آمده ام ای شاه پناهم بده خط امانی زگناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده😭 السلام علیک یا شمش الشموس✋ #همه_خادم_الرضائیم #سلام_صبحگاهی #سلام_فرمانده 📌@ashabakharazamani

#تربیت_کودک تربیت پذیر بودن کودک در درجه اول بستگی به میزان محبتی دارد که از والدین دریافت میکند اگرکودک نداند دوستش دارید، در مقابل تنبیه هم طغیان میکند. وظیفه ما اینست کاری کنیم که فرزندمان بداند دوستش داریم.  #فرزنداوری #فرزندپروری 📌@ashabakharazamani

•♥️🌱• تلنگرانه ‏هَر وَقت بَعد از گُناه...! خُدا انقدر زِنده نِگَهِت داشت ڪه وضو بِگیری👌 وایستی جلوشو نَماز بِخونی... یَعنی پَذیرفتَتِت😭 خُدا از تو نا اُمید نیست... ✅ پس خدا رو بخاطر این لیاقت شکر کن🤲 #یادمون_باشه #تلنگروتفکر #سلام_فرمانده #همه_خادم_الرضائیم 📌‌‎‌‌@ashabakharazamani

📛رضاجان است شاه مردم ایران... شعر در رثای امام رضا(ع) و اشک‌های رهبر معظم انقلاب😭 #امام_رضا_جانم #همه_خادم_الرضائیم 📌@ashabakharazamani

⭕️ عمال حکومت! 💥 تازه سید علی دهه نودی هارو فراخوانده، هنوز دهه80-70-60-50-....برو تا سال 1300😃 هنوز بذارید سرود بیاد، حبیب بن مظاهره روهم فرا بخونه، بعد ببینند چه خبره😊 💥 پس دشمن ازاین ملت عصبانی باش وازین عصبانیت بمیر

🌹بسم رب الشهدا🌹 🔹قسمت بیستم هادي با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده ي خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزي نگفت و رفت. شب وقتي به اتاق ما آمد، يك ِ باره چشمانش از تعجب گرد شد. هادي داشت مثل بلبل تو جمع ما حرف ميزد! ٭٭٭ در دوكوهه به عنوان خادم راهيان نور فعاليت مي كرديم. در آن ايام هادي با شوخ طبعی ها خستگي كار را از تن ما خارج مي كرد. يادم هست كه يك پتوي بزرگ داشت كه به آن مي گفت پتوي اِجكت يا پتوي پرتاب! كاري كه هادي با اين پتو انجام مي داد خيلي عجيب بود. يكي از بچه‌ها را روي آن مي نشاند و بقيه دورتادور پتو را ميگرفتند و با حركات دست آن شخص را بالاو پايين پرت مي کردند. يك بار سراغ يكي از روحانيون رفت. اين روحاني از دوستان ما بود. ايشان خودش اهل شوخي و مزاح بود. هادي به او گفت: حاج آقا دوست داريد روي اين پتو بنشينيد؟ بعد توضيح داد كه اين پتو باعث پرتاب انسان ميشود. حاج آقا كه از خنده هاي بچه ها موضوع را فهميده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو. هادي و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالاو پايين پرت كردند. خيلي سخت ولي جالب بود. بعد هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف دوكوهه. بعد از آن خيلي از خادمان دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را چشيدند! ادامه دارد... 📌@ashabakharazamani

پاسخ محکم و تودهنی مردم به توهین برخی به امام رضا(ع) ⭕️ خط قرمز ما امام رضاست

ا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ دوست انسان مومن باید خدایی باشه✅ #آل_عمران۲۸ #حرف‌های‌خدا‌بامن #هروزیک_آیه #همه_خادم_الرضائیم 📌@ashabakharazamani

😍 «اینجا #قلب_ایران است» #استوری من از ریشه خشک و زردم😔 خودم را بی تو گم کردم😭 کمک کن باید برگردم ...👌✅ #همه_خادم_الرضائیم #سلام_صبحگاهی #امام_رضا_جانم 📌@ashabakharazamani

#تلنگرانه میگن حیوانات هر وقت از یاد خدا غافل مےشوند، در دام صیاد مےافتند! انسان هم هر وقت از یاد خدا غافل شود، در دام شیطان مےافتد...|🍃🌙| #یادمون_باشه #تلنگروتفکر #سلام_فرمانده #همه_خادم_الرضائیم 📌@ashabakharazamani

#تربیت_کودک ❓چه کنیم که فرزندی مثبت اندیش داشته باشیم؟ از به کاربردن کلمات منفی و نا امید کننده در مقابل کودک پرهیز کنید. حتی به اتفاقات نگاه مثبت داشته باشید و جنبه مثبت آن را به زبان بیاورید. مثلا از تصادف بگویید: به خیر گذشت می توانست اتفاق بدتری بیفتد. هیچ گاه به فرزندتان به خاطر رفتار بدش #برچسب منفی نزنید. این برچسبها در ضمیر ناخودآگاه کودک جا خوش کرده و شخصیت و آینده او را ترسیم می کنند. #فرزنداوری #فرزندپروری

🔹 امام صادق علیه السلام: در روز قیامت با شفاعت او (فاطمه معصومه) تمام دوست داران من وارد بهشت می شوند. 🎊 *ولادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را تبریک می گوییم. 🎀🎊🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉 #میلادحضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #روزملی_دختران #همه_خادم_الرضائیم 📌@ashabakharazamani

🎥بعد از سرود #سلام_فرمانده 🌹 سرود برکت ایران 🌹 #همه_خادم_الرضاییم و سرباز #امام_زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج #همه_خادم_الرضائیم #سلام_فرمانده 📌@ashabakharazamani

🌹بسم رب الشهدا🌹 🔹قسمت بیست ویکم شيطنت هاي هادي در نوع خودش عجيب بود. اين کارها تا زماني که پاي او به حوزه ي علميه باز نشده بود ادامه داشت. يادم هست يک روز سوار موتور هادي از بهشت زهرا به سوي مسجد بر مي گشتيم. در بين راه به يکي از رفقاي مسجدي رسيديم. او هم با موتور ازبهشت زهرا بر مي گشت. همينطور که روي موتور بوديم با هم سلام و عليک کرديم. ش يادم افتاد اين بنده ی خدا توي اردوها و برنامه‌ها، چندين بار هادي را اذيت کرد. از نگاه هاي هادي فهميدم که ميخواهد تلافي کند! اما نمي دانستم چه قصدي دارد. هادي يکباره با سرعت عملي که داشت به موتور اين شخص نزديک شد و سوييچ موتور را درحالي كه روشن بود چرخاند و برداشت. موتور اين شخص يکباره خاموش شد. ما هم گاز موتور را گرفتيم و رفتيم! هر چه آن شخص داد ميزد اهميتي نداديم. به هادي گفتم: خوب نيست الان هوا تاريک ميشه، اين بنده ی خدا وسط اين بيابون چي کار کنه؟ گفت: بايد ادب بشه. يک کيلومتر جلوتر ايستاديم. برگشتيم به سمت عقب. اين شخص همينطور با دست اشاره ميکرد و التماس ميکرد. هادي هم کليد را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده، زير تابلو. بعد هم رفتيم... ادامه دارد... 📌@ashabakharazamani