🌺🌺آغاز هرروزمان با قرآن🌺🌺 #رهبر_معظم_انقلاب : ♥️ تلاوٺ روزانه قرآن را فراموش نکنید؛ ولو یڪ صفحه، ولو نیم‌صفحه...✨ ◈قرآن را هر روز بخوانید؛ با قرآن ارتباطتان را برقرار کنیـد..🌹 ❣صفحه ای از قرآن کریم را به نیابت از «#شهید_محمد_رضا_پیله_وران» تلاوت می‌کنیم و فعالیت امروز کانال ان شاءالله متبرک به نام این شهید خواهد بود.❣ #صفحه_۱۱۴ 📌@ashabakharazamani

💐مژده ای📣 🌸اهل ولا نیمه ی شعبان آمد😍 💐بوی عطر🌹 🌸ختن و نرگس و ریحان آمد🌹🌸 🌸نرگس آورد 👌😍 💐به دنیا پسری فرخ روی👌😍 🌸که ز یمن 👏 💐قدمش دیده به حیران آمد☺️ 🌸 ولادت با سعادت 💐حضرت مهدی صاحب الزمان 🌸(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 💐بر شما مبارکباد⚘ 🌹 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج🌹 سلام آقا جونم خوش آمدین😍❤️🌹

 📒 حڪمت²⁸⁵ 🌷ضرورت استفاده از فرصت ها🌷   (كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ، وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيف.) «آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند‼️.»  🌻#جرعه_ای_از_نهج_البلاغه_ ۱۶۲🌻 📌 @ashabakharazamani

🌷#زندگی‌به‌سبک‌شهدا🌷 همرزم شهيد نقل می کند: «در منطقه ی عملياتى بايد سنگر مى‏ ساختيم. شهيد مسئول گروه بود ولى در هر كارى شركت می کرد.✨ سركيسه‏ ها را می گرفت و خاك داخل آن‏ها می ريخت. مثل يك رزمنده ی عادى هر كارى را انجام می داد. ✅ يكى از رزمندگان گفت: چرا شما اين كارها را انجام می دهيد؟ ايشان گفتند: من با شما چه فرقى دارم؟ همه با هم برابر هستند؛ #مسئول و غير مسئول وجود ندارد.‼️ 🌻#شهیدمحمدرضاپیله‌وران🌻 🌷🌷🌷 #سنگر_خاطرات_ ۱۶۱ #شهیدانه #ماه_شعبان #ما_ملت_شهادتیم #ما_ملت_امام_حسینیم 📌 @ashabakharazamani

به امید تحقق اون حکومت الهی😍

یکی ازمداحان اهل بیت ( آقای سازگار) برای شب شعر ، دعوت شده بودند بیت رهبری❗ این خاطره رو تعریف می کردند: همه ی شاعران ، شعرهای عریض و طویلشون رو خوندند ومورد تشویق جمع قرار گرفتند و هر کی بهتر بود به به و چه چه بیشتری می کردند❗ تا نوبت به یکی از شعرا رسید ایشون رو کرد به حضار و گفت من برای امشب ، یک بیت آوردم. حضار زدند زیر خنده 😄😄 جمعیت که ساکت شد ، گفت: تازه یک مصرعش هم از حافظ عاریه گرفتم 😊 این بار علاوه بر مردم ، خود رهبری هم زدند زیر خنده ... اما وقتی آروم شدند خواند: 👈🏼ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد» همه منتظر مصرع بعدی بودند که خواند: . . . . . . . . 👈🏼 #تمام_هستی_زهرا_نصیب_نرجس_شد (تا چندین دقیقه صدای تکبیر و صلوات از همه جا به گوش می رسید ...)