صلی الله علیک یارسول الله
روضه بوده روزهایی که به پیغمبر گذشت
آنچه بر او در دل این قوم کج باور گذشت
مغزهای خشک از تعبیر رحمت عاجزند
حضرت باران از آنان با دو چشم تر گذشت
یک نفر ایمان سُستش را به مشتی سیم داد
یک نفر از یاری دینش به مشتی زر گذشت
گُل نپاشیدند مردم بر سرش، بسیار شد
در عبور از کوچهها از زیر خاکستر گذشت
میزد آتش بر دل افلاکیان از جور خلق
درد دلهایی که بین احمد و حیدر گذشت
رحمت للعالمین، یعنی مروت بر همه
یعنی الگوی تمام خلق بودن، در گذشت
غیر خوبی هیچکس از دست پیغمبر ندید
از بدیهایی که دید از خلق سرتاسر گذشت
خانهاش کوی امید مردم درمانده بود
چون که میدیدند از این خانهی اطهر گذشت
با ادب در میزد عزراییل هنگام ورود
چون به اذن فاطمه میباید از این در گذشت
آه روزی با لگد با شعله بر در میزدند
باز قلبم خون شد از روزی که بر کوثر گذشت
داشتم میگفتم از داغ رسول حق ولی
میشود آیا مگر از روضهی مادر گذشت؟!
#بیستوهشتم_صفر
#رحلت_پیامبر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا رسول الله
دل، غیرِ ماتم چارهای دیگر ندارد
عالم هوایی غیرِ غم در سر ندارد
مرغ غزل افتاده از اندوه بر خاک
مرغی که غمگین است و بال و پر ندارد
خورشید، چشم از دیدن دنیا فروبست
طاقت در این غم، عالمِ مُضطر ندارد
دیگر بهشت خیر زخمی تازه در جان
از دشنهی تزویرِ اهلِ شر ندارد
دیگر صراط المستقیم عشقبازی
در سینه آه از خلقِ کجباور ندارد
دیگر کسی بهر خوش آمدگویی او
بر بام خانه ظرفِ خاکستر ندارد
تا بشکند در هجمهای دندان او را
ناباوری سنگی به کف دیگر ندارد
غمخانهی درد است دنیا چون از این پس
در کوچههایش نورِ پیغمبر ندارد
صبحی که بی او رفته در خواب است امشب
ای کاش از بالین خود سر بر ندارد
آغاز شد شرح غمی با رفتن او
پایان پس از او غصهیِ کوثر ندارد
با آتش دوزخ چه خواهد کرد یارب؟
هرکس که او را در صفِ محشر ندارد
#بیستوهشتم_صفر
#رحلت_پیامبر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلیالله علیک یا کریم آلالله
بیان ذره کجا، شرحِ آفتاب کجا؟
کرم کجا و کراماتِ بیحساب کجا؟
کسی که هست گدای کرم کجا برود؟
به غیرِ خانهیِ پورِ ابوتراب، کجا؟
ز دستِ مهرِ علی غیر لطف کی دیدند؟
جوابِ دستِ محبت کجا؟ طناب کجا؟
چشیدهاند خلائق به غیر از این دریا
چنین محبت و احسان و مهرِ ناب کجا؟
کجا بهشتِ محاسِن که شد نصیب همه
محاسنِ شده از خونِ دل خضاب کجا؟
کجا که لشکری عاشق، شوند یارِ کسی
هزار دشمن پوشیده در نقاب کجا؟
کنارِ سفرهی لطفش همیشه نان خوردند
که داد خوبی او را کمی جواب؟ کجا؟
گهی به سَبِّ علی و گهی به ردِ حسن
به زعمِ خلق مسلمان شده ثواب کجا؟
ز هر طرف که دلی رنجه شد به خانه رسید
حریمِ خانه کجا؟ حرفِ اضطراب کجا؟
برای روضهیِ مظلومیاش همین کافیست
جفایِ جُعده کجا؟ حضرتِ رباب کجا؟
غمی بزرگ از این پیش مجتبی را کشت
گذشت خاطرت از این اشاره تا به کجا؟
میانِ کوچه به همراه مادرش باشد...
بگو که جان پسر میشود کباب، کجا؟
حرم ندارد و شاید صَلاح در این است
صَلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا؟
#بیستوهشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei