بعد از رفتن مشتری آرنجش را روی پیشخوان گذاشت و سربه زیر گفت:
–مادرم به گوشی تون زنگ زده جواب ندادید.
فوری از کیفم گوشیام را بیرون آوردم.
–اِ ، نشنیدم. کارم داشتن؟
همان موقع پیامی از طرف ساره آمد بازش کردم.
نوشته بود:
–اگر مطمئنی پسر خوبیه و دوسش داری زودتر جواب بله رو بده و تمومش کن، چون انگار هلما یه فکرایی تو سرشه.
با خواندن پیام هاج و واج به امیرزاده نگاه کردم که گفت:
–مثل این که به خونواده تون برای گرفتن جواب زنگ زده، مادرتون گفتن اونا نظرشون مثبته، خواست از شما هم بپرسه اگه نظرتون مثبته برای آخر هفته برنامه ریزی کنیم.
تعجب کردم که نپرسید کجا رفته بودم. آن شادابی صبح را نداشت. پر از فکر بود.
پرسیدم:
–شما از چیزی ناراحتید؟
از روی چهارپایه بلند شد
هم زمان سرش را تکان داد و گفت:
–بله، خیلی ناراحتم.
نگران پرسیدم:
–از دست من؟
–اهوم.
نگاهم را زیر انداختم.
–چرا؟
–چون دوباره پنهون کاری کردید.
سرم را بلند کردم.
–من؟!
سرش را بلند کرد.
–بله، چرا نگفتید صبح اونا این جا بودن؟
–کیا؟
کاملا معلوم بود که سعی میکند خودش را کنترل کند. فقط با غضب نگاهم کرد و چیزی نگفت.
–آهان، ساره و هلما رو می گید؟ راستش اون قدر فکرم درگیر ساره بود که اصلا یادم نبود باید بهتون بگم.
–مگه دوست تون چش بود؟
–نمیدونم، احساس کردم حالش خیلی خوب نیست، انگار با شوهرش هم به مشکل خورده.
دستش را داخل موهایش تاب داد و گفت:
–آخ، باز یکی دیگه. این هلمای لعنتی حتما می خواد تو رو هم...
فوری گفتم:
–حرفا و کارای هلما اصلا برام مهم نیست.
یک دستش را داخل جیبش برد و شروع به راه رفتن کرد.
–واقعا براتون مهم نیست؟
دفترچه فروش را باز کردم.
–چرا باید مهم باشه؟ من فقط نگران ساره هستم.
خیلی قاطع گفت:
–خوبه، خوشحالم که این طوره، ولی از این به بعد من رو در جریان قرار بدید. دیگه حرفم رو تکرار نکنم. در مورد اون دوست تونم باید با هم صحبت کنیم.
"خواستم بگویم تو فقط اخم نکن که دل من ریش میشود، هر کاری بگویی انجام میدهم." ولی خیلی آرام فقط گفتم:
–بله حتما.
لبخند بیرمقی زد.
–حالا نظرتون در مورد مراسم آخر هفته چیه؟
تپش قلب گرفتم.
لیلافتحیپور
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
برگرد نگاه کن
پارت225
–نگاهی به گوشیام و پیام ساره انداختم.
باید میفهمیدم ماجرا چیست.
برای همین گفتم:
–میشه یه کم صبر...
هراسان نگاهم کرد.
–به خاطر حرفای اونه؟
–منظورتون هلماست؟
سرش را تکان داد.
–مگه شما میدونید که اون به من چی گفته؟
آه سوزناکی کشید.
–نه، ولی چون میشناسمش، میدونم می خواد تلاش کنه شما رو پشیمون کنه. وگرنه دم به دقیقه این ورا پیداش نمی شد.
خودکار را از زیر پیشخوان برداشتم.
–من خودمم از حرفاش همچین حسی پیدا کردم، ولی من که حرفاش رو اصلا جدی نمیگیرم.
خودکار را از دستم گرفت.
–بدید من یادداشت میکنم. اون رو دست کم نگیرید مثل رسانههای اون ور آبی خیلی قوی عمل می کنه، تنها راهش اینه از طرفش چیزی دریافت نکنید نه صدا نه تصویر.
– این کار پاک کردنه صورت مسئله ست، آدم باید صدای هر دو طرف رو بشنوه بعد خودش تصمیم بگیره.
با شنیدن حرفم سرش را بلند کرد.
–ولی شما وقتی اون رو نمیشناسید، وقتی نمیدونید کدوم حرفش راسته کدوم دروغ، چطور میتونید قضاوت کنید و تصمیم بگیرید؟ هلما تو این چند سال اون قدر با شیطان سروکار داشته که نیروی زیادی پیدا کرده، باید خیلی قوی باشید.
گذشته از اون حرفای هلما در مورد من مربوط به حالا نیست، حداقل مربوط به چند سال پیشه، آدما هر روز در حال عوض شدن هستن شاید اون...
نگرانیاش را درک کردم و خواستم زودتر خیالش را راحت کنم.
–همهی اینا رو میدونم، ساره یه چیزایی برام تعریف کرده. اون هر نیرویی داشته باشه از خدا که بالاتر نیست. همون نیروهای شیطانی باعث شده هلما گاهی حالش بد بشه دیگه من متوجه میشم. شما نگران این چیزا نباشید.
من حس میکنم هلما می خواد من رو یه ابزاری کنه برای اذیت کردن شما، همینم شما رو این قدر مضطرب کرده.
خودکار را روی زمین گذاشت و مات زده نگاهم کرد.
–خداروشکر که متوجه شدید.
نگاهم را به دفتر دادم.
–مثل این که شما من رو خیلی دست کم گرفتینا. من خیلی در مورد حرفایی که شما در موردش زدید و حرفایی که اون در مورد شما زده فکر کردم. به نظرم هلما دچار عذاب وجدان شده و حالا همش با خودش فکر می کنه نکنه اشتباه کرده باشه، به خاطر همین گاهی یه حرفایی به من می زنه که زیر زبون من رو بکشه.
به نظرم اون باید بیشتر حرفای شما رو جدی میگرفت، یا حداقل بهشون فکر میکرد.
امیرزاده آهی کشید.
–پس یعنی شما حرفای من رو...
–معلومه که جدی میگیرم. همینطور سعی میکنم بهشون عمل هم بکنم. حتی اگر شما خودتون عمل نکنید.
اخم ریزی کرد.
–شما از کجا میدونید من عمل نکردم؟
–یادتونه اون روز مثال اون گره ها رو زدید.
هنوز هم در نگاهش شگفتی بود.
ادامه دادم:
–خودتون گفتین تو این دنیا همهی ما ته چاه و تو تاریکی و ظلمت هستیم. خدا یه طناب پر از گره انداخته ته چاه تا ما از این گره ها کمک بگیریم و بیایم بالا. این گرهها همون مشکلات مون هستن که باید ازشون کمک بگیریم و بیایم بالا، یعنی ازشون رد بشیم. وقتی دستمون به این گره ها گیر کنه دیگه سُر نمیخوره و راحت تر میتونیم خودمون رو بالا بکشیم، اما خیلی از ما مدام دنبال راه حل میگردیم که حتما این گرهها رو همون پایین ته چاه، تو تاریکی باز کنیم. گفتین باید این گرهها باز بشه ولی نه وقتی که ما خودمون ته چاه هستیم. مگه نگفتین اول با کمک این طناب و گرههاش میایم بالا بعد گرههاش رو باز میکنیم؟
بالاخره لبخند زد.
–درسته، اینم گفتم که هر مشکلی که برامون پیش میاد یکی از گرههاست باید دستمون رو بهش گیر بدیم و خودمون رو از تاریکی نجات بدیم.
سرم را تکان دادم.
لیلافتحیپور
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
برگردنگاهکن
پارت226
–بله دیگه، گفتین توی تاریکی و ظلمت که آدم چشمش نمیبینه گره باز کنه، پس نتیجه میگیریم هلما و آزارهاش هم یکی از این گرههاست. حالا شاید برای شما گرهی بزرگتری باشه، که اگه این طور باشه جای دست تون محکمتر هم میشه، چرا میخواید همین الان با عجله گره رو باز کنید این جوری که میمونید ته چاه و نمیتونید خودتون رو بالا بکشید.
خودکار را برداشت و در گوشهی دفتر شروع به کشیدن نقش و نگاری کرد.
– اون روز که گفتید شاگرد درس خونی هستید چقدر درست گفتید.
شما از اون شاگردایی هستید که از معلم جلوترن.
من خودم رو از اون معلمایی می دونم که فقط درس میدن و میرن.
ولی شما از اون شاگردایی هستید که حتی اگه معلم هم خوب تدریس نکنه شما دنبالش می رید و اصل مطلب رو پیدا میکنید.
لبخند زدم.
–من وقتی این مثال شما در مورد طناب و گره ها رو واسه خواهرم تعریف کردم میدونید چی گفت؟
–منظورتون رستا خانمه؟
سرم را به علامت مثبت تکان دادم.
–چی گفتن؟
–گفت ازدواج هم برای همه یکی از گرههای اون طنابه.
کنجکاو شد.
–یعنی برای خانما؟
–نه، فرقی نمی کنه، می گفت زن و شوهر هر چقدرم افکارشون به هم نزدیک باشه و همدیگه رو درک کنن بازم مسائلی توی زندگی هست که گره به وجود میاره و باید ازش رد شد و بعد توی روشنایی شروع به بازکردنش کرد.
امیرزاده به نقشی که با خودکار زده بود زل زد و حرفی نزد.
پرسیدم:
–شما موافق حرفش نیستید؟
دستش را زیر چانهاش زد.
–چرا درست میگن، ولی گاهی اون قدر این گره ریزه که نه می تونی دستت رو بهش گیر بدی و بیای بالا نه میتونی بازش کنی. برای همین مجبور میشی طناب رو قطع کنی و تا ابد بمونی ته چاه. حالا این قطع کردن در هر رابطهای می تونه باشه، حتی دو تا دوست، بعضی دوستیا باعث میشه ما برای همیشه ته چاه بمونیم. چون گرههای ریزی دارن.
بی فکر گفتم:
–اگر منظورتون رابطهی من و ساره ست، ما همین الانم چندان با هم...
حرفم را برید.
–میدونم. ولی بعضی رابطهها رو هر چند کم باید قطع کرد چون به خودمون آسیب میزنه.
شما مگه نگفتین ساره خانم رفتارش عوض شده، میدونید چرا؟ چون داره از روی نادونی یه کاری می کنه، اونم فقط به طمع یه زندگی بهتر. وقتی به یکی هر چقدرم راهنمایی میدی کار خودش رو...
این بار من حرفش را بریدم.
–باور کنید ساره آدم بدی نیست فقط...
پوفی کرد.
–من نگفتم آدم بدیه گفتم هر کسی اول باید حواسش به خودش باشه که به بیراهه نره بعد دیگران. من می گم به خاطر این که دیگران رو می خواید ببرید بهشت خودتون نرید جهنم. دوست مهربان ولی نادان تا حالا به گوشتون خورده؟
شما فکر میکنید کسایی که روبروی لشکر امام حسین ایستاده بودن
امام حسین را دوست نداشتن؟ مهربون نبودن؟ فکر میکنید همشون یه مشت داعشی بودن؟ نه اینطور نبود، اتفاقا خیلی از اونا امام رو دوسش داشتن. مشکل این جا بود که از دشمن امام حسین متنفر نبودن.
الانم توی اون کلاسای لعنتی نمی ذارن مردم از شیطان متنفر باشن، همش میگن با همه مهربون باشید، همه خوبن، همه مخلوق خدا هستن، حتی شیطان. حتی ظالم، اون جا یه قصههایی سر هم میکنن که...
با صدای گوشیاش حرفش نیمه تمام ماند.
نگاهی به صفحهی گوشیاش انداخت و رو به من گفت:
–مامانه. حتما می خواد نظر شما رو بپرسه.
وقتی سکوتم را دید دو باره پرسید:
–چی بهش بگم؟
سرم را پایین انداختم.
زمزمه کرد.
–بهش میگم چند روز دیگه جواب میدید.
سرم را بلند کردم تا حرفی بزنم.
ولی او همان طور که دور می شد شروع به صحبت کردن با گوشیاش کرد.
✍#لیلافتحیپور
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وزیر صمت: آقای بیگی بلند بشید و تنها یک خودرو که داده شده را نام ببرید/ چرا رابطه دولت و مجلس را خراب میکنید
فاطمی امین:
🔸در چند روز گذشته هرجا میرم به من نگاه سنگین دارند چرا با آبروی مردم بازی میکنید؟!
🔸به اعتماد عمومی و حیثیت مجلس ضربه خورد، فاطمی امین به فساد آلوده نشده است.
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات فاطمی امین درمورد اهدا ماشین شاسی بلند به مجلس و تهمت های نماینده مجلس
فاطمی امین:
🔸چرا موضوعی که به ابتدای سال 1400 مربوط میشود به این استیضاح ربط داده میشود؟
🔸این روزها تیتر میزنند لابی های آمریکایی فاطمی امین، چه چیز من به آمریکا میخورد؟!
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وزیر صمت: آقای رئیس مجلس شما پیگیری کنید کدام شرکت است که وقتی به منافعش نمیرسد، معاون بنده را مورد ضرب و شتم قرار میدهد
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥وزیر صمت در جلسه استیضاح: بارها گفته ام و میگویم صنعت خودروی ایران بیمار است/ نشانه های بهبود نمایان است
فاطمی امین:
🔸نشانه های بهببود پس از جراحی نمایان شده است.
🔸اگر سالهای گذشته واردات خودرو متوقف نمیشد و میزان تولید کم نمیشد الان با این موضوعات درگیر نبودیم.
🔸صنعت خودرو مبتنی بر مونتاژ و واردات است به همین دلیل با تحریم ها میزان تولید خودرو کاهش پیدا میکند
🔸دشمن میداند خودرو ابعاد اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات فاطمی امین درمورد افزایش قیمت خودرو در بازار آزاد
وزیر صمت در جلسه استیضاح:
🔸افزایش قیمت خودرو در بازار آزاد بخاطر افزایش قیمت تمام شده خودرو در کارخانه نیست.
🔸از آذرماه یک تقاضای کاذب ایجاد شد و عده ای بخاطر حفظ ارزش پول به سمت این بازار می آیند.
🔸افزایش قیمت خودرو در بازار معلول اتفاقات اقتصادی متفاوتی است
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥توضیحات فاطمی امین درمورد واردات خودرو به کشور
وزیر صمت در جلسه استیضاح:
🔸ما با پیچیدگی های زیادی درمورد واردات خودرو مواجه هستیم، برخی قوانین مربوط به سال 71 است!
🔸خودرویی مدتها در گمرک است و اجازه ورود نمیدهند بخاطر کمربند صندلی عقب!
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رئیسی در جلسه استیضاح فاطمی امین: در زمینه مافیای خودرو از هیچ موردی چشم پوشی نشده است
رئیس جمهور:
🔸پرورنده یک و سال و چند ماهه دولت نشان داده که دولت مخالف هرگونه کم کاری، رانت و مافیا است.
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رئیسی در جلسه استیضاح فاطمی امین: در سفر به خوزستان بیش از 12 نفر از مدیران تغییر کردند، بنای دولت این است که هیچگونه ناکارآمدی مورد پذیرش نیست
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
♦️ذوالنوری، نماینده مردم قم در مجلس:
به ما حتی دوچرخه هم ندادند چه برسد به ماشین!
🔹اجازه نخواهیم داد بخاطر تخلف عدهای تمام چهره نظام جمهوری اسلامی و مجلس شورای اسلامی که از ارکان جمهوری اسلامی است، آسیب ببیند.
🔹پ ن: منتظر برخورد جدی مجلس و شفافیت کامل این موضوعات هستیم...
لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.*
را به دوستان خود معرفی کنید
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
http://eitaa.com/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸