زهرا و علی چه وقاری ، چه شکوهی ، چه دلی مثلِ توفان شده بود مثلِ یک ابرِ پر از بغضِ بهار مثلِ یک موجِ بلند همه را غرقِ کلامش می کرد و چه جانانه دفاعی آنجا یک جگرسوخته از نامِ امامش می کرد

در مقابل یزید وقتی که آن حرفهای مُهمل و چرند را یزید بر زبان آورد و آن کارها را کرد، حضرت (زینب) بیاناتی را بیان کردند و این جمله را که واقعاً تاریخی است [فرمودند که] «کِد کَیدَکَ وَ اسعَ سَعیَکَ ... فَوَاللهِ لا تَمحو ذِکرَنا»؛ به زبان امروز ما این ‌جوری میشود که هر غلطی میتوانی بکن، هر کاری میتوانی انجام بده، والله نخواهی توانست یاد ما را از آفاق ذهن مردم دور کنی. 《از بیانات آیت الله خامنه ای》

نوحه شماره ۴۵ : الهی العفو قالب: مثنوی نوحه : مجلسی سال : ۱۴۰۲ 🌹🌹🌹 کوشیده دشمن تا ز تن جانم بگیرد با شبهه از من عشق و ایمانم بگیرد یا رب بده عقلی که شبهه سوز باشد عشقی که جاویدان و دل افروز باشد

نوحه شماره ۴۶ : ای سبط رسول الله مظلومترینی قالب: تلفیقی از مثنوی و دوبیتی نوحه : مجلسی سال : ۱۴۰۱ 🌹🌹🌹 در سوگ سبط اکبر رسول الله ص امام حسن مجتبی ع