eitaa logo
اصحاب‌آخرالزمانی‌سیدالشهداء🇮🇷
145 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
50 فایل
کانون فرهنگی هنری شهید سید مرتضی آوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩انتشار pdf کتاب "مرواریدهای بی نشان" نوشته ی حقیر که مجموعه خاطرات بانوان شهید و ایثارگر انقلاب اسلامی در طول دفاع مقدس و دفاع از حرم می باشد به مناسبت رحلت جانگداز حضرت ام البنین (س) 👈که مصادف است با "روز تكريم و گرامیداشت, ایثار و از خود گذشتگی مادران, همسران, دختران و خواهران شهدای سرزمینم, جمهوری اسلامی ایران میباشد... هزینه نشر رایگان👈 با ذکر یک صلوات ما در نشر این کتاب, یاری کنید... ارادتمند: @ashabakharazamani🖤
📣چه تقارن های زیبا و عجیبی👈 بعد از تقارن انتخاب خادم امام رضا (ع) آقای رئیسی در روز هشتم دهه کرامت, به برکت امام هشتم👈 در سالروز شهادت شهید چمران, لیست شورای شهر تهران هم به رهبری مهندس مهدی چمران برادر شهید چمران👈 نیز به پیروزی می رسد🙌 که این اتفاق از تقارن های معنی دار و پر مفهوم, مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران است...👌 به امید ایرانی آباد, به همت همه ی عزیزان و بزرگوران😊 التماس دعا ارادتمند 📌@ashabakharazamani
💠 معجونی به نام 👆 الگوئی برای همه دورانها و همه "خصوصا مسئولین"یک نفر را فرض کنید با سابقه علمی بسیار عالی که در ایالات متحده آمریکا مشغول به تحصیل در سطوح عالی بوده و یک پلاسمای هسته‌ای به شمار می‌رود. یک شخص دیگر را فرض کنید که گروهبان تعلیم دهنده‌ی است؛ در لبنان کار با آر‌پی‌جی را یاد گرفته و در جنگ، به رزمندگان خودمان آموزش می‌دهد. این دو شخصیت را با هم ترکیب کنید؛ احساسات رقیق و را به آن اضافه کنید. معجونی به دست می‌آید به نام . معجونی که با وجود او تضاد بین سنت و مدرنیته می‌شود حرف مُفت؛ تضاد بین ایمان و علم می‌شود حرف خنده‌دار. معجونی که این تضادهای قلابی را که تحت عنوان نظریه مطرح است باطل می‌کند و می‌شود نمونه‌ی بارز یک استاد و .... 📌@ashabakharazamani
☀️تو مملکتی که یه روزی پسر بچه‌ای توش بود به نام که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند.مامانش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید. پسربچه بستنی شو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مامانش می‌گفت: وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه‌های تو ڪوچه آب نشد... حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس خانه هاو غذاها و نوشیدنی‌ها و لحظه به لحظه‌ سفر و مهمانی و سفره یلدا و میوه ی نوبرمون رو می‌فرستیم توی اینستا و... برامون هم فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره، گرسنه‌ است یا سیره... خاطره ای از فرمانده عملیات غرب کشور, ⛷️مامانای ما می‌گفتن میوه گرون نبر مدرسه، خیار بو داره کسی دلش می‌کشه، به بابا می‌گفت دو تا کوچه پایینتر مدرسه برسونه کسی ماشینو نبینه، محله خونه‌‌مونم دو تا محله پایینتر می‌گفتیم کسی آه نکشه. نفهمیدم چی شد فضای مجازی پر شد از این همه آدم اهل شو آف با ماشین و طلا جواهر و سفر لاکچری.
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ 📆 تاریخ شهادت: ۲۱ دی ۱۳۹۰ 📌مزار شهید: امامزاده علی اکبرچیذر ♦️ دانشجوی دانشگاه بود، درسش که تمام شد طبیعتا باید ادامه تحصیل می داد اما رفت سمت کار، همه اطرافیان تعجب کردند که او با آن همه هوش و استعداد، خصوصا که شرایط ادامه تحصیل برایش مهیا بود چرا این کار را نکرد به همین خاطر شروع کردند اصرار کردن به او تا باز هم ادامه تحصیل بدهد اما او قبول نکرد و همه را با یک جمله کوتاه جواب داد. 💎 بعدها هم که توی کارش پیشرفت کرد و شد مسئول بازرگانی کل سازمان، اطرافیان که می دیدند ادامه تحصیل خیلی برای او ساده تر شده است باز هم اصرار کردند اما مصطفی باز هم همان جمله قبلی را جواب داد:«با همین مقدار تحصیلات هم خیلی کارها میشود انجام داد که انجام نداده ام». ✔️ همیشه همینطور بود سعی می کرد بیهوده هیچ کاری را انجام ندهد. هدفی را در نظر میگرفت به سمتش حرکت می کرد و توی راه رسیدن به آن به هیچ حاشیه ای هرچند جذاب توجه نمیکرد، کاری هم به سرزنش باقی مردم نداشت. 🌹 کل زندگی نه چندان طولانی اش به همین منوال گذشت، اصلا به همین خاطر رسیدن به هدف اصلیش که لقا خدا بود هم خیلی طول نکشید و در اوج جوانی به آن رسید. 🌹مقام معظم رهبری در همه کارها برای ما یک شاخصه است، مصطفی تا زمانی که در بین ما بود حضرت آقا را برای خودش یک خط قرمز می‌دانست. مصطفی در مورد برخوردهایی که برخی نسبت به حضرت آقا داشتند، کنار نمی‌آمد. روزی در خدمت حضرت آقا بودم که ایشان فرمودند: من در عجبم که هر جا صحبتی از مصطفی می‌شود، هرکس خاطره و نظر خوبی نسبت به شهید شما دارد و آن هم دلیلش رابطه بالای ایمانی او با خداوند تبارک و تعالی است... 🌹 شهید مصطفی احمدی روشن 🎨 ✍🏻  شهید مصطفی احمدی روشن:👇 🔻آنهایی که دراین چندسال مبارزه وجنگ به هردلیلی از ادای تکلیف  بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند، مطمئن باشند که از معامله با خداطفره رفته اند و خسارت وضرر و زیان بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین ودرمحاسبه خواهند کشید. 👌یه تنه یه گردان بود... ♦️دانشگاه‌ش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود... همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانی‌هاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هسته‌ای بریم. تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوت‌نامه ها و خارج رفتنها. موند پای کار کشور امام زمان... گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه... ♦️رفت و با خون دل، تاسیسات هسته‌ای نطنز  رو راه انداخت... تو نماد "ما می‌توانیم" بودی خط سرخ خونِ شهادتت هیـچ وقـت صنعت هسته‌ای مان را از یادمان نخواهد برد 🔰 همکارش تعریف میکنه: یک روز مصطفی و یکی از مدیران مجموعه کارشون به جر و بحث میرسه .اون آقای مدیر هم قهر میکنه و میره سمت تهران... مصطفی هم با اینکه مقصر نبوده میره. عوارضی تهران می ایسته تا اون آقای مدیر رو ببینه و ازش عذرخواهی کنه. 🔰 بعد ها که از مصطفی می پرسن چرا اون کار رو کردی میگه اگه من عذرخواهی نمیکردم، اون آقای مدیر می افتاد روی دنده لجبازی و کار مملکت امام زمان (عج) رو زمین می موند. 🔴ماشین سازمان در اختیارش بود، من هم سوار می‌شدم و با هم می‌آمدیم طرف تهران. عقب نشسته بود و با لب تاپش کار می‌کرد. رادیو را روشن کردم. از پشت زد به شانه‌ام. «آقا، این رادیو مال شما نیست. این ماشین دولته، صداش هم مال دولته، تو که موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت، گوش کن.» از این تذکرها که می‌داد، به شوخی بهش می‌گفتم:«مصطفی با این کارها شهید نمی‌شوی.» می‌گفت:«اتفاقا اگر مراقب این چیزها باشی، یک چیزی می‌شوی.» 🗓۲۱ دی سالروز ترور دانشمند هسته ای